مداحی آنلاین - نماهنگ ما پیروزیم - گروه سرود وصال تهران.mp3
3.51M
✌️ #طوفان_الاقصی🇵🇸🇮🇷
⏯ #نماهنگ #حماسی #انقلابی
🍃چون طوفان میخیزیم
🍃بتها را به هم میریزیم
🎙 #گروه_سرود_وصال
#القدس_لنا #القدس_اقرب🇵🇸🇮🇷
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✌️ #طوفان_الاقصی🇵🇸🇮🇷 ⏯ #نماهنگ #حماسی #انقلابی 🍃چون طوفان میخیزیم 🍃بتها را به هم میریزیم 🎙 #
🔻 فصل ظهور آمده، دنیا! بلند شو...
🟡 موسی عصا زده است به دریا، بلند شو
صبرا! به پای خیز و شتیلا! بلند شو
🟡 ایران! غیور باش و فلسطین! صبور باش
طوفان شده است، مسجدالاقصی! بلند شو
🟡 تا قدس را ز پنجهٔ صهیون درآوری
مسجد! فرو مریز، کلیسا! بلند شو
🟡 ای غزّه! کوه باش که آتشفشان شوی
گیرم که اوفتادهای از پا، بلند شو
🟡 زانو مزن! که سروِ سراپا مقاوم است
ای ریشهٔ مقاومت! از جا بلند شو
🟡 لبنان! غرور شیعه تویی، یا علی بگو
ای اقتدا نموده به زهرا! بلند شو
🟡 هل مِن معینِ کیست که ما را صدا زده است؟!
لشکر کشیده شمر، عراقا! بلند شو
🟡 آب این طرف محاصره، آنسوی کودکان
فریاد میزنند که سقّا! بلند شو
🟡 ایران! یمن! عراق! مهیّای وصل باش
فصل ظهور آمده، دنیا! بلند شو
✍️ محسن ناصحی
📖 #اشعار_مهدوی
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزه
#الله_اکبر
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
tavassol-mansuri.mp3
5.55M
#سه_شنبه_های_جمکرانی
❣️ #دعای #توسل با روضه
#امام_زمان_ارواحنا_فداه 🕊💌
🎤 حاج مهدی#منصوری
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هر سه شنبه به نیت ظهور #امام_زمان (عج) دعای توسل می خوانیم
بارانی و دلگیر هوایِ بی تو
محزون و غم انگیز نوای بی تو
برگرد که بیقرارم و بیتابم
بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو!
تعجیل درظهور مولاعج #۱۴صلوات
متن دعا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/135
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_وششم
گفتم: «نه، تو جبهه و امام را بیشتر از ما دوست داری.»
از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا این طوری شدی؟ چرا سربه سرم می گذاری؟!»
یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.»
این اولین باری بود که این حرف را می زدم..
دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ. من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است.»
کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: «برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه. کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است.»
گفت: «اگر واقعاً دوستم داری، نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام، پس بگیرم. کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری، قول بده کمکم کنی.»
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_وهفتم
قول دادم و گفتم: «چشم.»
از سر راهش کنار رفتم و او با آن پای لنگ رفت. گفته بودم چشم؛ اما از درون داشتم نابود می شدم. نتوانستم تحمل کنم. قرآن جیبی کوچکی داشتیم، آن را برداشتم و دویدم توی کوچه. قرآن را توی جیب پیراهنش گذاشتم. زیر بغلش را گرفتم تا سر خیابان او را بردم. ماشینی برایش گرفتم. وقتی سوار ماشین شد، انگار خیابان و کوچه روی سرم خراب شد. تمام راهِ برگشت را گریه کردم.
این اولین باری بود که یک هفته بعد از رفتنش هنوز رشته زندگی دستم نیامده بود. دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. مدام با خودم می گفتم: «قدم! گفتی چشم و باید منتظرِ از این بدترش باشی.»
از این گوشه اتاق بلند می شدم و می رفتم آن گوشه می نشستم. فکر می کردم هفته پیش صمد اینجا نشسته بود. این وقت ها داشتیم با هم ناهار می خوردیم. این وقت ها بود فلان حرف را زد. خاطرات خوب لحظه هایی که کنارمان بود، یک آن تنهایم نمی گذاشت.
خانه حزن عجیبی گرفته بود. غم و غصه یک لحظه دست از سرم برنمی داشت. همان روزها بود که متوجه شدم باز حامله ام. انگار غصه بزرگ تری از راه رسیده بود. باید چه کار می کردم؛ چهار تا بچه. من فقط بیست و دو سالم بود.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وشصت_وهشتم
چطور می توانستم با این سن ّ کم چرخ زندگی را بچرخانم و مادر چهارتا بچه باشم. خدایا دردم را به کی بگویم. ای خدا! کاش می شد کابوسی دیده باشم و از خواب بیدار شوم. کاش بروم دکتر، آزمایش بدهم و حامله نباشم. اما این تهوع، این خواب آلودگی، این خستگی برای چیست. دو سه ماهی را در برزخ گذراندم؛ شک بین حامله بودن و نبودن. وقتی شکمم بالا آمد. دیگر مطمئن شدم کاری از دستم برنمی آید.
توی همین اوضاع و احوال، جنگ شهرها بالا گرفت. دم به دقیقه مهدی را بغل می گرفتم. خدیجه و معصومه را صدا می زدم و می دویدیم زیر پله های در ورودی. با خودم فکر می کردم با این همه اضطراب و کار یعنی این بچه ماندنی است.
آن روز هم وضعیت قرمز شده بود. بچه ها را توی بغلم گرفته بودم و زیر پله ها نشسته بودیم. صدای ضد هوایی ها آن قدر زیاد بود که فکر می کردم هواپیماها بالای خانه ما هستند. مهدی ترسیده بود و یک ریز گریه می کرد. خدیجه و معصومه هم وقتی می دیدند مهدی گریه می کند، بغض می کردند و گریه شان می گرفت. نمی دانستم چطور بچه ها را ساکت کنم. کم مانده بود خودم هم بزنم زیر گریه. با بچه ها حرف می زدم. برایشان قصه می گفتم، بلکه حواسشان پرت شود، اما فایده ای نداشت. در همین وقت در باز شد و صمد وارد شد. بچه ها اول ترسیدند. مهدی از صمد غریبی می کرد. چسبیده بود به من و جیغ می کشید.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۶۷۷🌷 🍀امام زمان (ع
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌷 #مهدی_شناسی ۶۷۸🌷
🍀حضرت ولی عصر(عج)، جانشین پیامبر(ص)🍀
💠امام صادق علیهالسلام حضرت ولی عصر عجل الله فرجه را به عنوان «وَ خَلِيفَةُ مُحَمَّدٍ»؛«جانشین پیامبر(ص)» معرفی کردهاند.
💠نقل است روزی گروهی به مدینه وارد شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند هرکس یکی از این افراد را به خانهاش ببرد. یکی از آنها که هم بتپرست بود و هم بسیار زشت و پر خور، توسط هیچکس انتخاب نشد.
💠پیامبر صلی الله علیه و آله او را به خانه خودشان بردند. پس از غذا، عایشه در حجره را به روی او بست. سحر به مجرّد اینکه پیامبر در را باز کردند آن مرد کافر به سرعت فرار کرد.
💠پیامبر متوجه شدند که از شدّت قضای حاجت لباس و رخت خوابش را کثیف کرده، و از شرمندگی گریخته است.
💠مرد کافر در میان راه یادش افتاد که بتاش را در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله جا گذاشته، و دوباره برگشت.
💠وقتی به خانه رسید، مشاهده کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله با لب خندان و رویی باز مشغول تمیز کردن رختخواب او هستند.
💠 مرد بتپرست همان زمان شهادتین را بر زبان جاری کرد و مسلمان شد.
💠به حضرت ولی عصر عجل الله فرجه عرض می کنیم:
🌸آقا جان! شما «جانشین حضرت محمّد صلی الله علیه و آله» معرفی شدهاید و همچون سیره ی جدّ بزرگوارتان با ما برخورد می کنید.
🌸مولا جان! عمری با حبّ دنیا، و با خلاف و گناه خود را آلوده کردهایم. اما به اکرام شما امید بستهایم. میدانیم که با کرامت بیانتهای خود ما را میپذیرید، و هرگاه به سوی شما برگردیم، بدون اینکه کلمهی عتابآمیزی بر زبان جاری کنید یا تازیانه ی قهری بر ما فرود آورید، مهربانانه تحویلمان میگیرد...
#مهدی_شناسی
#قسمت_678
#امام_زمان
#استاد_بروجردی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨فلسطین در چهاردقیقه!
▫️یک بار برای همیشه خیلی کوتاه ماجرای فلسطین و رژیم صهیونیستی رو بشنوید.
🛎خیلی از شبهات مهم در این کلیپ پاسخ داده شده
⁉️اصلا این جنگ از کجا آغاز شد؟
⁉️چرا می گیم مرگ بر اسرائیل؟
⁉️آیا صهیونیست ها زمین های #فلسطین رو خریداری کردن؟
و...
#طوفان_الاقصی
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاریخ فلسطین 1.mp3
5.67M
🇵🇸#مستند_تاریخ_فلسطین🇵🇸
"تاریخ اشغال فلسطین از ابتدا تا کنون"
قسمت 1⃣
🇵🇸🇵🇸
* تاریخچه کشور فلسطین
* فلسطین ابتدا در اختیار که بود؟
* نقش بریتانیا در سرنوشت فلسطین
* صهیون به چه معناست؟
* صهیونیسم یعنی چه؟ و از کجا آمد؟
* "تئودور هرتسل" بنیانگذار صهیونیسم
* سال ۱۸۹۷ میلادی نخستین کنگره جهانی صهیونیست
* بریتانیا از وجود دولت صهیونیستی چه منفعتی میبرد؟
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
القدس.mp3
5.97M
#پادکست
🔸شرافتمندانه داد بزن!
🔹 در برابر ظلم بی شرف و بی خیال نباشید.
* قبل از طوفان الاقصی هم کشتار مردم بی دفاع روزانه انجام میشد.
* پیشفرض زندگی را اشتباه فهمیده ایم...
* به مرگ تن میدهم ولی به عار نه!
📌برگرفته از جلسات «تعالیم اسلام»
⏰مدت زمان :٨:١۶
#طوفان_الاقصی #فلسطین #غزه #حریفت_منم
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️