eitaa logo
داستان زندگی شهدا
233 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
89 فایل
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد#شهدا کمتر از#شهادت نیست . مقام معظم رهبرے❤️ تبادل و تبلیغ نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
سوار بر موتورهایمان به راه افتادیم. حاج همت و میرافضلی جلو می‌رفتند و من پشت سرشان. دوسه متری باهم فاصله داشتیم. جایی که حاجی میخواست برود پایین جاده بود. برای رفتن به آنجا باید از پایین پد می‌رفتیم روی جاده. این کار باعث می‌شد شتاب موتور کم شود. عراقی‌ها هم روی آن نقطه دید کامل داشتند و درست به موازات نقطه مرکزی پد، تانکی را مستقر کرده بودند و هروقت ماشینی یا موتوری از آنجا رد می‌شد، تیر مستقیم شلیک می‌کردند. موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من که پشت سر آنها بودم، گفتم‌ :"حاجی، اینجا رو گاز بده". حاجی گاز را بست به موتور که در یک آن گلوله‌ای شلیک و منفجر شد. دود غلیظی بین من و موتور حاج همت ایجاد شده بود. گیج و منگ به گوشه‌ای پرتاب شدم. موتوری را دیدم که در سمت چپ جاده افتاده و دو جنازه هم روی زمین بود. به سمت جنازه ها رفتم، اولی را که با صورت روی زمین افتاده بود، برگرداندم، تمام بدنش سالم‌ بود، فقط صورت نداشت و دست چپ؛ موج انفجار صورتش را برده بود. اصلاً قابل شناسایی نبود. به سراغ دومی رفتم، نمی‌توانستم باور کنم میرافضلی بود. عرق سردی روی پیشانی ام نشست‌.. 📖 «برای خدا مخلص بودن» عجل لولیک الفرج🍃 @zendegishahid
سوار بر موتورهایمان به راه افتادیم. حاج همت و میرافضلی جلو می‌رفتند و من پشت سرشان. دوسه متری باهم فاصله داشتیم. جایی که حاجی میخواست برود پایین جاده بود. برای رفتن به آنجا باید از پایین پد می‌رفتیم روی جاده. این کار باعث می‌شد شتاب موتور کم شود. عراقی‌ها هم روی آن نقطه دید کامل داشتند و درست به موازات نقطه مرکزی پد، تانکی را مستقر کرده بودند و هروقت ماشینی یا موتوری از آنجا رد می‌شد، تیر مستقیم شلیک می‌کردند. موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من که پشت سر آنها بودم، گفتم‌ :"حاجی، اینجا رو گاز بده". حاجی گاز را بست به موتور که در یک آن گلوله‌ای شلیک و منفجر شد. دود غلیظی بین من و موتور حاج همت ایجاد شده بود. گیج و منگ به گوشه‌ای پرتاب شدم. موتوری را دیدم که در سمت چپ جاده افتاده و دو جنازه هم روی زمین بود. به سمت جنازه ها رفتم، اولی را که با صورت روی زمین افتاده بود، برگرداندم، تمام بدنش سالم‌ بود، فقط صورت نداشت و دست چپ؛ موج انفجار صورتش را برده بود. اصلاً قابل شناسایی نبود. به سراغ دومی رفتم، نمی‌توانستم باور کنم میرافضلی بود. عرق سردی روی پیشانی ام نشست‌.. 📖 «برای خدا مخلص بودن» عجل لولیک الفرج🍃 @zendegishahid
سختی‌ها را تحمل کنید ان‌شاءالله این انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی آقا امام زمان(عج) اتصال پیدا می کند ... عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @zendegishahid
✳️ کمک شهید همت به روزه گرفتن سربازها در زمان طاغوت 🔻 خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی‌سروصدا گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری‌اش با من. ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد. او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همهٔ سربازها به خط شوند و بعد، يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!» 🔸 حالا ابراهيم بعد از بيست‌وچهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل، تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شده بود كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد! پای سرلشكر شكسته بود و می‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخر ماه رمضان روزه گرفتند. 📚 برگرفته از کتاب «يادگاران ۲» 🍃 @zendegishahid
خودش‌ مي‌گفت‌: «من‌ كيلومتری می‌خوابم‌.» واقعاً همين‌طور بود. فقط‌ وقتی‌ راحت‌ می‌خوابيد كه‌ توي‌ جاده‌ با ماشين‌ می‌رفتيم‌. 🌷 🏴 @zendegishahid
برای شهید شدن، بایستی شهیدانه زیست... شهیدانه فکر کرد... شهیدانه نیت کرد... شهیدانه عمل کرد... شهیدانه کار کرد... خلاصه‌ی کلام : برای شهادت ؛ باید همت و باکری باشیم عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @zendegishahid
: «خون» با حسین، پیمان «ریختن» بسته است، «سر» با حسین، پیمان «باختن» : حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می‌دارم. : امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @zendegishahid
در لشکر۲۷ محمدرسول الله برادری بود که عادت داشت پیشانی شهدا را ببوسد وقتی شهید شد بچه ها تصمیم گرفتند برای جبران آن بوسه ها، پیشانی اش را بوسه باران کنند جنازه بی سرش قلب همه را آتش زد عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @zendegishahid
🌹 روز مردان مرد مبارک 📸 تصویر کمتر دیده شده شهیدان صنیع خانی و همت در دوران دفاع مقدس عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @zendegishahid
" امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده الی بیت المقدس باید تا بیت المقدس جنگید ؛ پس ما می‌جنگیم و باید بجنگیم و تا ظهور آقا امام زمان (عج) چاره‌ای جز انتخاب این راه نداریم.." @zendegishahid