15.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مفاهبم_اسلامی
#مفهوم_شناسی
🔰وهابیت در اندیشه علما معاصر
🔹بخش دوم ؛ مقام معظم رهبری
🔰وهابیت در اندیشه مقام معظم رهبری:
🔸با تحقیق در نظرات مقام معظم رهبری درباره وهابیت به چند شاخصه مهم می رسیم. برخی ازاین شاخصه ها عبارتنداز
1. وهابیت؛ نهضتی ضد اسلامی و بیگانه
2. وهابیت و شکاف بین مذاهب اسلامی
3. وهابیت؛ دشمنی با همه مذاهب اسلامی
🔸مقام معظم رهبری نیز با جریانشناسانه خویش جریان وهابیت را خارج از فکر توحیدی و اسلامی میداند
🔸اگر مذهبی برخلاف اصول دین و مخالف با ضروریات پذیرفته شده و با متدی غیرقابلدفاع باشد، قطعاً فرقهای مشروع نخواهد بود.
🔸دقت مقام معظم رهبری در تشخیص جایگاه فرقاسلامی نیز قابل تامل است. از همین دقت ها تبیین اشتباه یکسان انگاری وهابیت و حنابله است.
🆔 @zharfa0
🍂
🔰 اصل ولاء و براء در تبیین اصول روابط بین الملل اسلامی
🔹( نقدی بر سکولارهای وطنی در تضعیف اصل ولاء و براء به بهانه مقابله با تکفیر)
🔸ولاء و براء،" از مفاهیمی است که در آیین اسلام تأکیدات بسیاری برآن شده است. آیاتی مانند{ قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا.} [ممتحنه/4] و{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} [مائده/51] و بسیاری از آیات دیگر به صراحت از محبت مؤمنین و عداوت کفار سخن میگوید و آن را همانند یک واجب دینی، تکلیف می کند.
🔸اتفاق نامناسب در جهان اسلام این بود که گروه های موسوم به تکفیری با استفاده از این آیات به تکفیر اقدام کردند. و چون در موضوع ولاء و براء تعریف دقیق و وافی نبود، در تعیین مصادیق نیز اشتباهات زیادی رخ داد. به عنوان مثال حرکت هایی اصیل که سرآمد مبارزه با استکبار و طاغوت در جهان هستند را به ولاء با کفار متهم کردند و در مقابل بهترین دوستان کفر و شرک جهانی را مورد حمایت و تأیید قرار دادند.
🔸گفتمان سکولاریسم سعی دارد با نفی اصل بودن این مفهوم از ارزش و جایگاه مهم آنها بکاهد. بخشی از قلم آنها به این راهبرد اختصاص دارد. آنها با بررسی کتاب های اسلامی این گونه وانمود کرده اند که این مفهوم جزء مفاهیم غیر ضروری بوده که اعتقاد اسلامی افراد بر آن مترتب نیست. به طور مثال در آثار ایشان این اامور ترویج می شود؛
1️⃣در کتاب های عقیده حتی اسمی از ولاء و براء نیز نیامده است. !!
2️⃣ائمه مذاهب اسلامی مانند احمد بن حنبل در اصول اعتقادش اشارهای به این مفهوم نداشته است. !!
3️⃣اشعری آن را در زمره اصول دین محسوب نکرده است. حتی آن را جزء بدعت خوارج می داند. !!
4️⃣تفتازانی و جوینی و آمدی و قاضی ایجی ... به این موضوع به عنوان اصلی از اصول دین اشاره نکردهاند. !!
5️⃣در فقه هم هیچ کس موالات با کفار و عدم براءت از آنها را باعت ارتداد ندانسته اند.!!
🔸اگر ادعای خط متاثر از سکولار ها مبنی بر عدم ذکر این موضوع در کتابهای عقیده درست باشد با مراجعه به منابع اسلامي قرأن و سنت نیز نباید ازآن مطلب سخنی به میان آمده باشد. این د رحالی است که ادله بسیار زیادی بر این موضوع یافت می شود به طوری که به تعبیر برخی نویسندگان آیات ولاء و براء بیشتر از این است که شمرده شود. در حقیقت این از یک خطاء و عدم توجه به نکته ای مهم در فهم دین پژوهان خبرمی دهد و هرگز از اهمیت ولاء و براء نمی کاهد.
🔸ضمن این که با بررسی مختصر در آثار اسلامی شیعه می توان دید که نه تنها این موضوع مورد دقت عالمان متقدم و متأخر بوده است بلکه در بسیاری موارد آنها به اهمیت و تأثیر آن در دین داری اشاره کرده اند. در اندیشه تشیع موضوع ولاء و براء از اهمیت بسیاری برخوردار است. فروع دین اسلام از نظر مذهب شیعه امامیه عبارتاند از: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تَوَلّی و تَبَرّی. و ولاء و براء در کنار نماز و زکات و امر به معروف و حج از اصول مهم ساخت رفتار یک مسلمان محسوب می شود.
🔸در اهل سنت نیز اهمیت این موضوع نقل شده است. قرطبی در تفسیر خود ولاء و براء به مومنین و کفار را تأکید کرده است. طبری در جامع البیان فی تأویل القران و ابن أبی حاتم در تفسیر القرآن العظیم ، بیهقی در احکام تفسیر القرآن و فخر رازی، ابن کثیر، و عموم مفسران ....در ذیل آیات ولاء و براء به این موضوع اهتمام داشته اند. ابن تیمیه و ابن قیم نیز به صورت گسترده به این موضوع اهتمام داشته اند. از احمد بن حنبل نقل شده که هر گاه به نصرانی می رسید چشمانش را می بست و می گفت ابا دارم به کسی که به خدا کذب میبندد نگاه کنم.
🔸در کتاب های فقه نیز به تناسب مباحث مختلف از مودّت و ارتباط با کفار بحث های فراوانی شده است . در مورد خرید و فروش و معامله با کفار و ازدواج با کفار و اهل کتاب، احکام مربوط به جنگ، موضوع استعانت به مشرکین، خرید و فروش سلاح و غیره موضوعاتی است که درآن به رابطه با کفار مبتنی بر اجرای نظریه اسلام در ولاء و براء دقت شده است.
🔸 آخرین نکته نیز این است که اگر موضوعی از اصول عقیده نباشد. دلیل بر عدم اهمیت آن نیست. اسلام منظومه به هم مرتبطی است که هر جزء آن چه اصول و چه فروع از اهمیت بالای برخوردار است. ولاء و براء نیز به معنای لازمه ی توحید، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
🆔 @zharfa0
18.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰اختلاف و تکفیر افکنی بین ملتها راهبرد قطعی امریکا
🔹بازپخش به دلیل ضریب گرفتن اخبار اختلاف افکنانه بین مردم ایران و افغانستان
🔸در این چند هفته اخیر بارها شاهد ضریب گرفتن و وایرال شدن اخباری هستیم که بین دو ملت ایران و افغانستان ایجاد نزاع و اختلاف می کند و در نهایت به تکفیر و درگیری و ترور منجر خواهد شد. اتفاقاتی که در جهان بارها آزمایش شده و هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به یک نزاع بین دو کشور را دارد.
