eitaa logo
زندگی نامه شهیدان
782 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
93 فایل
بِســـمِ الله الرّحمــنِ الرّحیــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کسانی‌اندکه خدا قلب‌هاشان را برای تقـوا امتحان کرده. @fendreck @KhademAllah7 @Maghadam1234 ✅🌷حمایت شمادلگرمی ماست🌷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
هنگام ؛ سلاح جنگی را بر زمین می‌گذارند تا سلاح را در دست گیرند ... ... 🌸 ✨ 🌸✨🌸✨
💟 💛حضرت علے علیـہ السلام مے فرماید : روزے پیامبر اڪرم صل اللـہ علیـہ و آلـہ من را ناراحت دیدند بـہ من فرمود :    🌀 اے پسر ابوطالب تو را ناراحت مے بینم. بعضے از افراد خانوادہ ات بگو در گوش تو اذان بخوانند اذان در گوش دواء هم و غم است 🌀علے علیـہ السلام مے گوید : من نیز تجربـہ ڪردم چنین بود . 🔖رعینے ڪـہ از علماء اهل سنت و صاحب ڪتاب مواهب الجلیل است  و متقے الهندے صاحب ڪنز العمال مے گویند : تمامے راویان این حدیث ڪـہ دہ نفر مے باشند این عمل را تجربـہ ڪردہ و آن را مجرب مے دانند .   📚 مواهب الجلیل ج ۲ ص ۸۵ – ڪنز العمال ج ۲ ص ۶۵۷ 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
آیت الله جوادی آملی: ما برای اینکه از برخوردار باشیم باید در مسیر آنها حرکت کنیم و بدانیم،دعای شهدا،جزو دعاهای مستجاب است..... یاد با ذکر
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️کشف پیکر سالم دو شهیدمدافع‌ حرم در شهر درعا سوریه که بیش از ٢ سال پیش در کنار هم و با دست‌های بسته به شهادت رسیده بودند، بصورت کاملا سالم پیدا شد...! 🌷شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
‹ به روایت همسر شهید مدافع حرم جواد محمدی.. 🌸✨•° › آقا جواد جگر شیر داشت، زمانی که شهید مرتضی زارع به درجه شهادت رسید، او با شجاعت برای نجات پیکر مقدس شهید، به جلو رفت؛ تیر به پایش خورد و به شدت مجروح شد، بعد از گذشت یک ساعت سوار بر موتور با پای خونین به جلو رفت تا کمک کند، به او می ‌گفتند با پای مجروح چرا آمدی؟ گفت: این زخم چیزی نیست. پدرِ فاطمه‌ ی 5 ساله در همه حال سعی می ‌کرد به دوستانش روحیه بدهد، او خود از رفتنِ دوستانش داغدار می‌ شد و دلتنگ فاطمه بود اما هیچوقت مبارزه را فراموش نمی ‌کرد. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
‹ به روایت همسر شهید مدافع حرم جواد محمدی.. 🌸✨•° › آقا جواد جگر شیر داشت، زمانی که شهید مرتضی زار
‹ همسر شهید در مورد خانواده دوستی او می ‌گوید.. 🌼🌾°• › «برای راحتی خانواده در حد توانش کار می کرد و زمانی که از ماموریت می آمد حتی الامکان ما را به مسافرت یک روزه هم که شده بود می برد. مرتبه سومی که به سوریه رفته بود اسمش در قرعه کشی برای رفتن به کربلا انتخاب شده بود ولی گفته بود باید کربلا را با خانواده بروم و نرفته بود.همسر من توسل پنهانی به اهل بیت‌ علیهم السلام داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود؛ حتی در سفر زیارتی سوریه که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای حضرت زینب علیها السلام ابتدا ترجمه دعا را بخوان زیرا روضه حضرت زینب را می توانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی» 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
