eitaa logo
زندگی نامه شهیدان
799 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
178 فایل
بِســـمِ الله الرّحمــنِ الرّحیــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌هاکسانی‌اندکه خدا قلب‌هاشان را برای تقـوا امتحان کرده @fendreck @KhademAllah7 @Maghadam1234 @Abofazll2025 🌷حمایت شمادلگرمی ماست🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
انا لله و انا الیه راجعون...🏴
❌▪️سید حسن نصرالله بشهادت رسید.....
حزب‌الله شهادت سیدحسن نصرالله را تأیید کرد 🔹مقاومت اسلامیِ لبنان در بیانیه‌ای اعلام کرد: سرور مقاومت، بندهٔ صالح، رهبر شجاع و دلاور، مؤمنی حکیم و بصیر در جوار پروردگار که در جهت رضای او حرکت کرده بود، به قافلهٔ جاویدان شهدا پیوست. 🔹دبیرکل حزب‌الله لبنان به یاران بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست که حدود ۳۰ سال همراه آنان بود و در این مدت آنان را تا پیروزی رهبری کرد.
🔻بیانیه حزب الله: سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به شهدای بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست 🔹‌بسم الله الرحمن الرحیم «پس کسانی در راه خدا بجنگند که زندگی دنیا را به آخرت مبادله کنند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته شود یا پیروز شود، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.» خداوند متعال راست گفته است 🔹‌جناب استاد، سرور مقاومت، بنده صالح، به عنوان شهیدی بزرگ، رهبری شجاع، دلاور، مؤمنی حکیم، بصیر و مؤمن در جوار پروردگار و رضای او حرکت کرده و به قافله جاویدان شهدا پیوسته است. کربلای نورانی در سفر الهی ایمان در رکاب پیامبران و امامان شهید. جناب سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به شهدای بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست که قریب به سی سال در راه آنان بود و در این مدت آنان را از پیروزی تا پیروزی رهبری کرد و جانشین سرور و سالار شهیدان مقاومت اسلامی در سال 1371 شد. آزادی لبنان در سال 2000 و تا پیروزی الهی و پایدار در سال 2006 و سایر نبردهای افتخار و رستگاری تا نبرد حمایت و قهرمانی در حمایت از فلسطین، غزه و مردم مظلوم فلسطین. 🔹‌مصیبت وارده را به صاحب عصر و زمان (رضوان الله تعالی علیه)، ولی امر مسلمین حضرت سید علی خامنه ای (مدظله العالی) سایه اش بلند، مراجع عظام، مجاهدین، مؤمنین، تسلیت عرض می نماییم. به ملت مقاومت، مردم صبور و مجاهد ما، همه ملت اسلام، همه آزادگان و مستضعفان جهان و خانواده محترم و صبور ایشان، به جناب آقای سید حسن نصرالله رضوان، دبیرکل حزب الله لبنان تبریک می گوییم خداوند متعال به او به عنوان شهید راه بیت المقدس و فلسطین تسلیت عرض می نماییم، فرمان امام حسین علیه السلام را برآورده سازد همرزمان شهیدی که در پی یورش خائنانه صهیونیست ها به حومه جنوبی به موکب پاک و مقدس او پیوستند. 🔹‌رهبری حزب الله به بالاترین، مقدس ترین و گرانقدرترین شهید در سفر پر فداکاری و شهید عهد می بندد که به جهاد خود در مقابله با دشمن، حمایت از غزه و فلسطین و دفاع از لبنان و استوار و شریف آن ادامه دهیم. مردم 🔹‌و به مجاهدان سرافراز و دلاوران پیروز و پیروز مقاومت اسلامی و شما امانت شهید عزیز هستید و شما برادران او هستید که سپر تسخیر ناپذیر او و تاج دلاوری و رستگاری رهبر ما بودید استاد همچنان با اندیشه و روح و خط و رویکرد مقدس خود در میان ماست و در عهد وفاداری و پایبندی به مقاومت و فداکاری تا پیروزی هستید.
🚨🚨شهید سیدحسن‌نصرالله در آخرین سخنرانی: 🏴 ممکن است مدت زیادی در میان شما نمانم. 💔ممکن است تمام سطح اول رهبری از جمله من کشته شوند. رویه‌هایی اندیشیده شده است تا در صورت وقوع این حالت فوق‌العاده آماده باشیم @sulook
مادر 10 روز قبل از شهادت محمود خوابی دیده بود و هر لحظه آماده شنیدن خبر شهادت محمود بود: «خبر شهادتش را شنبه به من دادند و من دوشنبه قبل از آن با او صحبت کردم، مدام پیش خودم می‌گفتم شهادت محمود پیش می­‌آید و من باید خودم را برای خواست خدا آماده کنم. برادر من صبح شنبه بعد از شهادت محمود آمده بود یک آمادگی در من ایجاد کند، آخر هم به من اصل ماجرا را نگفت اما من به او گفتم هر چه خدا مصلحت می­‌داند، ما در مقابل مصلحت خدا حرفی نمی­‌توانیم بزنیم، چه زنده برگردند و چه به شهادت برسند ما مطیع امر خدا هستیم. به من نگفتند شهید شده است و گفتند این شایعه وجود دارد. بعدازظهر دیدم برادرم همراه خانمش و دو خواهر دیگر من آمدند خانه ما، برادر دیگر من که روحانی و در نهاد نمایندگی سپاه گلستان است هم به همراه خانمش آمد. پسر دیگر من که چالوس خدمت می­‌کند و قرار بود برود مرخصی گرفته و مانده است، بعد دیدم تلفن زنگ می­‌زند و بچه­‌ها می­‌گویند مادرجان شب خانه هستی می­‌خواهیم پیش تو بمانیم! به مجتبی گفتم: محمود 5، 6 روز است زنگ نزده،چیزی شده؟ گفت: نه چیزی نشده. بعد از اینکه برادرم جواد آمد و رفت به مجتبی گفتم: دایی به من گفت باید خودت را حفظ بکنی، بچه­‌ها تو را نگاه می­‌کنند، محمود دو بچه دارد، محمدرضا دو بچه دارد، معصومه تو را نگاه می­‌کند گفتم حتما برای محمود و محمدرضا یک اتفاقی افتاده! گفت: نه. بعد از اینکه اینها بعدازظهر آمدند.👇👇👇
👇👇 مادر محمود علی رغم همه صبوری و استقامتش مادر است و دلش برای ثمره زندگی‌اش تنگ می‌شود: «شهادت فرزند گریه دارد، حضرت زینب گریه کرد اما رسالت را منتقل کرد، ما هم گریه می­‌کنیم. من در طول این چند مدت سعی کردم خودداری کنم ولی چند جایی بی­تاب شدم، وقتی وصیت­نامه پسرم را خواندند و او از من خواست جلوی دیگران گریه نکنم تا سبب شادی دشمنان شود دیگر جلوی بقیه گریه نکردم. گریه­‌های ما نیمه شب است و وقتی تنها هستیم. ما با گریه­‌های خودمان رسالت مدافعان حرم را منتقل می­‌کنیم، ته دل­مان سوخته است، فراق فرزند سخت است. فراق اولاد بدترین درد است، من این بچه­ را در وجود خودم و با تمام نیروی جوانی خودم پرورش دادم، از تمام امتیازات و امکانات خودم گذشتم. من یک مدتی در جهاد کار کردم، در نهضت سوادآموزی کار می‌کردم، در سپاه همکاری کردم اما از همه اینها به خاطر تربیت بچه‌ها گذشتم.» مادر ادامه می‌دهد: «اگر دو نفر عاشق و معشوق می‌خواهند به هم برسند به هر آب و آتشی می­‌زنند، شهدا و خدا عاشق و معشوق بودند. اینها خودشان را کشاندند تا به لقاالله برسند و سایه­ نشین عرش خدا شوند.» پیکر مطهر 11 نفر از 13 شهید خان طومان بازنگشته است و محمود نیز جزو این جاوید‌الاثرهاست؛ مادر در این خصوص می‌گوید: «مانند مادر وهب می‌گویم سری که دادم پس نمی­‌گیرم؛ خدا مصلحت بداند برمی­‌گردد و مصلحت نداند جسم فیزیکی به درد ما نمی­‌خورد من فقط می‌خواستم بچه­‌هایم در راه خدا قدم بردارند و همین برایم بس است، جسم که به هر حال زیر خاک می‌رود.
نحوه شهادت شهید محمود رادمهر رزمندگان گردان‌های عمار، حمزه، یاسر، مالک در مقابل هجوم دشمنان مقاومت سختی را انجام می‌دادند. واحد‌های پشتیبانی رزم هر کدام برابر وظایف ذاتی و ابلاغی از گردان‌های درگیر حمایت و پشتیبانی می‌کردند. منطقه مسئولیت یگان ویژه ٢۵کربلا بر اثر فشار دشمن به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده بود. در قسمت شمالی جبهه خان‌طومان، گردان‌های عمار و حمزه و در قسمت جنوبی گردان‌های یاسر و مالک در برابر هجوم سنگین دشمن می‌جنگیدند. گردان‌های احتیاط ناصرین و ابوالفضل (ع)، به کمک گردان‌های درگیر شتافت و در کنار گردان‌های درگیر، با دشمنان نبرد و ستیز عاشورایی داشتند. پس از مورد اصابت قرارگرفتن موقعیت مرصد (دیدگاه اصلی)، برادر محمود و دوستان دیگر مصدوم شده وسایل وتجهیزات شان مثل بی‌سیم و... متلاشی و منهدم شد.ا💐 ا🍃💐 ا💐🍃💐 🍃👇👇🕊🍃
👇👇🌹🕊 ادامه نحوه شهادت خودش را به موقعیت قرارگاه تاکتیکی رسانده تا اسناد و مدارک موجود در موقعیت قرارگاه تاکتیکی را منهدم نمایند. برادر محمود در این وضعیت در موقعیت قرارگاه تاکتیکی به محاصره دشمن درآمد و پس از امحاء اسناد، در حال خروج، با حجم زیادی از بارش گلوله‌های دشمن مواجهه گردید، محمود بسختی خودش را زیر آتش دشمن به ورودی محوطه قرارگاه تاکتیکی رساند و در شبکه بی‌سیم، وضعیت را جویا شد که تیراندازی از طرف پل فلزی که به عقبه ختم می‌شد مربوط به خودی یا دشمن هست؟ به برادر محمود گفته شد که اون منطقه در محاصره دشمن قرار گرفته و این تیراندازی‌ها مربوط به واحد‌های دشمن هست. سید جواد اسدی در مسیر برگشت از موقعیت خودش (ساختمان محور و...) با شنیدن صدا و وضعیت برادر محمود، خودش را به موقعیت قرارگاه تاکتیکی رساند؛ و مسیر و در محوطه قرارگاه تاکتیکی بسختی مجروح شده و پس از دقایقی شهید شد. ساعت حدود ١٨بود که برادر محمود، بهنگام خروج از محوطه مقر، با پیکر شهید سید جواد اسدی مواجه شد، دوباره تماس گرفت و وضعیت شهادت سیدجواد اسدی را اعلام کرد. در همین حالت، محمود هم بر اثر تیراندازی‌های دشمنانی که محاصره‌اش کرده بودند در کنار دوست عزیزش به شهادت می‌رسد. نقش برادر محمود برای یگان، نقش محوری و خیلی حساس بویژه در هدایت و هماهنگی آتش‌ها بود؛ لذا با شهادت برادر بهمن (حبیب الله) قنبری و برادر محمود، بهره برداری و بکارگیری از آتش‌های پشتیبانی و... متوقف و یا بدون دیده‌بانی موثر انجام می‌گرفت. شهیدان محمود رادمهر و سید جواد اسدی، چهارمین و پنجمین شهید یگان کربلا در روز شانزدهم اردیبهشت ٩۵ بودند. هرکدام از شهیدان حماسه خان‌طومان، دارای رشادت‌ها و سلحشوری‌های خاصی بوده و در میادین جهاد با تکفیری‌های ملعون جانفشانی‌ها کردند. ا💐 ا🍃💐 ا💐🍃💐 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر ازقهرمان بود!!* قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!* شهید ابراهیم هادی: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!! شهید حسین فهمیده: نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!! شهید حاج محمدابراهیم همت: سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! شهیدان علی، مهدی و حمید باکری: سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! شهیدان مهدی و مجید زین الدین: دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! شهید حسن باقری: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! شهید مصطفی چمران: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! شهيد محمد قنبرلو كسي كه خبر شهادتش را به اسم شكار بزرگ در اخبار بغداد اوردند کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!! ما که خودمان قهرمان داشتیم!!! یه روزی یه لره... یه روزی یه ترکه... یه روزی یه عربه... یه روزی یه قزوینیه... یه روزی یه آبادانیه... یه روزی یه اصفهانیه... یه روزی یه شمالیه... یه روزی یه شیرازیه... مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!! لره............. شهید بروجردی بود! ترکه........... شهید مهدی باکری بود! عربه........... شهید علی هاشمی بود! قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود! آبادانیه........ شهید طاهری بود! اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود! شمالیه........ شهید شیرودی بود! شیرازیه....... شهید عباس دوران بود! و..... مردان واقعی اینها بودند!!! *ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و  بی ادعا هم یادی کنیم...!!! روحشان شاد و يادشان گرامی سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد 🌹داشته های واقعی خودمان را اجربنهیم.... 🌺🌻🌼💐☘🌺🌼🌻💐 💐هرکس به شهدا توسل کند به بن بست نمی خورد💐 https://eitaa.com/zendgy_namy_shahidan