گوینده: محمد امین اصغری
🆔 @zharfa0
🔰سیره سیاسی رسول الله صلی الله علیه و آله
🔸به مناسب سالگرد شهادت پیامبر بزرک اسلام صلی الله علیه و آله
🔸امروزه شنیده می شود که اسلام سیاسی در قرن اخیر بروز و ظهور داشته است و اصل در تاریخ اسلام اسلامی سنتی و غیر سیاسی بوده است. اسلامی شبیه مسیحیت که در آن روحانی مسیحی ایامی را به عبادت و مردم ارزروی عادت و یا حداکثر وظیفه دینی به کلیسا می روند و دروس اخلاقی می آموزند. این نگاه در اسلام مخدوش است. کمترین توجه به تاریخ پیامبر صلی الله علیه و آله این نظر را باطل می کند. تلاش نبوی برای تشکیل حکومت، تشکیل سپاه، غزوات متعدد، تعیین والی برای سرزمین ها بیعت کننده، فرستادن دعوت نامه به سران کشورها، مرزداری، جهاد، تشکیل ساختار قضایی، تدوین قوانین قضایی و ....که همگی با اتکا به دین و دستورات دینی و از طرفی شئون یک تشکیلات سیاسی است، نشان از سیاسی بودن اندیشه اسلام دارد. برخی از این تفاسیر را در سخن مقام معظم رهبری می بینیم؛
🔸اولین کاری که پیامبر پس از ورود به مدینه کرد، تشکیل قدرت سیاسی و اجتماعی بود؛ بنابراین حکومت یکی از لوازم کار نبوّت است. ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
🔸اولین حادثهای که در اسلام، در دورانی که پیغمبر از فشار مخالفان در مکه خلاص شد، اتفاق افتاد، چه بود؟ تشکیل حکومت. پیغمبر به مدینه آمد و حکومت تشکیل داد. پیغمبر نیامد مدینه که بگوید من عقاید شما را اصلاح میکنم، احکام دینی را برایتان بیان میکنم، شما هم یک نفر را به عنوان حاکم برای خودتان انتخاب کنید؛ چنین چیزی نبود، بلکه پیغمبر آمد و ازمّهی سیاست را به دست گرفت. ایشان از اول که وارد شد، خط مشی نظامی، سیاسی، اقتصادی و تعامل اجتماعی را طراحی کرد. چطور این دین به خط مشیهای سیاسی و نظامی و اقتصادی و اجتماعی کاری نداشته باشد و در عین حال، دینِ همان پیغمبر هم باشد!؟۱۳۸۵/۰۸/۱۷
🔸پیغمبر از اولی که به مکه آمد ازمّهی سیاست را به دست گرفت. ایشان از اول که وارد شد، خط مشی نظامی، سیاسی، اقتصادی و تعامل اجتماعی را طراحی کرد. چطور این دین به خط مشیهای سیاسی و نظامی و اقتصادی و اجتماعی کاری نداشته باشد و در عین حال، دینِ همان پیغمبر هم باشد!؟۱۳۸۵/۰۸/۱۷
🔸مسأله ی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیه الصّلاةوالسّلام) به عنوان ولی امر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلّی الله علیه واله وسلّم) یک حادثه ی بسیار بزرگ و پُرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است.۱۳۸۳/۱۱/۱۰
🔸[پیامبر]تدبیر و سیاست اداره آن نظام[اسلامی] را طرّاحی کرد. وقتی انسان نگاه میکند و میبیند قدم به قدم، مدبّرانه و هوشیارانه پیش رفته است، میفهمد که پشت سر آن عزم و تصمیم قوی و قاطع، چه اندیشه و فکر و محاسبه دقیقی قرار گرفته است که علیالظّاهر جز با وحی الهی ممکن نیست. امروز هم کسانی که بخواهند اوضاع آن ده سال را قدم به قدم دنبال کنند، چیزی نمیفهمند. اگر انسان هر واقعهای را جداگانه حساب کند، چیزی ملتفت نمیشود؛ باید نگاه کند و ببیند ترتیب کار چگونه است؛ چطور همه این کارها مدبّرانه، هوشیارانه و با محاسبه صحیح انجام گرفته است.۱۳۸۰/۰۲/۲۸
🔸پیامبر اکرم، اوّل که به مدینه تشریف بردند، یک حکومت تشکیل دادند. حکومت یعنی چه؟ نرفتند گوشهای بنشینند و بگویند هر کس خواست مسأله بپرسد - چون کفّار قریش نیستند که ایجاد مزاحمت کنند - بیاید پیش ما آزادانه بپرسد! یا مثلاً هرکه خواست نماز یاد بگیرد، برود از فلانی یاد بگیرد یا از خودمان بیاموزد. اوّل، یک حکومت و یک ریاست تشکیل دادند. کار اوّلِ اسلام این است. بعد هم بلافاصله این حکومت شروع به کارهای حکومت مقتدر کرد: جنگیدن، مبارزه کردن، بعد کمکم نامهنگاری به این طرف و آن طرف و حلّ و فصل امور دیگر.۱۳۷۶/۱۲/۱۳
🆔 @zharfa0
🔰تبیینی از مفهوم جاهلیت
🔸از مهم ترین و پرکاربردترین مفاهیم در ادبیات اسلامی مفهومی به نام جاهلیت است. اسلام جامعه ای که در آن منهج اسلامی حاکم نباشد را جامعه جاهلی می دانند. از طرفی سکولارها برای تغییر در مفهوم جاهلیت و انتساب فعالیت های تکفیری به تفسیر جاهلیت تلاش بسیاری دارند. بدون شک محور این مباحث نیز به اندیشه ها و کتاب ها و آثار سید قطب برگشت دارد. سید قطب در تعریف جاهلیت می گوید:
🔹جاهلیت، یک دوره تاریخی نیست، بلکه حالتی است که هر زمان عناصر تشکیلدهنده آن وجود داشته باشند، جاهلیت نیز حاصل میشود. جاهلیت در هستۀ اصلیاش مراجعه کردن به تمایلات بشر در حکم کردن و قانونگذاری و کنار گذاشتن قوانین و روش الهی است. فرقی نمیکند که این تمایلاتی که در مقابل شریعت الهی قرار گرفته، تمایلات یک فرد باشد یا تمایلات یک طبقه اجتماعی یا خواستههای یک امت یا تمایلات یک نسل کامل از مردم؛ زیرا تمام اینها وقتی به شریعت الهی بازگشت نداشته باشد، صرفاً تمایلاتی نفسانی است. (سید قطب، فی ظلال القرآن، ج3، ص1720.)
و در جایی دیگر تأکید می کند:
🔹« فَالجَاهليِّةُ هِي كُلُّ وَضع يَتصرّفُ في شُؤونِ النَاس بغيرِ شَريعة مِن الله. ولا عبرةَ بَعد ذِلكَ باِختلافِ الأَشكالِ الَتّي يَتمثَّل فيهَا هذا التَصرف. جاهلیت هر وضعیتی است که بدون تکیه بر شریعت الهی، در شئون مردم دخالت و تصرف کند و اهمیتی ندارد که این دخالت چه شکلی داشته باشد و در چه جانب و قالبی در زندگی بندگان خدا تصرف کند. (همان، ج3، ص1218.)
🔸سید قطب ذیل آیه شریفه «أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ؟ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ؟» تفسیر صریح تری از اصطلاح جاهلیت را بیان کرده و می گوید:
🔹براستی که معنای جاهلیت با این عبارت صریح قرآنی، مشخص میگردد. بنابراین، جاهلیت ـ آنگونه که خداوند متعال آن را توصیف کرده و قرآنش آن را مشخص کرده ـ همان حکمرانی بشر بر بشر است؛ زیرا این همان بندگی بشر در برابر بشر و خروج از بندگی خداوند و رد کردن اولوهیت اوست که در مقابلش، به الوهیت بعضی از بشر و به بندگی کردن برای آنان به جای خداوند، اعتراف دارد. (سید قطب، فی ظلال القرآن، ج2، ص904.)
🔸نتیجه مهم این تعریف آن است که در مصادیق جاهلیت بین سکولاریسم و مارکسیسم و ناسیونالسیم و تمام ایسم های دیگر فرقی وجود ندارد. اگر آنها با کنار زدن حکم خداوند جل جلاله بر مسند تشریع و ساخت جامعه نشسته اند مصداق جاهلیت می باشند.
🆔 @zharfa0
24.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰اندیشه ای که تروریست تربیت می کند.
