#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام وقت بخیر
من سوالم اینه که خیلی ازرفتارای اطرافیانم حرص میخورم
ازخانوادم بدم میاد
مادوتاخواهرودوتابرادریم که اوناسنشون ازازدواج ردکرده منم داره سی سالم میشه واقعااعصاب گرفتم اینجادیگه تومحیط کارمم خیلی اذیتم میکنن
واقعادیگه نمیکشم
خواستگاراهم این چندساله هی میرن ومیان ولی نه من به دل اونا بودم نه اونا به دل من
واقعادلم میخوادازحرص خوردن راحت بشم خیلی حرص میخورم
بخاطراین مسایل اضطراب گرفتم
مریربهم گفت بیاضامن یه نفرشومنم قبول نکردم اونم حرصم میده
بقیه همکارامم که خبیثن
نمیدونم بایدچکارکنم خیلی تنهام هرچی میخوام باایه های قران خودمواروم کنم نمیتونم
حسرت میخورم که اگه الان یه همدم داشتم تمام حرفاموبهش میزدم واروم میشدم
خواهرم سی وشش سالشه
برادرام یکیشون سی و چهاریکیشون سی ویک
من معلمم
برادرام باهم نمیسازن وهی گیرمیدن بهم ودعوامیکنن برادربزرگه تاالان توهمه چی دخالت میکرده باهم دعوامیکنن بعدم همون خودشونن مادرمم هی استرس میگیره منم اونومیبینم حالم بدمیشه مثلادیشب اشتهاهم نداشتم این چندساله وضع همینجوره
مدیرکه گفتم تاالان دوبارگفت بیاضامن اشناهامون شومنم قبول نکردم من بهش اعتمادندارم چه برسه بخوام برافامیلشون ضامن بشم
همکارام باپارتی اومدن سرکارخیلی زبون درازن مثلایکیشون یه دفعه میوه اورده بودبعدمن نمیدونستم مال کی هستن میوه هااصلاتعارف هم نکردبهمون بعدمن نخوردم دراومدگفت شماهرچی من میارم نمیخوری درصورتی که تاقبل این هروقت خوراکی تعارف میکردمن میبردم واین خودش بودکه همیشه دست من وردمیکرد
بهم گفت ماپولامون دزدی نیستن که منم بایدبهش میگفتم که شمااصلاتعارف کردی به کسی که بخوره بعدشم برخوردش کلاخوب نیس مغروره
اون اهل دین ومذهب نیس وبی حجابه ولی من مذهبی هستم برعکس اون احساس میکنم بدش میادازمن چون من هرچی درجواب بی احترامیهاش گذشت کردم بازم رفتارش و بهترنکرد
این چندروزه بخاطررفتارای مدیرکه سرضامن نشدن اذیتم میکنه اضطراب گرفتم توخونه هم نمیزارن استراحت کنم وقتی میام ازسرکار
خواهرم سی وشش سالشه برادرام سی وچهاروسی ودوبرادربزرگم مشکل پسنده واقع گرانیست برادرکوچیکم هم مونده منتظربزرگه خواهرمم که خواستگارداره ولب خواستگاراش نمیپسندن میان میبیننش ولی خبری نمیشه من خودم معلمم خواهرم توپلیس +ده کارمیکنه برادرام باهم کارمیکنن دستگاه سنگین دارن پدرم بنا مادرم خانه داره
درمحیط کارهمش گیرادمای عقده ای میوفتم بعدتوهرمدرسه ای میرم سنم ازهمه پایین تره اوناهم بهم زورمیگن مادرم خیلی اذیتم کردونفرینم کردکه بایدضامن طرف بشی گفتم نمیتونم اعتمادکنم بهش دوباره هم چندروزپیش بهم گفت بایدضامن دخترعمم بشی منم بازقبول نکردم الان یه سری بی احترامیهاولجاجت هایی باهم میکنه تومحیط کارمثلا جلوهمکاراکه چشم دیدن من روندارن منم هی حرص میخورم درخانواده هم برادرام باهم بحث میکنن ویاوقتی سرکارنیستن خونن ومن میام ازسرکاروبایداستراحت کنم تلویزیون روزیادمیکنن یاموبایلومیزارن وباعث میشه من استراحت نکنم چون نیازدادم به خوابیدن تااروم بشم ازخستگی مدرسه وسروصدای شاگردام .درموردخواستگارامم که اونایی روکه به دلم بودن خبری ازشون نشدولی کسایی هم بودن که من میخواستن اما من نخواستم مثلا قیافشون به دلم نبودیا طرزصحبت کردنشون یازلحاظ اداب اجتماعی به هم نمیخوردیم من الان هفت ساله کارمیکنم دوم دبستان درس میدم شوشترهستیم
دادن جواب منفی به خواستگار علتش این بودکه اول که بخاطر قیافش که به دلم نبودواینکه گفت دامداری داریم
ولی بعدش یه چیزی ازش دیدم که نظرم واقعا دیگه منفی بودچون اون اقا بعدازاینکه ازمن خواستگاری کردفرداش رفته بودکربلابه من پیام دادبراجواب گفتم منفیه بعدیه سری دلایل اوردمنم بهش گفتم باشه وقتی برگشتیدبهم اطلاع بدید ولی مثل اینکه پیام من نرسیده بودبهش وخبرندادبهم منم نگران شدم به دوستم گفتم بیا زنگ بزن بهش ببین جواب میده اونم زنگ زدوبهش گفت موبایل اقای فلانی اونم گفته نه اشتباهه بعددوروزاون آقابه من پیام دادکه درموردخواستگاری باهام صحبت کنه تویکی ازهمین شبها اون اقا بایه شماره دیگه پیام دادبه دوستم که ببخشیدخانم فلانی( اون دوستم رونمیشناخت نمیدونست هم که اون دوستمه ) دوستمم گفته بودنه اشتباه گرفتید. اون اقاهم یه فامیل ساختگی گفته بودبه دوستم .دوباره بهش پیام دادکه ببخشیدمیشه فامیلیتون روبگیددوستمم دیگه جوابش رونداده بود
من بابقیه که مشورت کردم گفتن شایدفک کرده اون خانم ازطرف شمابوده
من دوستی ندارم که باهاش دردودل کنم به اون صورت همشون مشغولن
چندماه پیش هم یه خواستگارداشتم که تاهمین یه ماه پیش منتظربودبراش قبول کنم وپیگیربوداما من جواب منفی دادم بهش.
