🔴 رفتار حکیمانه میرزای شیرازی با یک مخالف
مرحوم میرزای شیرازی بزرگ، در ریاستش در شهر سامرا بر عده ای از نیکان اهل علم، مراقب بود که مبادا خدای ناکرده کوچکترین انحرافی در آن پدید آید. این مقدار به موضوع اهمیت می داد که اگر نقطه ضعفی از یک روحانی مشاهده می کرد فورا وسیله اخراج او را از سامرا فراهم می ساخت بدون آنکه آن شخص متوجه گردد که سبب اخراج او میرزای شیرازی بوده است.
زیرا مرحوم میرزا نمی خواست با این کار یک نوع سردی رابطه و رنجش خاطر بین خودش و آن طلبه ایجاد گردد .
چنانچه آقازاده یکی از علماء تهران به سامرا آمده بود. و در هر مجلسی که حضور می یافت از میرزا انتقاد می نمود تا آنکه عده ای مرحوم میرزا را از این موضوع مطلع ساخته و گفتند که خوب است حقوق ماهیانه او را قطع کنید یا آنکه از سامراء بیرونش کنید. و لیکن مرحوم میرزا هیچگونه ترتیب اثری بر این سخنان نداد.
مدت زمانی گذشت تا عده ای از تهران برای زیارت آمدند بعد خدمت میرزا رسیدند. مرحوم میرزا به ایشان فرمود: چنانچه مایل باشید فلانی (همان آقازاده) را با خودتان ببرید تهران تا روحانی و امام جماعت شما باشد آن افراد موافقت نمودند.
مرحوم میرزا هم وسیله سفر آن آقازاده را به بهترین وجه فراهم نمود، بالاخره آن آقازاده با احترام وارد تهران شد. و این نیکو اندیشیدن میرزا موجب شد که علاقه خاصی بین میرزا و آن طلبه ایجاد شد
این جریان گذشت تا مساله تحریم تنباکو پیش آمد. ناصر آن هم از راه همین آقا زاده ای که فعلا در تهران شخصیت یافته است.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 راه نزدیک شدن به امام زمان (عج)
سخنرانی استاد عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
امام زمان و ظهور
🔴 رفتار حکیمانه میرزای شیرازی با یک مخالف مرحوم میرزای شیرازی بزرگ، در ریاستش در شهر سامرا بر عده
لذا از ایشان خواست که علماء را در خانه خود دعوت و به آنان ابلاغ کند که شاه می خواهد با شما سخن بگوید.
این عالم علماء را در منزلش گرد آورد تا آنکه شاه آمد و مراسم انجام گرفت. پس از آن شاه رو کرد به علماء و پرسید: مگر نه این چنین است که حلال پیمبر حلال است تا روز قیامت و حرامش هم حرام است تا روز قیامت؟
گفتند: بلی چنین است. شاه پرسید: پس سبب چیست که محمد حسن شیرازی تبناکو را حرام کرده است؟ آقایان پاسخ ندادند.
اما آن آقازاده صاحب منزل، در پاسخش گفت : ای شاه او را به محمد حسن نام بردی مگر نمی دانی او رهبر شیعه و نائب امام زمان و مقتدای مردم است؟
بگو آقا حاج میرزا حسن شیرازی (ادام الله ظله) که خداوند سایه اش را مستدام بدارد ما منتظر دستور میرزا هستیم و گرنه خود ما با شمشیر عمل می کنیم.
باز به غضب شاه افزوده شد و مجلس را ترک گفت. و در نتیجه شاه به مقصود خود نائل نگشت.حاضرین در مجلس که ناظر جریان بودند برای میرزا نامه نوشتند و قضیه را کاملا در نامه برای میرزا شرح دادند.
مرحوم میرزا آن افرادی که از میرزا می خواستند آن آقازاده را به سبب انتقادش از میراز از سامراء اخراج کند طلبید و فرمود:این طلبه ای که شما از او انتقاد و بدگوئی می کردید و به من پیشنهاد می کردید که شهریه او را قطع کنم و من توجهی به انتقاد شما نکرده و به او احترام و احسان نمودم برای یک چنین روزی بود.
