🔻 گاه دلـم رفت...
تا محبت ڪسے را بہ دل بگیرد، تو او را خراب ڪردے!
خدایا، بہ هر ڪہ و بہ هرچہ دل بستم، تو دلـم را شڪستی،
عشـق هر ڪسے را ڪه به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتے،
هر ڪجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدے، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتے به وجود آورم،
تو یڪ باره همہ را برهم زدے، و در طوفان هاے وحشت زایِ حوادث رهایم ڪردے، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیرے نداشتہ باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتے در دل خود احساس نڪنم...
تو این چنین ڪردے تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و بہ جز تو آرزویی نداشتہ باشم، و جز تو بہ چیزی یا بہ ڪسے امید نبندم،
و جز در سایہ توڪل بہ تو، آرامش و امنیت احساس نڪنم...
"خدایا تو را بر همہ این نعمت ها شڪر مےڪنم."
🔸دلدادگے هاے #شہیددڪترچمـران با معبودَش...
#ازتبـارچمـرانم
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
#زندگے_به_سبک_شهــدا
روزی ڪہ
#مصطفے بہ خواستگاریاش آمد مامان
به او گفت: «شما میدانید این دختر ڪہ میخواهید با او ازدواج كنید چطور دخترے است؟
این صبحها ڪہ از خواب بلند میشود
هنوز رفته ڪہ صورتش را بشوید و
مسواك بزند ڪسے تختش را مرتب ڪرده
لیوان شیرش را جلو در اتاقش آورده و قہوه آماده كردهاند.
شما نمیتوانید با مثل این دختر زندگی كنید، نمیتوانید برایش مستخدم بیاورید اینطور ڪہ در خانهاش هست».
#مصطفے خیلے آرام اینها را گوش داد و گفت: «من نمیتوانم برایش
مستخدم بیاورم، اما قول میدهم تا زندهام، وقتے بیدار شد، تختش را مرتب
ڪنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت» و تا شہید شد، اینطور بود.
حتی وقتهایی ڪہ در خانہ نبودیم در اهواز در جبهه اصرار میكرد خودش تخت را مرتب ڪند.
میرفت شیر میآورد خودش قہوه نمیخورد ولے میدانست ما لبنانیها عادت داریم، درست میكرد.
❣هر ابر ڪہ در هواست باران نشـود
هر دلداده لایق جانان نشـود
در سینـہ شرارے از صفا بایـد داشت
هر مرد ڪہ مصطفاے چمــران نشــود...
#چمــــــرانم_آرزوسٺ
#بہ_روایت_همسرشہید_دڪترمصطفےچمــران
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
#حَدیثِ_دلدادگی
❣مےخواهم وجود خود را تقدیمش نمایم...
از او چہ مےخواهم؟ چہ انتظارے دارم؟ احتیاجات من ڪدام است؟ مےخواهم ڪہ وجود او روح مرا تحریڪ ڪند، مرا بهچہ اعلے علیین صعود دهد، استعداد هاے درونے مرا زنده ڪند، در من هنر خلق ڪند، خلاقیت بیافریند.
مےخواهم خدا را در او خلاصہ ڪنم و وجود خود را تقدیمش ڪنم.
مےخواهم او روح مرا بہ تمجمج در آورد، آتش عشـق در قلب من بیافریند، مرا از بُعد خاڪی آزاد کند، بہ آسمان ها صعود دهد.
مےخواهم روح پژمرده ام را زنده ڪند، خواهش هاے پست و ناچیز زندگے را در نظرم بے اهمیت ڪند.
یعنے او ڪیسٺ؟!!
✍ #شہیدعارف_مصطفے_چمران
📘 #عارفانہ
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
#زندگے_بہ_سبڪ_شہـدا
بناے #ازدواجم با مصطفے #عشق او بہ #ولایٺ بود!
دوست داشتم دستم را بگیرد و از این #ظلماٺ و روزمرگے بیرون بیاورد.
همین مبانے بود ڪہ #مهریہ ام #قرآن ڪریم بود و تعہد از #داماد ڪہ مرا در راه تڪامل و #اهل_بیت علیهم السلام و #اسلام هدایت ڪند...
#دانشمندبسیجے
#چمـرانمـ_آرزوسٺ
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
دختر که باشی
ایدئولوژیت که شهادت باشد
مادر میشوی و چمران میپرورانی.
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💎گنج ایمان
♨️شیطان ..یک دزد است
وهیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمیکند...
💠اگرشیطان زیادمزاحمتان میشودبدانیددرقلبتان گنجینه ای است که ارزش دزدی رادارد
🌷پس ازآن درست نگهداری کنید
وآن گنجینه" #ایمان" است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
آلبوم عکسی از امام خامنهای و شهید دکتر مصطفی چمران
روایتهای رهبر معظم انقلاب از شهید دکتر مصطفی چمران بهمناسبت سالروز شهادت ایشان :
سطح ایمان عاشقانهٔ این دانشمند آنچنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آیندهٔ دنیایی بهظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسای صدر در لبنان و مشغول فعالیتهای جهادی شد؛ آن هم در برههای که لبنان یکی از تلخترین و خطرناکترین دورانهای حیات خودش را میگذرانید. ما اینجا در سال ۵۷ میشنیدیم خبرهای لبنان را. خیابانهای بیروت سنگربندی شده بود، تحریک صهیونیستها بود، یک عده هم از داخل لبنان کمک میکردند، یک وضعیت عجیب و گریهآوری در آنجا حاکم بود.
رفت آنجا و تفنگ دستش گرفت. بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ مهشکنِ دوران فتنه را هم دارد. فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است. آنجا جنگید؛ بعد که انقلاب پیروز شد، خودش را رساند اینجا. از اول انقلاب هم در عرصههای حساس حضور داشت.
🔻بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیئتعلمی دانشگاهها ۱۳۸۹/۰۴/۰۲
🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun