#طلب_حاجت
❤️اميرالمؤمنین على علیهالسلام فرمودند:
هر گاه يكى از شما حاجتى داشت ، پس صبح پنجشنبه در طلب آن برود ، زيرا رسول اكرم (ص ) در دعا گفت :
خدايا، در بيرون رفتن امتم در بامداد پنجشنبه بركت قرار ده ...
و چون از منزل برون رفت ، #آية_الكرسى و سوره انا انزلناه را بخواند.
📚 قول ثابت ، صفحه۴۱
🆔@zohoor1445
🕯اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمات
🥀امام رضا علیه السلام:
همانا یاد مرگ بهترین عبادت است.
(بحارالأنوار ج ۷۵)
🔻پنجشنبه ها
🔻چه خوشحال می شوند
🔻عزیزانی که
🔻دستشان از دنیا کوتاه است
🔻و منتظر قلب پرمهرتان هستند
📿با فاتحه و صلوات روحشان را شاد کنیم
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
🆔@zohoor1445
🌷هرهفته پنجشنبه،یاد یک شهید🌷
🥀شهید رضا اسماعیلی
در ۲۶مهرماه ۱۳۷۴ در مشهد مقدس بدنیا آمد. پدرش قربان اصالتا افغانستانی بود ولی در ایران متولد شده بود و مادرش زادۀ ایران بودند.
شهید خیلی پر شر و شور بود. اوائل سال ۹۲، زمانی که هنوز بحث مدافعان حرم آنقدر مطرح نبود، رضا جزو اولین گروه اعزامی فاطمیون به سوریه بود.
۱۹ ساله بود که به سوریه اعزام شد و در همان روزهای اول حضورش به دلیل استعداد و هوش بالایی که از خود نشان داد به عنوان فرماندۀ اطلاعات عملیات فاطمیون مشغول به خدمت شد.
این شهید عزیز در تاریخ ۲۸ مهرماه ۱۳۹۵ در شهرک زمانیه شهر حلب به دست نیروهای تکفیری داعش اسیر و سر از بدن او جدا می شود.
از این شهید یک پسر به نام محمدرضا به یادگار مانده است.
🆔@zohoor1445
🥀شهید رضا اسماعیلی🥀
داعشی ها محاصره اش کردن
تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید،
تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد.
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب...
اصلا من آمدم سرم رو بدم...
یا علی یا زهرا...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد.
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم...
امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم...
🆔@zohoor1445