eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
58.4هزار عکس
59.8هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر شهید مدواری: میثم بعد از شهادت «قدیر سرلک» 🥀و «روح الله قربانی»🥀 خیلی ناراحت بودتا زمانی پیدا می‌کرد و تنها می‌شد در گوشه‌ای با خود و خدا خلوت می‌کرد و مثل سیل بهاری اشک می‌ریخت 😭و می‌گفت: تازه فهمیدم به طور یقین نیتم تا الان صاف صاف برای خود خدا نبوده که اگر بود الان پیش قدیر و روح الله بودم 😢 شب عملیات تا صبح من(برادر شهید) و محمدحسین(شهید محمد خانی) و میثم زیر یک پتو لرزیدیم🤕 قبل از نماز صبح بلند شد وضو گرفت نماز شب بخواند😇 محمدحسین گفت: میثم کارش تمام شد، دیگر اینجایی و دنیایی نیست ☺️قبل از اینکه بزنیم به خط به شوخی😉 به میثم گفتم: حالا میثم نیتت صاف شد؟ با آن چشم‌های پاک خود نگاهم کرد و با یه لبخند گفت😄: صاف صاف از این صاف صاف گفتن وی تا لحظه‌ای که به شهادت رسید، چند دقیقه بیشتر طول نکشید😭، میثم دنیا را با آمال آرزوهایش رهاکرد🏢 و پرواز به سوی ابدیت✈️ و اوج گرفتن و روزی خوردن در نزد پروردگار خود را برگزید😍😎 به مناسبت 🥀 💜 💚 💛 •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•         @shohadae_sho •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈• ♥️••👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ ارغوان به یاد 🍃🥀محمد تقی ارغوانی🥀🍃 به مناسبت 🥀 💜 💚 💛 •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•         @shohadae_sho •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈• ❤️••👆🏻
🍃به نام او به یاد متولد بهارِ بود...خرداد پنجاهُ هفت. هجده سالگی،قامتش سبز پوش شد و نوزده سال پر افتخار برای کشورش خدمت کرد. . 🍃همچو شهرتش، بود و نترس...در قلبِ محبانِ علی(ع) جایی ندارد... که اگر باشد زبان،لبیک گوی نمی‌شود!! . 🍃مردی و عاشق خانواده پرافتخار همراه دوست‌داشتنی . 🍃همه را برای زمین گذاشت و راهی شد...! روحش قرارِ ماندن نداشت...گویی آرامش را در خاکِ می‌دید. . 🍃ندای "هَل مِن ناصِر..." خواهرِ ارباب، قدمهایش را برای رفتن محکم کرد و او علی اصغر شد... . 🍃اولین روز ؛در آستانه میلادِ فخر عالمِ امکان؛حضرت ارباب(ع) تقدیر بر رقم خورده بود. . 🍃وقتِ رفتن به کمین خوردند و هنگام برگرداندن ماشین، پهلویش را به آغوش کشید...و ذکر (ع) در فضا طنین انداز شد... . 🍃خاکِ با عشق جسمِ بی جانش را در آغوش خود ماندگار کرد و بناشد به تاسی از بانوی گمنامِ (س)، چند صباحی مهمانِ غربتِ سرزمینِ شام باشد💔!! . 🍃کیلومتر ها آن سو تر؛ مادری نگران، همسری چشم به راه و پسرکی شش ساله دلتنگِ قهرمانشان بودند...😔 . 🍃یکسال گمنامی‌اش،فرصتی بود تا آیینه خانواده جلا بگیرد... تا امیر علی بیاموزد؛زین پس مردِ مادرش است...به دلِ کوچکش بقبولاند؛ گرچه پدر در آسمانهاست اما مزارِ زمینی‌اش مامن و پناه گاهِ اوست⚘ . 🍃سفارش به کرده بود و عجیب این صبر عجین شده در حالاتِ همسرِ زینبی‌اش بود... وقتی که تابوت را به آغوش گرفت و دست بر کشید... آن هنگام که قبل‌ترها را تصور می‌کرد و علی اصغرِ خندانش را؛ و آن هنگام که راهِ پیش رو را بدونِ مردِ شیردلش تجسم می‌کرد؛ در نگاهش "ما رایتُ الا جمیلا" را می‌دیدی... . 🍃به گفته علی اصغرش، "لا یَوم کَیَومِکَ یا اباعَبدالله...💔" و همین جمله آرامشی بود بر قلبِ بیتاب و مضطرش. ✍️نویسنده: به مناسبت 🥀 💜 💚 💛 •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•         @shohadae_sho •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈• ❤️••👆🏻