eitaa logo
زندگی نامه شهیدان
780 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
93 فایل
بِســـمِ الله الرّحمــنِ الرّحیــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کسانی‌اندکه خدا قلب‌هاشان را برای تقـوا امتحان کرده. @fendreck @KhademAllah7 @Maghadam1234 ✅🌷حمایت شمادلگرمی ماست🌷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر شهيد از اعزام دوم شهيد نيز مي‌گويد: 20 شهريور 95 بود. من رفتم به مادر و خواهرم سر بزنم كه از زبان خواهرم شنيدم سجاد به سوريه رفته است. باز هم به من نگفته بود و از دستش خيلي ناراحت بودم كه چرا حقيقت را به من نگفته و راهي شده است. با خودم عهد كردم بعد از بازگشت كتك مفصلي به سجاد بزنم. چهار، پنج روز بعد از رسيدنش به حلب سوريه اول مهر ماه بود كه به من زنگ زد. خيلي ناراحت بودم. گفتم من كه با رفتنت مخالفتي نداشتم اما چرا به من نگفتي؟ گفت داداشي من دروغ نگفتم، قرار بود بروم اصفهان كه مأموريت داوطلبانه خورد و به سوريه رفتم. روز پرواز هم تو سركار بودي و من نمي‌توانستم به شما اطلاع بدهم. من گفتم سجاد ما كه يك خواهر و يك مادر بيشتر نداريم مراقب خودت باش. خنديد و گفت چشم. بعد از آن هم يك بار ديگر با هم تماس داشتيم و گفت خبري نيست و آتش‌بس است و هيچ اتفاقي نمي‌افتد. گفتم فقط زود برگرد. خنديد و گفت حتماً زود برمي‌گردم. بعد من را دلداري داد و آرام شدم و خداحافظي كرد. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
و خبر شهادت علي زبرجدي در ادامه از شنيدن خبر شهادت برادر مي‌گويد: هفتم مهرماه روز چهارشنبه بود كه من از سر كار برمي‌گشتم. سه تا از دوستانش را در كوچه‌مان ديدم، صدايم كردند و گفتند سجاد تير خورده است. قرار شد فردا صبحش برويم بيمارستان تا سجاد را به بيمارستان منتقل كنند. گفته بودم اگر برسد يك كتكي از من دارد چون قول داده بود مراقب خودش باشد. فردا صبح خبر شهادتش را به من دادند. برادرم 7 مهرماه 1395 به شهادت رسيده بود. وقتي خبر شهادتش را شنيدم، گفتم سجادجان شهادت گواراي وجودت. راهي بود كه خودش انتخاب كرده بود. سجاد رفت براي دفاع از اسلام و دفاع از ناموس‌مان. سجاد مي‌گفت سوريه خط مقدم ماست. آرزوي بزرگ سجاد شهادت بود كه اگر خانم حضرت زينب(س) قبول كند به آرزويش رسيد. من براي سجاد خيلي خوشحالم اما براي خودم ناراحتم كه برادرم را از دست دادم و دليل اين همه بي‌تابي من دلتنگي براي اوست. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
برادر شهيد از قول كتك زدن برادر هم مي‌گويد: قبل از تشييع پيكرش از حال رفته بودم و در بيمارستان خواب سجاد را ديدم. سجاد به طرف من آمد و گفت آمدم از تو خداحافظي كنم. گفتم كجا؟ گفت بايد بروم. گفتم تو قول دادي زود برگردي زود هم برگشتي، اما نبايد بروي ديگر. تو مادر داري، خواهر داري، من هم مي‌خواهم به تو تكيه كنم. گفت ديگر نمي‌توانم بمانم، بايد بروم. هر كاري كردم نگهش دارم نتوانستم و او رفت. روز تشييع پيكرش سر مزار وقتي روي سجاد را برداشتم تا آن كتكي كه قولش را داده بودم بزنم، ديدم جايي براي زدنش نيست. تركش خمپاره نيمي از صورتش را برده بود. مراسم بسيار باشكوهي بود. بيش از 3500 نفر مهمان داشتيم. تشييعي كه من خودم باورم نمي‌شد. وقتي جمعيت را ديدم قوت قلب گرفتم. با خودم گفتم اگر چه سجاد مظلوم شهيد شد، اما هستند كساني كه سجاد و راه سجاد را بشناسند. سجاد دل نترسي داشت و با پاي قرص در ميدان حاضر مي‌شد. در شرايط سخت خانوادگي هرگز نديدم كه زبان به اعتراض باز كند. هيچ گاه نديدم مقابل ما حرف زشت بزند. سجاد واقعاً شاخص بود. سجاد در حلب سوريه شهيد شده بود. نحوه شهادتش را اينطور برايمان روايت كرده‌اند كه سجاد جانشين يكي از گروهان‌هاي فاطميون بود. شب قبل شهادت سجاد، دشمن تك كرده بود و در حين درگيري نيروهاي اسلام با تكفيري‌ها شهيد الواني با اصابت تير مستقيم دشمن به شهادت مي‌رسد. عمليات تا فردا ساعت 7صبح ادامه پيدا كرده بود. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