ممنون میشم راهنماییم کنین .
#پاسخ
#مشاور_خانواده
مشاور محترم کانال زوجهای بهشتی
به نام خدا
سلام دوست عزیزم
بینید گلم من فکر میکنم شما احتیاج به یه دوست، هم صحبت، همدم دارید و خیلی تنها هستید.
اخه چرا باید با وجود داشتن خانواده ای به این خوبی شما احساس اضطراب و تنهایی کنید؟! چرا باید بگید از خانواده ام بدم میاد؟! چرا نباید در خانواده خودتان احساس امنیت و آرامش داشته باشید؟! (خانه و خانواده برطرف کننده تمام نیاز های انسان هستند نیاز آرامش، امنیت، استراحت، همدم، محبت و... و اگر برخلاف این باشد قطعاً یه جای این خانواده دچار بحران شده است )
(این مشکل اصلی شماس که باید ریشه یابی شود و قطعا با مشاوره مجازی قابل ریشه یابی نخواهد بود) و بعد از ریشه یابی راهکار داده شود و مشکل حل شود
👈 برای همین مشاوره حضوری در محل سکونت خودتان را حتماً براتون توصیه میکنم
چند توصیه کلی میکنم
بهتر است شما روابط خودتان را با خواهر و برادر و پدر و مادر و همکاران خود گرمتر و صمیمی تر کنید. تا از بودن در کنار آنها لذت ببرید.
وقتی با برادر و خواهر خودت گرم و صمیمی شدی آنوقت اونا هم شما را درک خواهند کرد. برای ساعت استراحت شما در منزل ارزش قائل میشوند
تو این چند سال چه رفتاری با خواهر و برادرات داشتی؟ چقدر بهشون محبت کردی؟ چقدر به نظرات آنها اهمیت دادی؟ چقدر بهشون احترام گذاشتی؟ تا حالا شده با گرفتن هدیه ای محبت خودت را به آنها نشان بدی؟ و...
خیلی از مسایل هستند که همگی باید بررسی شوند و اصلاح شوند تا در درجه اول حس شما نسبت به خانواده ات منفی نباشد.
آگه شما روابط خود را با خانواده تان بهبود ببخشید دیگه تنها نیستید و قادر هستید بر مشکلات محیط کار هم پیروز شوید.
توصیه بعدی این است که روی حرف ها و رفتار اطرافیان خود حساسیت نشان نده و فکر نکن.
برات اهمیت نداشته باشه که منظور فلانی از اون رفتار و اون حرف چی بود یا آگه الان جواب سلام و... را نداد علتش چی بود و...
اعتماد به نفس داشته باش و از تصمیمی که میگیری راضی باش و فکر نکن که دیگران در ارتباط با شما چی میگن.
(داشتن عزت نفس یعنی داشتن حال خوب
برای داشتن حال خوب خود تلاش کن.)
قدرت گفت و گو کردن در جمع را تقویت کن. سعی کن بتونی در جمع از نکات مثبت همکاران و اطرافیان خود تعریف کنی اینکار باعث بالا رفتن عزت نفس و داشتن حس خوب در جمع میشود و همینطور باعث بوجود آمدن یک رابطه خوب بین شما و اطرافیانت خواهد شد.
(مطمین باش حتی بد ترین آدم ها هم نکات مثبتی دارند که بشود از آن تعریف کرد)
برای کنترل اضطراب
خود را تشویق کنید،
باخودت مهربان باش
انرژی مثبت بدهید
بهخودت بگو هر اتفاقی بیفتـه من شاهکارم😍
خودت رو دوست داشتـهباش
به اطرافیانت انرژی مثبت بده و آنها را دوست داشته باش
در آخر توصیه میکنم ویس های دکتر فرهنگ در ارتباط با ازدواج موفق را گوش بدهید. تا بتوانید برای زندگی آینده خود یک شریک مناسب انتخاب کنید تا مقداری از مشکلات شما با این انتخاب درست حل شود.
