eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ✍️نویسنده: 🆔 @mahfa110
خدایا مرا ببخش به خاطر گناهانی که... @Deidehbaan👈ديده بان🌹
1.mp3
13.19M
[ فایل صوتی : نمایش نورالدین پسر ایران – Part08_جلد اول ] نمایش کتاب کتاب تفریظ شده توسط مدظله العالی 📕جلد اول 🇮🇷کانال اَتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که همه با ذکر حضرت مادر پای کار جهادی آمدن برای سلامتی مردم عزیزمان
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💢 " خلاصه سخنرانی حجت الاسلام مهدوی نژاد / بخش اول " نهم فروردین ماه 1399 ➖➖➖➖➖ 🏳️ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @darozzekr_com 🌐 [ www.darozzekr.com ]
23.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💢 " خلاصه سخنرانی حجت الاسلام مهدوی نژاد / بخش دوم " نهم فروردین ماه 1399 ➖➖➖➖➖ 🏳️ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @darozzekr_com 🌐 [ www.darozzekr.com ]
20.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💢 " تلاوت مجلسی / قاری نوجوان ، عارف میرجلیلی " نهم فروردین ماه 1399 ➖➖➖➖➖ 🏳️ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @darozzekr_com 🌐 [ www.darozzekr.com ]
🌸 مثل آن شیشه که در همهمه باد شکست ناگهان باز دلـم یاد تو افتاد و شکست... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 📖 از خیلی فـ ـ ـاصله گرفتیم و از خــودمان می پرسیم ... 👈🏼چرا بی دلیــل میگیرد ...!؟ 🌷تلاوت زیبای سوره مبارکه 💐صدایی برای آرامش قلبتان @darentezar14🌹 در انتظار گل نرگس 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 📀کلیپ تصویری شهيد حاج شيخ احمد كافے دنيا به روی سرم شد آوار بيا در سينه دوباره غم شد انبار بيا تکرار نبودن تو، تقصير من است دل خسته ام از اين همه تکرار بيا اَللّهُمَّـ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @darentezar14 در انتظار گل نرگس
🎤استاد فاطمی نیا: 💠بعضی از افراد توهمی نموده و گفته اند: اگر انسان گناهی انجام دهد، آثار آن گناه در نفس باقی است؛ حتی اگر توبه کامل هم نماید و خدا او را بخشیده باشد باز هم آن آثار از بین رفتنی نیست!! این بسیار اشتباه و مخالف آیات و روایات است. 💠در حدیث معتبر داریم که : التائب من الذنب کمن لا ذنب له . توبه کننده از گناه مانند کسی است که هیچ گناهی نکرده باشد. 📚نکته ها از گفته ها /جلد۳/ص۲۰۶ @darentezar14🌹 در انتظار گل نرگس 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
🙏 👈 وَ كُنِ اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً ✍ خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف بنگر. 🔺 فرازی از دعای کمیل 💠 ترجمه استاد انصاریان کانال جنت المهدی۳۱۳ ••🇮🇷•• ┄┅┅✵❁•••🌷•••❁✵┅┅┄ @jannatolmahdi313 ┄┅┅✵❁•••🌷•••❁✵┅┅┄