♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◆❥✧✮❀ஜ۩۩ஜ❀✮✧❥◆ @zohoreshgh ❣﷽❣ اعوذ باللـه من الشیطان الرجیم 👿#از_فرا
◆❥✧✮❀ஜ۩۩ஜ❀✮✧❥◆
@zohoreshgh
❣﷽❣
اعوذ باللـــه من الشیطان الرجیم
👿 #از_فراماسۅنری_ٺا_مہدویٺ ✨
《 #قسمت_پانزدهم 》
📊📈📉 و نهایتا خطر سوم که باعث افزایش نرخ بیکاری در جامعه میگردد اینکه بجای هر بانوی ایرانی که بخاطر افزایش درآمد و رفاه خانواده و یا خود کفایی مالی شاغل است و شاید نیاز اساسی به شغلش نداشته باشد میتواند یک مرد ایرانی مشغول به کار باشد که احیانا یا نان آور خانواده است یا درپی شغل و درآمد جهت ازدواج و تشکیل خانواده است ولی به دلیل عدم وجود کار بیکار و سرگردان می شود ((همین موضوع باعث بالا رفتن سن ازدواج و سوق پیدا کردند جوانان به سوی فساد نیز هست))که البته دولت نیز نقش اصلی را در ایجاد کار برای افراد جامعه ایفا میکند، ولی متاسفانه اشتغال بانوان نیز دامن میزند به این موضوع...
😨 این سه خطری از چندین خطر دور شدن بانوان از حوضه ی فعالیت خود است که مجریان نظم نوین جهانی با اجرای آن در جامعه ی ما قصد نابودی این انقلاب و هموار ساختن راه خروج دجال دارند،اما این پایان کار نیست، این ملعونین از یک طرف زن ایرانی را از خانه دور میکنند و از سوی دیگر با موج دفاع از حقوق زنان ((فمنیسم)) دنبال گرفتن حق زنان هستند، شعار آنها این است :چرا خانم ها باید کار کنند؟ چرا نباید از زنذگی لذت ببرند؟ چرا اسلام اینقدر زن را خوار شمرده است؟ میبینید؟؟؟؟ خودشان با سیاست های مرموز زنان جوامع را به سمت بی ارزشی سوق میدهند و در مقابل خودشان هم از بی ارزشی زنان دفاع میکنند به عبارتی جریان میسازند، ضد جریان هم میسازند، تا عموم مردم درگیر این جدال فرسایشی جریان و ضد جریان باشند و آنها بدون مزاحمت شرایط خروج دجال و نظم نوین جهانی را فراهم
آورند...
🔔 لازم به ذکر است که فراماسونر هاو طراحان اصلی موج دور کردن خانم ها از خانه و فمنیسم((دفاع از حقوق زنان)) زن را در حد یک کالای جنسی میبینند و از آن فقط برای تبلیغات تلویزیونی با برهنه ترین حالات و برطرف کننده نیاز های جنسی خود استفاده میکنند و حتی زنان اجازه ی ورود و عضویت در لژ های فراماسونری را ندارند...
📩 و درپایان این قسمت باید بگوییم اینکه در این مطلب به لطف خدا فقط از زنان گفتیم بخاطر این بود که زنان ریشه های جامعه اسلامی هستند و باید با آگاهی از دسیسه های دشمن بیشتر مواظب خود باشند و قدر خود را بیشتر بدانند و مردان فکر نکنند وظیفه ای ندارند،آنان همه جانبه((مالی،روحی،عاطفی،جنسی...))پشتیبان همسرانشان باشند و به آنان در امور منزل کمک کنند تا زنان از زندگی خود در فضای خانه حس آرامش و آسایش داشته باشند و به قول معروف حس نکنند در منزل خدمتکار هستند و با تکیه به مرد زندگی خود با بالاترین بهره وری فرزندانی انقلابی برای جامعه تربیت کنند تا راه شهدا را ادامه دهند و ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را نزدیک تر کنند ان شاءالله...
