eitaa logo
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
467 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
بِسمَ‌رب‌المَہدے🌱 کپی ازمطالب‌کاناݪ‌آزاכہ
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الّذی لا إلهِ الا هو ✨ 😊! ،درمسجدنشسته بودم. زن جوانۍصورت خود گرفتہ‌بود و برای درخواست کمک، داخل خانه‌ی خدا شد. ، دست در جیب کرد و اسکناس ارزشمندی به زن داد. هم دست او را خالی رد نکردند و سکه‌ای دادند. : پول شیرین است، همہ‌پول گذشتی؟ سکه‌ای می‌دادی کافی بود. 😊 تبسمی کرد و گفت: صدقه، هفتاد نوع بلا را دفع می‌کند. شیرین‌تر، جان و سلامتی من است که اگر این‌جا از پولِ شیرین نگذرم، پزشکان بروم و آن‌جا از پولِ شیرین بگذرم تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! شیرین‌تر، سلامتی، آبرو، فرزند صالح و آرامش است. 💠بہ‌فرمایش حضرت علی علیه‌السلام: عبرت است عبرت‌گیرنده. 🌺وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ/بقره/195 🌸 خدا انفاق کنید به مهلکه و خطر در نیفکنید را دوست دارد.🌱 ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک🌱 دادن🌱
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
💠سلام ودرود بر فرزند بهترین آفریده پرودگار یکتا.... ... ! 🌸 روزی مردی خسته و گرسنه وارد مسجد پیامبر شد و اظهار گرسنگی کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کسی را به منزل خود فرستاد تا ببیند آیا امکان پذیرایی یک شب از او وجود دارد یا نه؟ فرد به خانه پیامبر رفت و خبر آورد که در خانه ایشان جز آب هیچ چیز برای پذیرایی وجود ندارد. پیامبر رو به اصحاب خود کرد و فرمود: کیست که امشب این پیرمرد را نزد خود مهمان کند؟ صدایی آشنا بلند شد که: ای رسول خدا! من امشب او را مهمان خود، می کنم. او امیر المؤمنین بود که مثل همیشه در کار نیک پیش گام شده بود. پیرمرد به همراه امیر المؤمنین (علیه السلام) به راه افتاد و به خانه امام رفت. امام، پس از راهنمایی مهمان به اتاق، نزد همسرش فاطمه (علیهاالسلام) رفت و پرسید: آیا در خانه غذایی هست؟ فاطمه با شرمندگی گفت: ! وعده ای غذا به اندازه یک نفر وجود دارد ولی ما مهمان را بر خود و فرزندان مقدم می داریم. امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: پس بچه ها را بخوابان و غذا را بیاور. فاطمه (علیهاالسلام) فرزندان را خواباند. امام سفره گسترد و چراغ ها را خاموش کرد و غذا را جلوی مهمان گذاشت. ایشان در تاریکی دهان خود را تکان می داد و چنان وانمود می کرد که او نیز مشغول خوردن غذا است تا مهمان خجالت نکشد و هر چه می خواهد از غذا بخورد. که بسیار گرسنه بود، در هنگام خوردن غذا، متوجه نشد که امام چیزی نمی خورد. او به خوردن ادامه داد تا غذای کاسه تمام شد. سپس امام بستر خواب برای او گسترد و سفره را جمع کرد. پیرمرد به بستر رفت و خوابید. سحرگاه امام برای نماز برخاست و پیرمرد را بیدار کرد و به اتفاق، برای خواندن نماز صبح به مسجد رفتند. به مسجد رسیدند، پیامبر با چشمانی اشکبار، در آستانه درب مسجد به انتظار آمدن امیر المؤمنین ایستاده بود. وقتی امام به مسجد رسید، پیامبر او را در آغوش کشید و فرمود: یا اباالحسن! دیشب عرشیان شگفت زده از رفتار و ایثار تو گشتند و این آیه بر من نازل شد: 🌺«و یُؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة»؛ (حشر: ۹) « احتیاجی [مبرم] باشد، آن ها را بر خودشان مقدم می دارند.» __________🌸🌱________ 📚: داستان پذیرایی امام علی علیه السلام از مهمان فقیر - حجت الاسلام دکتر رفیعی 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
💠 فرصتےبراےاندیشیدن! 💠 🔹 میهمانی بود از جایش برخاست تا به بیرون برود... بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد.. و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت... 🔹 فکر ڪردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده... به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! 💭 و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. -------------------🌸🌱------------------- 🌸 قضاوتهایمان باشیم.... چه زيبا گفتند: میفهمد هیچ توضیحے لازم نیست نمیفهمد است آنانکه می فهمند عذاب میکِشند و آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند -------------------🌸🌱------------------- «أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج»
هدایت شده از عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
💠 فرصتےبراےاندیشیدن! 💠 🔹 میهمانی بود از جایش برخاست تا به بیرون برود... بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد.. و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت... 🔹 فکر ڪردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده... به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! 💭 و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. -------------------🌸🌱------------------- 🌸 قضاوتهایمان باشیم.... چه زيبا گفتند: میفهمد هیچ توضیحے لازم نیست نمیفهمد است آنانکه می فهمند عذاب میکِشند و آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند -------------------🌸🌱------------------- «أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج» 🌸✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌸✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌸✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸🌱
💠 فرصتےبراےاندیشیدن! 💠 🔹 میهمانی بود از جایش برخاست تا به بیرون برود... بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد.. و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت... 🔹دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده... به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! 💭 و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. -------------------🌸🌱------------------- 🌸 قضاوتهایمان باشیم.... 🌸✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌸✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌸✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