eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.5هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
563 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۴۴ با تعجب به حاج محمود نگاه کرد. -..گرچه اگه فاطمه هم نمیگفت من اینکارو میکردم ولی گفت که بهت بگم خودش گفته...پسرم،شما با ازدواج کردن چیزی رو از دست نمیدی.نه ما رو،نه فاطمه رو،نه بهشت با فاطمه رو...در موردش بیشتر فکر کن. حاج محمود رفت. علی یه کم تو حیاط نشست.بعد سوار ماشین شد و رفت پیش فاطمه.حالش مثل روزهای اول مرگ فاطمه بود. با غصه و بغض گفت: خدایا تا حالا خیلی کارها بوده که دوست داشتم انجام بدم ولی چون تو دوست نداشتی انجام ندادم.خیلی کارها بوده که دوست نداشتم انجام بدم ولی بخاطر تو انجام دادم..حالا هم هرچی تو بگی..اگه تو میخوای ازدواج کنم...هرچی تو بگی.... ولی من نمیفهمم چه کاری درسته،تو چه کاری دوست داری..خودت یه جوری بهم بفهمون. نماز شب و نماز صبح هم همونجا خوند. هوا روشن شده بود.علی قرآن میخوند. حاج محمود رو دید که بهش نزدیک میشد.ایستاد و با احترام و محبت سلام کرد.حاج محمود هم با مهربانی جوابشو داد.هردو نشستن.حاج محمود برای فاطمه،فاتحه خوند.بعد گفت: _خواب فاطمه رو دیدم.گفت بهت بگم مجبور نیستی ازدواج کنی. علی نفس راحتی کشید، و برای اولین بار بعد مرگ فاطمه از ته دلش لبخند زد.چشم هاشو بست و از خدا تشکر کرد که امتحان سخت تری ازش نگرفت.وقتی چشم هاشو باز کرد،حاج محمود رو دید که داشت میرفت.به سنگ قبر فاطمه نگاه کرد و گفت: *از وقتی رفتی،یک بار هم به خواب من نیومدی..دلم برات تنگ شده فاطمه،خیلی تنگ شده. دیگه کسی درمورد ازدواج علی چیزی نگفت.روزها میگذشت،روزهای بدون فاطمه.علی تو پیاده رو راه میرفت. خانمی داد زد: _دزد..دزد.. پسر نوجوانی به سرعت از کنارش دوید. علی رفت دنبالش.پسر میدوید،علی هم میدوید.تا اینکه پسر زمین خورد.حدود شانزده ساله بود.معلوم بود ترسیده و ذاتا شرور نیست.علی بهش نزدیک شد. دست شو گرفت و بلندش کرد.لباس هاشو براش تمیز کرد.هرچی پول تو جیبش داشت،بهش داد.شماره تلفن و آدرس خودش هم روی کاغذ نوشت و بهش داد.بغلش کرد و گفت: _من علی هستم.هروقت پول خواستی بیا پیش من.اگه خواستی کار کنی،من کمکت میکنم.فقط دیگه اینکارو نکن. کیف اون خانوم رو از روی زمین برداشت، دوباره با مهربانی نگاهش کرد،خداحافظی کرد و رفت. چند روز گذشت. علی مشغول کار بود که یکی سلام کرد. نگاهش کرد.لبخند زد.نزدیک رفت.دست شو آورد بالا و گفت: _سلام. همون پسر نوجوان بود. مؤدب و شرمنده ایستاده بود.سرشو آورد بالا و به علی دست داد.علی راهنماییش کرد بشینه. -من علی هستم.شما اسمت چیه؟ -بهزاد. -بهزادجان،از دیدنت خوشحال شدم. چکاری میتونم برات انجام بدم؟ -چرا میخوای کمکم کنی؟ -چون یه روزی یکی به من کمک کرد. هنوزم از یاد لطف فاطمه شرمنده میشد. با لبخند به بهزاد نگاه کرد و گفت: _بهزاد جان،کافیه لب تر کنی.هرکاری از دستم برمیاد انجام میدم. بهزاد نصف پولی که علی بهش داده بود، روی میز گذاشت و گفت: _مشکل من با نصف اون پول حل میشد. بقیه ش هم پس میدم. علی با لبخند نگاهش میکرد. -گفتین اگه کار بخوام،کمکم میکنین. -چه کاری؟ -فرقی نداره. -نیمه وقت؟ -نه،تمام وقت. -مگه مدرسه نمیری؟ -دیگه نمیخوام برم. -به پولش نیاز داری؟ یا... -پول لازم دارم ولی صدقه نمیخوام. -قرض چی؟ قرض هم نمیخوای؟ -خب باید کار کنم تا پس بدم. -چقدر لازم داری؟ -پنج میلیون. دقیق تر به بهزاد نگاه کرد... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۴۵ دقیق تر به بهزاد نگاه کرد.پسر صادق و روراستی بود. -من پنج میلیون بهت قرض میدم.یه کار نیمه وقت هم برات پیدا میکنم.تو کار میکنی و پول منو پس میدی ولی مدرسه هم میری،قبوله؟ -ولی اینطوری خیلی طول میکشه پول شما رو پس بدم! -من یاد گرفتم آدم صبوری باشم. عابر کارت شو از جیبش درآورد و به بهزاد داد.