eitaa logo
🇮🇷زندگــےِ مـهـدوے🇮🇷
372 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
321 فایل
#مــولاے_مـهـربانـم ؛ سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا این دل بیمارکجا؟ کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای توکجا عبد گنهکار کجا؟ #یا‌صاحب‌الزمان‌_ادرڪنی
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا... ازتو میخواهیم؛ نه مثل بعداز واقعه !؟ نه مثل در میان واقعه !؟ که مثل در تمام واقعه،... در رکاب راه کسی باشیم که به: ایستاده ایم. "اللهم عجل لولیک الفرج " @zendegiyemahdavi
امان از دلِ زینب... رسیدیم به ماجراهای دل ...😭 مرثیه خواندن نمیخواهد... زینب،مرثیه را قرن ها پیش خوانده است.... ✔️ که هنوز، صدایش در گوش کوچه های زمین، پیچیده است... ❄️دلنوشته به چه کارت می آید حسین؟ تو راست ترین دلنوشته زمین، را جار زده ای! ومن.... هنوز متحیرم.... چنین مجنونی را کجای بهشت میتوان جای داد؟ او ...خودِ بهشت است....🌺 ❄️می دانی ؛ من هیچ از نمی فهمم... من از رقص شمشیرهای شما سردر نمی آورم ... من آن جمیل ها را که زینب دید، من نمی‌بینم...😭 💢مسلک قربانی دادن شما، را نیاموخته ام! که اگر رسم عاشقی را از شما آموخته بودم؛ امروز، لیلای من، در غربت هزار ساله اش، خون نمی گریست...😭😭😭 وای..... از من .... تااااا..... لیلای من..... چقدر فاصله است... 🔸و من جرات قربانی کردن ندارم.... 🔸جرات قربانی این همه فاصله ام را..... 😭 🔸جرات قربانی این همه بی غیرتی ام را.... 🔸جرات قربانی این همه بی دردی ام را..... 😭😭 من .... 🔸جرات قربانی اسماعیلم را هم ندارم.... چه رسد به قربانی کردن علی اکبر و عباسم..... 😭 🔻بعدددددددد..... تو بگو یا حسین! با این پای لنگ، مرا کجای خیمه می‌نشانند؟ وای که یقین دارم، راهم نمی دهند... مگر چشمانشان را ببندند و .... ندیده بخرند.......😭 وااای حسین...... من جامانده ترین انسان زمین، از قافله یوسفم...😭... تو به من بگو...... ، چه شد که رسید؟؟ و ، چه شد که نرسید؟؟ می ترسم...... میترسم که نرسم ..... 😭 و یقین دارم که اگر غربال کنند، نخواهم رسید.... مگر که چشم ببندند و بخرند.... زنجیر هایم، پاهایم را بسته اند..... ⛓ و قافله همچنان می تازد..... من هییییچ از کربلا نمی فهمم..... چگونه کربلایی شوم؟😔 🔺چگونه سرببرم عباسم را.... تا به قافله ات برسم ... 🔺چگونه علی اکبرم را اربا اربا کنم.... تا از خیمه ات جا نمانم یوسف؟ 🔺 چگونه زینب شوم برایت.... 🔺چگونه رقیه هایم را در خرابه ها بگذارم و بیایم...... ؟ ✍ فقط امروز فرصت دارم ..... تا برسم به تو، یا حسین... فقط یک امـــــــروز..... حر آمد.... راهش دادید.... شما را به معجر زینب قسم، مرا هم راه دهید..... شما را به ادب کبریایی عباس... مرا هم راه بدهید.... شما را به قربانی رباب..... مرا هم راه بدهید...😭😭 یقین دارم یک نیم نگاه شما..... از من نیز، حر ها خواهد ساخت....... من....از جا ماندن میترسم..😭😭 از نرسیدن میترسم..... مرااااااااا هم برسانید... 🍃 @zendegiyemahdavi ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