☑ امروزه بر کمتر کسی پوشیده است که صاحبان اصلی فضای اینترنت و برنامه های مجازی عمدتا یهودیان صهیونیسم و فراماسونر هاهستد، ابتدا به یاری خدا یک نمونه از نماد گرایی فراماسونرها را در فضای اینترنت را بیان میکنیم و سپس به چگونگی فعالیت آنها در این فضا ها می پردازیم ان شاءالله ... شاید شما بزرگواران در گوشی خود موتور جستجوگر Chrome را داشته باشید، بادقت به تصویر این اپلیکیشن نگاه کنید ،آیا عدد 666 و چشم شیطان را در آن میبینید؟ ((666 عدد مقدس شیطان پرستی است))
📎 فراماسونرها به شیوه های مختلفی در اینترنت و فضای مجازی در پی تخریب جوانان و پیگیری سکولاریسم هستند که به علت کمبود زمان به پنج سیاست این ملعونین در فضای مجازی و مخصوصا برنامه های ارتباطی مانند لاین و تلگرام و ... اشاره میکنیم به یاری خدا...
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
#ادامه_دارد....
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◆❥✧✮❀ஜ۩۩ஜ❀✮✧❥◆
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💢💢💢💢💢💢 💢💢💢 💢💢 💢 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⚠️ #هیچ_کس_به_من_نگفت😔 4⃣1⃣ #قسمت_چه
💢💢💢💢💢💢
💢💢💢
💢💢
💢
@zohoreshgh
❣﷽❣
⚠️ #هیچ_کس_به_من_نگفت😔
5⃣1⃣ #قسمت_پانزدهم
😔هیچ کس به من نگفت،که میشود به شما هدیه داد و شما را خوشحال کرد…😢 اگر به من میگفتند که سه بار «قل هو الله احد» ثواب یک ختم قرآن را دارد، من از همان نوجوانی بعد از هر نمازم، یک ختم قرآن به شما اهدا میکردم تا هر روز عزیزتر از دیروز باشم😊 و یک قدم 👣نزدیکتر از روز قبل.
🌷هدیه من ناقابل بود، ولی احسان شما در مقابل هدیه من این قابلیت را داشت که مرا به عزت بندگی و خدمت به شما برساند.😊
👈احسان از طرف کریمترین انسان روی زمین، زندگی مرا زیر و رو میکرد، اگر از نوجوانی اهل احسان و اهدای هدیه میبودم.
✨اما حالا هم دیر نشده، بپذیر از من که وجود ناقابلم، رکوع و سجدهای به جای آورد و آن را در قالب دسته گلی 💐همراه چند صلوات به وجود نازنینت اهدا کند. کاش گلهای زیادی نثار آن وجود میکردم تا در نتیجه احسان، بوی گل نرگس را استشمام میکردم🌼
🌟آقای من از این پس با شما عهد می بندم بعد از هر نماز واجب سه بار سوره توحید را برای شما بخوانم.
🔹سر چه باشد که به پای تو گذارم آن را
🔹جانچه قابل که تو از منبپذیری جان را
📘کتاب "هیچکس به من نگفت"
✍نویسنده: حسن محمودی
#هیچ_کس_به_من_نگفت
==================
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💢
💢💢
💢💢💢
💢💢💢💢💢💢
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨✨✨✨✨✨✨ ✨🏡👨👩👧👦♥️ ♥️☀️ ✨ ❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 🌺💥 خ
✨✨✨✨✨✨✨
✨🏡👨👩👧👦♥️
♥️☀️
✨
@zohoreshgh
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
🔸✨🔸🗳🌎🔸✅
#قسمت_پانزدهم:یه مثال خیلی مهم!
👌🔸🔸🔸👇
استاد پناهیان:
فرهنگ غیر دینی غربی
با فرهنگ و رفتار دینی یه تفاوت بسیار اساسی داره :
مثلا نگاه کنید
لذت بردن از غذا خوردن
🍲🍦🍭
در فرهنگ غیر متدینانه میگه ببین
"از چی خوشت میاد بخور!"
❌
"از چی خوشت نمیاد نخور!"
❌
"تا هرچه قدر خوشت میاد بخور!"
❌
کاری نداشته باش که برات مفیده یا نه!
✅ولی تو فرهنگ دینی میگه برای اینکه لذت ببری از غذا من بهت برنامه میدم :
👇👇👇
🔰1.تا "زیاد گرسنه نشدی" نخور.
🔰 2. قبل از "سیر شدن" دست از غذا بکش.
🔰3.بین دو تا وعده ی غذایی غذاهای اضافی نخور ...
هله هوله نخور ❌❌❌
"این توصیه ها لذت بردن از غذا خوردن رو در وجود تو تقویت میکنه "
(اینا رو بنویسید توی دفتر یادداشتتون)
👈ببین اگه رعایت نکنی تو دیگه سوار غذا نیستی!
غذا سوار توست....
💠پس آرام و با تآنی بخور 😌
همراهش بلافاصله آب نخور 💧❌
✨اینا همش مستحبات دینیه.
