eitaa logo
زینبیون📡
386 دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
56 فایل
🌍زمینه ساز ظهور باشیم حتی به اندازه قدمی کوتاه! مهدی غریب است 🌼اللهم عجل لولیک الفرج مقاومت اسلامی زینبیون انتقاد و پیشنهاد👈 @mahta_shin
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂ماشین منفجر شد. بوی می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای بود.جلوتر که رفت فهمید و شهید شده اند 😔 . 🍂مداح بود. در دلش روضه ی می خواند. پتو را پهن کرد.بدن و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود .روضه ها به کمکش آمدند. ...کمرش شکست😞 . 🍂چه شد آن روز. اشک و مرهم دل داغدار ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع پیوست🕊 . 🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.ودرون قبر ارام خوابیده بود . حسین بر روی سینه کشیده بود، بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد... از تا زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد ، زینب صدا می زد حسین... عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد.آرام، آرام 😭 . .... در این پر از غریبی خسته ام از خودم، دستم را بگیر، کم آورده ام😞 . ✍نویسنده : . 💔به مناسبت سالروز شهادت قمری . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ . 🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🌸هرکس خوانده باشد می داند معصومین علیهم السلام همه شبیه هم هستند«کلکم نور واحد طابت و طهرت بعضها من بعض» ما بقی خلق هم که خوب و بدشان بسیار شبیه هم داشته است. 🌸سلمان و مالک و حبیب و ابوحمزه و و از طرفی و ابولهب و معاویه و یزید و مامون و اوباما و هم از طرف دیگر، دسته اول در بهشت شبیه هم هستند و دسته دوم در. 🌸اما سلام الله علیه پسری دارد که در دنیای خلقت، درست است که امام و یا جزو چهارده نور پاک نبود اما آنقدر به ایشان شبیه و نزدیک بود که دیگر در عالم شبیه و نظیری نداشته است. آنقدر که وقتی کسی در ذهنش لحظه ای او را با سلمان مقایسه کرده بود در رویای صادقه مورد عتاب مولا قرار گرفت که«او را با کسی مقایسه نکن ،یک نگاه عباس من سلمان ساز است» 🌸پسر سلام الله علیها ماهی ست که درست است خورشید نیست اما چراغ بی بدیل و بی نظیر شبهای ظلمانی است و چقدر زیبا گفت که: گر بیاید به جهان باز حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید سلام شکسته و نالایقم از دور بر جسم و روح ماهش♥️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز ولادت 📅تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ 🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
زینبیون📡
#بازنشر فایل با کیفیت طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید مرتضی حسین پور💔 @ammarabdi_ir
🍃بعضی ها از ابتدا آفریده می‌شوند! به سِیر زندگیشان که نگاه می‌کنی، با بقیه فرق‌هایی دارد. مثلا ! متولد شهر قم است. از ابتدا زیرِ سایه حضرت (سلام الله علیها) بزرگ شده است 🍃پسری باهوش، با استعداد و توانمند، در رشته تحصیل کرد و توانایی هایی بی‌نظیرش در حل معادلاتِ ریاضی او را قبولِ رشته کرد. 🍃اما او آگاهانه، مسیر زندگی اش را تغییر داد! دل از رشته عالی و موقعیت های بعدش کَند و وارد دانشگاه (علیه‌السلام) شد. جایی که دستِ عاشقی کردنش باز باشد 🍃اما به قولِ همسرش"بیش از اینکه به فکر باشد به فکر انجام وظیفه بود. مرتضی حتی وصیت‌نامه هم ننوشت!" 🍃به سوریه رفت، منطقه ، در ردیف جنوبی دمشق. پایش به عراق باز شد، آن زمان که داعش پا از گلیمش فراتر گذاشت و به همراهِ سردار دلها در خارجِ شهرِ کمربند دفاعی تشکیل دادند تا مانعِ پیشروی دشمن شوند. بال و پر می‌گشود. آماده می‌شد و گویی جسمش جایی برای روحِ بزرگش نداشت! 🍃عاشقانه پایِ عشق جان داد ترکشی پهلویش را شکافت و خونی که وارد ریه اش شد، راه نفسش را بست. جسمِ بی‌جانش درون خاک و روحِ بلندش در ها نظاره گرِ فرزندی است که چهارماه پس از شهادت پدر چشم به جهان گشود 🍃 که هیچ گاه طعمِ آغوش پدر را نچشید... پ.ن: شهید در سال۹۷ شهید نمونه کشوری معرفی شدند. ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ مرداد ۹۶.دیرالزور سوریه 📅تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گیلان، روستای شلمان 🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun
🍂ماشین منفجر شد. بوی می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای بود.جلوتر که رفت فهمید و شهید شده اند 😔 🍂مداح بود. در دلش روضه ی می خواند. پتو را پهن کرد ، بدن و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود ، روضه ها به کمکش آمدند. ...کمرش شکست😞 🍂چه شد آن روز. اشک و مرهم دل داغدار ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع پیوست🕊 🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.درون قبر ارام خوابیده بود . حسین بر روی سینه کشیده بود، بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد... از تا زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد ، زینب صدا می زد حسین... عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد ؛ آرام، آرام .... خسته ام از خودم، دستم را بگیر، کم آورده ام ✍نویسنده : 💔به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه 📅تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ 🇮🇷https://eitaa.com/zeynabeiyoun