سجاد و تعدادي از بچه‌ها در عمليات عقب راندن دشمن شركت داشتند تا خط تثبيت شد. بعد از اينكه منطقه به دست بچه‌هاي خودمان افتاد، ساعت 12و نيم ظهر بود كه سجاد همراه با تعدادي از نيرو‌هاي تازه‌نفس براي تقويت قوا به بالاي خاكريز مي‌رود و در حين ديدباني با اصابت خمپاره به خاكريز تركشي از ميان بشكه‌هايي كه در روي خاكريز قرار داشت به صورت و سمت چپ سر سجاد اصابت مي‌كند كه همين امر باعث آسماني شدن سجاد مي‌شود. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
ارادت قلبي به شهدا برادر شهيد در خصوص خلقيات برادرش نيز مي‌گويد: سجاد ارادت عجيبي به شهدا داشت. دايي‌هاي‌مان مرتضي و داود كماني از شهداي دفاع مقدس هستند. سجاد عاشق شهادت بود. از همان بچگي از لحاظ چهره هم خيلي شبيه دايي داود بود. وقتي بستگان او را شهيد داود صدا مي‌كردند انگار كه قند در دلش آب مي‌شد. سجاد ارادت خاصي به يكي از شهداي آرميده در بهشت زهراي تهران داشت و همراه من و دوستانش به اين شهيد بزرگوار سر مي‌زد. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
برادرم علاقه عجيبي به شهيد حميدرضا باقري داشت كه در قطعه 24 رديف 25 شماره 28 به خاك سپرده شده است. هفت سالي مي‌شد كه اين ارتباط بين سجاد و شهيد باقري وجود داشت. من و دوستانش نمي‌دانيم چرا سجاد اين شهيد را انتخاب كرده بود! اما به گفته خود سجاد همه حوائج و خواسته‌هايش را از بركت وجود شهيد باقري گرفته بود. به نظر من آمين‌گوي دعاي شهادت سجاد شهيد حميدرضا باقري بود شهيد باقري در سال 1359 به شهادت رسيده است. بار اول برادرم از سوريه برگشته بود، مي‌گفت تيرها از كنار صورتم رد مي‌شدند اما به من آسيبي نمي‌رساندند. مي‌گفت من آنها را حس مي‌كردم اما به من اصابت نمي‌كردند. خواهرم مي‌گفت من دعا كردم كه تو سالم بر‌گردي و اتفاقي برايت نيفتد. سجاد در جوابش گفت دعاي شما بود كه من برگشتم اما كاش اين دعا را نمي‌كرديد و اجازه مي‌داديد به آرزويم برسم. برادرم به سفر كربلا هم كه رفته بود از امام حسين(ع) شهادتش را طلب كرده بود. ارادت او به حرم عبدالعظيم حسني باعث شده بود كه هر پنج‌شنبه به زيارت ايشان برود. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
دير آمد و زود رفت سيفي، دوست شهيد من و سجاد از همان سال 1381كه نوجوان بود و جذب برنامه‌هاي بسيج دانش‌آموزي شده بود با هم آشنا شديم. يك نوجوان محجوب و كم‌حرف اما سرشار از انرژي. بسيار بامحبت و مهربان بود. سجاد براي آموزش راپل به بچه‌هاي پايگاه زحمات زيادي كشيد. بچه‌ها خيلي خاطرات خوشي از اين آموزش‌ها دارند. سجاد مسئول عمليات پايگاه كميل بود. جوان مخلصي بود كه دير آمد ولي زود بارش را بست و آسماني شد. جزو سينه‌زنان و گريه‌كنان باصفاي اباعبدالله بود. سجاد ارادت خاصي به حضرت مهدي (عج) داشت به نحوي كه هميشه وقتي پيامي هم مي‌گذاشت آخرش عدد 59 را مي‌نوشت كه به ابجد مي‌شود «مهدي» حتي اگر اين پيام كوتاه بود. قرار بود تشييع پيكر شهيد زبرجدي روز شنبه باشد ولي با اصرار و پيگيري زياد دوستان و خانواده شهيد تشييع به روز جمعه موكول شد. يعني روزي كه متعلق به حضرت صاحب‌الزمان است و اينكه مسير تشييع قرار بود از مقابل ناحيه ابوذر به سمت پايگاه كميل باشد و حتي خبررساني هم شد ولي با اصرار برخي مبني بر اينكه فاصله زياد است تشييع از مقابل مسجد امام زمان (عج) شروع شد و مردم آنجا از شهيد استقبال كردند. در وصيتنامه‌اش هم عدد59 را نوشته و سفارشش هم به دوستان دعا براي امام زمان (عج) است. به سفارش شهيد يكي از دوستانش سه شب در كنار مزار ايشان ماند. شهيد به دوستش گفته بود من را تنها نگذاريد 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
سه شب سر مزارش ماندم مجتبي قاسمي- دوست شهيد مجتبي قاسمي طلبه جوان و بسيجي پايگاه كميل از تعهد و قراري مي‌گويد كه با شهيد مدافع حرم سجاد زبرجدي داشتند. سجاد دوست صميمي من بود. از 10 سالگي تا روز شهادت همراه و دوست هم بوديم. ما با هم بچه محل، هم‌پايگاهي، هم‌مسجدي، هم‌هيئتي و هم‌مدرسه‌اي بوديم. سجاد به عنوان بسيجي نمونه پايگاه مقاومت كميل، تكاور نيروي ويژه تيپ صابرين هم بود. من طبق قرار با سجاد بعد از شهادتش سه شب بر سر مزارش ماندم. قرار اين همراهي هم از روزهاي دبيرستان و قول و قراري آغاز شد كه به هم داديم. من و سجاد در دوران دبيرستان سه‌شنبه‌ها يا پنج‌شنبه‌ها به