اینقدر دستور داریم که اگه اونا رو اجرا کنی
"غذا خوردنت شیرین میشه"
"لذتت صد برابر قبلی میشه و دایمی"
90 سالت میشه 👈پرهیز غذایی نداری.
✅
چون داری با برنامه "لذت غذا خوردن رو تامین میکنی"
"حالا دیگه تو سوار غذا خوردنی "
✅
نه اینکه مثل ببعی ها بو بکشه هرچی خوشش اومد بخوره هر موقع خوشش نیومد نخوره
😒
ظاهرا این سبک زندگی اینه که بعضی سطحی نگرن این جوری برداشت می کنند .
میگه آقای اسلام مخالف اینه که "ما لذت ببریم از غذا خوردن"
❌❌🔴🔴
حال ما رو میگیره!
اسلام میگه آقا هنوز جا داری نخور
میگه میخوام حال کنم 😒
دولقمه ی دیگه بخورم چه کار داری شما؟؟؟😤
میخوام چرب وشیرین بخورم 😤
در حالی که اگر دقت کنید
آقای اسلام میخواد یه کاری بکنه
اگرچه به ظاهر داره با بعضی لذت های
" بی بند وبارانه ی تو" مخالفت میکنه
👌اما در واقع داره "یه برنامه ی جاودانه و فراگیر برای لذت بردن تو از غذا خوردن به تو میده "
(این جمله رو هم پنج بار بخونید)
🔹💠🔸✅🔸🌺………🌎
{ خانوادۀ موفقِ قرن ۲۱ }
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨
♥️
✨☀️
✨🏠👨👩👦👦♥️
✨✨✨✨✨✨✨
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃 @zohoreshgh ❣﷽❣ 💠 #ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج
🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃
@zohoreshgh
❣﷽❣
💠 #ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج)
⬅️(103ویژگی مؤمن)
5⃣1⃣ #قسمت_پانزدهم
6⃣3⃣- «حَلِیماً إِذَا جُهِلَ عَلَیهِ..» وقتی کسی با مؤمن برخورد جاهلانه ای می کند، حلم و بردباری از خودش نشان می دهد. به هر حال در جامعه ممکن است ما برخورد بدی از یک نفر ببینیم، می گوید مؤمن با حلم و صبورانه با آن فرد برخورد می کند.
7⃣3⃣- «صَبُوراً عَلَی مَنْ أَسَاءَ إِلَیهِ..» کسی را که به او بدی کند تحمل می کند و به انتقام گرفتن از آن فرد مبادرت نمی ورزد! این طور نیست که بگوید فلانی در حق من بدی می کند پس من هم در حقش بدی کنم.
8⃣3⃣- «یَبجِلُّ الْکَبِیرَ..» به بزرگان و پیران احترام می گذارد. روایت از پیغمبر (ص) داریم که تجلیل از پیرها، تجلیل خدای سبحان است. پس یک انسان مؤمن به پیرمردها و پیرزن ها، به بزرگان و ریش سفیدان احترام می گذارد.
🔹 #ادامه_دارد....
📚آیت الله جوادی آملی, ادب فنای مقربان، ج1، ص 279 ؛ بحارالانوار، ج64، ص310
🎤استاد احسان عبادی
#کلاس_درس_مهدویت
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍃❀✿❀🍃🌺🍃❀✿❀🍃
4_5789797300066844877.mp3
2.56M
داستان صوتی #روز_آخر
#قسمت_پانزدهم
از فصل خامس
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺
🌺
🌼
@zohoreshgh
❣﷽❣
#معرفی_امامان
#امام_سوم
🌸 امام_سوم ما:شیعیان حضرت امام حسین علیه السلام 🌸
📝 #خلاصه_زندگینامه
#امام_حسین_علیه_السلام
#از_ولادت_تا_شهادت
#قسمت_چهاردهم
💐خصوصیات اخلاقی💐
وی با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد. روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.
او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید. روزی نیز كنیزى دسته گلی تقدیم او كرد. ایشان آن کنیز را آزاد كرد. گفتند تنها براى یك دسته گل او را آزاد كردى؟ امام حسین(ع) با استناد آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است.
امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشادهدستی شناخته میشد اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک میکرد. در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
#ادامه_دارد....
📚منابع:
ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۵؛ ابن ابیشیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۹.