🔹به بهانه سالگرد تاسیس سازمان منافقین
🔸این سازمان در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ توسط محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین پایهگذاری شد. سازمان مجاهدین پس از شکلگیری، به اقدام مسلحانه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۵۴ بیانیهٔ اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را منتشر کردند. پس از آن، اعضای سازمان به دو دستهٔ: مارکسیست به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام و نیز مسلمان به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی، تقسیم شدند.
🔸 شباهت سازمان منافقین و دیگر گروه های تروریستی مانند داعش چیست؟ این شباهت ها را در دو بخش شباهت های عملی و شباهت های عقیدتی می توان بررسی کرد.
ادامه در پست بعدی:
👇👇👇
ژرفا
🔰اندیشه ای که تروریست تربیت می کند. 🔹به بهانه سالگرد تاسیس سازمان منافقین 🔸این سازمان در ۱۵ شهریور
🔹بخش اول شباهت های رفتاری :
1️⃣هم داعش و هم منافقین با ارائه برداشتی غلط از ایدئولوژی و اضافه نمودن بدعتها و القائات ذهنی توانستهاند کنترل فرقهای را بر نیروهای خود اعمال کنند. از جمله میتوان به محصورسازی نیروها در فضای ایزوله و به دور از اجتماع اشاره کرد. آنچه در کمپ های داعش و سازمان مجاهدین به خوبی دیده می شد.
مقرهای این سازمان در محلهای استقرار اعضا از جمله پادگان اشرف و پایگاه اوورسورواز فرانسه (بیست و هفت کیلومتری پاریس و نزدیک ساحل رودخانه سن؛)در طول بیش از سه دهه از عمر منافقین توانستهاند با محدودیتها و مقررات تشکیلاتی همواره به عنوان ابزاری برای ایزولاسیون نیروها استفاده شوند. محدودیتهای این گروهک برای نیروها از جمله عدم دسترسی آزاد به رسانهها اعم از تلوزیون، روزنامه و سایر منابع خبری تا ممنوعیت ارتباط آزاد با اعضای خانواده و بستگان از جمله قوانین تشکیلاتی در این گروه بوده است تا نیروها نتوانند چیزی غیر از القائات ذهنی سرکردگان را بشنوند و ببینند.ادر داعش نیز این رفتار ایزوله مانند به این نحو مشاهده شده که اعضا فقط مجاز به خواندن مجلات، کتابها و نوشتههای مورد تآیید بودهاند تا امکان ایجاد تضادهای ذهنی و زاویه گیری از تشکیلات در آنها شکل نگیرد. داعش برای اعضای خود محدودیتهایی در استفاده از رسانه و ابزارهای الکترونیکی دارد. آنها با فتاوای دینی که حکم دستورات تشکیلاتی را هم دارند، استفاده آزاد از ابزارهای ارتباطی و حتی کتاب را برای نیروهای خود ممنوع میکنند. زندگی اعضا در کمپ هایی کنتزل شده خود نشان از تلاش آنها در کنترل فرقه ای نیروهای خود دارد.
2️⃣مؤلفه دوم مربوط به شیوههای جذب این دو گروه است. روشهای ذهنی برای کنترل و حفظ نیرو در رأس شیوه های عملی دو گروه است. هر دو گروه از احساسات مذهبی افراد سوء استفاده کرده و آنان را جذب میکنند. داعش و منافقین هر دو در مرحله جذب جامعه آرمانی را نوید میدهند که جزو آرمانهای اسلام است و اینطور القا میکنند که با از خودگذشتگی اعضا میتوان به این هدف رسید. این شیوه باعث شد که منافقین بتواند در دهه 60 برخی از هواداران و سمپادهایش را از دل اروپا برای حضور در عملیات مرصاد که در واقع یک خودکشی دسته جمعی بود قانع کند، در مورد داعش نیز امروز میبینیم که چطور این گروه تروریستی با استفاده از ابزارهایی همچون شبکههای اجتماعی افراد را از دل اروپا جذب میکند و برای جنگ به بیابانهای عراق میآورد.