رمزش هم بهش گفت. -شماره تلفن داری؟ -نه. -فردا یه سر به من بزن.ان شاءالله یه کار خوب برات پیدا میکنم. بلند شد،با بهزاد دست داد و خداحافظی کرد.بهزاد چند قدم رفت،برگشت و گفت: _چرا ازم نمیپرسی برای چی پول میخوام؟ -به من مربوط میشه؟ -چرا به من اعتماد میکنی؟ -چون قابل اعتمادی. بهزاد رفت ولی نمیتونست باور کنه کسی بهش اعتماد میکنه.به اولین خودپردازی که دید رفت.رسید رو گرفت و نگاهش کرد.مبلغ قابل برداشت:۱۰۰۰۰۰۰۰۰ریال پوزخندی زد و گفت: بیا،گفتم کسی به من اعتماد نمیکنه. مبلغ رو دوباره نگاه کرد، دقیق تر.ده میلیون تومن تو کارت بود. باورش نشد.دو تا خودپرداز دیگه هم رفت.درست بود.دو برابر پولی که لازم داشت. فکرهای مختلفی به سرش زد. اول میخواست بقیه پول رو پس بده.ولی با خودش گفت: _اون دیگه دستش به من نمیرسه.هیچ اطلاعاتی از من نداره که بتونه شکایت کنه... ولی اون به من اعتماد کرده... خب میخواست اعتماد نکنه. سه روز بعد علی در مغازه شو باز میکرد. یکی از پشت سرش گفت: _سلام. علی برگشت. -سلام بهزادجان،خوبی؟ بهزاد با اشاره سر گفت آره. علی متوجه شد که مردد بوده بقیه پول رو برگردونه ولی به روش نیاورد.رفت جلو و بهش دست داد.بعد بردش تو مغازه. -پول رو برداشت کردی؟ مشکلت حل شد؟ بهزاد کارت روی میز گذاشت و گفت: _پول نمیخوام. -با یکی درموردت صحبت کردم.مبل فروشی داره.بهش گفته بودم میری پیشش.دیروز سراغ تو گرفت.صبر کن الان باهاش تماس میگیرم. تلفن برداشت و شماره گرفت.آدرس مغازه رو به بهزاد داد و گفت: _الان برو پیشش که صحبت کنید،بعد برو مدرسه.بهش گفتم نیمه وقت میتونی بری. عابرکارت هم بهش داد و گفت: _تو پسر خوبی هستی.قرضه و تا قرون آخرش رو باید برگردونی. بهزاد بلند شد،علی رو بغل کرد و تشکر کرد. هفت سال از مرگ فاطمه گذشت. علی و زینب هنوز با حاج محمود و زهره خانوم زندگی میکردن.امیررضا و محدثه، یه دختر هفت ساله و یه پسر دو ساله داشتن.پویان و مریم هم دو تا دختر شش ساله و سه ساله داشتن. زینب نه ساله بود. هرروز از نظر اخلاقی بیشتر شبیه فاطمه میشد.به سن تکلیف رسیده بود و چادر میپوشید؛با حجاب کامل.دختر شیرین زبان و مهربانی که خیلی هم با ادب بود. هربار علی میرفت مسجد،زینب هم با خودش میبرد.علی جوانی سی و شش ساله بود که از نظر اخلاقی و ایمانی و عقلانی هرروز بهتر از روز قبل بود.هنوز هم خوش تیپ و خوش چهره بود، مخصوصا با تار موهای سفیدی که بین موها و ریشش کاملا مشخص بود.خیلی بیشتر از قبل دلتنگ فاطمه بود.همه متوجه بودن ولی کسی به روش نمیاورد. علی با بهزاد تماس گرفت، و برای کوهنوردی قرار گذاشت.بهزاد جوانی بیست و دو ساله بود.هم دانشجوی کارشناسی ارشد بود و هم کار میکرد.علی برای بهزاد همسر مناسبی پیدا کرد و کمکش کرد ازدواج کنه.با فرید نعمتی هم تماس گرفت و برای همون روز قرار گذاشت.فرید هم جوانی بیست و شش ساله بود. ساعت شش و نیم صبح بود. علی رسیده بود.قرارشون ساعت هفت بود.پنج دقیقه بعد از علی،بهزاد رسید. علی با محبت و مهربانی بغلش کرد؛مثل همیشه.بهزاد گفت: _بریم بالا؟ -فعلا نه. -منتظر کسی هستین؟ -بله. فرید بهشون نزدیک شد، و به علی سلام کرد.علی با محبت و مهربانی بغلش کرد؛مثل بهزاد. نوجوانی اومد و به علی سلام کرد.علی با محبت و مهربانی بغلش کرد؛مثل بهزاد. یکی یکی به جمع شون اضافه میشد.... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#مهدی_شناسی #قسمت_845 #شرح_دعای_ندبه #امام_زمان عج #استاد_قرائتی 👈 #ادامه_دارد.... 🌤اللّهُمَّ