موفق باشید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خانم دکتر خسته نباشید. ممنونم از کانال بسیار خوبتون. خانم دکتر شوهرم چند دفعه بهم خیانت کرده یعنی از وقتی که ازدواج کردم خیانت ایشون در صورت چت بود و بارها این چت ها رو میدیدم و اون منکرش میشد میگفت بخاطر رابطه کاریه. شغل ایشون بازاریاب عرقیات گیاهیه. و من وقتی خیانتی میدیدم به خانواده ام میگفتم و ایشون خیلی ناراحت میشدن. الان دو ماهه متوجه شدم که با خانمی متاهل رابطه نزدیکی داشته. و اون خانم بر اساس مدرک و نشونه بهم اثبات کرد که راست میگه و وقتی به شوهرم گفتم او منکر تمام حرفا شد. اون خانم عکسایی از همسرم واسم فرستاد و چند تا دلایل محکم که من باور کردم الان با سابقه ی شانزده سال زندگی مشترک و داشتن سه تا فرزند چیکار کنم؟ خانم دکتر باهاش خیلی صحبت کردم کارت اشتباهه مسیر زندگیتو عوض کن یبار قانع میشه و دفعه ی بعد هم میگه با زمونه ای که الان بیشترشون عقاید مذهبیشون کم شده و فضای مجازی و وضعیت جامعه نمیشه گول نخورد دست شیطون قویه و وسوسه میشی. بنظرتون چرا یبار قانع میشه و میگه سعی میکنم دیگه گول نخورم و یبار دیگه میگه انسان زود وسوسه میشه . تعادل حرفی نداره. شوهرم وقتی دید اون خانم همه چیز و بهم گفته ناراحت شد و الان هم نمیدونم باهاش رابطه داره یا نه. ولی اون خانم بهم گفت هدف شوهرم از ایجاد رابطه سکس بوده. خانم دکتر دو ساله که شوهرم بخاطر بدهی نمیتونست تو خونه باشه و بازاریابی رو بهونه کرده بود هم بخاطر طلبکارا و هم بخاطر اینکه با خانمای دیگه در ارتباط باشه. بعد از این همه اتفاق تصمیم گرفتم سر زندگیم باشم و الان یک ماهه بهتر شده ولی مطمئن نیستم رابطشو با اون خانم قطع کرده یا نه. خانم دکتر تو رو خدا کمکم کنید من دوباره بهش فرصت دادم تا عوض بشه. ولی همش درگیر اینم که آیا خوب میشه یا نه. بنظرتون چه تصمیمی درسته؟ تا آخر عمرم تو رابطه ای باشم که هر لحظه استرس و ترس اینو داشته باشم که قراره یه اتفاقی بیفته یا ازش جدا بشم؟ تو رو خدا منو راهنمایی کنید. ممنونم از لطفتون.
#پاسخ
#مشاور_خانواده سرکار خانم نخعی
با سلام, خیانت پی در پی همسر پس از شانزده سال زندگی مشترک متاسفانه قابل توجیه نیست و پیشنهاد میکنم با همسرتون پیش یک مشاور خانواده برید. در فضای مجازی ممکن نیست این مشکل رو حل کرد.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خسته نباشید.. من خانمی 24ساله هستم شوهرم 27سال و سه ساله ک ازدواج کردیم یه پسر یک ساله هم دارم
مشکل من اینه ک قبل ازدواج شوهرم به من قول داد ک درسش رو ادامه بده و باهم ادامه تحصیل بدیم ولی وقتی ازدواج کردیم من ادامه دادم ولی شوهرم رفت یه مغازه مرغ فروشی باز کرد در ضمن ایشون صبح ها معلم قرآن هستند ولی عصر ها میرن مغازه.من دوست ندارم شوهرم کارش آزاد باشه و برای مردم مرغ تکه کنه نمیدونم چرا حس بدی دارم، دوست دارم شوهرم ادامه تحصیل بده یه جایگاه خیلی،بالا تو جامعه داشته باشه هر بار هم ک بهش میگم میگه الان خرج زیاد من ب فکر تو و پسرمون هستم ولی خانواده ام همه تا دکترا خوندن مامانم هم خیلی دوس داره ک دامادش هم اینطور باشه هر بار سر صحبت میشه این طور میگه و من بیشتر ناراحت میشم و باعث میشه بعدش سر این موضوع با شوهرم بحث کنم.