3️⃣مهمترین مؤلفه در مقایسه ساختارهای فکری این دو گروه تروریستی به ادعای پیروی از اسلام در این دو گروه باز میگردد اما اسلامی که همراه با تفسیر التقاطی همراه است.. هر چند منافقین در مقام مبارزه، آشکارا اعلام کردند که مشی مارکسیستی را به عنوان روش مبارزه اجرا میکنند، اما ظواهر و تبلیغات در این گروه نشان از ادعای پیروی از مولفه های مذهبی داشته و دارد؛ همانطور که داعش نیز ادعای پیروی از مولفه های مذهبی را ابراز میدارد.
4️⃣مشابهت دیگر این دو گروه را میتوان در وحشیگری آنها در اقدامات عملیاتی و ترورها مشاهده کرد. هر دو گروه منافقین و داعش در اقدامات عملیاتی خود از بیشترین میزان خشونت بهره میبرند. برای نمونه میتوان به ترورهای دهه 60 منافقین اشاره کرد فقط در یک عملیات که بعداً به عملیات مهندسی مشهور شد سه پاسدار و یک کفاش را زنده زنده پوست کنده و سلاخی کردند. زنده زنده سوزاندن یک دختر سه ساله، آتش زدن یک اتوبوس با تمامی مسافرانش و حتی شلیک به نوجوان 19 ساله در آغوش مادرش! داعش نیز از روشهای عجیب سوزاندن در قفس، زنده آتش زدن، خفه کردن، سربریدن و ... برای کشتن استفاده میکند.
5️⃣ پوشش گسترده رسانه ای از رفتار های خشن و ارعاب کننده در هر دو گروه . منافقین و داعش با استفاده از اعلامیه و نشریه رسمی خوداقدام تروریستی خود را پوشش خبری میدادند و سعی در بهرهگیری گسترده از ابعاد تبلیغی آن در جامعه داشتند. امری که در شمارگان نشریات داعش نیز به خوبی قابل مشاهده است.آنان برای ایجاد رعب و وحشت از روشهای خشن برای کشتن و قتلعامهای سریع و پرتعداد استفاده میکند و با استفاده از بهروزترین تجهیزات رسانهای سعی در پوشش اقدامات خود و بازتاب گسترده آنها در نمایی بسیار مهلک داشتند.
🆔 @zharfa0
ژرفا
🔹بخش اول شباهت های رفتاری : 1️⃣هم داعش و هم منافقین با ارائه برداشتی غلط از ایدئولوژی و اضافه نمودن
🔰شباهت های داعش و منافقین
🔹بخش دوم شباهت های مبنایی:
🔹جریان منافقین که خود را مجاهدین می نامند در مبانی خود دارای چند رویکرد خاص هستند که در مبانی داعشی نیز این مبانی دیده می شود.
1️⃣ گرایش به تجسیم در عقیده منافقین —-که برگرفته از جهان بینی التقاطی از ماتریالیست و اسلام است—، به نوعی خدای مجسّم و جسم انگاری شده منجر می شود. چرا که گاهی یک اندیشه برای رسیدن به اهداف خود باید برای خود خدایی را بسازد. همسان بت پرستی که خدایش را می تراشد و می سازد او نیز باید خدایش را بسازد. خدایی که بتواند منهج زندگی وی را توجیه کند.
🔸اشارات مرحوم آیت الله طالقانی در این زمینه قابل تآمل است. آیت الله طالقانی صراحتا نگاه ماتریالیستی منافقین را به «بت پرستی» تفسیر می کند: "آن بتپرستى که سنگ و چوب را مىپرستد، تا ماده پرست و شهوت پرستى که به مظاهر آنها سر فرود مىآورد و احکام خدا و هدایت را براى تقرب به آنان تأویل و کتمان می نماید، تا عقیده و مرام پرست جامدى که همه حقایق بسیط را در راه افکار ساخته و محدود خود فرم می دهد و تحریف می نماید،تا علم و فرمول پرستى که می کوشد تا هر حقیقت و واقعیت آزادى را با دریافت هاى محدود خود منطبق سازد. (چون انسان به هر مقام فکرى و علمى برسد باز خود را مخلوق و مألوه و محکوم مىبیند) ناچار باید معبودى براى خود بسازد و منتهاى عشق و کشش خود را به آن رساند و چون نمی خواهد یا نمی تواند اندیشۀ خود را از هر قید و محدودیتى آزاد نماید و از میان قشرهاى اوهام و تقالید و دیوارهاى علمى بیرون آید و به معبود مطلق و واحد رسد، معبودها و الوهیت هایى براى خود می سازد که با خاموشى و تنبلى ذهنش سازگار و نزدیک باشد." (تفسیر پرتوی از قرآن، ج 2، صص 31 و 32) "
🔸در تفسیر وهابی_داعشی نیز تجسیم اله بروز و ظهور دارد. آنها خدایی را مناسب می دانند که شکل و صورت می پذیرد. آنها در ساخت فکری خود الهی را ترسیم میکنند تا در قد و قواره اندیشه آنها جای بگیرد. خدایی که قید ها و محدودیت های ساخته فکر وهابی_داعشی را بر عهده بگیرد. خدایی که خشونت و بی رحمی سرتاپای آن را در برگرفته است و دستورات او فقط و فقط مخصوص یک حقیقت جسمانی سرتاسر نیاز است و از حقیقت معنوی بینیاز ناممکن است. لذا وهابی_ داعشی تلاش دارد به تجسیم نزدیک شود
2️⃣ نفی اصالت در امور
🔸شاید یکی از پایه های فکری مشابه در دو گروه تروریستی مانند داعش و منافقین را در نفی اصالت دانست. مهمترین پایه و اساس در عقیده منافقین آن است که هیچ نسخه و مبنایی اصالت ندارد. مرحوم طالقانی نیز این نکته را مورد دقت قرار داده است ایشان می گوید: « ... از نظر تکامل اجتماعى بر مبناى مادى (نظریه ماتریالستی)، براى توحید فکرى و حق و عدل و التزام اخلاقى و از میان بردن ریشۀ اختلافات و جنگ، اصول و مقیاسهاى ثابتى در میان نیست. » (تفسیر پرتوی از قرآن، ج 2، صص 114 و 115)
🔸از نظرگاه وهابی_داعشی نیز برای اصول اخلاقی و حق هیچ مبنای اصیلی وجود ندارد. رفتار آنها نشان داده است که حق نزد آنها امری سیال و شناور است و اخلاق نیز دارای پایه های ثابتی نیست. اصل برای داعشی فهم رهبران از متون است. مثلا ابوعبدالله مهاجر در آثار خود مباحث را به گونه ای سامان داده است تا در نهایت با شیوهای «تکاملی-انباشتی» به احکام و فتاوایی برسد که بتواند مشروعیت اقدامات و حرکات خشونت بار این گروه را استنباط و استخراج کند. مثلا ابومهاجر حول مفهوم «اثخان» در آیه ۶۷ و ۶۸ سوره انفال بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی ثابت در دین و توصیه های ثابت نبوی در برخورد با دشمن، صورت بندی پر خشونتی را ارائه میدهد که از نفی اصالت اخلاق و عدالت خبر می دهد.