آن وقت جریان را نقل کردند آن افراد این فکر رسا و تدبیر به جای آن مرحوم را ستودند.
منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی، جلد 1.
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📘 داستانهایبحارالانوار
شرایط قبولی دعا و انفاق
🔹شخصی از امام صادق پرسید:
دو آیهی قرآن را هر چه دقت میکنم محتوایشان را نمی فهمم.
امام پرسید: کدام آیه؟
مرد گفت:
آیه اول این است که خداوند میفرماید:
(ادعونی استجب لکم؛ مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.)
من خدا را میخوانم، اما دعایم مستجاب نمی شود!
حضرت فرمود:
آیا گمان میکنی خداوند خلاف وعده کرده؟
گفت: نه.
فرمود: پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
فرمود:
من آگاهت میکنم؛ هر کس خدا را بندگی کند، به دستورات او عمل نماید، آنگاه دعا کند و شرایط دعا را رعایت کند، خداوند دعای او را اجابت خواهد کرد.
پرسید: شرایط دعا چیست؟
امام فرمود:
نخست حمد خدا را به جای میآوری و نعمتهای او را یادآور میشوی و بعد شکر میکنی، سپس درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله میفرستی، آنگاه گناهانت را به خاطر میآوری و اقرار میکنی، از آنها به خدا پناه میبری و توبه مینمایی، این است شرایط قبولی دعا.
🔹پس از آن فرمود:
آیه دیگر کدام است؟
عرض کرد:
این آیه:
(ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین؛ هر چه را انفاق کنید خداوند عوضش را میدهد او بهترین روزی رسان است.)
من در راه خدا انفاق میکنم ولی چیزی جای آن را پر نمی کند!
🔹حضرت پرسید:
آیا فکر میکنی خدا از وعده خود تخلف کرده؟
در جواب گفت: نه.
امام فرمود:
پس علت چیست؟
گفت: نمی دانم.
امام فرمود:
اگر کسی از شما مال حلالی به دست آورد و در راه حلال انفاق کند هیچ درهمی را انفاق نمی کند مگر این که خداوند عوضش را به او میدهد.
📚بحار: ج ۹۶، ص ۱۴۷
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 توصیه امام زمان (عج) برای چگونگی غلبه بر شیطان
سستی و بیحالی در عبادت و نماز، نشان ضعف ایمان است. به فرموده رسول خدا(ص): آفت عبادت، سستی و تنبلی است.
📚 بحارالأنوار، ج۶۶، ص۳۸۹
بنابراین بخشی از اوقات روزانه یک مسلمان باید به عبادت بگذرد تا لحظات عمرش روشن و سرشار باشد.
❤️ حضرت مهدی علیه السلام نماز را یکی از راههای غلبه بر شیطان دانسته و میفرماید:
«...هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمیساید، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بسای...».
📚 کمالالدین، ج۲، باب۴۵، ح۴۹
تقویت رابطه با خدا با نماز و عبادت، سلطه ابلیس را از بین میبرد و ما را مصون میسازد.
#توصیه_های_مهدوی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ثواب اعجاب انگیز زیارت امام رضا(ع)
سخنران استاد دارستانی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 دو بر خورد متفاوت، نسبت به یک خواهر وبرادر
روزی پیامبر الهی در منزل خویش نشسته بود؛ که خواهر رضاعی آن حضرت وارد شد.
چون حضرت رسول (ص)، نگاهش به وی افتاد از دیدار او شادمان گشت و رو انداز خود را برای او پهن کرد تا خواهرش بر روی آن بنشیند، پس از آن نیز با خوش روئی با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد...
روزی دیگر، برادر آن زن که برادر رضاعی رسول خدا (ص) نیز محسوب می شد برآن حضرت وارد شد، ولیکن حضرت، آن برخورد و خوش روئی را که با خواهرش انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.
اصحاب حضرت که شاهد بر این جریان بودند، به پیامبر خدا (ص)، عرضه داشتند: یا رسول ا...! چرا در برخورد بین خواهر و برادر تفاوت قائل شدی؟!
