eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
558 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢فیزیوترابی مجانی احمد چلداوی شده بود برقکار قلعه و هر وقت مشکلی برای برق قلعه پیش میومد، می‌فرستادن دنبال احمد که اونو تعمیر و راست و ریست کنه. یه روز فیلم مستهجنی رو آوردن و توی یکی از آسایشگاه‌ها داشتن نمایش می دادن. تنها راه، قطع کردنِ برق بود و این تنها از عهده احمد ساخته بود. احمد دست بکار شد و طوری که عراقیا متوجه نشن رفت فیوز اون اتاق رو توی جعبه فیوز قطع کرد. همون وقت تعدادی از بچه ها حموم بودن دیوترم حموم قلعه هم برقی بود و نگو به همین اتاق وصل بوده. احمد می‌گه یهو دیدم سعید راستی اومد و گفت احمد چیکار داری می‌کنی. بچه‌ها تو حموم یخ کردن. تازه فهمیدم که فیوز اون اتاق و حموما یکیه. احمد تو خاطراتش نقل می‌کنه بخاطر تعداد زیاد بچه‌ها و استفاده زیاد از حموم معمولاً المنت ها می‌سوخت و چون قطعاتی برای تعویض نداشتم مجبور می شدم قسمت سوخته المنت رو جدا کنم و از بقیه‌ش استفاده کنم. برای جدا کردن المنت مجبور بودم روکش رو جدا کنم و این باعث می‌شد مقداری برق به آب منتقل بشه. شیر آب حموم و دستشویی‌ها هم حالا دیگه برقدار شده بودن و بچه‌ها که می‌رفتن زیر دوش بدنشون می لرزید و یه جورایی فیزیوتراپی مجانی هم می‌شدن. بچه ها با شوخی و خنده به احمد می‌گفتن: احمد واقعا برق و آب رو قاتی کردی! به هر حال ، کاچی بهتر از هیچی. یا باید توی زمستون با آب سرد دوش می‌گرفتیم یا از نعمت حموم برقابی استفاده می‌کردیم و مجانی فیزیوتراپی می‌شدیم. 🔅 برنامه ریزی برای فرار* توی اردوگاه ملحق ۱۸ و زندان قلعه به هیچ‌وجه امکان فرار وجود نداشت. اما دریچه‌ای باز شده بود و اونم از طریق بیمارستان بود. توی زندان قلعه برخلاف اردوگاه تکریت۱۱ بعضی از بیمارای بدحال رو اعزام می‌کردن به یه بیمارستان نظامی که در نزدیکی شهر بعقوبه بود و بهش می‌گفتن «ردهه» چند نفر از مریضامون اعزام شده بودن درمانگاهِ‌ردهه و با وارسی که از وضع و اوضای اونجا داشتن به این نتیجه رسیدن که تنها راه ممکن برای فرار همینجاس. اینا که برگشتن قلعه، خبر رو به بقیه دادن و زمزمه‌ای بین بچه‌ها افتاد و گروهای مخفیانه و هماهنگیایی برای فرار شکل گرفت. ● جناب دکتر احمد چلداوی هم اکنون دارای استاد تمامی و (پروفسور) رشته برق هستند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ╔═.🍃.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼🌼 ╚═══════.🍃.═╝