ری شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش
💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖
#قسمت_پانزدهم
💐ســـــوگواری بر امام حسین (ع)💐
🏴سوگواری محرم🏴
شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم ـ ماهی که واقعه کربلا در روز دهم آن رخ داد ـ برای امام حسین(ع) و شهیدان کربلا سوگواری میکنند. شیعیان برای این سوگواری آیینهایی دارند که رایجترین آنها روضهخوانی، شمایل کشی، سینهزنی، تعزیه و خواندن زیارتنامههایی مانند زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی است.
سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.پس از روی کار آمدن دولتهای شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.
بنابر گزارشهای تاریخی و حدیثی، امامان شیعه به عزاداری و گریه در عزای حسین بن علی(ع) اهمیت ویژه میدادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاهداشتن یاد عاشورا سفارش میکردند. در روایات معصومان بر زیارت امام حسین(ع) تأکید فراوان شده و در دستهای از روایات، برابر با حج و عمره معرفی شده است.
#ادامه_دارد....
📚منابع:
ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۵؛ ابن ابیشیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۹.
ری شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش
💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼
🌺
🌼🌺
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺
🌺
🌼
@zohoreshgh
❣﷽❣
#معرفی_امامان
#امام_نهم
🌸امام نهم ما شیعیان حضرت امام جواد علیه السلام 🌸
📝 #خلاصه_زندگینامه
#حضرت_امام_جواد_علیه_السلام
#از_ولادت_تا_شهادت
#قسمت_پانزدهم
🌷فهرست اصحاب امام جواد(ع)🌷
شیخ طوسی از حدود ۱۱۵ تن به عنوان اصحاب جوادالأئمه نام برده است. قرشی در کتاب حیاة الامام محمد الجواد(ع) ۱۳۲نفرو عبدالحسین شبستری در کتاب «سُبُلُ الرَّشاد إلی اَصحاب الاِمام الجَواد»، ۱۹۳ نفر را به عنوان اصحاب پیشوای نهم شیعیان، معرفی کردهاند. عطاردی در مسند الامام الجواد تعداد راویان از وی را ۱۲۱ تن دانسته است. برخی از اصحاب جوادالأئمه با امام رضا(ع) و امام هادی(ع) نیز مصاحبت داشته و از آن دو روایت کردهاند.در میان راویان از محمد تقی(ع)، پیروانی از فرقههای دیگر از جمله اهلسنت نیز وجود داشته است. تعداد راویان غیر امامی از جوادالائمه را ۱۰ تن گفتهاند.
عبدالعظیم حسنی، احمد بن ابینصر بزنطی، حسن بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی و ابراهیم بن هاشم از اصحاب مشهور پیشوای نهم شیعیان بودند.
#ادامه_دارد...
📚منابع:
📙ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق
.
📒ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
و....
💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼
🌺
🌼🌺
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺 🌺 🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_امامان #امام
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺
🌺
🌼
@zohoreshgh
❣﷽❣
#معرفی_امامان
#امام_دوازدهم
🌸امام دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی (امام زمان) عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌸
📝 #خلاصه_زندگینامه
#حضرت_مهدی_امام_زمان
عجل_الله تعالی فرجه الشریف
#از_ولادت_تا غیبت
#از_غیبت_تا_ظهور_و_بعد_از_ظهور❤️
#قسمت_پانزدهم
🍃🌹نمونههای تاریخی از عمر طولانی🌹🍃
ابوحاتم سجستانی در کتابی به نام «المعمرون و الوصایا» از کسانی که عمری فراتر از عمر عادی داشتهاند، سخن گفته است. متکلمان شیعه مانند شیخ صدوق در کمال الدین، کراجکی در البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان نیز در پاسخ به شبهه طول عمر، فصلی در باب معمرین نگاشتهاند و دهها تن از معمّرین را برشمردهاند.
🍃🌸کتابهای آسمانی🌸🍃
در تورات،انجیل و قرآن، از انسانهایی نام برده شده که عمری طولانی و غیرعادی داشتهاند. قرآن سالهای دعوت نوح را نهصد و پنجاه سال میشمرد، و از عمرهای طولانی در امتهای پیشین خبر میدهد.
🍃🌼روایات🌼🍃
در بخشی از روایات نیز به عمر دراز امام زمان اشاره شده است از جمله از امام سجاد(ع) نقل شده است: قائم ما سنتهایی از پیامبران دارد... سنت او از آدم و نوح، طول عمر است...امام صادق(ع) نیز امام زمان را به حضرت ابراهیم(ع) تشبیه کرده که صد و بیست سال عمر کرد ولی همچون جوانی سی ساله بود. از امام حسن(ع) نیز نقل شده است که خداوند عُمر نُهمین فرزند برادرم حسین را طولانی میکند سپس با قدرت خود او را در صورت جوانی با سنّ کمتر از چهل سال، ظاهر میگرداند.
