eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
61.6هزار عکس
63.1هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
ظهور نزدیک است
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 در تمام این مدت منتظر #شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود که #عط
✍️ 💠 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت و یادم نمی‌رفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت همسایه‌ای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بی‌تاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. 💠 در تاریکی صورتش را نمی‌دیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمی‌شد، می‌لرزید و بی‌مقدمه شروع کرد :«نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن گفته آمرلی باید آزاد بشه و دستور شروع عملیات رو داده!» غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید :«بلاخره حیدر هم برمی‌گرده!» و همین حال حیدر شیشه را شکسته بود که با نگاهم التماس‌شان می‌کردم تنهایم بگذارند. 💠 زهرا متوجه پریشانی‌ام شد، زینب را با خودش برد و من با بی‌قراری پیام حیدر را خواندم :«پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.» زمین‌های کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد :«نرجس! نمی‌دونم تا صبح زنده می‌مونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازه‌ام کجاست.» و همین جمله از زندگی سیرم کرد که اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به رفتم :«حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!» 💠 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک پای رفتنم را می‌بست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود که از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشه‌ای بود که می‌توانستم برای حیدر ببرم. نباید دل زن‌عمو و دخترعموها را خالی می‌کردم، بی‌سر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی می‌شد اعتماد کنم؟ 💠 قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبه‌ای پنهان کرده بودم و حالا همین می‌توانست دست تنهای دلم را بگیرد. شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی‌ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمی‌شد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. 💠 در گرمای نیمه‌شب تابستان ، تنم از ترس می‌لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به سپردم و از خلوت خانه دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز ، یک چراغ روشن به ستون‌هایش نمانده و تلّی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می‌ترساند و فقط از (علیه‌السلام) تمنا می‌کردم به اینهمه تنهایی‌ام رحم کند. 💠 با هر قدم حضور عباس و عمو آتشم می‌زد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی یک‌تنه از شهر خارج می‌شدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله‌ای هم شنیده نمی‌شد و همین سکوت از هر صدایی ترسناک‌تر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردّی از درگیری نبود و می‌ترسیدم خبر زینب هم شایعه داعش باشد. 💠 از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت‌های کشاورزی نمی‌شد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه می‌کردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده می‌شد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می‌لرزاند و دلم می‌خواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به ایستادم. 💠 می‌ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی می‌زد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را می‌گرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. 💠 حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و در حصار همین خانه بود که قدم‌هایم بی‌اختیار دوید و با گریه به خدا التماس می‌کردم هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیزدلم قدم‌های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر می‌زد که صدایی غریبه قلبم را شکافت :«بلاخره با پای خودت اومدی!»... ✍️نویسنده: 🆔 @mahfa110
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود بسیار زیبا 📌 «« چند قدم تا ظهور »» 👥 اساتید و ✍️ و چه شیرینی بالاتر از اینکه این خیر الهی که قرار است شامل حال تمام مردم جهان شود به واسطه ما اتفاق بیفتد، که دارد می افتد... @yaaaallliii✅ 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
⭕️این گوسفندها که میبینید اینطوری ماسک زدن ، مثلا ارتشی هستند ، ارتش تروریست رژیم صهیونیستی. اما شما نمیبینید که دلقکهای منوتو یا ایران اینترناشنال مسخرشون کنن چون نونشون قطع میشه
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد سازگار ؛ ای امام حسین ما را خیط نکن 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کمرمون شکست ولی نمی خوایم خم به اَبروی رهبرمان بیاد. 🔹صحبت های خانواده شهید محمد ابراهیم کاظمی از شهدای ناوچه کنارک نیروی دریایی ارتش در دیدار با امیر دریادار خانزادی فرمانده نیروی دریایی ✍️بیداری ملت 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اگر ظهور را نزدیک ندانیم ... ➕پاسخ به یک شبهه در مورد امیدواری به نزدیک بودن ظهور استاد 💚‌‌•• 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت ولی عصر(عج) به او می فرمایند هر چه میخواهی بخواه به تو میدهیم حتما مشاهده کنید و ارسال کنید و اگر حال دلتان دگرگون شد و اشکتان جاری برای فرجش زیاد دعا کنید... ❤‌‌•• 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ تا حالا به این فکر کردیم که آقامون دلتنگ ماست....؟ 🎤 ❤️ 💚‌‌•• 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 📝چقدر امام زمان برای ما اشک بریزن بگن خدایا جوونی کرد ببخشش 😭 حتما گوش بدین دلت شکست 💔 اشکت جاری شد 😭 از صمیم قلب واسه فرج فرزند غریب فاطمه🥀 خیلی دعا کن... 🤲🤲 استاد ❤‌‌•• 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
170126283.out.mp3
5.25M
چرا غروب دلت میگیره 😔 چون دل قطب عالم امکان عجل الله تعالی فرجه الشریف میگیره 😭😭😭 دوست خیر خواه کیه؟ استاد ❤‌‌•• 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
💢باید تا آخر متأسف باشیم امام خمینی (ره): آن چيزى كه موجب تأسف است، اين است كه مجال پيدا نكرد حضرت امير(ع) نگذاشتند مجال پيدا بكند، كه آن حكومتى كه حكومت الله است در دنيا به آن نحوى كه مى‏خواست، خود حضرت امير(ع) مى‏خواست پياده كند تا دنيا بفهمد كه اسلام چى آورده است و چه شخصيت‏هايى دارد. در آن وقت كه حكومت دست ايشان نبود، كه مجال نبود، آن وقت هم كه حكومت دست ايشان آمد، باز مجال ندادند؛ سه تا جنگ بزرگ در زمان ايشان‏ افروختند و مجال اينكه يك حكومتى كه دلخواه او هست برقرار كند نشد، و اين را ما بايد تا آخر ابد از آن متأسف باشيم. صحیفه امام؛ ج18؛ ص152| جماران؛ 4 مهر 1362 @sahifeh_noor
💠آمریکا و اسرائیل با دشمنند امام خمینی (ره): در نهاد و سرشت آمریکا، کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى (ص) موج می‌زند. آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند، چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگریشان می‌دانند، چرا که ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان به‏ پاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد. 📚صحیفه نور، جلد ٢١،صفحه ۵٣ 👈پیام امام خمینی(ره) در آستانه سالگرد بسیج مستضعفین 📆مورخ: ١٣۶٧/٠٢/٠٩ 👥 @sahifeh_noor