eitaa logo
❤عشـــق مـن مهــــدی❤
1هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10هزار ویدیو
113 فایل
🔸مهـــــدویت 🔸اخــبارظهــــور و منطقه 🔸حدیث واخلاق 🔸️خانواده مهدوی کپی از کانال ازاد است اقا تنهاست. ارتباط با مدیر @Yamahdibeia تبادل نداریم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ اين كتاب در 70 ايستاده دعاى ندبه را شرح مى كند: ? ايستگاه 1 اى خداى خوب من! نام تو را بر زبان جارى مى كنم، دعا را با نام تو آغاز مى كنم، تو آن خدايى هستى كه بر بندگانت مهربان هستى و به آنان لطف فراوان دارى، تو را ستايش مى كنم و بر اين باورم كه خدايى جز تو نيست. تو خداى مهربان و بخشنده هستى! تو در دنيا مهربانى خود را به همه انسان ها ارزانى مى كنى، انسان هاى مؤمن و كافر، همه از نعمت هاى تو بهره مند مى شوند و روزىِ تو را مى خورند، امّا در روز قيامت، مهربانىِ تو فقط براى مؤمنان خواهد بود. هر كس كه خوبى هايى دارد، آن خوبى ها از خودش نيست، بلكه تو اين خوبى ها را به او داده اى. تو مهربان و بخشنده هستى، گناهان مرا مى بخشى، بارها مرا بخشيده اى، مهربانى تو را هر لحظه احساس مى كنم، من معصيتت را مى كنم، امّا تو روزى ام مى دهى و هرگز نااميدم نمى كنى. وقتى به تو پناه مى آورم، مرا پناه مى دهى، دلم را نمى شكنى، توبه ام را مى پذيرى... هر چه زيبايى به ذهنم مى آيد درباره تو مى گويم، تو را ستايش مى كنم كه تو سرچشمه همه خوبى ها هستى. آمده ام و آماده ام تا دعا بخوانم، براى همين آداب دعا را مراعات مى كنم، حمد و ستايش تو را به جا مى آورم، اكنون بايد بر آخرين پيامبر تو درود بفرستم، اميد است كه تو رحمت خويش را بر من نازل كنى. بر محمّد و آل محمّد درود مى فرستم، مى دانم كه تو اين برگزيدگان را بسيار دوست مى دارى، وقتى من بر آنان درود و صلوات مى فرستم به بركت آنان، وجود من از ناپاكى ها پاك مى شود، زنگارها از قلب من زدوده مى شود و آن وقت است كه آمادگى بيشترى خواهم داشت تا با تو سخن بگويم و تو را بخوانم. 🌹🌹🌹🍃🍃🍃 @zohornzdikhst
۱ اين كتاب در 70 ايستاده دعاى ندبه را شرح مى كند: ? ايستگاه 1 اى خداى خوب من! نام تو را بر زبان جارى مى كنم، دعا را با نام تو آغاز مى كنم، تو آن خدايى هستى كه بر بندگانت مهربان هستى و به آنان لطف فراوان دارى، تو را ستايش مى كنم و بر اين باورم كه خدايى جز تو نيست. تو خداى مهربان و بخشنده هستى! تو در دنيا مهربانى خود را به همه انسان ها ارزانى مى كنى، انسان هاى مؤمن و كافر، همه از نعمت هاى تو بهره مند مى شوند و روزىِ تو را مى خورند، امّا در روز قيامت، مهربانىِ تو فقط براى مؤمنان خواهد بود. هر كس كه خوبى هايى دارد، آن خوبى ها از خودش نيست، بلكه تو اين خوبى ها را به او داده اى. تو مهربان و بخشنده هستى، گناهان مرا مى بخشى، بارها مرا بخشيده اى، مهربانى تو را هر لحظه احساس مى كنم، من معصيتت را مى كنم، امّا تو روزى ام مى دهى و هرگز نااميدم نمى كنى. وقتى به تو پناه مى آورم، مرا پناه مى دهى، دلم را نمى شكنى، توبه ام را مى پذيرى... هر چه زيبايى به ذهنم مى آيد درباره تو مى گويم، تو را ستايش مى كنم كه تو سرچشمه همه خوبى ها هستى. آمده ام و آماده ام تا دعا بخوانم، براى همين آداب دعا را مراعات مى كنم، حمد و ستايش تو را به جا مى آورم، اكنون بايد بر آخرين پيامبر تو درود بفرستم، اميد است كه تو رحمت خويش را بر من نازل كنى. بر محمّد و آل محمّد درود مى فرستم، مى دانم كه تو اين برگزيدگان را بسيار دوست مى دارى، وقتى من بر آنان درود و صلوات مى فرستم به بركت آنان، وجود من از ناپاكى ها پاك مى شود، زنگارها از قلب من زدوده مى شود و آن وقت است كه آمادگى بيشترى خواهم داشت تا با تو سخن بگويم و تو را بخوانم. 🌹🌹🌹🍃🍃🍃 @zohornzdikhst
