eitaa logo
🇮🇷زیر پرچم جمیع شهدای اسلام🇮🇷
186 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
39 فایل
شهدا شرمنده ایم ما باید اول به جهاد اکبر که مبارزه با نفس هست برسیم تا بتوانیم به جهاد اصغر که همان شهادت هست دست پیدا کنیم و بقول حاج قاسم تا وَقتۍ کَسۍ شَهید نَباشَد شَهید نِمۍ‌شَود شَرط شَهید شُدن شَهید بودَن است...؛ @yafatemehzahrea ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزش کارها از دید خداوند نقل می‌کنند ذو النّون مصری که بیشتر به تصوّف معروف بود تا به عرفان، زمستان سردی از منزل خود بیرون می‌آید و می‌بیند یکی از همسایه‌های او که اتّفاقاً یهودی بود، روی برف دانه می‌پاشد. تعجّب کرد که دانه را روی برف نمی‌پاشند، بذر را روی زمین می‌پاشند که محصول بدهد. سؤال کرد: برای چه دانه را روی برف می‌پاشی؟ گفت: جناب ذو النّون، هوا خیلی سرد است، قاعدتاً در این هوای سرد پرنده‌ها به سختی غذا پیدا می‌کنند. دانه می‌پاشم که غذای چند پرنده باشد. ذو النّون گفت: این کار را برای چه کسی می‌کنی؟ آن یهودی گفت: برای خدا. ذو النّون خنده‌ای کرد و یک نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخت، گفت: خدا که این چند دانه پاشیدن یک یهودی را نمی‌بیند، «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»[۱] خدا از انسان‌های باتقوا قبول می‌کند. آن یهودی گفت: جناب ذو النّون، خدا ببیند یا نبیند، بالاخره غذای چند پرنده که می‌شود. یک مدّتی گذشت، ذو النّون به خانه‌ی خدا مشرّف شده بود، داشت طواف کرد. یک مرتبه در سیل جمعیّتی که دارند پروانه‌وار اطراف خانه‌ی خدا می‌گردند، چشم او به همان همسایه‌ی یهودی افتاد که با چه اشک و حالی طواف می‌کند. گفت: او چه زمانی مسلمان شد که ما خبردار نشدیم؟ ذو النّون خود را از بین جمعیّت به این همسایه‌ رساند، گفت: تو کجا و این کجا؟ تا چشم آن یهودی به ذو النّون افتاد، گفت: جناب ذو النّون، خدا هم دید، هم پسندید. چون ذو النّون به او گفته بود: خدا این چند دانه را نمی‌بیند. گفت: 🌹مژده بده مژده بده یار پسندید مرا 🌹سایه‌ی او گشتم و او برد به خورشید مرا 🌹جان دل و دیده منم گریه‌ی خندیده منم             🌹یار پسندیده منم یار پسندید من همان چند دانه‌ای که پاشیدم، تو گفتی خدا نمی‌بیند، به نظر تو کوچک بود، در چشم خدا بزرگ بود. به من توفیق داد که به من این‌جا آمدم، مسلمان شدم. ذو النّون همان‌جا سر خود را به طرف آسمان بلند کرد، گفت: خدایا، چقدر ارزان می‌خری! یک چیزهایی در چشم ما کوچک است و دیده نمی‌شود، امّا به نظر خدا بزرگ است، نمره می‌دهد، امتیاز می‌دهد و برعکس ما به یک چیزهایی خیلی نمره می‌دهیم، خدا نمره نمی‌دهد، ارزش چندانی نزد او ندارد.  [۱]– سوره‌ی مائده، آیه ۲۷٫