قم و جمكران مي‌رفتيم. در يكي از اين سفرها صحبت از مرگ و شب اول قبر پيش آمد و اينكه چه مراحلي دارد و چقدر سخت است. سجاد به من گفت قول بده اگر من از دنيا رفتم تو سه شب تا صبح سر قبرم بيايي و تنهايم نگذاري. من هم گفتم كه اگر من زودتر از تو مردم تو بايد بيايي. آقاسجاد قبول كرد و با هم قول و قرار گذاشتيم. در سال‌هاي گذشته چند بار صحبت اين قول شد. اين اواخر باز هم قول‌مان را يادآور شد. گفتم حاجي بي‌خيال سه شب زياد است، چيزي نگفت ولي معلوم بود ناراحت شده است. تا اينكه خبر شهادتش را شنيدم. سه شب تا صبح رفتم سر مزارش. قرآن و دعا و ذكر و صلوات و فاتحه و... خواندم. . 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
جالب است شب اول تنها نماندم. يكي ديگر از دوستانمان كه با سجاد عهد كرده بود هركس زودتر شهيد شد آن يكي بايد شب اول سر مزارش برود و بخوابد، آمد پيش من. البته او هم با يكي ديگر از دوستانش آمده بود. شب اول (شب شنبه) قبل اذان مغرب سر مزار بوديم با چند تا از بچه‌ها. نماز مغرب و عشا را خوانديم و حدود ساعت 11 بچه‌ها رفتند و من مي‌خواستم بخوابم كه يكي از بچه‌ها آمد. صبح هم كه شد رفتيم. شب دوم يعني شنبه شب بعد از كلاس با مترو آمدم حدودهاي ساعت 9 و نيم بود. دو نفر از بچه‌ها منتظر بودند تا بيايم و بعد رفتند. لحظه ورود به قطعه 50، صلي الله عليكم يا اولياء الله، صلي الله عليكم يا شهداء الله..... صلي الله عليك يا شهيد، صلي الله علي روحك و بدنك... خواندم. آن شب خيلي خوب بود تا رسيدم شروع كردم خطبه غدير را خواندم، شهيد حول موضوع اميرالمؤمنين (ع) سير مطالعاتي داشت. شب سوم خلوت بود بين من و سردار غريب شب عشاق بود. زيبا، دلچسب و طولاني سردار غريب لقبي بود كه به سجاد داديم. سجاد خيلي مظلوم بود. صبح كه شد موقع رفتن به سجاد گفتم من به قولي كه به تو دادم وفا كردم. الان دلم مي‌سوزد كه چه كسي را از دست دادم 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
وصیت نامه سلام علیکم و رحمه الله خداوند منان، تمام مخلوقات خود را در اختیار اشرف مخلوقات قرار داد تا اشرف مخلوقات حق را از باطل تشخیص دهد و سپس حق را انتخاب نموده و دائم به یاد و رضای خداوند مشغول باشد تا از حق منحرف نشود. اگر این بنده اشتباه کند تمام محیط اطراف به او تذکر می دهند، اگر گوش و چشم او نمرده باشد اثبات این جمله بسیار ساده است! شما چهل روز دایم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد. سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد. برادران و خواهران من، اگر ما در راه امام زمان(عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است. برادران و خواهران من، امام زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرایت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام، منتظر دعای خیر شما است. هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (ارواحنا فداه) سه چیز را هر روز تلاوت کنید 1:- زیارت عاشورا 2- نافله 3- زیارت جامعه کبیره اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم.من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم. و سلام را به امام زمان(عج) بفرستید تا رستگار شوید. خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید. همه شما را به جان حضرت زهرا(س) قسم می دهم که من را فراموش نکنید و یادم کنید من هم حتما شما را یاد می کنم. نگذارید شیطان باعث جدایی ما بشود 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
وعده شهید «سجاد زبرجدی» به زائران مزارش «سجاد زبرجدی»، شهید مدافع حرم در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش آورده است: اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید، بیایید سر مزارم؛ به لطف خداوند حاضر هستم. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🌷دعـــــــــــای فـــــــــــرج🌷 بسمِـ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمـ الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ🤲🌷 🌷الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌🤲 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