🛑میرزا کوچک خان جنگلی شاه بود، اگر با انگلیس همکاری می کرد.
♦️دولت انگلیس قبل از رضاخان بدنبال میرزا کوچک خان جنگلی بودند تا وی را به حکومت برسانند و اما میرزا این پیشنهاد را نپذیرفت.
🔻آیت الله بهجت(ره) می گوید:
برای امام خمینی تعریف کردم که ازیک شخصی که در آن جلسه بود در جلسه ای که سفیر انگلیس نزد میرزا کوچک خان بوده و می خواسته میرزا با آنها همکاری کند تا او را به حکومت برسانند. میرزا در جواب می گوید: حکومتی که شالوده اش را شما بریزید، پایدار نمی ماند.
♦️سفیر انگلیس می گوید:
ما طمع ارضی درکشورشما نداریم، ولی طمع به منافع داریم، و می گوید اگر تو قبول نکنی یک رذلی را "رضاخان" بر شما مسلط می کنیم.
آقای بهجت(ره) می گوید وقتی این مطلب را امام خمینی شنید، خیلی خوشش آمد.
🛑خواب امام برای میرزا کوچک خان در دوره نوجوانی
♦️یک روز آقا مرتضی قصیده ای لابه لای دفتری که مادر، مخارج خانه را در آن می نوشت یافت. دانست که از آن روح الله است. پرسید: این برای کیست؟ روح الله نوجوان پاسخ داد: برای میرزا کوچک خان که چندی پیش مهمان ما بود.
♦️آقا مرتضی با تعجب پرسید: خودِ میرزا؟ روح الله پاسخ داد: بله. سوال تکرار شد و پاسخ نیز تکرار. ننه خاور دخالت کرد و گفت: یک ماه پیش دیدم روح الله خیلی سرحال است. گفتم از وقتی مادرتان رحمت خدا رفته شما غمگین هستید، چطور امروز آنقدر سرحال هستید؟
♦️ برایم خواب شب گذشته را تعریف کرد:
شب بود اما خورشید همچنان در آسمان بود. این خانه نیز جنگل بود، جنگلی ها با اسب به این خانه آمدند و میرزا در میان آنها بود. برایش چای آوردم، لبخندی زد، بی آنکه چیزی بگوید، خداحافظی کرد.
♦️جالب است که بدانیم اولین بار که امام خمینی برای زیارت حضرت رضا(ع) راهی مشهد مقدس شد، از رئیس کاروان کمک خواست تا برای بازگشت، او را به کاروانی بسپارد که از جاده شمال عبور کند.
لذا امام در ابتدای سنین جوانی خود در حدود سال ۱۳۰۰ دقیقا زمانی که نهضت جنگل به رهبری سردار بزرگ میرزا کوچک جنگلی پنجه در پنجه استعمار افکنده بود به گیلان می آید تا به نهضت بپیوندد و روح انقلابی خود را تسکین دهد. اما ورود او به گیلان مصادف با شهادت میرزا کوچک و جمع شدن طومار نهضت جنگل شد.
🔻نطق آتشین #میرزا_کوچک_خان جنگلی علیه دیپلماتها، رجّالههای سیاستباز و اُمرای خودستا!
♦️چرا ما ویران شدیم؟ چرا ما بیخانمان شدیم؟ چرا محروم و مأیوس به جنگل پناه آوردیم؟ برای اینکه ما همه از آن مجاهد سرخوردهای که همه چیز خودش را به خاطر مشروطه باخت تا آن زن شیر خشکیده، نخواستیم روی پاهای خودمان بایستیم.
برای گرفتن حق و حقومان، نشستیم به امید اقدامات #دیپلماتیک حضرت اشرفها، امرای خودسِتا، سرداران و سرلشکران جوان جنگ ندیده، رجّالههای سیاستباز.
نشستیم به امید جوانهای کمجرات بیانضباط ماجراجو، مردان قهوهخانهنشینِ حرافِ بیدل و جرأت!
📌 برشی از سریال «کوچک جنگلی»
📡برای رضای الهی☝️نشر دهید.