eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
60هزار عکس
61.3هزار ویدیو
1.3هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هیئت لبیک تا ظهور
🌹 به مناسبت سالگرد شهادت شهید محسن حججی 📚 برنامه‌ی فرهنگی اعتکاف کتاب 🔸 ویژه دانش‌آموزان متوسطه اول و دوم ⏰ زمان برگزاری: 🔹 از پنجشنبه ۱۸ مردادماه؛ ساعت ۱۹ 🔹 الی جمعه ۱۹ مردادماه؛ ساعت ۱۱ 📍مکان برگزاری: 🔹 مسجد پنج‌تن علیهم اسلام بهشتی 40 - رودکی 20 📕با محوریت کتاب: 📖 «میم مثل محسن» 🖋 روش ثبت نام: 1⃣ تکمیل فرم الکترونیکی ثبت‌نام در پرس‌لاین: 📝 survey.porsline.ir/s/OnD00lz 2⃣ ارسال رسید واریز وجه به شناسه: 🔰 @Shababolkhomeyni تا قبل از ساعت ۲۲ چهارشنبه ۱۷ مرداد 💳 هزینه ثبت‌نام در این برنامه: 🔹 برای عموم ۱۵۰.۰۰۰ تومان 🔸 و برای اعضای هیئت ۸۰.۰۰۰ تومان می‌باشد. (مابقی هزینه توسط بانیان تقبل شده‌است) 💳 ۶۰۳۷۹۹۷۴۸۸۴۳۵۲۳۲ به نام داود علمی‌نژاد 🌀شماره تماس هماهنگی 📱۰۹۳۵۷۳۰۰۸۱۰ مثل_محسن 🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور @labbayktazohoor 🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک @tarhelabbayk
(خاطرات و حکایاتی از مرحوم استاد صفایی حائری) 🔰 تفاوت ديد با يكى از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بوديم. او به پياز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. كودكى در آن جا بود، مقدارى از آن پياز را دهان گذاشت. اشكش سرازير شد و زبانش سوخت و آن را رها كرد. دوستم خنديد؛ خنده‌اى پربار و پر از برداشت؛ كه عده‌اى به خاطر جهتى از چيزهايى مى‌گذرند، اما عده‌اى ديگر، همان چيز را به همان خاطر مى‌خواهند. آن تيزى و تندى كه كودك را فرارى كرده، مرا به سوى خود كشانده است و سپس ادامه داد در برابر سختى‌ها و ناراحتى‌ها عده‌اى به همان خاطر كه ما فرار مى‌كنيم، به استقبال مى‌روند و از سختى‌ها بهره مى‌گيرند. همان دردها و فشارها كه ما را از پاى در مى‌آورد، همان‌ها به عنوان پا، عامل حركت و پيشرفت و ورزيدگى عده‌اى مى‌شود. 📚 آیه‌های سبز، ص۱۳ / مسئولیت و سازندگی، ص۱۰۹ 💪💪 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ گنجینه‌ای از مطالب ناب مهدوی ولایی شهدایی معرفتی و نهج البلاغه به کانال بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
ظهور نزدیک است
#خاطرات_و_حکایات‌ (خاطرات و حکایاتی از مرحوم استاد صفایی حائری) 🔰 تفاوت ديد با يكى از دوستان خوبم
🔰 آیا شما هم خاطره یا تجربه مشابه این خاطره دارید❓ 🤔 آن را با خود مرور کنید ♻️ و اگر برای دیگران هم مفید بود با ما به اشتراک بگذارید: @vamir2000 @Ensan_Jari
بسم الله الرحمن الرحیم «رمی شیطان» دارد صداهای عجیبی می‌رسد بر گوش برخیز از خوابِ گران ای همره مدهوش! در کل دنیا گشته غوغایی به پا زنهار! کور و کر و گنگی؟ چرا وامانده‌ای بیهوش؟! جمع شیاطین جهان در لرزه افتاده دارد چو پژواک طنین یاعلی در گوش از آتش سجیل لرزان لشگر پیلان از یاد خیبر می‌رود قوم یهود از هوش ما را چه خوفی چونکه موسی رهنمای ماست عیسی گشوده بر یلان ناصری آغوش هرگز فلاخن در کف جالوت کاری نیست ما نسل داودیم و با طالوتیان همدوش بر رمی شیطان عزم ابراهیم، ما داریم مذبوح گشتن همچو اسماعیل ما را نوش باید بترسد دشمن مولای ما آری! باید بگردد در پی سوراخ خود این موش ما در ره صبح ظهور از جان گذر کردیم خون شهیدان در رگ این مردمان در جوش ما را مترسان از شهادت، حیدری هستیم فرزند عاشورا ندارد ترس، پس خاموش! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ۲ 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): @TahamtanPoems
🔷 سلام بر آن سید و فرزند امام حسینی که بر رمل های سوزان فکه افتاد و به کاروان عاشورا پیوست. 🔸کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود، جبهه ها در جبهه ها می ماند اگر سید نبود... ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
 ‏🔷 سلام بر بانوی دمشق، یاران! برخیزید که روز عاشورا هنوز به شب نرسیده است! 🔸شهید مدافع حرم محمد تقی ارغوانی عکاس و کارمند روابط عمومی شهرداری تهران بود و یک پسر ۱۲ ساله داشت. مرتبه اول با رضایت کامل همسرش سرباز بانوی دمشق می شود و از حرم ایشان و حضرت رقیه (س) دفاع می کند. 🔸همسرش خانم رجب می گوید مرتبه دوم اعزام به رفتنش راضی نبودم و دلشوره عجیبی داشتم. به او گفتم شما دین خود را یک مرتبه ادا نموده اید. آن شب با هم خیلی در این رابطه صحبت کردیم و شهید با بغض و اندوه گفت هر چه شما بگویید همان است، چون شما راضی نیستید من هم دیگر در این رابطه صحبت نمی‌کنم. 🔸همسرش همان شب خواب می بیند که حرم حضرت زینب (س) از همه طرف در حال خراب شدن است و در آنجا به گریه و ناله می‌پردازد و در همین حال حضرت زینب (س) به نزد ایشان می آید و می گوید: اگر می‌خواهید حرم ما اهل بیت سرپا بماند، باید در این راه باید خون و جان دهید! 🔸ایشان به صورت منقلب و مضطرب از خواب بیدار شد و شهید هم از شدت اضطراب ایشان بیدار می شود! او خوابش را برای شهید تعریف می کند و رضایت می دهد که به سوریه برود و مدتی بعد خبر می آید که: «بسم رب شهدا و الصدیقین، کارمند شهرداری تهران هم به خیل عظیم شهدای مدافع حرم پیوست!» 🔸همسرش مدتی بعد شهید را در خواب می بیند که به همراه حضرت زینب (س) در نزد وی حاضر شده و به او می گوید: تو برای حضرت زینب (س) از حقت گذشتی، من هم از حضرت زینب (س) خواسته‌ام که تو را شفاعت کند. اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷👇 @ba_Shaheidan
🔷 شام غریبان کاروان اسرای عاشورا و امتداد مکتب عاشورا با شهدای مدافع حرم! 🔸شهید مدافع حرم شیخ علی تمام زاده از مشهد شهیدی بود که به نام افغانستانی به سوریه می رود اما متوجه هویت ایرانی اش می شوند‌ و او را به ایران باز می گردانند. فرمانده فاطمیون به نام ابوحامد (علیرضا توسلی) به او می گوید به ایران برگردد اما من قول می دهم ده روز دیگر که برگشتم واسطه شوم تا شما از طریق نیرهای ایرانی اعزام شوید. 🔸ده روز دیگر ابوحامد برگشت اما افقی آمده بود! ابوحامد شهید مدافع حرم شده بود. علی ناراحت شد و خیال کرد همه چیز تمام است. نهایتا به هر ترتیب ممکن کار اعزامش چند ماه بعد درست می شود اما خانواده او تا حدودی نگران بودند. 🔸مادرش می گوید: «خواب دیدم در جمعی از خانم ها نشسته ایم که خانم حضرت زینب (س) هم حضور دارد. در آن جمع من را به حضرت زینب (س) نشان دادند و گفتند این خواهرتان است. حضرت زینب (س) گفت اگر این خواهرم است چرا بی تابی می کند که پسرش آمده از حرم من دفاع کند؟» 🔸خواهرش می گوید: «خواب دیدم هر کدام از خواهران و برادرانم در اتاق های خودشان برای امام حسین (ع) روضه گرفته اند و حضرت زینب وارد منزل ما شده است. هر کدام از ما توقع داشتیم حضرت به مجلس روضه اتاق ما بیاید اما حضرت گفت من می خواهم به مجلس روضه علی بروم.‌ حضرت به مراسم روضه ای که درون اتاق علی بود رفت و ما همه به جایگاه علی حسرت می خوردیم!» 🔸سرانجام مدتی بعد شیخ علی به سوریه رفت و به خیل عظیم شهدای مدافع حرم پیوست. شادی روحش صلوات. ♦️چه کسی می‌گوید که روز عاشورا به شب رسیده است؟ با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇 @ba_Shaheidan