eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
60.1هزار عکس
61.4هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
این دعاروامروزبرای حفظ مقام معظم رهبری زیادتکرارکنین: 🙏اللهم اجعَلهُ فی دِرعِکَ الحَصینَه التی تَجعَلُ فیهامَن تُرید 🍃/لطفاتکثیرکنید🌸
💦 دعای خیلی مهم برای دفع بلاء از این مریضی جدید(کرونا) 🍎دعای است از امام صادق علیه السلام فرمود که از این دعا از گنجینه های الهی واز اسرار ما اهل بیت علیهم السلام است 💚اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید 💚 آیت الله العظمی بهجت ره به همه کس این ذکر را برای همه چیز سفارش می کرد حتی برای سیدمقاومت سیدحسن نصرالله حفطه الله این دعا را سفارش کرده ودر جنگ ۳۳روزه موشک می خوره محل استقرار ایشان همه کشته می شوند الا ایشان در حالیکه ایشان قبلااز جواب آیت الله بهجت متعجب شده ولی بعد از اتفاق معنا و اثر دعای سفارشی آیت الله بهجت را می فهمد @olama12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ خدایا منو‌ در زرهِ خودت قرار بده. در دِژِ خودت قرار بده. که اگر در دِژِ خودت ، در زرهِ خودت قرار بدی من از هر مشکلی و از هر بلایی در امانم. کیفیت خواندن : « سه مرتبه در صبح سه مرتبه در شب » اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 @jannatolmahdi313 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
🌻✦•• فواید دائم الوضو بودن ••✦ 🌻 ❶☜ رزق و روزیت فراوان مےگردد. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد. ❷☜ امام صادق (علیه السلام) فرمودند : كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود. ❸☜ عمرت زیاد می شود. رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید. ❹☜ خواب با وضو، عبادت است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود. ❺☜ مرگ با وضو، شهادت است. رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود. ❻☜ در قیامت نورانی می شوی. پیامبر خدا می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ ها در حالی محشور می‌ کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند. 📙 منابع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵ وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷ ثواب الاعمال، شیخ صدوق ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مَنبرهای دلنشین👇 http://eitaa.com/joinchat/748945410C1c7ac2a5aa
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنران : حجت‌الاسلام ثواب زیارت امام رضا... کانال منبرهای دلنشین👇 http://eitaa.com/joinchat/748945410C1c7ac2a5aa
💠پیام امام رضا(ع) به شیعیان 💠 ▫️روایت شیخ مفید از پیام حضرت امام رضا(ع) به شیعیان، از طریق حضرت عبدالعظیم حسنی ☀️اى عبد العظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه: شيطان را به دل های خود راه ندهند ☀️و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن. ☀️به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدل در کارهای بیهوده را رها کنند. ☀️و به یکدیگر روی آورند، و به دیدار هم روند، زیرا این کارها سبب تقرّب و نزدیکی آنها به من می شود. ☀️و خود را مشغول ریختن آبروی یکدیگر نکنند، که من با خود عهد کرده ام، هرکس مرتکب چنین کاری شود و یکی از دوستانم را ناراحت و خشمگین سازد، از خداوند بخواهم که در دنيا سخت ترين عذاب را به او بچشاند، و چنین فردی در آخرت از زیانکاران خواهد بود! ☀️و به دوستان ما آگاهی ده که خداوند، نیکو کارانِ آنان را مورد بخشایش خویش قرار می دهد و از بدکارانِ آنان می گذرد، مگر کسی که به او شرک ورزد و یا یکی از دوستان مرا آزار دهد، یا در دلش نسبت به وی قصد سوئی داشته باشد، پس خداوند، او را نمی آمرزد تا آنکه از این نیّت بازگردد. پس اگر همچنان بر این نیّت بماند، خداوند روح ایمان را از قلبش می برد، و چنین فردی از ولایت و دوستی من خارج می شود و از ولایت ما بهره ای نخواهد داشت، و پناه بر خدا از چنین چیزی! 📚 الإختصاص: ص۲۴۷،بحار الأنوار: ج۷۴ ص۲۳۰ ح ۲۷. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال منبرهای دلنشین👇 http://eitaa.com/joinchat/748945410C1c7ac2a5aa
🌹 رمان بر اساس حوادث حقیقی زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ در و با اشاره به گوشه‌ای از رشادت‌های مدافعان حرم به‌ویژه سپهبد شهید و سردار شهید در بستر داستانی عاشقانه روایت شد. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم و همه مردم مقاوم سوریه. 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_بیست_و_هشتم 💠 تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم تا بدن نیمه
