eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
58.3هزار عکس
59.8هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌هشیاری در برابر دستکاری ویدئو و اسناد صوتی 🔺اگر شما با این‌گونه خبرها مواجه شدید بهترین کار این است که متن خبر را در جست‌وجوگرهای رسمی سرچ کنید، اصل خبر را پیدا کنید و قبل از انتشار برای دیگران از صحت آن اطمینان پیدا کنید. ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅┅─ @zohoore_ghaem
ظهور نزدیک است
#داستان📜 #قسمت‌دۅم #به‌_دنبال‌_خوشبختی💕 زندگی بر مدار خوشبختی پیش می‌رفت. یک روز صبح با صدای پچ پچ
📖 💕 گفتم: ''این را که خودم می‌دانم. راستش امروز صبح که داشتی با پارسا حرف می‌زدی، مکالمات شما را اتفاقی شنیدم. نفروشیم بهتره... یک هفته دست نگه می‌داریم تا ببینیم چی پیش میاد... دلار داره میره بالا... امیر جان اینها یعنی چی؟!'' امیر ناراحت شد و گفت: ''حالا دیگه یواشکی به مکالمات من گوش میدی؟'' فوری گفتم: ''نه. باور کن امیر جان، اتفاقی صداتون را شنیدم.'' با خونسردی گفت: ''خیالت راحت خانمی، مگه من از دست پدر خودم و پدر زن محترم جرأت دارم که پایم را کج بگذارم؟'' گفتم: ''پس اون حرفها؟!'' گفت: ''فوت و فن‌های بازاره، چیز مهمی نیست.‌'' آن روز امیر با کلی خوشمزه‌بازی، حواس مرا از همه چیز پرت کرد. من هم کمی آرام شدم. یعنی به شدت دوست داشتم حرفهایش را باور کنم و کردم. مهمانی آن شب و قورمۀ مامان پز هم حسابی به همه چسبید. از آن روز به بعد امیر، مکالمات داخل خانه را به کمترین مقدار ممکن رسانده بود. همه چیز عادی بود و خیال من هم ‌آسوده تا اینکه در یک عصر سرد پاییزی، پارسا با یک کیف سامسونت به منزلمان آمد. پارسا و امیر مستقیم به اتاق امیر رفتند. گاوصندوق امیر در آن اتاق قرار داشت و قرارهای کاری با دوستانش هم در همین اتاق انجام می‌شد. بعد از ده دقیقه با سینی چای به سمت اتاق رفتم. قهقهۀ مستانۀ پارسا و پشت‌بندش صدای هیس هیس امیر به وضوح شنیده می‌شد. در زدم. سینی چای را به امیر دادم و رفتم. خنده‌های مشمئز‌کنندۀ پارسا باعث شد که پاورچین پاورچین به سمت اتاق برگردم. خیلی آهسته پچ پچ می‌کردند. گوش تیز کردم. دربارۀ طلا و سکه حرف می‌زدند اما صحبتهایشان واضح نبود. سردرگم و کلافه به آشپزخانه برگشتم و مشغول درست کردن شام شدم. آن شب تا صبح به محتویات آن کیف فکر می‌کردم و بالاخره بعد از زیر و رو کردن ماجرا تصمیم گرفتم که موضوع را با پدرم در میان بگذارم. پدرم بعد از شنیدن صحبتهای من با خونسردی گفت: ''شک شما بی‌مورده و امیر امتحان خودش را پس داده. فقط درباره این موضوع به هیچ وجه با امیر حرفی نزن.'' نمی‌دانم چرا پدر این جمله‌اش را سه بار تکرار کرد! حدس می‌زدم باید اتفاقی افتاده باشد. اگر چه پدرم به من اطمینان داد که شکّم دربارهٔ امیر بی‌مورد است اما دلهره‌هایم شروع شد. شک‌های جدیدی که به سراغم می‌آمد خیلی متفاوت‌تر از گذشته بود. آن زمان موضوعِ خیانت امیر به خودم بود و چه راحت به طلاق فکر می‌کردم و چه راحت از امیر متنفر می‌شدم! اما اینبار نمی‌توانستم از او متنفر باشم و حتی به طلاق هم فکر نمی‌کردم. دقيقاً یکماه بعد از صحبتی که با پدرم داشتم، روز پنج شنبه ساعت ٤ عصر آیفون خانه‌مان زده شد. پدرم بود اما تنها نبود. چند تن از همکارانش هم پشت سرش وارد منزلمان شدند. شوکه شدم و از شدت ترس نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم. سرمایی جانسوز بدنم را مچاله