#درس_اول
#قصه_درس
#کتاب_درستخوانی_و_زیباخوانی
#تألیف_علی_قاسمی
به نام خدای بخشنده مهربون ...
درس امروز رو با یک قصه زیبا شروع میکنیم:
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
برای یک فرشته
که پیش روم نشِسته
امروز بچههای کلاس اول برای بازی و شادی به باغ ادبستان آمدهاند.
بچههای کلاس برای آب بازی کنار رود رفتند. اَحمد و زَهرا برای مراقبت، کنار وسایل نشستند.
خانم کرمی مربی مهربان قرآن بعد از چند دقیقه پیش احمد و زهرا آمد.
با لبخند زیبایی گفت: سلام گلهای خندان.
زهرا گفت: سلام خانم.
احمد گفت: سِلام خانم کِرِمی.
زهرا رو به احمد کرد و گفت: سَلام نه سِلام.
خانم کَرَمی نه خانم کِرِمی.
احمد گفت: خانم اجازه مگه فامیلی شما کِرِمی نیست؟
خانم مربی گفت: هست گلم، ولی کَرَمی درسته نه کِرِمی.
احمد گفت: خب کرمی با کرمی چه فرقی داره؟
خانم مربی گفت: زهرا خانم گل میتونه این سؤال را جواب بده؟
زهرا گفت: اگر بگیم خانم کِرِمی یعنی خانم رنگش کِرِمی شده... .
همه با هم خندیدند.
خانم مربی گفت: آفرین عزیزم! درسته. دو حرف اول فامیلی من صدای َ داره.
کَ رَ می
کَرَمی
احمد گفت: ببخشید خانم مربی. من نمیخواستم بگم شما کِرِمی رنگ هستید.
خانم مربی گفت: عیبی نداره عزیزم. پیش میاد. حالا اجازه میدهید من در کنار شما بنشینم و یه کم قرآن بخونم؟
زهرا و احمد گفتند: خواهش میکنیم بفرمایید.
خانم مربی شروع کرد به خواندن آیات زیبای قرآن.
بعد از اینکه خانم مربی چند سوره زیبای قرآن را تلاوت کرد، زهرا گفت: خانم مربی ما دوست داریم مثل شما قرآن را زیبا بخوانیم. چطوری میتونیم یاد بگیریم؟
خانم مربی گفت: اگر دوست داشته باشید من بهتون یاد میدهم.
زهرا گفت: چه عالی! من آمادهام.
احمد هم گفت: منم آماده ام.
خانم مربی شروع کرد به آموزش: ...
از اینجا وارد مطالب درس اول میشویم و از زبان خانم مربی درس را بیان میکنیم و در پایانش قصه را تمام و از بچهها میخواهیم که اگر شما هم دوست دارید زیبا تلاوت کردن رو یاد بگیرید، بیایید همراه شخصیتهای کودک داستان تمرین کنیم...
مربیان درستخوانی و زیباخوانی قرآن کریم
https://eitaa.com/zibakhani