✍️ 💠 نگاهش روی صورتم می‌گشت و باید تکلیف این زن روشن می‌شد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت :«تو اینو از کجا می‌شناختی؟» دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود که صدایم شکست :«شبی که سعد می‌خواست بره ، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!» 💠 بی‌غیرتی سعد دلش را از جا کَند، می‌ترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد و من می‌خواستم خیالش را تخت کنم که (علیهاالسلام) را به شهادت گرفتم :«همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد ، فکر می‌کرد وهابی‌ام. می‌خواستن با بهم زدن مجلس، تحریک‌شون کنن و همه رو بکشن!» که به یاد نگاه مهربان و نجیب مصطفی دلم لرزید و دوباره اشکم چکید :«ولی همین آقا و یه عده دیگه از مدافعای و حرم نذاشتن و منو نجات دادن!» 💠 می‌دید اسم مصطفی را با چه حسرتی زمزمه می‌کنم و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد مانده و نام ترکیه برایش اسم رمز بود که بدون خطا به هدف زد :«می‌خواست به ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟» به نشانه تأیید پلکی زدم و ابوالفضل از همین حرف‌ها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد و خیره در نگاهم هشدار داد :«همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی !» 💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکه‌ای از جانم در اینجا جا مانده و او بی‌توجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد :«خودم می‌رسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمی‌گردی و میری خونه دایی تا من مأموریتم تموم شه و برگردم!» حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود که داغ مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم :«چرا خونه خودمون نرم؟» 💠 بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید :«بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!» و رنگ من از خبری که برایش اینهمه مقدمه‌چینی می‌کرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم :«چی شده داداش؟» سرش را چرخاند، می‌خواست از چشمانم فرار کند، دنبال کمکی می‌گشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد :«هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو بمبگذاری کردن، چند نفر شدن.» 💠 مقابل چشمانم نفس‌نفس می‌زد، کلماتش را می‌شمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد و کلام آخر او جانم را در جا گرفت :«مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...» دیگر نشنیدم چه می‌گوید، هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم. باورم نمی‌شد پدر و مادرم از دستم رفته باشند که به گلویم التماس می‌کردم بلکه با ضجه‌ای راحتم کند و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به‌جای نفس، قلبم از گلو بالا می‌آمد. 💠 ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ می‌زدم، صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم می‌درخشید و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمی‌دانستم بدن آن‌ها چند تکه شده که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم. در آغوش ابوالفضل بال‌بال می‌زدم که فرصت جبران بی‌وفایی‌هایم از دستم رفته و دیدار پدر و مادرم به رفته بود. 💠 اینبار نه حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام)، نه چهارراه ، نه بیمارستان که آتش تکفیری‌ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را می‌سوزاند و به جای پرواز به سمت تهران، در همان بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم. ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت، فرصتی پیش آمده بود تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم و نمی‌خواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد که بین گریه به رویم می‌خندید و شیطنت می‌کرد :«من جواب رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا آموزش نیروهای یا پرستاری خواهرت؟» 💠 و من شرمنده پدر و مادرم بودم که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا ببخشند و از این حسرت و دلتنگی فقط گریه می‌کردم. چشمانش را از صورتم می‌گرداند تا اشکش را نبینم و دلش می‌خواست فقط خنده‌هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت :«این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران، بلیطت سوخت!» 💠 و همان دیشب از نقش نگاهم، احساسم را خوانده و حالا می‌خواست زیر پایم را بکشد که بی‌پرده پرسید :«فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟»... ✍️نویسنده: 🆔 @mahfa110
ذوقِ فتادگی‌ست که بر آستانِ دوست... چون نقشِ بوسه خاک‌نشین می‌کند مرا السَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء 🆔 @mahfa110
🔻 علیرضا پناهیان در گفتگو با سایت KHAMENEI.IR 💠 عدالت مسئلۀ صرفاً حاکمیتی نیست 💠 نقش مردم در برقراری عدالت، باید تقویت بشود 🔹 هیچ‌وقت نمی‌شود عدالت را صرفاً از بالا برای یک جامعه تضمین کرد و توسعه داد یعنی برای تقویت عدالت در جامعه، باید مردم هم نقش خودشان را ایفا کنند. اگر مردم انتظار داشته باشند که صرفاً از بالا یک کسانی مشکلات را حل کنند و عدالت را برقرار کند این شدنی نیست. 🔹 یکی از عواملی که باعث می‌شد ما در عدالت آن پیشرفت لازم را نداشته باشیم این بود که حلقه‌های مردمی و فعال و ساماندهی‌کننده‌ و تقویت‌کنندۀ مطالبه‌گری مردم از مسئولین، زیاد شکل پیدا نکرده بودند. رهبر انقلاب همواره بر این مسأله تأکید کرده و نقش مردم را در برقراری عدالت، هدایت فرموده‌اند. 🔹 هرچند الان نقش مردم در این زمینه پررنگ‌ شده است، ولی ما باید نقش حلقه‌های مردمی و خصوصاً جوان‌ها را در عرصه‌های مطالبه‌گری و حل مسأله تقویت کنیم، شاید روح حاکم بر بیانیۀ گام دوم انقلاب، تقویتِ این نقش باشد که با امیدبخشی به مردم و جوان‌ها و نیروهای حزب‌اللهی و معتقد-که فداکارانه در بحران‌ها، برای مردم تلاش می‌کنند- به حد مطلوبی از فعالیت خودشان برسند و این یقیناً عدالت را در جامعه تضمین خواهند کرد. 🚩 ۹۹.۰۴.۱۱ - مصاحبه با KHAMENEI.IR متن کامل مصاحبه: 📎 Panahian.ir/post/6373 @Panahian_ir
نماز یکشنبه های ماه ذیقعده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا