🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#عقد_اخوت
#رفاقت_بهشتی
در میان بچه های #صابرین برخی با یکدیگر آنقدر نزدیک بودند که عقد اخوت می بستند تا در صورت شهادت یکی، شفاعت دیگری را در صحرای محشر برعهده بگیرد .
در این میان دو شهید، چنان به یکدیگر وابسته شدند که نتوانستند دوری هم را حتی برای چند لحظه تحمل کنند.
#شهید_مصطفی_صفری_تبار_بیشه (کمیل) و #شهید_محمد_محرابی_پناه
از آن جمله بزرگواران هستند که ماجرای شهادت آنها بنا بر شنیدهها، می تواند بسیار جالب باشد :
آنطور که گفته شده در آخرین ماموریت این دو شهید در #ارتفاعات_جاسوسان_سردشت، گلوله ای به پهلوی آقا محمد اصابت می کند.
او با بستن چفیه اش به دور کمر سعی می کند که تا حدودی از خونریزی بیش از حد جلوگیری کند، اما دوست و در حقیقت برادرش #مصطفی_صفری_تبار متوجه حالت محمد شده و علی رغم تذکر دوستان برای نزدیک نشدن به محمد، جهت کمک به طرف محرابی پناه حرکت می کند و در همان لحظه که کنار یکدیگر قرار می گیرند، گلوله خمپاره ای نزدیک این دو به زمین می نشیند تا روح آسمانی محمد و مصطفی را از قفس تنگ تن رها سازد و راهی دیار قرب نماید.
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#خاطرات_شهدا
#شهیدان_والامقام
#علیرضا_موحد_دانش
#محمدرضا_موحد_دانش
یک روز دیدم علی با محمدرضا دعوا می کند. محمدرضا، علی را تهدید کرد و گفت : اگر کوتاه نیایی به بابا می گویم در مدرسه چکار می کنی.
من با شنیدن این حرف کمی ترسیدم، اما آن موقع به روی خود نیاوردم. آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و با اوضاعی که آن روزها داشت، حسابی هوایشان را داشتم.
مدتی بعد محمد را کنار کشیدم و گفتم بابا، علیرضا در مدرسه چکار می کند؟ محمد گفت: بابا نمی دانی با پول توجیبی که بهش می دهی چه می کند؟ من ترسم بیشتر شد و حسابی مضطرب شدم، خوب بابا بگو با آن پول چه می کند؟ جواب داد: دفتر و مداد می خرد و می دهد به بچه هایی که خانواده شان فقیر هستند.
راوی :
#پدر_شهیدان
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
💐🌼🍀🌺🍀🌼💐
#پنجم_آذر
سالروز تشکیل #بسیج
به فرمان #امام_خمینی_ره
در سال ۱۳۵۸ و یاد و خاطره #شهدای_والامقام خصوصا #شهدای_بسیجی که نزدیک به نیمی از آمار #شهدای کشور را تشکیل می دهند گرامی باد .
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#زیر_چتر_شهدا_در_امان_هستیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید🙏
لینک کانال ما 👇
@zirechatreshohada1401