معرفی شهید🌹
🌷 بسیجی شهید سید شجاع هاشمی علیا
🌷 تولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ شمیران تهران
🌷 شهادت ۴ خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر
🌷 سن موقع شهادت ۱۵ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
♦️ شهیدی که، وقتی خونریزی زیادی که داشت.میگوید: «کیفم را بردارید، مبادا در اثر خونریزی عکس امام که در آن میباشد، خونی شود»
✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ خدایا تو شاهدی چیزی عزیزتر از جانم ندارم تا فدای اسلام و قرآن بکنم
✅ خدایا خودت یار و یاور امام امت خمینی بت شکن باش
✅ من به خانواده و دوستانم سفارش میکنم که تا خون در رگ دارند پیرو خط امام باشند
✅ از شما میخواهم که پس از شهادت من، با پایداری خود، مرز و بوم این کشور اسلامی را از دست دشمنان پلید و کافر پاک گردانید.
✅ شما را به نماز سفارش میکنم، از نهج البلاغه و قرآن جدا نشوید
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا میکشند، کمی از آن را برای امام زمان(عج) میکشیدند
ایشان تا حالا ظهور کرده بودند
امام منتظر ندارد
#شهید_محمود_رادمهر
اگر یک نفررا به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری
🌤 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌤
#امام_زمان_عجل_الله_فرجه_الشریف
#آخرالزمان
#ظهور
#دهه_کرامت
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"کربلا هنوز هست عاشورا هنوز نگذشته است"
#شهید_مرتضی_آوینی
💠زندگی نامه شهید ایوب بلندی💠
#قسمت۲۳
از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود که باید برگردی سر شغلت، یا بابت اینکه این مدت نیامده ای، پنجاه هزار تومان خسارت بدهی.
پنجاه هزار تومان برای ما خیلی زیاد بود.
گفتم:
+ بالاخره چه کار میکنی؟
_ برمیگردم سر همان معلمی، اما نه توی شهر، می رویم #روستا
اسباب و اثاثیه مان را جمع کردیم رفتیم قره چمن، روستایی که با تبریز یک ساعت و نیم فاصله داشت.
ایوب یا بیمارستان بود یا جبهه
یا نامه می فرستاد یا هر روز تلفنی صحبت می کردیم.
چند روزی بود از او خبری نداشتیم.
تنهایی و بی هم زبانی دلتنگیم را بیشتر می کرد. هدی را باردار بودم و حالت تهوع داشتم.
از صدای مارشی، که تلویزیون پخش می کرد معلوم بود عملیات شده.
شب خواب دیدم ایوب می گوید “دارم می روم #مشهد”
شَستم خبر دار شد دوباره مجروح شده.
صبح محمد حسین را بردم توی حیاط و سرش را با دوچرخه اش گرم کردم.
خودم هم روی پله ها نشستم و دستم را گذاشتم زیر چانه ام.
نمیدانم چه مدت گذشت که با صدای
“عیال، عیاااااال” گفتن ایوب به خودم آمدم.
تمام بدنش باندپیچی بود.
حتی روی چشم هایش گاز استریل گذاشته بودند.
+ چی شده ایوب؟ کجایت زخمی شده؟
_ میدانستم هول می کنی، داشتند مرا می بردند بیمارستان مشهد. گفتم خبرش به تو برسد نگران می شوی، از برادرها خواستم من را بیاورند شهر خودم، پیش تو..
شیمیایی شده بود با #گاز_خردل
مدتی طول کشید تا سوی چشم هایش برگشت.
توی بیمارستان آمپول اشتباهی بهش تزریق کرده بودند و موقتاً نابینا شده بود.
پوستش تاول داشت و سخت نفس می کشید.
گاهی فکر می کردم ریه ی ایوب اندازه یک بچه هم قدرت ندارد و هر لحظه ممکن است نفسش بند بیاید.
برای ایوب فرقی نمی کرد.
او رفته بود همه هستیش را یک جا بدهد و خدا ذره ذره از او می گرفت.
نفس های ثانیه ای ایوب جزئی از زندگیمان شده بود.
تا آن وقت از شیمیایی شدن فقط این را می دانستم که روی پوست تاول های ریز و درشت می زند.
دکتر برای تاول های صورتش دارو تجویز کرده بود. با اینکه دارو ها را می خورد ولی خارش تاول ها بیشتر شده بود.
صورتش زخم می شد و از زخم ها خون می آمد.
ریشش را با تیغ زد تا زخم ها عفونت نکند.
وقتی از سلمانی به خانه برگشته بود خیلی گرفته بود.
گفت:
“مردم چه ظاهر بین شده اند، می گویند تو که خودت جانبازی، تو دیگر چرا؟؟”
در آشپزخانه کار میکرد؛ یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی اش هم خیلی عمیق بود. بچه ها بهش گفتند: "امید! دیگه از فردا نمی خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب میریزه رو زخمت بدتر میشه" یکی از رفقاش تعریف میکرد می گفت: تا این را بهش گفتم خنده ای کرد و گفت:«فدا سر حضرت رقیه!»
خیلی به حضرت رقیه سلام الله علیها ارادت داشت...
در روضه ها آتش گرفت و امید اکبری سوخت..
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شبه یلدا شده
ورد زبونش تو ذاکری و مداحی بود...
#شهید_امید_اکبری
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚فرماندهاے ڪہ نذر حضرت عباس بود و ظهر تاسوعا بہ علمدار رسید،
ولادت: ظهر تاسوعا
شهادت: ظهر تاسوعا
شهید مصطفے صدرزاده🌷
#شادے_روح_پاڪش_صلوات
#عند_ربهم_یرزقون
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چه کسی کفن حاج قاسم سلیمانی را آورد؟
🔰روایتی شنیدنی از احسان باکری؛ فرزند شهید حمید باکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی، شهید مسعود ملا
🔸زمان: ۲۵ دی ماه ۱۳۶۶ - عملیات بیت المقدس دو
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری پرشور مردم بَمِ کرمان در ظهر عاشورا
سرتان سلامت آقاجانم
مولا جان
کدام روضه را
در آغوشِ متن بگذارم،
که زخمِ پلکهایتان عمیقتر نشود؟!
خودتان بگویید دل تان به چه آرام می شود؟!
جز به مژده آمدن تان؟!
جز به اینکه روزی می آیید
و انتقام یکایک غمهای کربلا را می ستانید؟!
یا رب الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه...
الهی بالحسین ،،، عجل لولیک الفرج
عزاداری محرم و صفر به نیت ظهور
اللھمعجللولیک الفرج والعافیه والنصر