eitaa logo
🇮🇷زیر پرچم جمیع شهدای اسلام🇮🇷
184 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
39 فایل
شهدا شرمنده ایم ما باید اول به جهاد اکبر که مبارزه با نفس هست برسیم تا بتوانیم به جهاد اصغر که همان شهادت هست دست پیدا کنیم و بقول حاج قاسم تا وَقتۍ کَسۍ شَهید نَباشَد شَهید نِمۍ‌شَود شَرط شَهید شُدن شَهید بودَن است...؛ @yafatemehzahrea ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض پدر شهید مرزبانی که وسط مصاحبه ترکید ▪️گفت وگوی آخرین خبر مشهد با پدر یونس سیفی نژاد، سرباز سرخسی که در سراوان به شهادت رسید. شرمنده ایم 🥀 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌
معرفی شهید🌹 🌷 بسیجی شهید سید شجاع هاشمی علیا 🌷 تولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ شمیران تهران 🌷 شهادت ۴ خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر 🌷 سن موقع شهادت ۱۵ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ♦️ شهیدی که، وقتی خونریزی زیادی که داشت.می‌گوید: «کیفم را بردارید، مبادا در اثر خونریزی عکس امام که در آن می‌باشد، خونی شود» ✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ خدایا تو شاهدی چیزی عزیزتر از جانم ندارم تا فدای اسلام و قرآن بکنم ✅ خدایا خودت یار و یاور امام امت خمینی بت شکن باش ✅ من به خانواده و دوستانم سفارش می‌کنم که تا خون در رگ دارند پیرو خط امام باشند ✅ از شما می‌خواهم که پس از شهادت من، با پایداری خود، مرز و بوم این کشور اسلامی را از دست دشمنان پلید و کافر پاک گردانید. ✅ شما را به نماز سفارش می‌کنم، از نهج البلاغه و قرآن جدا نشوید 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌
اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می‌کشند، کمی از آن را برای امام زمان(عج) می‌کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند امام منتظر ندارد اگر یک نفررا به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری 🌤 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌤 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌
💠زندگی نامه شهید ایوب بلندی💠 از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود که باید برگردی سر شغلت، یا بابت اینکه این مدت نیامده ای، پنجاه هزار تومان خسارت بدهی. پنجاه هزار تومان برای ما خیلی زیاد بود. گفتم: + بالاخره چه کار میکنی؟ _ برمیگردم سر همان معلمی، اما نه توی شهر، می رویم اسباب و اثاثیه مان را جمع کردیم رفتیم قره چمن، روستایی که با تبریز یک ساعت و نیم فاصله داشت. ایوب یا بیمارستان بود یا جبهه یا نامه می فرستاد یا هر روز تلفنی صحبت می کردیم. چند روزی بود از او خبری نداشتیم. تنهایی و بی هم زبانی دلتنگیم را بیشتر می کرد. هدی را باردار بودم و حالت تهوع داشتم. از صدای مارشی، که تلویزیون پخش می کرد معلوم بود عملیات شده. شب خواب دیدم ایوب می گوید “دارم می روم ” شَستم خبر دار شد دوباره مجروح شده. صبح محمد حسین را بردم توی حیاط و سرش را با دوچرخه اش گرم کردم. خودم هم روی پله ها نشستم و دستم را گذاشتم زیر چانه ام. نمیدانم چه مدت گذشت که با صدای “عیال، عیاااااال” گفتن ایوب به خودم آمدم. تمام بدنش باندپیچی بود. حتی روی چشم هایش گاز استریل گذاشته بودند. + چی شده ایوب؟ کجایت زخمی شده؟ _ میدانستم هول می کنی، داشتند مرا می بردند بیمارستان مشهد. گفتم خبرش به تو برسد نگران می شوی، از برادرها خواستم من را بیاورند شهر خودم، پیش تو.. شیمیایی شده بود با مدتی طول کشید تا سوی چشم هایش برگشت. توی بیمارستان آمپول اشتباهی بهش تزریق کرده بودند و موقتاً نابینا شده بود. پوستش تاول داشت و سخت نفس می کشید. گاهی فکر می کردم ریه ی ایوب اندازه یک بچه هم قدرت ندارد و هر لحظه ممکن است نفسش بند بیاید. برای ایوب فرقی نمی کرد. او رفته بود همه هستیش را یک جا بدهد و خدا ذره ذره از او می گرفت. نفس های ثانیه ای ایوب جزئی از زندگیمان شده بود. تا آن وقت از شیمیایی شدن فقط این را می دانستم که روی پوست تاول های ریز و درشت می زند. دکتر برای تاول های صورتش دارو تجویز کرده بود. با اینکه دارو ها را می خورد ولی خارش تاول ها بیشتر شده بود. صورتش زخم می شد و از زخم ها خون می آمد. ریشش را با تیغ زد تا زخم ها عفونت نکند. وقتی از سلمانی به خانه برگشته بود خیلی گرفته بود. گفت: “مردم چه ظاهر بین شده اند، می گویند تو که خودت جانبازی، تو دیگر چرا؟؟”
