#داستان_درس
#درس_چهارم
☘ داستان ورود صدای ا به شهرک الفبا
بچه ها جون یه روز صدای کشیده (ا) از شهرک الفبا عبور می کرد که ناگهان دیدحروف الفبا به دو دسته تقسیم شدند دسته اول اسم خودشونو گذاشته بودند حروف نازک و لاغر و دسته دوم اسم خودشونو گذاشته بودن حروف درشت و تپل
بچه ها جون این دو دسته از حروف الفبای قرانی در حال بازی کردن بودند که چشمشون خورد به صدای الف .
حروف الفبا از الف خواستند که با آنها دوست بشه دسته اول و دسته دوم در حال بحث بودند و هر کدوم از دسته ها می گفتند صدای الف باید با ما دوست بشه بچه ها جون صدای الف یه فکری با خودش کرد و به حروف الفبا گفت بحث نکنید من دوست دارم با هر دو گروه دوست بشم دسته اول گفت ولی ما حروف نازک و لاغر هستیم دسته دوم حروف تپل و درشت چطور میتونی با هردو گروه ما دوست بشی؟
صدای کشیده که خیلی باهوش و زرنگ بود گفت اشکال نداره بچه ها جون من وقت خودم را به دو قسمت تقسیم می کنم یک قسمت برای دسته اول و قسمت دیگر برای دسته دوم زمانی که با دسته اول دوست شدم مانند دوستان خودم به صورت نازک و لاغر تلفظ بشم و زمانی که با دسته دوم یعنی حروف درشت و تپل دوست شدم سعی می کنم مانند دوستان تپل خودم به صورت درشت و تپل تلفظ بشم بچه ها جون صدای کشیده با هر کدوم از حروف الفبای قرآنی یک بخش رو رو تشکیل میدن.
✍🏻 ارسالی مربی عزیز
@zibakhani
#هدیه_ها
#درس_چهارم
یه روز سما جون دلش درد میکرد و بیقرار شده بود 😔طوری که اصلا خوابش نمیبرد😩😩 مامان جون سما رو صدا زد و گفت میدونستی خدا پزشک واقعی هست اگه دارو خوبت میکنه وسیله هست و شفای اصلی دست خداست😊 سما جوون خدای مهربون اگه مریضی میده شفا هم میده اگه شیر بخوری 🥛حالت خوب میشه سما دوید و رفت یه لیوان شیر داغ خورد🥛 و بعد از خدای مهربون تشکر کرد 🤲و با مامان برای شفای همه مریض ها و بیماران دعا کردن🤲 و اون شب سما با ارامش خوابید 😍
بچه ها شیر خیلی مفیده و باعث میشه ما بدن قوی داشته باشیم💪
@zibakhani
#هدیه_ها
#درس_چهارم
به به چه طعم خوبی !
خوش مزه و سفید است
هر روز میخورم شیر
چون واقعا مفید است
با خوردن دو لیوان
قدم رسیده این جا
حتما دو سال دیگر
من می رسم به بابا
@zibakhani