#خاطرات_ساحل
قسمت چهارم
🔸بعضی از موضوعات همیشه دغدغه ذهنی من و دوستانم بوده
اصلا قبول داریم که باید سبک و شیوه جدیدی رو تو مسائل تبلیغی و فرهنگی ایجاد کنیم یا نه؟!!
🌹اینکه باید متناسب با ذائقه مردم در #عصر جدید شیوه جدیدی ارائه کنیم یا نه؟
باید حرف جدید بزنیم یا نه؟
((هین سخن #تازه بگو تا دو جهان تازه شود))
به همین این چیزا فکر میکردم و در حال قدم زدن تو ساحل بودم با رفقا که متوجه نگاه مردم به خودمون شدیم
تقریبا همه کسانی که تو ساحل نشسته بودند (چند هزار نفر)
زیر چشمی و رو چشمی به ما نگاه می کردند👁
یکی با دست ما رو نشون میداد
یکی زیر لب میگفت عه..چه خبره..باز چی شده ؟؟🤭
چرا طلبه ها اومدن دریا؟😦
یکی میگفت حتما امر به معروف اند
و هر کسی از ظن خود احتمالاتی از حضور چند طلبه جوان در ساحل #بابلسر میداد
که ناگهان دیدیم چندتا از کسبه ساحل دارن میان سمت ما
چندتا خانم بدحجاب هم از طرف دیگه
گفتیم خب حتما ما رو میشناسن میخوان بیان سمت ما و احوال پرسی کنند😇
یکی از رفقا گفت بچه ها صبر کنید
دارن میان سمت ما
دو سه نفر بودن
کلاه آفتابی به سر🤠
عینک دودی به چشم 😎
با چهره های نسبتا در آفتاب سوخته
با صدای بلند گفتند حاج آقا وایستید یه لحظه..
هر چه که نزدیک میشدند تصور اول ما در حال تغییر بود
اخه ما فکر میکردیم اینا برا سلام و احوال پرسی دارند میان
اما پیش بینی ما درست نبود ☹️
احوال پرسی که نکردند هیچ...
داد وفریاد که شما آخوندا از ما چی میخواید
ما کافریم به دین شماااااا
کنار دریا هم شما؟؟؟
اومدید به حجاب ما گیر بدید
روسری و در آورده بودند 😳
بسه دیگههههه
@zendeshad