🆔 @zharfa0
ژرفا
#اسلام_سیاسی
🔰تركيهِ اردوغانی ؛ آیا اردوغان دنبال اسلام سیاسی است؟
🔹دین برای قدرت یا قدرت برای دین
🔸استفاده از انگیزه های دینی برای رسیدن به حاکمیت، نشان دهنده حاکمیت دینی نیست. دین سیاسی تفسیری از دین است که برای تمامی بخش های جامعه برنامه دارد و منهج خود را منهجی متکامل ( با اتکا به وحی) برای اداره جامعه میداند. اجرای آن را نیز منوط به برپایی ساخت سیاسی کرده است و قدرت را برای خدمت به دین می خواهند.بنابر این استفاده از دین و انگیزه های دینی نشان دهنده یک حکومت دینی نیست. چرا که اگر اینگونه باشد باید حاکمیت امریکا را نیز حکومتی دینی دانست. زیرا سیاستمداران در امریکا معمولا از انگیزه های مذهبی مردم برای رسیدن به حاکمیت سیاسی خود استفاده بسیار میکنند. بخش های عمده ای از مردم امرکیا کاتولیک های متعصبی هستند که مبانی دینی را پاس می دارند و مثلا ترامپ با حضور در کلیسا و نطق های مذهبی و دفاع از اجرای قوانین دینی در مورد سقط جنین یا همجنس گرایی و .... سعی در استفاده از این بخش جامعه برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دارد.
🔸شاید بتوان به مدل اردغانی ترکیه نیز از این زاویه نگاه کرد. اصلی ترین و مهمترین ویژگی حکومت اردوغان استفاده از انگیزه های مذهبی و هدایت آن به سمت گرایش ها و اهداف سیاسی است نه حاکمیت برای دین. در واقع اردوغان مدعی آن چیزی است که دنبال آن نیست. اسلام مورد ادعای اردوغان اسلامی سیاسی نیست، بلکه (با ارفاق بسیار) اسلامی است که با سکولاریسم مخرج مشترک دارد و نتایجی مانند آن را برای جامعه به ارمغان می آرود. در واقع اصلی ترین و مهمترین ویژگی حکومت هایی مانند اردوغان استفاده از انگیزه های مذهبی و بهره مندی از آنها برای قدرت است. در حالی که در ساخت سیاسی دینی قدرت در خدمت دین است. از دین و هدایت آن به سمت گرایشهای و اهداف سیاسی است نه ارائه مدلی برای حاکمیت اسلام.
🔸جدای از این نکته ارائه الگوی از این نوع حکومت و دفاع از آن در جامعه ایرانی جای تأمل است. چرا که این مدل در ترکیه مدل ناموفقی بوده است. به صورتی که تمامی نهادهای مهم اجتماعی ترکیه دچار خلاء اعتبار و اعتماد عمومی است. به عبارتی آن چه باعث ایجاد اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در ساخت های حکومتی بین مردم و حاکمیت می شود، و برخی به بهانه این مهم از این مدل دفاع میکنند، در مدلِ اردوغانی از بین رفته است. نمونه آمارهای زیر میزان اعتماد و اعتبار نهادهای حاکمیتی در ترکیه را در نظر مردم ترکیه نشان میدهد.
1.ارتش ترکیه 19.7 %.
2.پلیس ترکیه 16.5 %.
3.نهاد ریاست جمهوری ترکیه: 11.1 %.
4.پارلمان ترکیه 10.2 %.
5.بانکهای ترکیه 4.2%.
6.سازمان سنجش ترکیه 4 %.
7.شورای عالی انتخابات ترکیه 3.5 %.
8. شهرداریها ترکیه: 2.9 %.
9.تشکیلات دولتی امور دینی و اوقاف ترکیه 2 %.
10.قوه قضاییه ترکیه 1.4 %.
11. سیاستمداران ترکیه: 1.0 %.
12.رسانه ترکیه 0.9 %.
13. من به همه نهادها اعتماد دارم: 4.4 %.
14. من به هیچ یک از نهادها اعتماد ندارم: 18.2 %.
🔸بر این اساس ساخت های مانند ترکیهِ اردوغانی با وجود بیش از دو دهه حاکمیت وی بر بیشتر مدیریت این کشور هرگز نتوانسته جامعه منسجم و متشکلی را ایجاد کند که دارای سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بالایی باشد. این از رفتار غیر حرفه ای و دوگانه اردوغان ناشی میشود.
🆔 @zharfa0