‏در آشپزخانه کار میکرد؛ یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی اش هم خیلی عمیق بود. بچه ها بهش گفتند: "امید! دیگه از فردا نمی خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب میریزه رو زخمت بدتر میشه" یکی از رفقاش تعریف میکرد می گفت: تا این را بهش گفتم خنده ای کرد و گفت:«فدا سر حضرت رقیه!» خیلی به حضرت رقیه سلام الله علیها ارادت داشت... در روضه ها آتش گرفت و امید اکبری سوخت.. عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شبه یلدا شده ورد زبونش تو ذاکری و مداحی بود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚فرمانده‌اے ڪہ نذر حضرت عباس بود و ظهر تاسوعا بہ علمدار رسید، ولادت: ظهر تاسوعا شهادت: ظهر تاسوعا شهید مصطفے صدرزاده🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چه کسی کفن حاج قاسم سلیمانی را آورد؟ 🔰روایتی شنیدنی از احسان باکری؛ فرزند شهید حمید باکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی، شهید مسعود ملا 🔸زمان: ۲۵ دی ماه ۱۳۶۶ - عملیات بیت المقدس دو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرتان سلامت آقاجانم مولا جان کدام روضه را در آغوشِ متن بگذارم، که زخمِ پلک‌هایتان عمیق‌تر نشود؟! خودتان  بگویید دل تان  به چه آرام  می شود؟! جز به مژده آمدن تان؟! جز به اینکه روزی می آیید و انتقام یکایک غم‌های کربلا را می ستانید؟! یا رب الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه... الهی بالحسین ،،، عجل لولیک الفرج عزاداری محرم و صفر به نیت ظهور اللھم‌عجل‌لولیک الفرج‌‌ والعافیه والنصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قدم قدم با کاروان حضرت زینب «سلام الله علیها» این کاروان دیگر حسین ندارد امروز اولین روز اسارت است. کاروان اسرا، زنان و دختران و کودکان حرم حسینى بر شتران بدون جهاز سوار شدند🐫 و از کربلا به سوی کوفه حرکت کردند. با عبور کاروان اسرا از قتلگاه و لحظه وداع جانسوز قافله اسیران با بدن ‏هاى پاره پاره شهیدان، عرش خدا به گریه در آمد. پيش از زينب هيچ خواهرى را نديده بودند كه رسول خون برادر باشد! زينب، كربلا را در آغوش كشيد؛ و عاشورا را بر شانه نشاند... عبـیدالله بن زیـاد، با برگزاری مجلس باشکوهی، اذن عمومی داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس امام حسین‌ (علیه السلام) را مقابل او گذاشتند. ❌حسین زمان ما؛ مهدی فاطمه است.... چه نیکوست، به ندای (هل من ناصر ینصرنی) او پاسخ دهیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۶_۲۳_۲۲_۴۹_۵۸_۱۱۳.mp3
3.89M
بنشین تا بتو گویم زینب غم دل باتو بگویم زینب 🎙 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج
مداحی آنلاین - بوسه امام سجاد بر دستان فقرا - استاد رفیعی.mp3
1.17M
🏴 بوسه امام سجاد علیه السلام بر دستان فقرا بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام حداقل برای یک نفر ارسال کنید. بهترین های روز
🌹امام خامنه ای: شهید چمران، هم علم است، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. 🌹گرامیباد ۳۱ خرداد سالروز شهادت عارف زاهد دکتر چمران و 🕊شادی روح بلندشوتمانی شهدامون صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌🌹
⊰🌱⊱ • • شیخ‌ابو‌حسین‌نقل‌میکرد: توۍ‌یک‌دوره‌بیش‌از4روز‌باهم‌،‌هم‌اتاق‌بودیم ھیچ‌شبی‌نمازش‌ترڪ‌نمۍ‌شد،11رکعت‌هم‌مےخواند مدام‌بلند‌میشد‌ودورکعت‌دورکعت‌‌نماز‌اقامہ‌میکرد دعاے‌قنوتش‌هم‌فقط‌ی‌جمله‌بود؛ اللهم‌الرزقنا‌توفیق‌شھادت‌فی‌سبیلک...:) •
📌توصيه‌ى یازده‌گانه از آیت‌الله عبدالكريم حق‌شناس"ره" 1⃣ 👈خواندن نماز شب: «اولین مرحله از سفر الى‌الله سحرخيزى است. آب حيات درون تاريكى شب به‌دست مى‌آيد. شيطان سعى فراوانى دارد كه ما را از سحرخيزى باز دارد. امام حسن عسكرى (ع) مى‌فرمايد: سفر الى‌الله جز به احياى شب طى نمى‌شود». روزى فرمودند: فرش‌هاى خانه من شاهد اشك‌ها و نماز شب من بوده است. من از اعضا و جوارح خود شرمنده‌ام كه اين همه به آنها زحمت داده‌ام اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج الحسن ࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹 پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره. شهید امیرناصر سلیمانی 📚فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶ و به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید بلکه آنها زنده‌اند؛ و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند سوره بقره، آیه۱۵۴ امــــــــــام حسنے ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌷شهید آوینی:🌷 «وطن پرستو بهار است و اگر بهار در کوچ است از پرستو مخواه که بماند! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد. پس اگر مقصود پرواز است، قفس ویران بهتر!»  خدایا، من کِرمی خاکی ام! پرستویی آسمانی ام کن...🥀 هاے امام رضائے الحسن ࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐
🌹درتبــار ما رسـم است رو بــه آســمـــــان مـُــردن ... 💢