⃣1⃣ ? ايستگاه 4 اين برنامه تو براى هدايت انسان ها بود. اكنون وقت آن است كه از پنج پيامبر تو ياد كنم: ابتدا سخن از آدم(ع)به ميان مى آيد: "تو آدم(ع)را در بهشت جاى دادى، سپس او را از بهشت بيرون نمودى". وقتى كه آدم(ع)را آفريدى به فرشتگان فرمان دادى كه بر او سجده كنند، همه فرمان تو را پذيرفتند، امّا شيطان نافرمانى كرد و بر آدم(ع)سجده نكرد. شيطان از فرشتگان نبود، او از گروه جنّ بود، وقتى كه جنّ ها در زمين نابود شدند، تو شيطان را به آسمان ها و ميان فرشتگان بردى. شيطان سال هاى سال، عبادت تو را مى كرد، امّا در اين امتحان بزرگ مردود شد. بعد از آن تو به آدم(ع)چنين گفتى: "اى آدم! همراه با همسرت، حوّا در بهشت ساكن شويد و از نعمت هاى زيباى آن استفاده كنيد ولى هرگز نزديك درخت ممنوعه نشويد". آدم(ع)وارد بهشت شد و شيطان در پى وسوسه او بود. * * * آن بهشت كجا بود؟ آن بهشتى كه آدم(ع)در آنجا بود، بهشت جاودان نبود، زيرا اگر كسى وارد آن بهشت شود، هرگز از آنجا خارج نمى شود. بهشت واقعى، منزلگاه بندگانِ خوب توست. معلوم مى شود آن بهشتى كه آدم(ع)در آن منزل كرده بود، بهشت دنيايى بوده است. در زبان عربى، به "بهشت"، "جنّت" مى گويند. جنّت، باغى است كه درختان بلندى دارد، به بهشت جاودان هم جنّت مى گويند زيرا در آنجا درختان سر به فلك كشيده اند. آدم و حوّا در آن باغ زيبا منزل كردند، آن ها زندگى خويش را آغاز نمودند، امّا شيطان بى كار ننشست، او تصميم گرفت تا آنان را وسوسه كند تا از ميوه آن درخت ممنوعه بخورند، پس نزد آنان آمد و گفت: "اگر شما از ميوه آن درخت بخوريد، يا فرشته خواهيد شد يا زندگى جاويد خواهيد داشت. به خدا قسم، من خير و صلاح شما را مى خواهم". آدم و حوّا هرگز فكر نمى كردند كسى به نام تو، سوگند دروغ ياد كند، آنان لحظه اى غافل شدند و از ميوه آن درخت خوردند و تو آنان را از بهشت بيرون كردى. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 @zohornzdikhst
⃣3⃣ ? ايستگاه 16 تو دوست داشتى كه بندگانت از جهل و نادانى نجات يابند و به رستگارى برسند، براى همين بود كه محمّد(صلى الله عليه وآله)را به پيامبرى فرستادى و به او فرمان دادى همگان را به سوى تو راهنمايى كند، محمّد(صلى الله عليه وآله)در اين راه سختى هاى زيادى را تحمّل نمود و با مشكلات زيادى روبرو شد. گروهى از مسلمانان با خود فكر كردند: "خوب است به پيامبر چيزى به عنوان مزد رسالت او بدهيم، به راستى كه او ما را از جهل و نادانى نجات داد و براى هدايت ما تلاش بسيارى نمود". اينجا بود كه تو آيه 23 سوره "شورا" را نازل كردى: (قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...). "اى محمّد! به مردم بگو كه من از شما هيچ مزدى جز دوستى خاندانم نمى خواهم". تو مزد رسالت پيامبر را دوستى خاندانش قرار دادى. كسى كه مى خواهد راهى به سوى تو داشته باشد بايد خاندان پيامبر را دوست بدارد. پيامبر از مسلمانان مزد و پاداش مادى نخواست، بلكه چيزى از آنان خواست كه نفعش به خود آنان بازمى گردد، دوستى خاندان پيامبر راه سعادت را براى آنان هموار مى سازد. منظور از اين دوستى چيست؟ دوستى خاندان پيامبر يعنى ادامه راه نبوّت! راه امامت، استمرار راه پيامبران است، تو هرگز انسان ها را بدون امام رها نمى كند وقتى پيامبر آيه 23 سوره شورا را براى مردم خواند، عدّه اى به فكر فرو رفتند. اينجا بود كه تو آيه 47 سوره "سبأ" را نازل كردى و از محمّد(صلى الله عليه وآله)خواستى تا به آنان چنين بگويد: (قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْر فَهُوَ لَكُمْ...) "اى مردم! آن پاداشى كه از شما خواسته ام به نفع خود شماست". آرى، اگر پيامبر از مردم خواست تا خاندان او را دوست داشته باشند، براى اين است كه نفع آن به خود آنان مى رسد، هر كس خاندان پيامبر را دوست بدارد، از نعمت هدايت آنان بهره مند مى شود و در روز قيامت از عذاب رهايى مى يابد. تو دوست داشتى كه مردم اين مطلب را به خوبى درك كنند، براى همين آيه سوره فرقان را نازل كردى: (قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْر إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا). "اى محمّد! به مردم بگو كه من هيچ مزدى از شما نمى خواهم، فقط كسانى كه مى خواهند راه خدا را پيش گيرند، اجر مرا مى دهند، ]اجر من همان مودّت خاندان من است[. 🌸🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 @zohornzdikhst
⃣3⃣ ? ايستگاه 23 پيامبر علم و حكمتى را كه تو به او داده بودى، در اختيار على(ع)قرار داد و به مردم گفت: "من شهر علم هستم و على درِ آن شهر است، كسى كه مى خواهد از علم بهره مند شود بايد از درِ آن شهر وارد شود". كسى كه جانشين پيامبر است بايستى از علم پيامبر بهره مند باشد تا بتواند جامعه را به سعادت راهنمايى كند. پيامبر به امر تو، درهاى علم را به روى على(ع)گشود. در اينجا ماجرايى را ذكر مى كنم: پيامبر در بستر بيمارى بود، او نگاهى به اطراف خود كرد، عايشه و چند نفر ديگر را ديد، او به عايشه گفت: "من مى خواهم برادر عزيزم را ببينم" . عايشه به سرعت از جا برخاست و به دنبال پدرش ابوبكر رفت و به او گفت : "هر چه زودتر نزد پيامبر بيا كه او تو را مى طلبد" . ابوبكر وارد اتاق شد و نزد پيامبر رفت و كنار او نشست، پيامبر چشمان خود را باز كرد ولى سر خود را برگرداند ... بعد از لحظاتى، عُمَر از راه رسيد ، او نزد پيامبر رفت، پيامبر به او نگاهى كرد و باز هم روى خود را برگرداند . امّ سَلَمه (همسر پيامبر) صداى پيامبر را شنيد كه مى گفت: "بگوييد برادرم بيايد ، من مى خواهم او را ببينم" . امّ سَلَمه مى دانست منظور پيامبر كيست ، براى همين از جا برخاست و به سراغ على(ع)رفت و به او خبر داد كه پيامبر سراغ او را مى گيرد . على(ع)با عجله به ديدار پيامبر آمد، همين كه چشم پيامبر به او افتاد، لبخند زد گفت: "على جان ! نزدم بيا" . على(ع)كنار پيامبر رفت و سر پيامبر را به سينه گرفت. پيامبر نگاهى به اطرافيان خود كرد و از همه خواست تا اتاق را ترك كنند . پيامبر با على(ع)شروع به سخن كرد و اين سخن گفتن ، مدّت زيادى طول كشيد. پيامبر ، هزار درِ علم را به على(ع)ياد داد كه از هر درى ، هزار درِ ديگر باز مى شد . على(ع)يك ميليون درِ علم را از پيامبر فرا گرفت. بعد از آن، على(ع)با پيامبر خداحافظى كرد و از اتاق بيرون آمد، عدّه اى از او سؤال كردند كه پيامبر به او چه گفت. على(ع)پاسخ داد: "پيامبر يك ميليون درِ علم را به من ياد داد ". 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 @zohornzdikhst