حضرت فرمودند: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت می کرد، من نیز این چنین او را تکریم و احترام کردم، ولی پسر نسبت به پدرش بی اعتنا بود.( بحار الا نوار: ج 16، ص281)
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 عدي بن حاتم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
(عدي پسر حاتم ) طائي معروف ، از محبين و مخلصين اميرالمؤ منين عليه السلام بود . او از سال دهم هجري كه مسلمان شد هميشه در خدمت امام عليه السلام بود و در جنگ جمل و صفين و نهروان ملازم ركاب حضرت بوده است و در جنگ جمل يك چشم او مجروح شد و نابينا گشت .
به خاطر كاري وقتي به معاويه وارد شد ، معاويه گفت : چرا پسران خود را نياوردي ؟
گفت : در ركاب اميرالمؤ منين عليه السلام كشته شدند ، معاويه زبان دراز كرد و گفت : علي در حق تو انصاف نداد كه فرزندان ترا به كشتن داد و فرزندان خود را باقي گذاشت !
عدي در جواب فرمود : من با علي عليه السلام انصاف ندادم كه او كشته شد و من زنده ماندم . اي معاويه هنوز خشم از تو ، در سينه هاي ما وجود دار . دانسته باش كه قطع حلقوم و سكرات مرگ بر ما آسان تر است از اينكه سخني ناهموار در حق علي بشنويم .
الغارات 1/55 - داستانهائي از زندگي علي عليه السلام ص 7
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
با غروب آفتاب
بخش دوم حیات
در شب جاری میشود
و همان خدایی که حاکم
روز است شب نیز
بر عرش آسمانها مینشیند
تا عشق و آرامش را به ما هدیه کند
شب بخیر❤️❤️❤️
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
ســــــلام
صبحتـون پـراز عطر خــدا
الهی سهـم امـروز شما
از زندگی فراونی نعمت
اتفاقـات لـذت بـخش ...
و سعادت وموفقیت باشه
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 سخن گفتن صخره و شهادت علیه کافران در عصر ظهور...
او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همهی آيينها پيروز گرداند، هرچند مشركان ناخشنود باشند. (توبه/ ۳۳)
🌕 آقا امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریف فرمودند: «به خدا قسم! هنوز تأویل این آیه بروز پیدا نکرده و تا خروج قائم عجل الله فرجه، تأویلش آشکار نمیشود. وقتی قائم خروج کند، کافری نسبت به خدای بزرگ باقی نمیماند و مشرکی نسبت به مقام امام نمیماند، مگر اینکه از قیام او کراهت دارد، تا جایی که اگر کافر یا مشرکی در دل صخرهای باشد، صخره میگوید: «ای مؤمن! در دل من کافری است، پس مرا بِشکن و او را بُکش!».
این است قدرت سپاه مهدی صاحب الزمان! در حکومتی که بر سراسر جهان سیطره دارد، صخره هم به او یاری او میشتابد...!
📗تفسير نور الثقلين، ج ۲، ص ۲۱۱
📗تفسير البرهان، ج ۲، ص ۷۷۰
📗کمال الدين، ج ۲، ص ۶۷۰
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی بسیار زیبا درباره امام حسین علیه السلام
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 عیسی ع در جستجوی گنج
روزی عیسی به اتفاق حواریون از کنار شهری می گذشتند، در بیرون از شهر گنجی را یافتند و از عیسی خواستند تا زمانی را در مورد گنج جستجو و تحقیق کنند.
عیسی گفت؛ شما به کار خود بپردازید. من هم در جستجوی گنج داخل این شهر می روم.
عیسی به منزل پیرزنی آمد که با پسرش در نهایت فقر و تنگدستی زندگی می کردند
عیسی در چهره پسر آثار رنج و استعداد رشد را دید از او علّت غصه اش را پرسید؟ جوان گفت؛ مدتهاست به دختر پادشاه علاقمندم، اما به علّت فقر جرأات ابراز آن را ندارم.
