#داستان_درس
#درس_هشتم
🚗علی آقا یه ماشین خیلی خوشگل داره که صدای قشنگی هم داره. صداش ای ای ای. علی آقا اینقده ماشینش را دوست داره که هر جا میره اونو با خودش میبره.
یه روز علی آقا رفته بود شهرک الفبا و ماشینش را با خودش برده بود. حروف الفبا که ماشین علی آقا را دیدند، به علی آقا گفتند میشه سوار ماشینت بشیم و صداشو درآریم.
حروف الفبا سوار ماشین علی آقا شدند و همگی با هم صداشو در آوردند.
ای، بی، تی، ثی
@alefbam
#داستان_درس
#درس_هشتم
قرار بود یه مسابقه بزرگ در شهرک الفبای قرآنی برگزار بشه و هر کسی برنده شد بهش جایزه بدن .
نشانه ها کفشای کسره رو پوشیده بودن و شروع کردن به دویدن 👟 اما چون همشون صداشون کوتاه بود هیچکس نتونست برنده بشه ☹️
همون موقع بود که آقای ای با کفشای قشنگش وارد شهرک شد و گفت منم میخوام باهاتون مسابقه بدم 💪🏻
این بار آقای ای با کفشای اسکیتش چون صداش کشیده بود تونست برنده بشه و زود به خط پایان برسه 🚩 و ...
@zibakhani