#ادامه_دارد...
📚منابع:
📙ابن اثیر الجزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
📘ابن خشاب، عبدالله بن احمد، تاریخ الموالید الائمه و وفیاتهم، تحقیق آیت الله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۶ق.
📗ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، به تحقیق احسان عباس، قم، الشریف الرضی، بی تا.
و.....
💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼
🌺
🌼🌺
🌺🌼🌺🌼
🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
°°°°°○💐○☘○💐○☘○°°°°° @zohoreshgh ❣﷽❣ 📝#خلاصه_زندگینامه #حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_
°°°°°○💐○☘○💐○☘○°°°°°
@zohoreshgh
❣﷽❣
📝#خلاصه_زندگینامه
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#قسمت_پانزدهم
#سرور_زنان
در روایات متعددی که شیعیان و اهل سنت نقل کردهاند آمده است فاطمه برترینِ زنان بهشت، برترینِ زنان دو عالم و برترینِ زنان امت است.
تنها زن برگزیده در ماجرای مباهله
از میان زنان مسلمان تنها فاطمه(س) برای حضور در مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران انتخاب شد. این ماجرا در آیه مباهله ذکر شده است. بنابر منابع تفسیری، روایی و تاریخی، آیه مباهله در برتری و فضیلت اهلبیت پیامبر(ص) نازل شده است. فاطمه(س)، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) همراهان پیامبر در این واقعه بودند.
#استمرار_نسل_پیامبر_ص_از_طریق_فاطمه(س)
تداوم نسل پیامبر از فاطمه و تعیین امامان شیعه از فرزندان فاطمه(س) به عنوان یکی از فضائل او ذکر شده است. برخی از مفسران استمرار نسل پیامبر از فاطمه(س) را مصداق کوثر یعنی خیر فراوان در سوره کوثر دانستهاند.که مقام امامت نیز بر عهده این نسل نهاده شد.
#ادامه_دارد..
📚منابع
📘ابنابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
📕ابنابیالحدید، عزالدین، شرح نهجالبلاغة، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق.
📒ابنابیشیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
و.....
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
°°°°°○💐○☘○💐○☘○°°°°°
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂ @zohoreshgh ❣﷽❣ ♾ #لبیک_یا_حسین_یعنی⁉️ ♾ #قسمت_چهاردهم #عباس امان ن
⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂
@zohoreshgh
❣﷽❣
♾ #لبیک_یا_حسین_یعنی⁉️
♾ #قسمت_پانزدهم
گفتن #لبیک به خدا در مکّه و به هریک از ائمه علیهم السلام؛ #پذیرش دعوت و #تعهّد به تمام لوازم دعوت و اجرای موضوع دعوت هست. درصورت #عدم انجام تعهّد؛ #عهد شکسته و وجوب عمل به #قول و قراردادها در آیه 1 سوره مائده در قرآن " اوفوا بالعقود" را نیز #نقض کرده است.
پس؛ در گفتن #لبیک دقت کنیم با چه کسی عهد می بندیم و انجام چه کارهایی را قبول می کنیم و در صورت #عهدشکنی؛ عهد چه کسی را #شکسته و وعده #دروغ داده ایم.
♾ #ادامه_دارد
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂✧◆✧⁂
1_983568579.mp3
4.36M
💠وظایف منتظران💠
رعایت حقوق امام و ادای آنها
🔗برگرفتهازکتابمکیالالمکارم
#وظایف_منتظران
#امام_زمان
#قسمت_پانزدهم
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷 ✫⇠ #قسمت_چهاردهم
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷
✫⇠ #قسمت_پانزدهم
🔵 کمی این پا و آن پا کردم و بلند شدم تا از زیر نگاه های سنگینش فرار کنم، ایستاد وسط چهارچوبِ در، دست هایش را باز کرد و جلوی راهم را گرفت. با لبخندی گفت: «کجا؟! چرا از من فرار می کنی؟! بنشین باهات کار دارم.»