کرد، چشمانم سیاهی رفت و وقتی بیدار شدم پدرم را در کنار تختم دیدم. اشک امانم نمی‌داد. حدود ١٠ دقیقه در آغوشش گریه کردم. پدرم با حزنی که در چهره‌اش موج می‌زد هر آنچه را که لازم بود درباره امیر بدانم؛ برایم توضیح داد. همراه پدر با چشمانی اشکبار و قلبی محزون به سالن برگشتم تا برای آخرین بار عشقم را ببینم. دیدن دستبند بر روی دستان امیر اندوهم را دوچندان کرد. همکاران پدرم مشغول بازرسی خانه بودند. نوبت به گاوصندوق رسید. امیر رمزش را گفت و با باز شدن گاوصندوق، چشمان همه خیره شد. گاوصندوق به مخزنی از طلا و سکه تبدیل شده بود. ناباورانه به طرف امیر برگشتم. صدایش کردم، با چشمانی پر از اشک به صورتش خیره شدم. امیر با شرمندگی و صدایی آرام گفت:'' همش برای خوشبختی تو بود نگار.‌ می‌خواستم یک زندگی رویایی برایت بسازم.‌'' گفتم: ''امیر جان، بس کن دیگه. برای من یا خودت؟ خودتو گول نزن... خوشبختی من که در پادگان دوکوهه، شلمچه و طلائیه خلاصه شده بود... پادگان دوکوهه برای من بهترین هتل دنیا بود... امیر جان! مگه ما تو زندگیمون چیزی کم داشتیم؟! طمع کردی عزیز من! طمع کردی!'' آن غروب غم‌انگیز، امیر مهربان من با دستبند از آن خانه رفت و من با یک چمدان لباس و خانۀ آرزوهایمان با همۀ خاطرات تلخ و شیرینش پلمپ شد. ✍ بارقه bareghe.blog.ir
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک نریز آقاجان، ما همه قاسم سلیمانی هستیم. وصیت : حضرت آیت الله خامنه ای را و میبینم را بر سایر امور ترجیح دهید الهی بمیرم که از نزدیکترین افراد به حضرت آقا بود بر غریبی و مظلومیت ایشون تاکید کرده 📭 جهت سلامت و تعجیل فرج عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتے و شفای همه بیماران و رفع بلا و گرفتارے 🦋•• به عشق حضرت آقا لطفا نشر دهید... 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 @zohoore_ghaem https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️حاج قاسم سلیمانی می گفت: در جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل، آقا (رهبری) گفتن به بچه‌های حزب الله لبنان بگو دعای جوشن صغیر بخونن. 🔺از رادیو و تلویزیون حزب الله و مناره‌های مساجد و حتی کلیساهای ضاحیه جنوب، راه به راه، این دعا هر روز پخش می شد و در نهایت، حزب الله بر اسرائیل پیروز شد! ⁦🤲🏻⁩ در مملکت خودمون بعد از توصیه آقا به خواندن برای برطرف شدن بیماری چه اتفاقی افتاد؟؟ ❗️⁩چرا پیام آقا تبدیل به پویش نشد⁦!؟ 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
💌 با تفکر می‌شود به اعماق خود پی برد @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 اثر نیت‌ مادران در سرنوشت فرزندان 👌🏻عظمت وجود اباالفضل العباس(س) مربوط به نیّت‌های مادرشان ام‌البنین(س) است @Panahian_ir
خطبه ۱۲۵.mp3
11.89M
🔈 بسیار زیبا و 🔴شرح ۱۲۵ 🌷کانال نهج‌البلاغه🌷 @nahjol_balagheh ┄┅═✧یازهرا❁✧═┅┄
تشنه را در طلب آب گوارا تا کی این همه فاصله با حضرت دریا تاکی؟ سالهامیشود ازحال شمابی خبریم این همه در به دری در دل صحرا تا کی؟ جمعه ها میرسد و میرود اما بی تو انتظار فرج ای دادرس ما، تا کی؟ دوری ازماست وگرنه تو به ما نزدیکی ما که مردیم، جدایی ز تو آقا تا کی؟ شیعیان جز تو ندارند پناهی برگرد گریه و ندبه و ذکر فرج ما تا کی؟ همه جا پرشده از جرم و جنایت برگرد دیدن این همه غم ، یوسف زهرا تا کی؟ 💐 🌼🕊@nahjol_balagheh
