فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تیزر رونمایی از نماهنگ #سلام_فرمانده۲
⏰ جمعه ۱۲ اسفندماه؛
ساعت ۲۰ از شبکه سه سیما
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
از تمام برادران و خواهران و تمام برادران دینی و خواهران مسلمان می خواهم که امام را تنها نگذارید و از آنها می خواهم که جلوی هر گونه عمل غیر اسلامی را بگیرند و از ولایت فقیه پشتیبانی نموده و از اسلام بدون ولایت فقیه دوری نمایند و آنرا نپذیرند .
🌹 #شهید_والامقام
🌴 #اکبر_پورسعیدی
#سلام_به_دوستان_شهداء🌹
#روزتان_شهدایی🌹
#طنز -جبهه ها
اسیر شده بودیم
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ
می خوام بفرستمش برا بابام
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود
توقنادیڪارمیکردم،یکباراومدپیشم
وگفت:مجید،جاییسراغندارۍبرم
کــارکنـم⁉️
گفتمچرا،همینآقاییڪهتوقنادیش
ڪارمیکنمدنبالشاگردمیگردهمیایی⁉️
نپرسیدچقدرحقوقمیده،نپرسید
روزیچقدربایدڪارکنه،نپرسید
بیمهعمرمیکنهیانه⁉️ فقطگفت:مـوقـعاذانمیذارهبــرم
نمــازمرو بخـــونم
#شھیدمحسنحججی
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید گمنام🌹
انشاالله همهمون مشمول دعای شهدا🤲🌺🍃
اللهمعجللولیکالفرج 🌺🌾
18.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ببینید/ اجرای زیبای امیرحسین زارع با لهجه شیرین یزدی در برنامه حسینیه معلی شبکه سه
👌 یَک بار نیوردی رو گَفُم نا یتا ذروک...
#خاطره🍂
🌷خاطره ای شیرین از مرخصی جبهه
ازجبهه مرخصی گرفتم وحرکت کردم به طرف یزد نزدیکای ابرکوه حدود ساعت 3 نیمه شب اتوبوس مون خراب شد.
هر کی به هر طریقی تونست با ماشین های شخصی رفت من تنها موندم!
یه پایگاه سپاه همون نزدیکا بود، رفتم اونجا و گفتم:
من بچه مهریزم، شب بزارین اینجا بمونم.
بهم گفتن: اینجا محل نظامیه نمی تونی بمونی! ولی این نزدیکی یه امام زاده است، اونجا استراحت کن!
هوا هم سرد بود، رفتم داخل امام زاده، دیدم دونفر پتو رو خودشون کشیدن و خوابیدن!
منم رفتم کنارشون خوابیدم و گوشه پتوشون را کشیدم روی خودم.
صبح شد دیدم یه پیرمرد داره بالای سرمون قرآن می خونه!
همین که بلند شدم دیدم پیرمرد فرار کرد😳
دویدم گفتم حاجی چرا فرار می کنی؟😔
دیدم محل نمی زاره! 🤔
تو همین حال دیدم یه نفر دیگه اومد، بهش گفتم حاجی چرا این پیرمرد داره فرار میکنه!؟
گفت: تو کجا بودی؟
گفتم: دیشب اومدم اینجا پهلوی این دونفرخوابیدم، حالا بلند شدم دیدم این پیرمرد داره فرار می کنه!
گفت: این دو نفر مرده اند! 😱
شب گذاشتیم شون که صبح بیایم ببریم شون برای غسل و کفن و دفن!
اینجا بود که منم مخواستم فرارکنم😂
به روایت: #رزمنده_مهدی_زارعزاده
┄┅─✵🍃🌺🌺🍃✵
دعای عهد ۱ - فرهمند.mp3
3.16M