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۸۴۶🌷 🌿شرح قرآنی دعای ندبه🌿 🔶‌فراز بیست و چهارم 🍀وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا، وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ؛ و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمی کند و او نیرومند حکیم است.🍀 💠این فراز از دعای ندبه نیز به برخی از آیات مهدوی و تحقق حکومت عدل جهانی اشاره می‌کند. از بارزترین آنها آیه ۵۵ سوره نور است که می‌فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد، همان گونه که کسانی پیش از ایشان را جانشین کرد و قطعاً دینی را که خداوند برای آنان پسندیده است، برای آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پی ترسشان امنیّت را جایگزین کند تا (فقط) مرا بپرستند و چیزی را برای من شریک نگیرند و هر کس بعد از این، کفر ورزد پس آنان همان فاسقانند». ✅نکته‌ها 🔺۱. بر اساس روایات بسیاری از امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع) مصداق کامل این آیه، حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام است که خداوند وعده داده است در آن روز اهل ایمان بر جهان حکومت کنند. 🔺۲. در قرآن، بارها به حکومت نهایی صالحان تصریح شده است، از جمله سه مرتبه فرمود:«لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ؛ اسلام بر همه ی ادیان پیروز خواهد شد». در جای دیگری فرمود: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد». و در جای دیگر آمده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی» یا «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ». 🔺۳. مراد از جانشینی مؤمنان، یا جانشینی از خدا در زمین است و یا جایگزینی از اقوام پیشین. 🔺۴. «قُرطبی» در تفسیر خود، درباره ی پیروزی کامل اسلام چند حدیث نقل می‌کند و می‌گوید: «در زمین خانه ای نخواهد بود مگر آنکه اسلام در آن خانه وارد خواهد شد». ۵. پیامبر اکرم (ص) در آخرین حج خود در راه برگشت از مکّه (روز هیجدهم ذی الحجه) در غدیر خم به فرمان خداوند، حضرت علی علیه السلام را جانشین خود قرار داد، آیه نازل شد که: «امروز من اسلام را به عنوان دین کامل برای شما پسندیدم؛ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً». در این آیه نیز وعده ی خداوند پیروزی آن دینی است که پسندیده است: « دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ». و چون کلمه «رضیت» و کلمه «ارتضی» از یک ریشه است؛ بنابراین اسلامی که جهان را خواهد گرفت، اسلامِ غدیر خواهد بود. 🔺۶. اسلام، دین آینده ی جهان است. آینده ی تاریخ به سود مؤمنان و شکست سلطه ی کافران است: «وَعَدَ اللَّهُ... لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ». 🔺۷. به مؤمنان، امید دهید تا فشار و سختی ها، آنها را مأیوس نکند: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا». 🔺۸. کلید و رمز لیاقت برای به دست گرفتن حکومت گسترده حقّ، ایمان و عمل صالح است: «الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ». 🔺۹.دین، از سیاست جدا نیست،بلکه سیاست و حکومت برای حفظ دین است: «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ... یَعْبُدُونَنِی». 🔺۱۰.در بیان وعده‌های الهی، برای باور کردن مردم، بیان نمونه‌هایی از تاریخ گذشته مفید است.«کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» یعنی این خلیفه و حاکم شدن مؤمنان سابقه دارد. 🔺۱۱. پیروزی نهایی اهل حقّ،یک سنّت الهی است:«کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ». 🔺۱۲. هدف از حکومت اهل ایمان، استقرار دین الهی در زمین:«لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ» و رسیدن به توحید:«لا یُشْرِکُونَ» و امنیّت کامل است: «لَیُبَدِّلَنَّهُمْ». 🔺۱۳. دست خدا را در تحوّلات تاریخ ببینیم: «وعد الله.. لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ- لَیُبَدِّلَنَّهُمْ». 🔺۱۴. امنیّت در جامعه ی اسلامی، شرایط مناسبی برای عبادت فراهم می‌کند: «أَمْناً یَعْبُدُونَنِی».آری، ابتدا امنیت، سپس عبادت (هدف نهایی وعده‌های الهی،عبادت خالصانه خداوند است). 🔺۱۵. عبادت خدا، زمانی کامل است که هیچ گونه شرکی در کنار آن نباشد: "یعبدوننی لا یشرکون". 🔺۱۶. در زمان حکومت صالحان نیز، گروهی انحراف خواهند داشت:«و من کفر بعد ذلِک».
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#مهدی_شناسی #قسمت_845 #شرح_دعای_ندبه #امام_زمان عج #استاد_قرائتی 👈 #ادامه_دارد.... 🌤اللّهُمَّ
🔺۱۷.رسول اکرم (ص) فرمودند: "اگر از دهر مگر یک روز نماند،هر آینه حق سبحانه و تعالی مردی را از اهل بیت من بفرستد که زمین را از عدل پُرگرداند همچنان که پر بوده باشد." 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
مداحی آنلاین - رزق خاص ماه محرم - حجت الاسلام عالی.mp3
4.51M
🏴ویژه ماه ♨️رزق خاص ماه محرم 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مداحی_آنلاین_بغض_برای_امام_حسین_حجت_الاسلام_دارستانی.mp3
2.51M
🏴ویژه ماه ♨️بغض برای امام حسین(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مداحی_آنلاین_خیلی_حسینع_زحمت_ما_را_کشیده_است_پناهیان.mp3
2.25M
🏴 ویژه ♨️خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است! 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 محرّم ماه عزا نیست! آزمونِ خطرناکِ «تصمیم» است! | @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
قرب به اهل بیت ۱۱.mp3
10.86M
لحظه‌ی انتقال به برزخ، کسانی که به ملاقات ما می‌آیند با دیگری متفاوتند!بله یک پارتی بازی عمیق بر این لحظه حاکم است. (پادکست را گوش کنید) مجموعه (علیهم‌االسلام) ۱۱ | @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
-1280106749_-311049548.mp3
17.42M
🔊 1403 * مشارکت در انتخابات، رأی به جمهوری اسلامی است. [01:07] * مولفه‌هایی که برای آقای پزشکیان تولید رأی کرد. [01:38] * رأی به آقای جلیلی، لزوما رأی به اصولگرایی نیست. [05:14] * کسی که پای صندوق حاضر شده سازوکار جمهوری اسلامی را پذیرفته است. [06:50] * در جمهوری اسلامی ثابت شده است که؛ مردم همه کاره‌اند. [10:42] *
بازنده‌های ابدی هر انتخابات
[11:52] * ظرفیت میلیونی آراء آقای جلیلی پس‌انداز جمهوری اسلامی است. [13:00] * افزایش رشد سه برابری رأی آقای جلیلی (نسبت به سال 92) نشان از عملکرد درست و بابرنامه ایشان دارد. [15:35] * میدان جهاد تبیین را نباید رها کرد. [17:00] * اصل مشارکت، پیروزی برای همه مردم است چون تفرقه همه را به شکست میندازد. [18:30] * تا دقیقه آخر باید تلاش کرد؛ آن وقتی که مطمئنی شکست نزدیک است همانجا نصرت خدا میرسد. [21:20] * آرایش امروز انتخابات، آرایش پیروزی است؛ ولو پیروزی کوتاه مدت حاصل نشود. [22:20] * امام (ره) پیروزی جبهه انقلاب را محصول ختم صلوات ده، پانزده نفره میدید. [23:35] * دعاها و تلاش‌هایی که صورت گرفت، ذخیره می‌شود و در وقت حادثه، بلاهای بزرگ را دفع خواهد کرد. [25:00] * از امروز باید وارد فعالیت جدی‌تر برای نظام و انقلاب بشویم. [27:57] ⏰ مدت زمان: ۳۳:۳۱ 📆 ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 ❇️ آداب ورود به ماه @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥واکنش احساسی مردم به یک سؤال : اگه امسال آخرین محرمت باشه، چکار می‌کنی؟ 🕰 "زمان کلیپ : ۴ دقیقه" اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️