❤️امیرالمومنین علیه السلام: ☀️فَکَمْ أَکَلَتِ الاَْرْضُ مِنْ عَزِيزِجَسَد، وَأَنِيقِ لَوْن، کَانَ فِي الدُّنْيَا غَذِيَّ تَرَف، وَ رَبِيبَ شَرَف! يَتَعَلَّلُ بِالسُّرُورِ فِي سَاعَةِ حُزْنِهِ، وَ يَفْزَعُ إِلَى السَّلْوَةِ إِنْ مُصِيبَةٌ نَزَلَتْ بِهِ،ضَنًّا بِغَضَارَةِ عَيْشِهِ، وَ شَحَاحَةً بِلَهْوِهِ وَ لَعِبِهِ! 🌎چه بسيار، زمين اجساد نيرومند زيبا و خوش آب و رنگ را که در دنيا پرورده ناز و نعمت بودند و پرورش يافته احترام و شرف، در کام خود فرو برد، همانها که مى خواستند با سرور و خوشحالى، غمها را از دل بزدايند و به هنگام فرا رسيدن مصيبت، براى از بين نرفتن طراوت زندگى و از دست ندادن سرگرمیهاى آن، به لذت و خوشگذرانى پناه بردند»; 📘 @nahjol_balagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دوران حیرت در آخرالزمان ... ! 👤 ✍🏻 البته این حیرت منحصر در فضای مجازی و خانواده نیست، بلکه سوالاتی که اسلام و انقلاب را چونان زیر سوال می برد که جدا ساختن حق از باطل کاری بس دشوار می شود. اهل بیت این اتفاق را پیش بینی کرده اند 🌸 @ostadaali
1_794755735.mp3
2.53M
🔖منبر کوتاه 🔖 💠حضرت ام البنین سلام الله علیها مادر با معرفت 💠 🔻احترام و ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان ایشان سلام الله علیها _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک. @ostadaali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ چرا قرآن برخی انسان‌ها را از حیوان پست‌تر دانسته؟! | 🔺 ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 اثر نیت‌ مادر در و سرنوشت فرزندان ❤️ عظمت وجود اباالفضل العباس (ع) مربوط به نیّت‌های مادرشان ام‌البنین (س) است... | ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
ظهور نزدیک است
🗒 ‌‌‌‌#وصیت‌نامه ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌«‌‌‌ #قسمت_دوم‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🌸پروردگارا! تو
🗒‌‌‌‌ ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🔸 سارُق، چارُقم پر است از امید به "تو و فضل و کرَم تو" ⚜همراه خود دو چشم بسته آورده ام، که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها یک ذخیره ارزشمند دارد...! و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است...گوهر اشک بر اهل بیت است....گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم..... دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.... ✨😭💔🌺 💗خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ • نه برای عرضه چیزی دارندو نه قدرت دفاع دارند....• 🔅 اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم....!! •||و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است||• 🌷 وقتی آن‌ها را به سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. 🤲💐🌟 ❣خداوندا! پاهایم سست است.رمق ندارد.😔 جرأت عبور از پلی که از «جهنّم» عبور می‌کند،ندارد... 💠من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. 🌺من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده ام... و دورِ خانه ات چرخیده ام... و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم...و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم...!! 🔹و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. 🥀 🌻امیددارم آن‌جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم ها، آن‌ها را ببخشی. خـــ❤️ــــداوندا، « سر من، عقل من، لب‌ من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند... 🌺@IslamLifeStyles🔸