سرم را پایین انداختم و نشستم. او هم نشست؛ البته با فاصله خیلی زیاد از من. بعد هم یک ریز شروع کرد به حرف زدن. گفت دوست دارم زنم این طور باشد. آن طور نباشد. گفت: «فعلاً سربازم و خدمتم که تمام شود، می خواهم بروم تهران دنبال یک کار درست و حسابی.» نگرانی را که توی صورتم دید، گفت: «شاید هم بمانم همین جا توی قایش.»
از شغلش گفت که سیمان کار است و توی تهران بهتر می تواند کار کند.
همان طور سرم را پایین انداخته بودم. چیزی نمی گفتم. صمد هم یک ریز حرف می زد. آخرش عصبانی شد و گفت: «تو هم چیزی بگو. حرفی بزن تا دلم خوش شود.»
چیزی برای گفتن نداشتم. چادرم را سفت از زیر گلو گرفته بودم و زل زده بودم به اتاق روبه رو. وقتی دید تلاشش برای به حرف درآوردنم بی فایده است، خودش شروع کرد به سؤال کردن. پرسید: «دوست داری کجا زندگی کنی؟!»
جواب ندادم. دست بردار نبود. پرسید: «دوست داری پیش مادرم زندگی کنی؟!»
بالاخره به حرف آمدم؛ اما فقط یک کلمه: «نه!» بعد هم سکوت.
💟ادامه دارد...✒️
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
┄✦۞✦✺🌏✺✦۞✦┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⚫️ #دانستنیهای_آخرالزمان #وقای
┄✦۞✦✺🌏✺✦۞✦┄
@zohoreshgh
❣﷽❣
⚫️ #دانستنیهای_آخرالزمان
#وقایع_آخرالزمان
#قسمت_پانزدهم
نبرد هولناک قرقیسیا
سفیانی پس از سرکوب مخالفان، به انگیزه ی حمله به عراق با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار میشود.
در مسیر، در منطقه ای به نام قرقیسیا (شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات) جنگی درمیگیرد و بسیاری کشته میشوند!
شاید علت این تلفات سنگین، مقاومت حاکمان آن سرزمین برابر زیاده خواهیهای سفیانی باشد.
در حدیث معتبری از امام باقر علیه السلام نقل شده که:
«سپاه سفیانی به قرقیسیا می رسد. در آنجا نبردی درمیگیرد و از ستمگران ۱۰۰هزارنفر کشته میشوند».
(غیبه نعمانی، باب۱۴، ح۶۷)
با توجه به برخی روایات:
۱_نبرد قرقیسا واقع خواهد شد.
۲_هر دو طرف درگیری، اهل باطل اند که یک طرفش سفیانی ست.
۳_این نبرد، تلفات انسانی فراوانی به دنبال خواهد داشت و سپاه سفیانی علیرغم این تلفات سنگین، پیروز این نبرد است.
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به کتاب "تاملی نو در نشانه های ظهور" نوشته ی استاد نصرت الله آیتی
پس از نبرد قرقیسیا، سفیانی چه میکند؟
او به صورت همزمان دو سپاهِ مختلف به مدینه و عراق روانه میسازد!
چون مرکز حکومتِ امام مهدی علیه السلام برایش از اهمیت خاصی برخوردار است لذا به سرزمین های شیعه نشین کوفه یورش برده و آماج حملاتش، مردم آن سرزمین را فرا خواهد گرفت!
در حدیث معتبری از امام باقر علیه السلام نقل شده:
«سفیانی سپاه ۷۰ هزار نفری را به کوفه گسیل میدارد.
آنها برخی از اهل کوفه را میکشند، برخی را به دار میآویزند و برخی را اسیر میکنند.»
(الغیبه للنعمانی، باب ۱۴، ح۶۷)
ظاهرا کشتار کوفه، متوجه زنان نخواهد بود
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
┄✦۞✦✺🌏✺✦۞✦┄
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر ۱۴ #قسمت_چهاردهم🎬: ورودی نجف اشرف بودند، رقیه از جا بلند شد و محیا هم پشت سرش جلو امد، ر
#دست_تقدیر ۱۵
#قسمت_پانزدهم 🎬:
رقیه همراه آن مرد عراقی از بین سنگ قبرها می گذشت، کمی جلوتر متوجه رانندهٔ ابومعروف شد که هاج و واج بین مردم دنبال آنها می گشت اما خبر نداشت همین زنی که از کنارش می گذرد ، کسی جز شخص مورد نظرش نیست.
چند دقیقه بعد، محیا و پیرزن و به دنبالش رقیه و عباس از قبرستان وادی السلام گذشتند، جلوی در حرم مولا علی پیرزن و محیا ایستاده بودند.
رقیه همانطور که دستش را روی سینه گذاشته بود به آقا امیرالمؤمنین سلام داد در حالیکه از کنار محیا می گذشت ، زیر زبانی گفت: اینجا توقف نکنید، اون آقا اولین جایی بخواد بیاد دنبال ما، حرم هست.
عباس که متوجه شده بود، وضع این مادر و دختر خطیر است، با گام های بلندی که برمیداشت، از رقیه جلو افتاد و کمی ان سوتر به سمت ماشینی رفت، سوار ماشین شد و درست جلوی پای رقیه ترمز کرد و در همین حال، محیا و پیرزن هم رسیدند و هر سه نفر سوار بر ماشین شدند.
ماشین حرکت کرد و رقیه همانطور از شیشه عقب به پشت سرشان نگاه می کرد گفت: خدا عاقبتتون را به خیر کنه، خدا چراغ عمرتون را روشن کنه، الهی همینطور که بر این دوغریب رحم کردید خدا به حالتان رحم و مرحمت داشته باشد.
پیرزن که از دعاهای رقیه سر ذوق آمده بود سرش را به عقب برگرداند و از بین صندلی ها نگاهی به رقیه کرد و گفت: اسم من مرضیه است، اهل محل بهم میگن ننه مرضیه، بگو ببینم چی شد که گیر آدم های خدا نشناس افتادی؟ بعدم مال کجا هستی مادر؟ لهجه ات برام نا آشنا هست.
رقیه از زیر چشم نگاهی به عباس انداخت انگار روی آن را نداشت در مقابل یک مرد راز زندگی اش را فاش کند پس بریده بریده گفت: د..داستان دارد، قصه اش مفصل هست بعدا سر فرصت مناسب بهتون میگم.
ننه مرضیه که زنی دنیا دیده بود و انگار از شرم نگاه رقیه به سرّ درونش پی برده بود، سری تکان داد وگفت: باشه مادر، هر وقت دلت خواست بگو، فقط..فقط نگفتی اهل کجا هستی؟!
رقیه سرش را پایین انداخت، آب دهانش را قورت داد و گفت: من...من و دخترم از ایران آمده ایم و باید به ایران برویم که...
پیرزن با شنیدن نام ایران، نگاهش مهربان تر شد و همانطور اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: یا امام رضا و بعد رویش را به طرف پسرش کرد و گفت: عباس! پسرم ! اینهم نشانه اش...مگر نگفته ام امام رضا من را طلب کرده؟! و تو هی بهانه بیاور...امروز هم که رفتن به زیارت امام رضا را گره زدی به یک نشانه، اینهم نشانه اش مادر، هنوز شک داری؟! و بعد بغضش ترکید و گفت: من سر شفا گرفتن تو نذر کردم... وجود تو و به دنیا آمدن تنها فرزند ننه مرضیه، معجزهٔ حضرت عباس بود و شفایت از آن بیماری مرگ بار معجزهٔ امام رضا...و بعد با دست های چروکش روی دست استخوانی پسرش که دنده را در دست داشت کشید و گفت: نگذار آرزو به دل از دنیا بروم، تو را به جان مولا....
پسر که انگار حالش دست کمی از مادر نداشت، از داخل آینه وسط نگاهی به رقیه که خیره به مادرش بود کرد و گفت: من تسلیمم....اگر امام رضا طلب کرده، چرا من مخالفت کنم؟ و در این هنگام رقیه اشک گوشهٔ چشمش را پاک کرد و گفت: اتفاقا من الان ساکن شهر امام رضایم و با این حرف انگار سوزناک ترین روضه را برای ننه مرضیه خواند، ننه مرضیه با صدای بلند شروع به گریه کرد و رقیه در دل از مولایش علی علیه السلام ممنون بود چرا که به بهترین وجه ممکن میهمان داری کرده بود...
ادامه دارد...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #دست_تقدیر
✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی »
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر۲ #قسمت_چهاردهم🎬: ماشین به سرعت در جاده پیش میرفت و سکوت در بین دو برادر حکفرما بود،گاهی
#دست_تقدیر۲
#قسمت_پانزدهم🎬:
کیسان همانطور که با اسلحه اش، صادق را نشانه رفته بود، از زیر اوپن کارتونی را بیرون کشید و بعد از کمی جستجو، بندی پلاستیکی بیرون آورد، به طرف صادق رفت.