کلا مادرم زیاد با شوهرم خوب نیست همش تمرکز میکنه رو شوهرم وقتی ببینه شوهرم کاری درست انجام نده یا فراموش کنه دیگه مامانم همینطور به من میگه شوهرم یادش رفت آشغال ها ببره یا یادش رفت فلان کار کنه.منم خیلی ناراحت میشم دلم میخواد شوهرم جوری باشه ک خانواده ام بزرگ ببیننش، خودمم برای وکالت می خونم ولی شوهرم کلا درس رو گذاشته کنار ، چی کار کنم ک شوهرم به اون هدفی ک باهم داشتیم برگرده
ایشون لیسانس فقه اسلامی هستند
مدرسه غیر انتفاعی معلم قرآن کلاس سوم تا ششم
ولی کارش ثابت نیست مثلا معلوم نیست هر سال نیرو بخوان حقوقش هم ساعتی هست
من میگم بهش ک درس بخون و برای استخدامی بخون تا آموزش وپرورش استخدام بشی و حقوقت ثابت باشه خیالمون راحت باشه ممکنه این مدرسه سال دیگه شما رو نخواد
یا ادامه بده تا مقطع بالا تر ک کار ثابتی داشته باشی اما گوش نمیده.
ممنون از راهنماییتون
#پاسخ
#مشاور_خانواده
سرکار خانم امیری
سلام علیکم ممنون که ما رو امین خودتون دانستید .
فرمودین دوست دارین همسرتون درس بخونن وجایگاه بالاتری در جامعه داشته باشند وخانوادتون هم خیلی به درس خوندن اهمیت میدن ببینید عزیز من درسته شما ی قولهایی بهم دادین ولی بعد از تشکیل زندگی مشترک انسان باید مسائل پیش امده تو زندگیش رو اهم ومهم کنه وببینه اولویت اصلی چی هست همسرتون به خاطر شما دارن کار میکنن ونان حلال در میارن اگر کار نکنن خرج ومخارج زندگی رو چه کسی میخواد عهده دار بشه ؟؟؟ دختر خوب بهتر هست یکم واقع نگر باشید وبا منطق حرف بزنید وبه خاطر دید دیگران زندگیتون رو خراب نکنید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند :«اَلکادُّ لِعِیالِهِ کَالْمُجاهدِ فی سَبیلِ الله؛ کسی که برای اداره زندگی خانواده اش تلاش می کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.
اونچه که ارزشمنده داشتن روابط درست/رفتار درست/افکاردرست و داشتن مهارت زندگیه. البته شما می تونید در یه فضای ارام باهمسرتون صحبت کنید و دلیل ادامه ندادن تحصیلشو بپرسید.شاید انگیزه درس خوندن رو نداره.باید ببینید علت ادامه ندادن تحصیل چیه. بعد به فکر ترغیبش به ادامه تحصیل باشید ولی در هر حال قدر زندگیتون رو بدونید اگر ایشون دکتری میگرفتن و رفتار نادرست با شما داشتن ویا دنبال کار وکسب روزی حلال نبودن اون موقع به نظرتون مطلوب بود .پس عزیزم لطفا به مادرتون هم بگید که در زندگی شما دخالت نکنن وارزش هر انسانی به انسانیت وتقوای او هست واینکه همسرتون معلم قران هم هستن خیلی ارزشمند هست وقابل ستایش .حتما هم شما وهم مادرتون باید با دید مثبت به اطرافیان نگاه کنید تا هیچ وقت کسی رو پایین تر از خودتون نبینید بازم ازشون تشکر کنید که اجازه دادن شما ادامه تحصیل بدین ومانع شما نشدن ونباید کاری بکنید که از اجازه ای که دادن پشیمان بشن .پس عزیزم مشکل شما اصلا مشکل نیست برای خودتون بزرگ نکنید وقدر دان زحمات همسرتون باشید واگر هم میخواین ودوست دارین همسرتان تحصیلاتشون رو ادامه بدن فقط با زبان خوش وترغیب وتشویق میتونید موفق شوید واگر نپذیرفتن هرگز هرگز با دعوا و جر و بحث مسئله حل نمیشه که هیچ ،کم کم رابطتون هم بهم میخوره ومشکلتون زیاد میشه .با توکل وتوسل به خدا وتقویت ایمان سعی کنید دیدگاه مثبت به همه مسائل داشته باشید .موفق باشید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام روزتون خوش بابت مشاوره مزاحم شدم
ببخشید من خانوم ۱۹ ساله ای هستم که با همسرم ک ۲۷ سالشونه در دوران عقد به سر میبریم مشکل من اینه که همسرم با بقیه خوب صحبت میکنه و گرم میگیره ولی با من دنبال بحثه مثلا با خالش خیلی صمیمی هستش ولی با من که همسرشم مثل خالش مهربون صحبت نمیکنه اخلاق خودمم جوریه که دوست ندارم با کسی جز خودم زیاد گرم بگیره و بهش گیر میدم نمیدونم مشکل از منه یا از ایشونه همش دوست داره توانایی های منو نادیده بگیره و فکر میکنه من هیچ کاری از دستم برنمیاد و ....
یا این که هرحرفی میشه میره تو خونشون و مخصوصا به مادرش میگه
یعنی کاری کرده که از خالش که خیلی باهاش صمیمیه و مادرش بدم میاد.....
ممنون میشم اگه راهنماییم کنید....
الان یکسال و یک ماهه عقدیم
بحث ها بیشتر سر این که ایشون من و نادیده میگیرن فکر میکنن هیچ کاری از دستم برنمیاد
همسرم یه خاله داره از خودش پنج سال اینا بزرگتره و مجرده
منو با خالش مقایسه میکنه
مثلا میگه خالم پیش من آرایش میکنه تو نمیکنی
یا میگه خالم پوستش سفیده تو نیستی
و اینجور حرفا
منم اینجوری ناراحت میشم و وقتی میگه خالم زنگ زده بود یا میخواد بره پیششون حساس شدم گیر میدم میگم نرو پیشش
من میدونم منم ایراد دارم
تا حالا تو روش اسمشو صدا نزدم ولی خالش اسم شوهرمو محمد جان صدا میزنه
با خالش خیلی مهربون و خوب حرف میزنه ولی با من فقط انگار منتظره تا حرفی بزنم تا بحث رو شروع کنه
ممنون میشم راهنماییم کنین ..
#پاسخ
#مشاور_خانواده
مشاور محترم کانال زوجهای بهشتی
به نام خدا
با سلام
عزيزم برای حل مشکلت چند توصیه میکنم.
هنگام صدا کردن همسرت واژه های عاشقانه را در سر لوحه کار خود قرار بده زیرا تاثیری که نحوه صدا زدن میتواند در همسرت ایجاد کند تاثیری مثبت و بی نظیر است که به مرور زمان در ذهن و احساس همسرت ثبت میشود و سبب میشود تا به شما وابستگی ذهنی داشته باشد
شما باید استفاده از اصطلاحات مختلف در صدا زدن همسر را از همین دوران عقد آغاز کنید شاید این کار برای شما در ابتدا کمی سخت باشد اما با چند بار تکرار برای شما عادی میشود.
بیان این کلمات در هر وقتی باعث بوجود آمدن احساسی فوق العاده در فرد مقابل میشود پس انجام هر چه زود تر آن لازم است .
از این کلمات میتوانید برای صدا زدن استفاده کنید 👇
نفسم، همه وجودم، همه کس من، تاج سرم، گوگولی مگولی من، خوش ذوق من، عمرم، زندگیم، گلم، عشقم ، عزیزم،سرورم، پادشاهم، مهربانم، سلطانم، آقامون ...
و همینطور وقتی مورد خطاب همسرتان قرار میگیرید بجای استفاده از کلماتی همچون هان و بله از واژه هایی مانند جانم عزیزم و جانم عشقم استفاده کنید تا او نیز بفهمد مورد توجه شما قرار دارد .
همیشه هنگام حرف زدن با همسرتان از لحنی آرام و عاشقانه استفاده کنید. روی نحوه حرف زدن و بیان کلمات خود تمرکز بیشتری داشته باشید.
اینو بدانید که همسر شما از شما انتظار کلمات عاشقانه دارد و این یک نیاز در مردان است که باید شما پاسخگوی این نیاز باشید تا برای برطرف کردن این نیاز همسرتان جذب کس دیگه ای به غیر از شما نشود
توصیه بعدی این است که
همیشه در مقابل همسرت بهترین و زیبا ترین لباس را بپوش، همیشه آراسته باش و براش آرایش بکن، از عطر و ادکلن های خاص استفاده کن
( در اسلام سفارش شده است که بهترین زنان آن زنانی هستند که خود را به بهترین شکل برای همسرانشان بیارایند.)
توصیه آخر
حساسیت خود را نسبت به خاله و خانواده همسرت کم کن، قهر نکن، لجبازی نکن، دعوا نکن،...
سعی کن تغییراتی در رفتار خودت ایجاد کنی و عشوه و ناز و سیاست زنانه یاد بگیری. همانطور که خاله همسرت به خوبی اینکار را بلد است.
موفق باشید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
باسلام وخسته نباشین
من و همسرم حدود یکساله که با هم ازدواج کردیم. بنده 29 ساله وهمسرم 33 ساله هستند الحمدلله از انتخابمون هم راضی هستیم. همسر من علیرغم ادعایی که داره در امور منزل زیاد به من کمک نمیکنه، اما همیشه در حضور بقیه میگه من کمک میکنم، این کمک نکردن واقعا در موقع مهمون داری منو اذیت میکنه، همسرم خیلی مهمان دوسته و اگر بهش اجازه بدی دوست داره هر روز مهمون بیاد و میگه من به تو سخت نمیگیرم برای پذیرایی و همیشه ازت ممنونم. من در حال حاضر دو هدف برای زندگی م دارم که همسرم هم راجع بهشون با من اتفاق نظر داره، یکی بچه دار شدن و دیگری سرکار رفتنم. البته هنوز در مورد اینکه کدوم شون در اولویت باشه تصمیم قطعی نگرفتیم. با توجه به این اهداف من همیشه حس میکنم چطور قرار هست تحمل کنم چرا که همسرم روی نحوه مدیریتی که باید از طرف من اعمال بشه و چیزهایی مثل نظافت خونه و رسیدگی کردن من به خودش حساس هست. خیلی وقتا کدورت پیش میاد بین مون که چرا کمکم نمیکنه چون واقعا خسته میشم، بعد هم بهم میگه عادت میکنی و اصلا زیر بار اشتباهش نمیره. میخواستم ازتون راهنمایی بخوام که یک راه حل هر چند زمانبر باشه بهم پیشنهاد بدید
شغل شون آزاد هست و وقت آزاد هم زیاد دارن، روی اینکه چطور کار خونه رو مدیریت کنم حساسه، خودش خیلی منظمه و مرتب به من تذکر میده دوست داره مثل خانمهای سنتی حواسم کاملا به کارهای خونه جمع باشه. وقتی بهش میگم کمک نمیکنی زیر بار نمیره
مثلا میاد تو آشپزخونه و به من میگه فلان کار رو اینطوری انجام بده. یا مثلا یه چیزی رو خودش انداخته روی زمین بعد میگه دو روزه این افتاده رو زمین، مگه تو خانم خونه نیستی؟ چرا حواست جمع زندگی ت نیست؟ من واقعا به کارای خونه م رسیدگی میکنم. اما دوست دارم به علایق خودم هم بپردازم و همه فکر و ذکرم آشپزی و نظافت نباشه.
#پاسخ
#مشاور_خانواده
مشاور محترم کانال زوجهای بهشتی
به نام خدا
با سلام ببینین عزیزم
خانواده ای در زندگی موفق می شود که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کار، گریزان نباشند،
ولی باید شئوون وظایف مشخص باشد و هریک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش، انجام کاری را به عهده بگیرد.
مردان در امور خانه داری تخصص و حوصله ندارند و نباید از همسرتان توقع زیادی داشته باشید.
شما باید با همسرتان صحبت کنید و وظایف یکدیگر را مشخص کنید کارهای بیرون از منزل که سخت و طاقت فرسا به عهده همسرتان و کارهای منزل (خانه داری، همسرداری، فرزند پروری) به عهده شما و همانطور که شما در امور کاری بیرون از منزل که به عهده همسرتان گذاشتید دخالت نميكنید چون کاملا بهش اعتماد دارید به همان صورت هم همسرتان به شما اعتماد کند و در اموری که مربوط به خانه و وظایف شماس دخالتی نداشته باشد.
👈(حضرت علی(ع)و فاطمه(س)برای تقسیم کار به حضور پیامبرخدا(ص)رسیده و درخواست نمودند که آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص فرمایند. چنانچه حضرت امام باقر(ع)می فرمایند:رسول خدا(ص)نیز چنین تقسیم کار کردند:«فقفی علی فاطمة بخدمة مادون الباب و قفی علی علی بما خلفه ...» به امیرالمومنین(ع)دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترشان فاطمه(س)نیز فرمودند داخل خانه را اداره نمایند و آن بانوی دو عالم از این تقسیم کار شدیدا خوشحال شدند و فرمودند: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم. زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است من را نهی کردند )
و اما شما باید در این میان اعتماد همسرتان را جلب کنید
در خانواده مرد نفش مدیر است و زن در نقش مدار (محور)
زن محور خانواده است و همه به دور آن میچرخند.
اگر قرار باشد زن بیرون از منزل کار کند و نقش خود را با مرد جابه جا کند. کانون خانواده از روال طبیعی خود خارج شده و دچار بحران و مشکلات خواهد شد.
یکی از آسیبهایی که امروز انسان ها میبیند به این علت است که زن ها دوست دارند از حالت طبیعی و غریزی خود فاصله بگیرند،
فرزندان در دامن و مهر مادر باید تربیت شوند حال اگر مادر فرزند خود را رها کند و در جای دیگر فعالیت کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
زن ها باید در منزل دلبری و عشق بازی و همسرداری کنند حال اگر زن بیرون از منزل مشغول فعالیت باشد آیا توانی برای همسرداری و دلبری و عشق و محبت دارد؟
رسول اکرم(ص)از اصحاب خود پرسیدند:«زن در چه حالی به خدا نزدیک تر است؟» و اصحاب پاسخ درست آن را ندانستند. فاطمه (س)این سخن را شنید و پیام فرستاد:«ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها.»یعنی «زن در حالی به خدا نزدیک تر است که ملازم خانه باشد و از آن بیرون نشود».
حضرت فاطمه (س)از کسانی نبود که خانه داری را کاری کوچک شمرد و یا خانه را به شوق اداره و منصبی، ترک گوید و یا آن را محل و مرکزی برای بلند پروازی خود قرار دهد. او به این نکته آگاه بود که کانون خانوادگی و اداره آن کمتر از اداره یک کشور نیست و حتی پایه کشورداری به حساب می آید و هم می دانست و از زبان پیامبر(ص)شنیده بود که خدمت در خانه و خانه داری دارای اجر و حسنه است، حسنه ای که هیچ کاری از زن با آن برابری نمی کند.
👈خانهداری زن معادل جهاد است و برای او عبادت محسوب میشود
اسلام زنان را تشویق میکند که کارهای خانه را با عشق و محبت نسبت به اعضای خانواده انجام دهند و برای آن اجر و ثواب بسیاری برای آن قرار میدهد. همین نوع نگاه باعث میشود که زن هرکدام از کارهای خانه را که میخواهد انجام دهد احساس نزدیک شدن به خدا پیدا کند و همین حالش را خوبتر میکند و خستگیاش را کمتر.
این توضیحات را دادم تا به شما بگم
دخترم اول از همه بهتر است کمی در مورد اهدافی که در زندگی داری بیشتر فکر کنی و کمی تغییرات ایجاد کنی.
دوم اینکه
دخترم
خانه داری نسبت به قبل خیلی تغییر کرده است هم نوع کارها و هم نوع نگاه کردن نسبت به کار منزل. ابزارهایی جدید مثل ماشین لباسشویی و لوازم برقی و... کارهای منزل را از سنتی خارج کرده و به صورت امروز و آسان و ساده کرده.
داشتن عشق و علاقه و نگاه مثبت و معنوی و خلاقیت و تنوع در آشپزی و تنوع در منزل... میتونه خانه داری را از سنتی به امروزی تبدیل کند.
توصیه میکنم کمی دید خود را به جهاد زن (خانه داری) تغییر دهید و این کار را با عشق و علاقه انجام بدید و با خلاقیت های زنانه و هنر آشپزی شادی و نشاط و تنوع را به خانواده هدیه کنید. تا همسرتان از داشتن پرنسسی زیبا و همسری کدبانو و بانویی هنرمند و خلاق وآشپزی ماهر و مادری نمونه افتخار کند 😍
موفق باشید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام وقت بخیر
بنده ۳۵سال دارم یک فرزند دارم
میخواستم راهنمایم کنید
الان سه سال ازدواج کردم و یه بچه دوساله دارم
من انتخاب مادر همسرم بودم الان روزانه شوهرم بهم میگه این مطلب رو
و اینکه من رو اصلا بغل و بوس نمیکنه
هفته ای یکبار و ده روزی یکبار رابطه داریم اونم هم اصلا نوازش نیست
البته اینم بگم خیلی آدم خوبی هست
اصلا من رو اذیت نمیکنه و برعکس من بخاطر اینکه بقول خودم کمبود محبت دارم از طرف شوهرم اون رو اذیت میکنم
و خیلی عصبی و تند خو شدم.
نمیخوام زندگیم خراب بشه چون بجز کمبود محبت دیگه اصلا کمبود چیزی ندارم
میخوام راهنمایم کنید که بتونم اخلاقی درست کنم و عصبی و تند خوییم از بین بره
شوهرم میگه اذیتم میکنی
وقتی میبینم از نظر احساسی هیچ عکس العملی انجام نمیده عصبی میشم و این باعث میشه غر بزنم
همش میگه ما از رو منطق ازدواج کردیم و من اگه میخواستم احساسی باشه یه دختر ۱۸ساله میگرفتم نه تو رو
درسته از رو منطق بوده ازدواجمون اما نه اینکه اصلا احساس نباشه
تو این سه سال حتی سه بار من رو نبوسیده
من بخاطر این چیزها عصبی شدم
محبت کردن از نظر خانواده خودم عالیه
حتی از نظر خانواده شوهر هم محبت عالیه
فقط چون شوهرم من رو دوست نداره و بقول خودش ازدواج ما منطقی بوده نمیتونه احساس قاطی منطقشش کنه
غر میزنم
عصبی میشم و بقول خودش خلاف میل اون عمل میکنم
البته این خلاف میل اون ناخواسته است و از قصد نیست ممنون میشم از راهنماییتون🌸
#پاسخ
#مشاور_خانواده
مشاور محترم کانال زوجهای بهشتی
به نام خدا
با سلام
عزيزم بنایی که با عقل و منطق و با عصاره ی مهر ساخته شود بی شک پایدارتر از بنایی است که بی پشتوانه ی عقلی و تنها با تکیه بر عشق و دوست داشتن ساخته می شود.
ازدواجی که از روی منطق باشه نه احساس قطعاً با در نظر گرفتن و شناخت کافی و درستی از تفاوت های خود و فرد مقابل تصمیم گرفته شده است.
بنابراین این زندگی ها میتواند پایدارتر از زندگی هایی باشه که بدون شناخت کافی از طرف مقابل و از روی احساس تصمیم گیری شده باشد.
ازدواج عاشقانه و احساسی درست مثل بازی کردن در شهربازی میماند که شما در چند دقیقه اول بازی سرشار از هیجان و شادی هستید اما چند دقیقه بعد به شما میگویند بازی تمام شد و دیگر از آن هیجان خبری نیست.
اینا را گفتم تا بدانید که شروع زندگی شما منطقی و درست بوده است و از این بابت نگران نباشید. و خود و اطرافیان را مورد سرزنش قرار ندهید.