یڪبار سعید خیلے از بچہ‌ها کار کشید...🤨 فرمانده دستہ بود😁 شب برایش جشن پتو گرفتند...😶 حسابے کتکش زدند 👊 من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش 🤦‍♂ دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا شاید کمے کمتر کتک بخورد..! سعید هم نامردی نڪرد ، بہ تلافے آن جشن پتو ، نیم‌ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت... 😉 همہ بیدار شدند نماز خواندند!!! 😁 بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچہ‌ها خوابند...😴 بیدارشان ڪرد وَ گفت: اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟ 🤷🏻‍♂ گفتند : ما نماز خواندیم..! 😊 گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟🤭 گفتند : سعید شاهدی اذان گفت! 😳 سعید هم گفت من برایِ نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح 😃 🙊💙
🌹 ابراهیم هادی: برای گرفتاریها با دقت تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بگویید. 🥀 🥀
رسانه ملی مقاومت ⚔ ـــــــــــــــ 🇮🇶 🇱🇧 🇸🇾 🇮🇷 🇾🇪 🇵🇸 ـــــــــــــــ ‏מחיר הדם של הקדושים, המנהיגים סולימאני ואל-מוחנדיס, הוא פטירתה של הישות הציונית הגזלת.بهای خون پاک و ، نابودی رژیم کودک‌کُش اسرائیل است... ـــــــــــــــ 🇮🇶 🇱🇧 🇸🇾 🇮🇷 🇾🇪 🇵🇸 ـــــــــــــــ
🥀💦 یکی از برادران طاقتش کم شده بود و به حاجی گفت : چرا اینقدر اینجا وقت می گذارید⁉️ خیلی ها قدر نمی دانند! ☹️ 🌳 گفت: «این حرف را نزن!🙌🏻 اینجا قرار است محل حکومت (عج) بشود 😇، باید برای آن روز آماده بشوند...»✊🏻 💥 🖤 عج🔅 @Yaalimadad313313
🔸دستورات محوری رئیس جمهور به مدیران بانک ها؛ 🔹 سخت گیری بر بدحساب ها؛ به بدهکاران بدحساب میدان ندهید؛ اسامی آنها را منتشر کنید و دستشان را قطع کنید. 🔹 تسهیل پرداخت وام به مردم؛ در تسهیلات خرد به مردم به جای وثیقه و ضامن، اعتبارسنجی کنید. 🔹 واگذاری بنگاه‌های تولیدی تملیک شده توسط بانک ها؛ سریعا واحد‌های تملک شده تولیدی را یا راه اندازی کنید یا واگذار. 🔹استرداد سود مازاد دریافتی از مردم و تولید کنندگان؛ سود مازاد دریافتی از نرخ اعلامی بانک مرکزی را پس بدهید. 🔹 بازنگری در نظامات و مقررات بانکی به نفع مردم و اجرای عدالت؛ 🔹حداکثر تا پایان سال کارگروهی به منظور بازنگری در نظامات و مقررات بانکی توسط بانک مرکزی تشکیل و اعلام نتیجه کند. @irinn_channel Www.irinn.ir
🔸سخنگوی نیروهای مسلح یمن، حمله به فرودگاه ابوظبی را تائید کرد. 🔹یحیی السریع اعلام کرد به زودی جزئیات این حمله را منتشر می‌کند. @irinn_channel Www.irinn.ir
🔸رزمندگان یمنی: عملیات در امارات خاتمه نیافته و ادامه دارد. 🔺رسانه های نزدیک به انصارالله یمن به نقل از منابع یمنی اعلام کردند که عملیات نظامی در مرکز ابوظبی ادامه دارد. 🔹ظهر امروز پلیس ابوظبی از انفجار ۳ تانکر سوخت در منطقه صنعتی المصفح در نزدیکی مخازن شرکت نفت امارات خبر داد و افزود که حمله پهپادی عامل انفجار بوده است. 🔹شبکه المسیره به نقل از سخنگوی انصارالله نیز اعلام کرد که بزودی بیانیه مهمی درباره عملیات نظامی در امارات صادر خواهد کرد. 🔹پرواز هواپیماها در فرودگاه ابوظبی در پی این حمله متوقف شده است. 🔹ائتلاف متجاوزان به یمن نیز اعلام کرد؛ تعدادی از پهپادهای مسلح از فرودگاه بین المللی صنعا به پرواز درآمدند. @irinn_channel Www.irinn.ir