اسلحه را روی میز کوچکی که بین دو مبل قهوه ای چرک هال گذاشت و شروع به بستن دست و پای صادق کرد و گفت: ببین! از قول من به اونایی که اجیرت کردن میگی، من کارم را داشتم طبق برنامه ای که اونا چیده بودن پیش میبردم اما تو دومین نفری هستی که فرستادن مثلا منو چک کنه، دیگه نه وقت و نه حوصله این بازی ها را ندارم، وقتی با اعتماد جلو آمدم، بهم برمیخوره که اینجور با من برخورد بشه.
صادق اوفی کرد و گفت: چرا حرفم را باور نمی کنی؟! من نمی دونم تو درباره چی حرف میزنی! مگه قرار نشد که آزمایش ژنتیک را بررسی...
کیسان به میان حرف صادق پرید و گفت: این مزخرفات را ول کن، اگر وقت کردم اونم نگاهی می کنم، درصورتی که میدونم تو جاسوس هستی و نیازی به بررسی ژنتیک نیست، من هر حرفی را یکبار میزنم، میری باهاشون ارتباط میگیری و از قول من بهشون میگی تا هفتاد و دو ساعت دیگه اگر مادر منو آزاد کردین و مادرم با من تماس گرفت و از سلامتش مطمئن شدم، نتایج تمام تحقیقات این یک سال را تحت اختیارتون قرار میدم و اگر کوچکترین بلایی سر مادرم بیاد، تا ۷۲ ساعت آینده یک آبرویی از موساد ببرم که در تاریخ بنویسن..
صادق دستان بسته اش را محکم تکان داد و گفت: هر چی من میگم اشتباه می کنی اما تو باز حرف خودت را میزنی، آخه بر فرض محال من جاسوس موساد باشم، چه جوری با این دستهای بسته به اون بالادستی ها خبر بدم هااا؟!
کیسان همانطور که وسایلش را جمع می کرد گفت: نگران نباش، به محض اینکه من از اینجا خارج بشم، به صاحب این سوئیت زنگ میزنم تا بیاد و آزادت کنه..
صادق باز هم اوفی کرد اما خوب می دانست هر چه حرف بزند جز اینکه بر شک و تردید کیسان اضافه شود و او را عصبانی تر کند، فایده دیگری نخواهد داشت، پس با چشمانی که مملو از محبت بود، حرکات برادری را نگاه می کرد که تازه از وجودش آگاه شده بود.
صادق بر خلاف دفعه قبل، اینبار قد و بالای کیسان را با دقت نگاه انداخت، کیسان دقیقا هم قد پدرش مهدی با قدی بلند و هیکلی چهارشانه بود و چشمان او درست شبیه عکسی که از مادرش دیده بود، به نظر می رسید.
کیسان مدارک و لپ تاپ و هر چه را که داشت، داخل کارتون ریخت و در سوئیت را باز کرد، به سمت کارتون رفت و می خواست بیرون برود که صادق گفت: دست و پای من بسته است، هیچ خطری برایت ندارم، می شود جلو بیایی تا چیزی در گوش تو بگویم؟!
کیسان یک تای ابرویش را بالا داد و چهره اش درست شبیه بابا مهدی شد و جلو آمد و همانطور که گوشش را جلوی دهان صادق میبرد گفت: این هم اجابت آخرین خواسته ات...
صادق بوسه ای از گونه نرم کیسان که مشخص بود تازه ریشش را زده است گرفت و گفت: می خواهی باور کنی و می خواهی نکنی...من برادرت هستم و آهسته تر گفت: دوستت دارم داداش...
کیسان که انتظار این حرکت را نداشت و انگار بوسه صادق همانند بوسه مادرش گرمی و محبت خاصی را در وجودش دواند، از جا بلند شد،کارتون را برداشت و گفت: عجب نیروی سمجی هستی، هنوز هم دست از فیلم بازی کردن بر نمیداری؟! و با زدن این حرف با شتاب از در خارج شد.
کیسان سوار ماشین شد و در حالیکه درونش مملو از احساسات خاص و متناقض بود از سوئیت دور شد.
کیسان چهره خودش را داخل آینه وسط ماشین نگاه کرد و همانطور که جای بوسهٔ صادق را دست می کشید با بغضی در گلو گفت: کاش دروغت راست بود و من برادری داشتم...پدری داشتم که بتوانم به او تکیه کنم و در این دنیای بزرگ با غم دوری از مادر و غصه های او، دست و پنجه نرم کنم...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #دست_تقدیر
فصل دوم
✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی »
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