اما الان این شما هستید که با کمک همسرتان باید احساس و عاطفه و عشق را در رابطه بوجود بیارید تا از انتخاب و زندگی خود خشنود باشید.
شما با غر زدن ها و عصبی شدن ها ی خودت باعث شدی رابطه بین شما سرد شود
غر زدن ها باعث میشه روی اعصاب همسرتان راه بروید، و حس عصبانیت، کم حوصلگی و لج بازی را در همسرتان تقویت کنید تا جایی که آرامش زندگی لابه لای این جمله ها گم شود.
شما باید به جای غر زدن به دنبال یک روش منطقی و راهی برای بیان مشکلات خود باشید. از کمبود محبتی که در زندگی دارید از درخواستهایی که از همسرتان دارید برای همسرتان بازگو کنید.
برای او توضیح دهید که چرا از او شاکی هستید و چرا احساس عصبانیت می کنید. زمان مناسبی برای این گفت و گو انتخاب کنید.
(همه انسانها هدیه گرفتن را دوست دارند برای همسرتان هر از چند گاهی هدیه ای تهیه کنید و او را خوشحال کنید و سپس با او به گفتگو در ارتباط با مشکلات بپردازید.)
عزیزم توصیه میکنم غرور را بذاری کنار و بی دریغ محبت کنی. اگر اون بوست نمیکنه تو هر روز بوسش کن، پیام عاشقانه بده همراه با بوس، هر شب قبل از خواب بوسش کن، صبح ها با بوس بارون کردن از خواب بیدارش کن (بذار به بوس کردن شما عادت کنه طوری که اگه یه شب بوسش نکنی نتونه بخوابه) اگر پیش قدم برای رابطه نمیشه شما پیش قدم بشو (غرور در این موارد باعث سردی رابطه ها میشود) ... سعی کن رابطه را گرم و پر از عشق کنی، سعی کن رفتارت طوری باشه که همسرت بپسندد.
شما وقتی غرور را بذاری کنار و بی دریغ محبت کنی نیازت برطرف شود دیگه عصبی و غرغرو نخواهی بود.
زنان غرغرو همواره از مخاطره ی عاطفی گریزانند و لابه لای آن همه شکوه و شکایت که با غر همراه است هرگز کلامی درباره ی احساسات و نیازهای حقیقی خود به زبان نمی آورند. (این اشتباه است و باید در زندگی شما اصلاح شود)
سعی کن همیشه هنگام صحبت لحنی ملایم و عاشقانه به دور از خشم و عصبانیت داشته باشید.
سعی کن متوقع نباشی 👈 کسانی که عصبی هستند از طرف مقابل توقع و انتظارات زیادی دارند
توجه داشته باش تحمل کردن زنان عصبی و غرغرو برای مردان دشوار است.
پس سعی کن این دو صفت را از خودت دور کنی.
موفق باشید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش-پاسخ
#مشاور_خانواده
با سلام وتشکر از کانال خوبتون ومشاوران گرامی
سن همسرم 44خودمم 37
سه تا هم بچه دارم خوب
همسرم خیلی خوبه خوب ولی همین اعتیادش خیلی اعصابم و خرد میکنه یکی اینکه خودش دیگه داغون شده یکی هم از بچه هامم میترسم ک باباشون جلو چشمشون میشینه میکشه فردا اونام خدای نخواسته...
از وقتی یادمه مواد میکشه😔
از وقتی ک عروسی کردیم سالای اول تفریحی از وقتی ک اومدیم تو خونه خودمون دیگه همیشه.
پسر دومم ک دنیا اومد ترک کرد فک کنم سه سال،بعد دوباره شروع کرد
من راهی بلد نبودم فقط باهاش صحبت میکنم اگه با تندی بگم خوب بدتر میشه همش با زبون خوش بهش میگم، یا اصلا هیچی نمیگه یا میگه باشه ولی ...
وقتی بهش میگمم خب ناراحت میشه منم چند روز پیش دیگه بهش نامه نوشتم.
رابطمونم ک خوبه
همه چیزش خوبه فقط همین اعتیادش...
بخدا حیفم میاد براش
مثلا یه جایی ک بخوایم بریم چقدر باید بخاطر همین معطلش بشیم،جایی بریم باز باید زودتر برگردیم
مسافرت بریم ک من همش با ترس و لرز و ناراحتی
بعد پسربزرگم هم خیلی ناراحته
بعضی وقتا بهش میگه میخوام ببرمت کمپ
بعضی وقتام میگه میخام قرص خواب بهت بدم بعد ببندمت
وقتی اسم کمپ میاد خوب میگه من اگه کسی ببرم کمپ یک سالم ک اونجا باشم ب محض اینکه بیام خونه دوباره میکشم
وقتی هم ک میگه میبندمت میگه اگه تونستی ببند
اینا میگم شاید مشاوره تو درمانش بهتر کمکم کنه
اگه خودتون سوال دیگه ای هم داشتین من در خدمتم
بعد سن بچه هامونم که
پسر اولم 19
پسر دومم10
پسر سومم 3
۲۲ساله ازدواج کردیم.