عیسی به او گفت؛ فردا نزد درباریان برو و به آنها بگو که برای خواستگاری دختر پادشاه آمده ام. جوان هم چنین کرد و درباریان او را مسخره کردند تا اینکه پادشاه از جریان مطلع گشت. هنگامی که جوان را نزد پادشاه بردند پادشاه گفت؛ به شرطی دخترم را به تو می دهم که این مقداری را که می گویم یاقوت و مروارید برایم تهیه کنی.
جوان جریان را به عیسی گفت و حضرت عیسی او را با سنگ های قیمتی نزد پادشاه فرستاد. پادشاه که می دانست این جوان فقیر است با او صحبت کرد و چون فهیمد عیسی بن مریم این جوان را یاری کرده، دخترش را به عقد او در آورد. پادشاه ولایت عهدی را به دامادش بخشید و پس از چند روز از دنیا رفت و جوان بر تخت پادشاهی رسید.
چون عیسی خواست از جوان جدا شود، جوان از او پرسید؛ تو با این همه قدرت، چرا اینگونه فقیرانه زندگی می کنی؟
عیسی فرمود؛ عابد و مومن خدا و کسی که پستی دنیا و فنایی آن را می داند هرگز به این چیزها فکر نمی کند. من در مقام تقرب خدا به لذتی معنوی رسیده ام که لذت دنیوی در برابرش ارزشی ندارد.
بعد از آن جوان تخت پادشاهی را ترک کرد و از یاران و اصحاب آن حضرت درآمد. عیسی با جوان نزد یاران خود بازگشت و گفت: این جوان همان گنجی است که گفتم در پی آن به شهر می روم.
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اهمیت عجیب حق الناس
سخنران استاد رفیعی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 نامه غیبی
مرحوم آیت الله محمد علی اراکی(ره) : «سیدی بود در زمان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) بنام حاج آقا جمال هژبر که فلج شده بود و او را بدوش می گرفتند و در مجلس روضه ای که در دهه عاشورا در مدرسه فیضیه منعقد می شد «از طرف مرحوم حاج شیخ (ره)» شرکت می کرد.
او را بدوش می کشیدند و از اینجا به آنجا می بردند. آقای سید علی سیف «خادم مرحوم حاج شیخ (ره) که مرد خدوم و صریح اللهجه ای بود» روزی در مجلس روضه بآن سید (آقاجمال) گفت: ای سید اگر راست می گوئی و تو سید هستی چرا مردم را اذیت می کنی؟
از حضرت معصومه (س) بخواه تو را شفا بدهد. این حرف به سید اثر می کند و غیظش می گیرد و بحرم معصومه (س) مشرف می شود. و شال (عمامه) خود را از سرش باز می کند و بضریح مقدس می بندد.
عرض می کند پا نمی شوم تا شفا بگیرم. خوابش می برد در خواب او را شفا می دهند و کاغذی کف دستش میگذارند و می گویند این کاغذ را به حاج حسین آقا علوی بده. وقتی از خواب بیدار می شود کاغذ را در دستش می بیند. جرأت نمی کند کاغذ را از مشتش بردارد.
گفته بود به حاج شیخ عبدالکریم (ره) هم نمی دهمی به هیچ کس نمیدهم، و جرأت هم نمی کرد باز کند و نگاه کند، کاغذ در مشتش بود و می گفت: تا به حاج حسین آقا ندهم به کس دیگری نمیدهم (حتی به حاج شیخ عبدالکریم نشان نداد) معلوم نشد در آن کاغذ چه نوشته بود»[1].
پی نوشت:
[1] اعلامیه شماره 3- 1 واحد تبلیغات آستانه مقدسه قم
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ( ایجاد ترس در دل مردم )
سخنران استاد رفیعی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴داستان إحضار جنّ توسّط آقاي بحريني در محضرحضرت علاّمۀ طباطبائي (قدّس)
روزي آقا سيّد نورالدّين (آقازاده كوچك ايشان) در طهران كه بودم نزد من آمد و گفت: آقاجان، بَحْريني در طهران است. ميخواهيد من او را فوراً اينجا نزد شما بياورم؟!
و آقاي بحريني يكي از افراد معروف و مشهور در احضار جنّ، و از متبحّرين در علم أبْجد و حساب مربّعات است. گفتم: اشكال ندارد.
سيّد نورالدّين رفت و پس از يكي دو ساعت آقاي بحريني را با خود آورد و در مجلس نشست و سپس چادري را آوردند و دو طرفش را به دو دست من داد و دو طرف ديگر را به دستهاي خود گرفت. و اين چادر كه بدست ما بود تقريباً بفاصله دو وجب از زمين فاصله داشت.
در اينحال جنّيان را حاضر كرد و صداي غلغله و همهمه شديدي در زير چادر برخاست، و چادر به شدّت تكان ميخورد كه نزديك بود از دست ما خارج شود، و من محكم نگاهداشته بودم.
و از طرفي آدمكهائي به قامت دو وجب در زير چادر بودند و بسيار ازدحام كرده بودند، و تكان ميخوردند، و رفت و آمد داشتند.
من با كمال فراست متوجّه بودم كه اين صحنه، چشم بندي و صحنهسازي نباشد. ديدم: نه، صد در صد وقوع امر خارجي است.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
امام زمان و ظهور
🔴داستان إحضار جنّ توسّط آقاي بحريني در محضرحضرت علاّمۀ طباطبائي (قدّس) روزي آقا سيّد نورالدّين (آق
در اينحال آقاي بحريني يك مربّع سي و دو خانهاي كشيد. و من تا آنحال چنين مربّعي را نشنيده و نديده بودم.
چون سير مربّعات چهار در چهار، و يا پنج در پنچ است. و سير مربّعات هر چه باشد مانند مربّعِ صد در صد، بر اين منوال است.
ولي مربع سي و دو خانهاي، در هيچ كتابي نبود. و آقاي بحريني از من سؤالاتي مينمود و يادداشت ميكرد و جواب ميداد.
و از بعضي از مشكلات ما كه هيچكس اطّلاع بر آن نداشت جواب گفت. و جوابها همه صحيح بود.
من آن روز بسيار تعجّب كردم. مانند آقاي اديب كه از شاگردان برادر من: آقا سيّد محمّد حسن بود، و چون روح مرحوم قاضي رحمةالله عليه را حاضر كرده بود و از رفتار من سؤال كرده بود، فرموده بود: روش او بسيار پسنديده است؛ فقط عيبي كه دارد آنست كه پدرش از او ناراضي است و ميگويد: در ثواب تفسيري كه نوشته است مرا سهيم نكرده است.
چون اين مطلب را برادرم از تبريز بمن نوشت، من با خود گفتم: من براي خودم در اين تفسير ثوابي نميديدم، تا آنكه آن را هديه به پدرم كنم.
خداوندا اگر تو براي اين تفسير ثوابي مقدّر فرمودهاي، همه آن را به والدين من عنايت كن. و ما همه را به آنها اهداء ميكنيم!
پس از يكي دو روز كاغذ ديگري از برادرم آمد، و در آن نوشته بود كه:
چون روح مرحوم قاضي را احضاركرد مرحوم قاضي فرموده بودند: اينك پدر از سيّد محمّد حسين راضي شده، و بواسطه شركت در ثواب بسيار مسرور است.
📚بحار الانوار» طبع كمپاني، ج ۶
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال!
مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که :
در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که :
خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟!
حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود :
تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری!
گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟!
ملک فرمود :
هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند...
خُب،پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟
این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید .
ملک بار دیگر آمد و فرمود :
حق تعالی می فرماید :
الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده .
عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم..
فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو :
✨سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ✨
عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ !
فرمود :
اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است...
📚 داستانهايي از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج1/ علي مير خلف زاده
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 داستان امام_حسین(ع) شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚وقتی یادِ من افتادی، برای امام زمان دعا کن!
ذکر و یاد امام مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العادهای داشت. دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، همیشه وِرد زبانش بود.
امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن یا زیارت عاشورا کند؛ انگار احساس میکرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست.
دعا برای تعجیل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود. هر وقت قرار بود کسی به زیارت برود، یا در التماس دعا گفتنهای مرسوم، میگفت: «برای امام زمان خیلی دعا کنید!»
اگر قرار بود دوستی به زیارت برود، نشانهای میداد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید میکرد: «وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن!» هیچ وقت نشنیدم که برای خودش دعایی بخواهد.
بعد از شهادتش، یکی از دوستان، صحنهی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند.
آن بندهی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: «ما در حال یاری کردن امام حسین هستیم، خیلی کار داریم. شما هم باید برای ظهور آماده شوید. چندان دور نیست. خودتان را برای ظهور آماده کنید تا بتوانید امام را یاری کنید.
سیره مهدوی شهید جواد الله کرم از زبان همسرش
📚 منبع: خبرگزاری شبستان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
❤️بلند همتی در دعا
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
روزي حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مسافرت به شخصي برخوردند و ميهمان او شدند. آن شخص پذيرائي شاياني از حضرت نمود، هنگام حركت آن جناب فرمود: چنانچه خواستهاي از ما داشته باشي از خداوند درخواست ميكنم تو را به آرزويت نائل نمايد.
عرض كرد: از خداوند بخواهيد به من شتري بدهد كه اسباب و لوازم زندگيام را بر آن حمل نمايم و چند گوسفند كه از شير آنها استفاده كنم، پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آنچه ميخواست برايش تقاضا نمود. آن گاه رو به اصحاب كرده فرمودند: اي كاش همت اين مرد نيز مانند پيرزن بني اسرائيل بلند بود و از ما ميخواست كه خير دنيا و آخرت را برايش بخواهيم.
عرض كردند: داستان پيرزن بني اسرائيل چگونه بوده است، آن جناب فرمود: هنگامي كه حضرت موسي خواست با بني اسرائيل از مصر به طرف شام برود ...از هر كس جوياي محل قبر يوسف شد اظهار بياطلاعي مينمود به آن جناب اطلاع دادند كه پيرزني است ادعا دارد من قبر يوسف را ميدانم در كجاست، دستور داد او را احضار كنند...
عجوزه گفت: يا موسي «علم قيمت دارد»، من سالها است اين مطلب را در سينه خود پنهان كردهام، در صورتي براي شما اظهار ميكنم كه سه حاجت از براي من برآوري. حضرت فرمود: حاجتهاي خود را بگو. گفت:
اوّل آنكه جوان شوم؛
دوّم: به ازدواج شما درآيم؛
سوّم: در آخرت هم افتخار همسري شما را داشته باشم.
حضرت موسي از بلند همتي اين زن كه با خواستهخود جمع بين سعادت دنيا و آخرت ميكرد متعجب شد، از خداوند درخواست نمود هر سه حاجت او برآورده شد.
📚منبع: كتاب داستانها و پندها ، آيت الله محمد محمدي اشتهاردي ، جلد چهارم صفحه 57
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مرثیه حضرت ام البنین برای حضرت عباس قمر بنی هاشم
استاد شهید مطهری
#اربعین
#محرم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
خدایا
صمیمیتر ازهمیشہ
سر بر آستان ملڪوتیت میگذارم
ودر دل دعا میڪنم
و ازتو میخواهم ڪہ
آرامش،برڪت وسلامتی
رابرای خودم،
همہی مردم،
عزیزان،دوستانم
وخانوادہام ارزانی داری
شبتون مهدوی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
سلام روزتون بخیر 🌸
دیگری را آغاز میکنیم
و براتون از خدا💓
روزی سرشار از نعمت
و فراوانی خواستارم
و امیـدوارم هرکجا مینگریـد
خیـر باشد و نیکی و مهـر💓🌸
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 در آخرالزمان ، مومنان قوی و محکم،در رنج و عذاب به سر میبرند!!
از علی بن ابی طالب(علیه السلام) درباره آخرالزمان پرسیده شد: آیا در آخرالزمان مومنانی وجود دارند؟فرمود: آری.
باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد، اما آنان در رنج بسر میبرند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: زمانی بر مردم بیاید که مقرّب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار آن بجنگند تا قیامت بپا شود.
و فرمود: در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند.
در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دین دارند و دین آنها از آلایش به افکار مصون ماند.
📗نهج/حکمت ۱۰۲
📕کنزالاعمال حدیث۳۴۴۹۹و۳۴۵۰۰
📒بحار ۳۶/۴۵
📘بحار ۶۰/۱۸
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
❤️ ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم.
✨روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد.
✨علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست. چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود.
✨من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم.
در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم.
✨یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم».
در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد.
📗نجم الثّاقب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚سر انجام ابراهیم بن مالک اشتر نخعی ...
ابراهیم اشتر از سران کوفه و رئیس قبیله نخع فردی شجاع ، دلیر ، شاعر و دارای اصل نسب .. بعد از جدایی ابراهیم اشتر از مختار بر سر اخلافاتی که پیش آمد و عده ای از افراد ابراهیم به آن دامن زدند و نامه نگاری چندباره مختار برای یاری او در مقابل مصعب و چشم پوشی ابراهیم از یاری مختار ... سرانجام مختار شهید شد ...
در این بین بخاطر شخصیت پر نفوذ ابراهیم ، از سوی عبدالملک مروان و از سوی دیگر از طرف مصعب زبیری نامه های متعددی به سوی ابراهیم برای بیعت با آنها گسیل شد .
که ابراهیم بعد از مشاوره با همراهان و اینکه مروان و همراهان را در حادثه کربلا مقصر میدانست به مصعب زبیری پیوست و از ملازمان و نزدیکان وی گشت بطوری که والی بصره شد ..
در زمان حمله عبدالملک مروان به کوفه باز به ابراهیم و سران قبایل کوفه نامه ای از طرف مروان نوشته شد و همان وعده های معاویه یعنی سکه و مقام داده شد که اکثر یاران و اهالی کوفه برای چندمین بار پیمان شکسته و به یاران عبدالملک پیوستند ..
از یاران مصعب ، مُهلَب که در جنگ با خوارج بود فقط ابراهیم ماند .مصعب بی توجه به نصایح ابراهیم برای گردن زدن سران قبائل خائن ، عزم جنگ با مروان کرد .
در نهایت در جنگی که در ده فرسخی کوفه انجام شد ابتدا ابراهیم اشتر در محاصره قرار گرفت و سر از بدنش جدا شد و بدنش بخاطر کینه شدید توسط غلامان حصین بن نمیر و ابن زیاد به آتش کشیده شد و سپس مصعب .
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 شیطان با یادآوری زینتهای دنیا ما را از اندیشهٔ آخرت دور میکند
✍در تشییع جنازه یکی از آشنایان ثروتمند برای رضای خدا و تنبیه نفس حاضر شدم.
خاطری ملکی مدام مرا یاد مرگ و نداشتن عمل صالح و کثرت گناهان انداخت و حالت معنوی و صلوات عجیبی از رحمت الهی داشتم.
به ناگاه در آخر دفن کسی بلند ندا داد:
دوستان! برای ناهار تالار ... منتظرتان هستیم.
هوای نفس و شیطان با یادآوری غذاهای لوکس که رسم میزبان ثروتمند است، مرا دوباره به دنیا مشغول کرد و با تداعی لذتی از دنیا، دوباره لذت اندیشه به مرگ را از من گرفت.
آری، شیطان بهراستی چنین قصد دارد که حال و هوای معنوی ما را در همه جا با ذکر دنیا از ما سَلب کند.
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند:
دعوت به تشییع جنازه را بپذیر که مرگ و آخرت را به یاد تو میاندازد، و حضور در ولیمه را اگر همزمان با تشییع جنازه به آن دعوت شده بودی نپذیر که ذکر دنیا و غفلت در آخرت، در آن است./بحار الأنوار
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روضه سوزناک حضرت ام البنین(س)
حجت الاسلام عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان