eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
33.4هزار عکس
10هزار ویدیو
611 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر تبادل تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرازهایی از و از دیدن این کلیپ خواهند کرد، پس تا می‌توانید نشر دهید 👇 ڪلیڪ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق ❤️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀ @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀ @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌴* * 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 ⃣7⃣ اكنون او سوار اسب مى شود و مهار آن را در دست مى گيرد. نگاه حسين(ع) به سوى او خيره مانده است. از پس پرده اشك، جوانش را نظاره مى كند. تمام لشكر كوفه، منتظر آمدن على اكبراند، آنها مى خواهند دل حسين را با ريختن خون على اكبر به درد آورند. نگاه كن! امام دست خود را به سوى آسمان مى گيرد و دعا مى كند: "بار خدايا! خودت شاهد باش من جوانى را به سوى اين سپاه مى فرستم كه هرگاه دلتنگ پيامبرمى شديم، او را نگاه مى کردیم". علی اکبر به سوی ميدان مى تازد، سپاه كوفه نيز، به دستور عمرسعد، به جنگ با او مى روند. على اكبر شمشير مى زند و دشمنان را به خاك سياه مى نشاند. در ميدان مى چرخد و رَجَز مى خواند: "من على پسر حسين ام. من از خاندان پيامبر هستم".397 او به هر سو كه مى رود لشكر كوفه فرار مى كند و در هر حمله، عده زيادى از شجاعان سپاه كوفه را نيز، به قتل مى رساند. در دل پدر چه مى گذرد؟ او مى خواهد يك بار ديگر جوانش را ببيند. على اكبر مى رزمد و مى جنگد. آفتاب گرم كربلا غوغا مى كند. تشنگى بر او غلبه كرده است. على اكبر باز مى گردد. چقدر پيكرش زخم برداشته است! اكنون او مقابل پدر مى ايستد و مى گويد: "تشنگى مرا كُشت بابا! سنگينى اسلحه توانم را بريده است. آيا آبى هست تا بنوشم و بر دشمنان حمله ببرم".398 چشمان امام حسين(ع) پر از اشك مى شود. آخر پاره جگرش از او آب مى طلبد. صدا مى زند: "اى محبوب من! صبر داشته باش!".399 آرى! امام، همه علاقه خود به پسرش را در اين عبارت خلاصه مى كند: "اى محبوب من". نگاه كن! اشك در چشم امام حلقه مى زند و مى فرمايد: "پسرم! به زودى از دست جدّ خود، رسول خدا سيراب خواهى شد".400 على اكبر به ميدان برمى گردد. شمشير او در هوا مى چرخد و پى درپى دشمنان را به تباهى مى كشاند. همه از ترس او فرار مى كنند. نيزه ها و تيرها همچنان پرتاب مى شود و سرانجام نيزه اى به كمر على اكبر اصابت مى كند. اكنون نامردان كوفه فرصت مى يابند و بر فرق سرش شمشير مى زنند. خون فوران مى كند و او سر خود را روى گردن اسب مى نهد. خون چشم اسب را مى پوشاند و اسب به سوى قلب دشمن مى رود. دشمنان شادى و هلهله مى كنند و هر كسى با شمشير ضربه اى به على اكبر مى زند. اسب سرگردان به ميدان باز مى گردد و على اكبر روى زمين مى افتد و فرياد مى زند: "بابا! خداحافظ!".401 امام حسين(ع) به سرعت مى آيد و پيكرِ پاره پاره جوانش را در آغوش مى كشد. نگاه كن! حسين، سر على اكبر را به سينه گرفته است. على اكبر چشم خود را باز مى كند و چهره پدر را مى بيند. او به ياد مى آورد كه دل پدر براى تشنگى او سوخته بود. او مى خواهد با پدر سخن بگويد: "بابا! اين جدّم، رسول خداست كه مرا از آب كوثر سيراب مى نمايد".402 آرى! اى حسين! ديگر غصه تشنگى پسر را نخور! در اين دنيا هيچ چيز براى انسان سخت تر از اين نيست كه فرزندش روى دستانش جان بدهد. به خدا سختى آن لحظه را نمى توان بيان كرد. على اكبر روى دست بابا در حال جان دادن است. امام او را به سينه مى گيرد، امّا رنگِ او زردِ زرد شده، خون از بدنش رفته و در حال پر كشيدن به اوج آسمان ها است.403 ناگهان، ناله اى مى زند و جان مى دهد. پدر فرياد مى زند: "پسرم!"، امّا ديگر صدايى به گوشش نمى رسد. پدر صورت به صورت جوانش مى گذارد و مى گويد: "بعد از تو، ديگر، زندگى دنيا را نمى خواهم".404 خدايا! چه صحنه اى است. حسين كنار جسم بى جان پسر گريه مى كند. زينب(س)شتابان به سوى ميدان مى آيد. و نگران است كه اگر دير برسد، حسين(ع) از داغ جوانش، جان بدهد. او گريه مى كند و مى گويد: "واى برادرم! واى پسر برادرم!".405 آرى! او مى آيد تا جان برادر را نجات دهد. زينب(س)، پيكر بى جان على اكبر را در آغوش مى گيرد و صداى گريه اش بلند مى شود.406 امام توان برداشتن پيكر جوانش را ندارد. سپس جوانان بنى هاشم را به يارى مى طلبد و مى فرمايد: "پيكر برادرتان را به خيمه ها ببريد". آن گاه همراه زينب(س) به سوى خيمه ها باز مى گردد.407 * * * ــ عَوْن، نگاه كن! على اكبر نيز، شهيد شد. حالا نوبت توست و بايد جانت را فداى دايى ات حسين كنى. ــ چشم، مادر! من آماده ام. زينب (س)، صورت فرزند خويش را مى بوسد و او را تا كنار خيمه بدرقه مى كند. آرى! زينب يك دسته گل براى برادر دارد، يك جوان رشيد! زينب آنجاست، در آستانه خيمه ايستاده و به جوانش نگاه مى كند. عَون خدمت دايى مى آيد و اجازه ميدان مى گيرد و به پيش مى تازد. ... ✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
ای همه دل‌ها حرمت یا رضا(ع) خلق خدا و کرمت یا رضا(ع) جن و بشر، حور و ملک می‌برند سجده به خاک حرمت یا رضا(ع) سلام رضا جانم 😍 http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@delshodeegan انصاریانصلوات_خاصه_امام_رضا_ع_با_صدای_حاج.mp3
زمان: حجم: 1.5M
❣️ساعت🕗به وقت امام هشتم❣️ دستم به روی سینه برای ارادت است این بارگاه قدس امام کرامت است فرقی نمیکند زکجامیدهی سلام اومیدهدجواب تورا، اصل نیت است صلوات امام رضا(ع)💫 @zohoreshgh ❤️🌹❤️
🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃 با همه لحن خوش آوایی ام در به در کوچه تنهایی ام ای نگهت خواستگه آفتاب برمن ظلمت زده یک شب بتاب به رسم وفای هر شب میخوانیم دعای الهی عظم البلاء را😍 @zohoreshgh 🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃
❤️ انسان با سه چیز مغرور میشود 1⇜ نامِ بزرگ 2⇜ خانه بزرگ 3⇜ لباسِ فاخر اما افسوس که بعد از #مـرگـــ ➊ نامش: مرحوم ➋ خانه‌اش: قبر ➌ لباسش: کفن http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم❤️
زمانهایےفرامیرسد که تصورمیکنی همه چیزبه پایان رسیده اماخیلےغیرمنتظره نورےنمایان میشود وخدامعجزه اش را نشانت میدهد الهےاین لحظه نصیتون😍 #شبتون_خوش🌙 http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ❤️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم❤️
🌹 #طرح_روزانه_انس_با_قرآن🌹 👈هرروز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران ازدست رفته آمرزش گناهان وشفاے مریضان #انعام_146 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق❤️
ترجمه فارسے #انعام_146 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️