‹ همسر شهید در مورد خانواده دوستی او می ‌گوید.. 🌼🌾°• › «برای راحتی خانواده در حد توانش کار می کرد
ادامه مطالب.. 🕊🌾 جواد محمدی که در تمامِ طول زندگی خود سعی می ‌کرد پشتیبان ولایت فقیه باشد و با بصیرت پای آرمان ‌های انقلابی بماند هیچوقت سفر راهیان نورش را ترک نکرد، او در آخرین عید عمر خود به جای تبریک عید برای همه ی دوستانش نوشت: «دعا کنید شهید بشم» آقا جواد قبل از رفتنش به سوریه، قصه حضرت رقیه علیها السلام را برای فاطمه گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد، حالا در روزهای نبودنش فاطمه ‌ی کوچک بارها قصه را در ذهن خود مرور و با پدرش درد و دل می‌ کند. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
ادامه مطالب.. 🕊🌾 جواد محمدی که در تمامِ طول زندگی خود سعی می ‌کرد پشتیبان ولایت فقیه باشد و با بصیر
ادامه مطالب.. 🕊🌾 چطور با جواد آقا آشنا شدید؟ آشنایی ما از زمانی آغاز شد که آقاجواد از طرف خانم یکی از دوستان‌شان به خانواده من برای ازدواج معرفی شد. و بعد از این معرفی... جلسه رسمی خواستگاری با حضور خانواده دوطرف برگزار شد. روز خواستگاری بیشتر درباره چه مسائلی با شما صحبت کرد؟ صحبت‌هایی که در جلسه اول خواستگاری عنوان شد؛ صحبت‌هایی بود که بیشتر به اعتقادات و خواسته‌های دینی و مذهبی ایشان برمی‌گشت. گفتند: «من به خاطر ایمان و اعتقاد دینی شما اینجا آمدم.» ایمانش را چطور دیدید؟ از همان ابتدا واقعا ایمان را در ایشان می‌دیدیم که صرفا به ظاهرشان محدود نمی‌شد و در صحبت‌هایش هم نفوذ کرده بود و هر حرفی می‌زد آرامشی عجیب به تو منتقل می‌شد. ایمانی که حرف‌هایش را دلنشین کرده بود و آنها را به یک روایت یا حدیث یا آیه‌ای از قرآن ختم می‌کرد. و مهم ترین خواسته‌ای که از شما داشت؟ دینداری، همراهی در این صراط و اینکه مانع رشد و عروجش نباشم. چقدر گذشت تا به این یقین رسیدید که آقا جواد می‌تواند شما را خوشبخت کند و جواب بله دادید؟ همان جلسه اول که با هم صحبت کردیم، از من جواب خواستند. من هم آخر جلسه، به خود ایشان جواب دادم. مراسم ازدواج‌تان چه سالی برگزار شد؟ سال 84 عقد کردیم و سال 87 عروسی. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
ادامه مطالب.. 🕊🌾 چطور با جواد آقا آشنا شدید؟ آشنایی ما از زمانی آغاز شد که آقاجواد از طرف خانم یکی
ادامه مطالب.. 🕊🌾 اگر بخواهید یک خصوصیت منحصر به فرد اخلاقی‌ همسر خود را نام ببرید که فکر می‌کنید به خاطر آن اخلاق، شهادت و عاقبت به خیری نصیبش شد، چه می‌گویید؟ خصوصیات خوب که همسرم خیلی داشت. مثلا یکی از آنها توجه ویژه‌اش به خانواده بود. آقاجواد در کارهای فرهنگی زیادی شرکت می‌کرد؛ کارهایی که وقت زیادی از او می‌گرفت. او هیچ وقت بی خیال خانواده‌اش نبود. همیشه برای ما وقت می‌گذاشت. خودش را ملزم می‌دانست که هرگاه از ماموریت بازگشت، یک مسافرت ما را ببرد. اگر وقت این کار را هم نداشت، در حد یک روز هم که می‌شد ما را بیرون می‌برد. از طرف دیگر احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت. بارها می‌دیدم دست پدر و مادرش را می‌بوسید؛ حتی برای مادر من هم احترام ویژه‌ای قائل بود. همیشه می‌گفت مادر شما با مادر من فرقی ندارد. از دیگر ویژگی‌های خوب او این بود که به طور خاصی دغدغه حل مشکلات مردم از آشنا تا غریبه را داشت. دوست و آشنا هم از این خصوصیت اخلاقی ایشان خبر داشتند و می‌دانستند اگر مشکلی برایشان پیش آمد به او رجوع کنند، بی نتیجه نمی ماند. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
ادامه مطالب.. 🕊🌾 اگر بخواهید یک خصوصیت منحصر به فرد اخلاقی‌ همسر خود را نام ببرید که فکر می‌کنید به
ادامه مطالب.. 🕊🌾 فکر می‌کنید دلیل این گره‌گشایی از مشکلات مردم چه بود؟ به عقیده من، آقا جواد تحصیلات دانشگاهی نداشت ولی سطح معرفتش خیلی بالاتر از این حرف‌ها بود. چقدر در زندگی دغدغه مسائل دینی و مذهبی‌اش را داشت؟ مهم ترین دغدغه مذهبی همسرم نمازش بود. نمازش را حتما اول وقت و تا جایی که می‌توانست به جماعت می‌خواند. حتما مقید به حضور در مسجد بود. حتی اگر مهمان داشتیم، موقع اذان می‌گفت من می روم نماز و برمی‌گردم. گاهی هم نماز جماعت را در خانه برپا می‌کرد. برویم سراغ تنها یادگار شهید... اگر اشتباه نکنم یک دختر پنج ساله از آقاجواد به یادگار مانده است! بله، فاطمه خانم که متولد سال 1391 است. علاقه پدر و دختری‌شان چقدر بود؟ خیلی زیاد. به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را. جواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت می‌رفت، کمتر در خانه بود؛ اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد. همیشه سعی‌اش بر این بود که نبودن‌هایش را جبران کند. از لقمه دهان فاطمه گذاشتن تا بیرون بردن و شب‌ها موقع خواب برایش قصه خواندن. هرطوری که می‌توانست برای دخترش وقت صرف می‌کرد. و روی تربیتش چطور؟ تاکید داشت تربیت فاطمه با من باشد. می‌گفت: «بالاخره هرچه باشد دختر به مادرش نزدیک‌تر است. مواظب باش در مورد تربیت فاطمه کوتاهی نکنی.» البته این به معنای کنار کشیدن خودش نبود. می‌گفت: «جوانب کارهای دیگر با من و تربیت فاطمه با شما.» 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
ادامه مطالب.. 🕊🌾 فکر می‌کنید دلیل این گره‌گشایی از مشکلات مردم چه بود؟ به عقیده من، آقا جواد تحصیلا
ادامه مطالب.. 🕊🌾 نکته ای بود در مورد تربیت فاطمه که بیشتر روی آن تاکید داشته باشد؟ روی حجاب فاطمه از همان دو،سه سالگی تاکید فراوانی داشت؛ آنقدر به این موضوع البته غیر مستقیم توجه کرده بود که خود فاطمه هم روی آن حساس شده بود؛ طوری که می‌دانست اگر جایی بدون چادر برود، پدرش ناراحت می‌شود. بعضی اوقات که چادرش کثیف بود و نمی‌گذاشتم سرش کند، گریه می‌کرد و می‌گفت: «بابا دوست دارد من با حجاب باشم.» به طور کل او حساسیت ویژه ای روی حجاب داشت. یادم است شب عروسی روی شیشه ماشین عروس، جایی که من می‌نشستم را گل زده بود و می‌گفت‌ نمی‌خواهم چشم نامحرم به شما بیفتد. 🌷 ╭═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰ 🍃🕊🌷🍃 ⊱━═╯