امان از دلِ زینب... رسیدیم به ماجراهای دل ...😭 مرثیه خواندن نمیخواهد... زینب،مرثیه را قرن ها پیش خوانده است.... ✔️ که هنوز، صدایش در گوش کوچه های زمین، پیچیده است... ❄️دلنوشته به چه کارت می آید حسین؟ تو راست ترین دلنوشته زمین، را جار زده ای! ومن.... هنوز متحیرم.... چنین مجنونی را کجای بهشت میتوان جای داد؟ او ...خودِ بهشت است....🌺 ❄️می دانی ؛ من هیچ از نمی فهمم... من از رقص شمشیرهای شما سردر نمی آورم ... من آن جمیل ها را که زینب دید، من نمی‌بینم...😭 💢مسلک قربانی دادن شما، را نیاموخته ام! که اگر رسم عاشقی را از شما آموخته بودم؛ امروز، لیلای من، در غربت هزار ساله اش، خون نمی گریست...😭😭😭 وای..... از من .... تااااا..... لیلای من..... چقدر فاصله است... 🔸و من جرات قربانی کردن ندارم.... 🔸جرات قربانی این همه فاصله ام را..... 😭 🔸جرات قربانی این همه بی غیرتی ام را.... 🔸جرات قربانی این همه بی دردی ام را..... 😭😭 من .... 🔸جرات قربانی اسماعیلم را هم ندارم.... چه رسد به قربانی کردن علی اکبر و عباسم..... 😭 🔻بعدددددددد..... تو بگو یا حسین! با این پای لنگ، مرا کجای خیمه می‌نشانند؟ وای که یقین دارم، راهم نمی دهند... مگر چشمانشان را ببندند و .... ندیده بخرند.......😭 وااای حسین...... من جامانده ترین انسان زمین، از قافله یوسفم...😭... تو به من بگو...... ، چه شد که رسید؟؟ و ، چه شد که نرسید؟؟ می ترسم...... میترسم که نرسم ..... 😭 و یقین دارم که اگر غربال کنند، نخواهم رسید.... مگر که چشم ببندند و بخرند.... زنجیر هایم، پاهایم را بسته اند..... ⛓ و قافله همچنان می تازد..... من هییییچ از کربلا نمی فهمم..... چگونه کربلایی شوم؟😔 🔺چگونه سرببرم عباسم را.... تا به قافله ات برسم ... 🔺چگونه علی اکبرم را اربا اربا کنم.... تا از خیمه ات جا نمانم یوسف؟ 🔺 چگونه زینب شوم برایت.... 🔺چگونه رقیه هایم را در خرابه ها بگذارم و بیایم...... ؟ ✍ فقط امروز فرصت دارم ..... تا برسم به تو، یا حسین... فقط یک امـــــــروز..... حر آمد.... راهش دادید.... شما را به معجر زینب قسم، مرا هم راه دهید..... شما را به ادب کبریایی عباس... مرا هم راه بدهید.... شما را به قربانی رباب..... مرا هم راه بدهید...😭😭 یقین دارم یک نیم نگاه شما..... از من نیز، حر ها خواهد ساخت....... من....از جا ماندن میترسم..😭😭 از نرسیدن میترسم..... مرااااااااا هم برسانید... 🍃 @zendegiyemahdavi ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
امان از دلِ زینب... رسیدیم به ماجراهای دل ...😭 مرثیه خواندن نمیخواهد... زینب،مرثیه را قرن ها پیش خوانده است.... ✔️ که هنوز، صدایش در گوش کوچه های زمین، پیچیده است... ❄️دلنوشته به چه کارت می آید حسین؟ تو راست ترین دلنوشته زمین، را جار زده ای! ومن.... هنوز متحیرم.... چنین مجنونی را کجای بهشت میتوان جای داد؟ او ...خودِ بهشت است....🌺 ❄️می دانی ؛ من هیچ از نمی فهمم... من از رقص شمشیرهای شما سردر نمی آورم ... من آن جمیل ها را که زینب دید، من نمی‌بینم...😭 💢مسلک قربانی دادن شما، را نیاموخته ام! که اگر رسم عاشقی را از شما آموخته بودم؛ امروز، لیلای من، در غربت هزار ساله اش، خون نمی گریست...😭😭😭 وای..... از من .... تااااا..... لیلای من..... چقدر فاصله است... 🔸و من جرات قربانی کردن ندارم.... 🔸جرات قربانی این همه فاصله ام را..... 😭 🔸جرات قربانی این همه بی غیرتی ام را.... 🔸جرات قربانی این همه بی دردی ام را..... 😭😭 من .... 🔸جرات قربانی اسماعیلم را هم ندارم.... چه رسد به قربانی کردن علی اکبر و عباسم..... 😭 🔻بعدددددددد..... تو بگو یا حسین! با این پای لنگ، مرا کجای خیمه می‌نشانند؟ وای که یقین دارم، راهم نمی دهند... مگر چشمانشان را ببندند و .... ندیده بخرند.......😭 وااای حسین...... من جامانده ترین انسان زمین، از قافله یوسفم...😭... تو به من بگو...... ، چه شد که رسید؟؟ و ، چه شد که نرسید؟؟ می ترسم...... میترسم که نرسم ..... 😭 و یقین دارم که اگر غربال کنند، نخواهم رسید.... مگر که چشم ببندند و بخرند.... زنجیر هایم، پاهایم را بسته اند..... ⛓ و قافله همچنان می تازد..... من هییییچ از کربلا نمی فهمم..... چگونه کربلایی شوم؟😔 🔺چگونه سرببرم عباسم را.... تا به قافله ات برسم ... 🔺چگونه علی اکبرم را اربا اربا کنم.... تا از خیمه ات جا نمانم یوسف؟ 🔺 چگونه زینب شوم برایت.... 🔺چگونه رقیه هایم را در خرابه ها بگذارم و بیایم...... ؟ ✍ فقط امروز فرصت دارم ..... تا برسم به تو، یا حسین... فقط یک امـــــــروز..... حر آمد.... راهش دادید.... شما را به معجر زینب قسم، مرا هم راه دهید..... شما را به ادب کبریایی عباس... مرا هم راه بدهید.... شما را به قربانی رباب..... مرا هم راه بدهید...😭😭 یقین دارم یک نیم نگاه شما..... از من نیز، حر ها خواهد ساخت....... من....از جا ماندن میترسم..😭😭 از نرسیدن میترسم..... مرااااااااا هم برسانید... 🍃 @zendegiyemahdavi ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🇮🇷زندگــےِ مـهـدوے🇮🇷
“ أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ ” سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد😭
امان از دلِ زینب... رسیدیم به ماجراهای دل زینب مرثیه خواندن نمیخواهد زینب،مرثیه را قرن ها پیش خوانده است. که هنوز، صدایش در گوش کوچه‌های زمین، پیچیده است. ❄️دلنوشته به چه کارت می آید حسین جانم؟ تو راست ترین دلنوشته زمین، را جار زده ای! ومن... هنوز متحیرم که چنین مجنونی را کجای بهشت میتوان جای داد؟ او ...خودِ بهشت است🌺 ❄️ می‌دانی ؛ آن را که زینب دید، من نمی‌بینم...😭 💢مسلک قربانی دادن شما را نیاموخته ام! که اگر رسم عاشقی را از شما آموخته بودم؛ امروز، یوسُفِ گمگشدهٔ من، در غربت هزار ساله اش، خون نمی گریست...😭 🔸و من جرات قربانی کردن ندارم 🔸جرات قربانی این همه فاصله‌ام را 🔸جرات قربانی این همه بی دردی ام را... 😭 من... 🔸جرات قربانی اسماعیلم را هم ندارم.... چه رسد به قربانی کردن علی اکبر و عباسم..... 😭 🔻تو بگو یا حسین! با این پای لنگ، مرا کجای خیمه می‌نشانند؟ وای که یقین دارم، راهم نمی دهند... مگر چشمانشان را ببندند و ... ندیده بخرند...😭 حسین جانم؛ تو به من بگو ، چه شد که رسید؟؟ و ، چه شد که نرسید؟؟ می ترسم میترسم که نرسم ...😭 و یقین دارم که اگر غربال کنند، نخواهم رسید... مگر که چشم ببندند و بخرند... چگونه زینب شوم برایت؟ شما را به معجر زینب قسم، مرا هم راه دهید... شما را به ادب کبریایی عباس... مرا هم راه بدهید... شما را به قربانی رباب... مرا هم راه بدهید...😭 یقین دارم یک نیم نگاه شما... از من نیز، حر ها خواهد ساخت... مرا هم برسانید... @Zendegiyemahdavi