❤️✨❤️✨❤️
*قابل توجه آقایون متاهل*
*از همسر خود تعریف کنید*🌹
✍ *وقتى همسرتان لباس خودرا عوض میکند*
❣به اوبگویید چقدردوستداشتنی شده.
❣یامثلا بگوییدفلان رنگ چقدربه اومیآید
❣چقدر خوب آشپزی میکند،
❣چقدر خوب صحبت میکند
❣یا چقدر زیبا میخندد...*
*بی توجهی مردان به نوع پوشش همسرشان و ظاهرشان باعث میشود زنان کم کم نسبت به ظاهرخود بی اهمیت شوند و احساس کنند که با بی ذوق ترین و بی تفاوت ترین مرد دنیا ازدواج کرده اند که هیچگاه زیبایی های همسرش را نمیبیند این حس در خانم هایی که چهره ی زیبا و جذاب تری دارند خیلی شدید تر است زیرا همیشه کسانی بوده اند که در اطراف آن ها به او بگویند زیبا است و از او تعریف کنند اما حالا همسرشان هیچ توجهی به زیبایی و یا تغییر او به هنگام تعویض لباس.تغییر رنگ موها.ارایش و...نمیکند.*
*💥بزرگترین اشتباه آقایون این است که به همسرشان نمیگویند که چقدرزیبا و جذاب هستند اگر بدانند که شنیدن این جمله با قلب خانم ها چه میکند لحظه ای از گفتن این جمله غافل نمیشدند.*
❤️✨❤️✨❤️
*🌷همه بخونن*#
❤️✨❤️✨❤️
✅ *محبتت را ابراز کن*
✍بزرگی می گفت: «قلب #زن، پارچه ای است که زود پاره می شود و زود هم رفو می شود». نشاط و سرزندگی زن، به محبت مرد وابسته است. زن، عشق و احساساتش را با کلمات بیان می کند و نیاز دارد که با شنیدن کلمات، عشق و احساسات را از دیگران دریافت کند. زن، به نرمش و کلمات محبت آمیز، نیاز دارد؛ ولی مردان با رفتار و عمل، عشق و احساسات خود را بیان می کنند.
نیاز عاطفی زن، این است که جمله دوستت دارم را چندین و چند بار از زبان همسرش بشنود و از این طریق، به آرامش روحی و اعتماد به نفس دست یابد. یکی از خصوصیات مردان، این است که کمتر احساسات و عواطف خود را بروز می دهند و بنابراین، در ابراز محبت خود به همسرشان، کمی با مشکل مواجه می شوند؛ ولی اگر مردان به تفاوت های موجود بین زن و #مرد توجه داشته باشند و بدانند که با کمی ابراز محبت، به گرمای زندگی خود می افزایند، با کمی تلاش، احساسات خود را بروز خواهند داد.
*✨امام صادق علیه السلام می فرماید:*
*«یکی از اخلاق پیامبران، این است که نسبت به همسران خود محبت دارند»*
*📚بحارالانوار، ج 104، ص 236*
*✨ همچنین پیامبر اکرم (ص) می فرماید:*
*«این که مرد به زن بگوید دوستت دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود»*
*📚کافی، ج 5، ص 569*
*پس یادمان باشد که:کلمه*
*💕دوستت دارم💕 معجزه ها می کند.*
*▫️زن نیازمند درک و مرد نیازمند پذیرش است*
وقتی مرد بدون داوری و از روی همدلی به ابراز احساسات همسرش گوش می دهد زن حس میکند که او به حرفهایش توجه و او را درک می کند.
مفهوم درک کردن این نیست که با افکار و احساسات شخص تا حال حاضر آشنا باشیم بلکه مفهوم درک کردن از آنچه می شنویم و آنچه در جریان گفتگو و ارتباط ، ارزش پیدا می کند به دست می آید.
هر چه بیشتر زن احساس کند که شوهرش به حرفهای او گوش می دهد و او را درک می کند آسانتر می تواند شوهرش را بپذیرد و باور داشته باشد .
مفهوم باور داشتن و پذیرش به این معناست که زن ، شوهرش را به گونه ای صمیمانه بپذیرد و از او استقبال کند و به این معنا نیست که زن فکر کند شوهرش از هر جهت کامل و بی عیب است بلکه حاکی از آن است که زن تلاش نمیکند شوهرش را اصلاح نماید .
او به شوهرش اعتماد می کند ک.ه خودش در پی اصلاح خویش باشد در نتیجه مرد هم بهتر او را درک می کند.
▫️مردانی که در خانه دائما در حال استفاده از گوشی موبایل هستند باید بدانند اینکار موجب
دلسرد شدن همسر از ادامه زندگی
دلخوری، سرخوردگی و احساس مفیدنبودن برای همسر به دلیل عدم توجه مرد به وی
حتی در موارد منجر به افسردگی همسر
از بین رفتن علاقه به همسر خود
توجه به مسائل فرعی و دور شدن از اصل زندگی
و...
برای جلوگیری از این عمل اشتباه
سپری کردن زمان خود با همسر
استفاده بجا از موبایل
انجام فعالیت های دونفره در منزل
صحبت کردن با همسر
و...
همسر شما از موبایل شما بیشتر نیاز به توجه دارد عدم توجه به همسر عواقب بدی به دنبال دارد.
هميشه بيش از حدها آسيب روابط هستند!
بيش از حد نگران شدن
بيش از حد حساس شدن
و حتی بيش از حد دوست داشتن...
💏 #همسرانه
#طعنه_و_کنایه_زدن_ممنوع
یکی از اشتباهاتی که بسیاری از زن و
مردها مرتکب میشن استفاده از #طعنه و کنایه در صحبت کردن با همسرانشون هست.
این طعنه ها به مرور زمان مشکلات عاطفی برای اونها ایجاد میکنه
وقتی طعنه میزنید نه تنها مشکل حل نمیشه،بلکه رنجش ها عمیق تر میشه
و وقتی از هم ناراحت میشوید و در صدد رفع ناراحتی بر نمیاین
وقتی اجازه میدین ناراحتی روی هم انباشته بشه، باید انتظار داشته باشید که رابطتون روز به روز سردتر و بی روح تر بشه.
بهترین کار اینه که همیشه به صورت #مستقیم حرف خودتون را بگید تا کینه و کدورتی پیش نیاد
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
زن داری:
قابل توجه آقایون
اگر قصد دارید باتفاق همسرتان به دیدار خانواده خود بروید ، به جای بکار بردن این جمله :
امروز عصر جایی قرار نذار می خواهیم یه سر بریم خونه مامانم اینا و ...
این جمله را بکار ببرید:
حالشو داری امروز عصر یه سر بریم خونه بابام اینا ببینیمشون؟
اولاً
چون خانمها نسبت به هم جنس خودشون کمی حساس ترن و دلشون میخواد تمام توجه همسرشون فقط به خودشون باشه تو جمله اتون به جای خونه مامانم بگید خونه بابام
دوماً
در جمله اول شما به صورت امری برخورد کردید و در جمله دوم درخواستی. در صورتی که جمله دوم را بکار ببرید شما هم نظر همسر خود را جویا شدید و هم احساسات ایشان را تحت تاثیر قرار داده اید ، در اینصورت همسرتان این احترام شما را پاسخگو خواهد بود.
#همسرداری
✍🏻آقایان باید بدانند که همسرشان فارغ از مخارج روزمره منزل، نیاز به دریافت مبلغی پول دارد!
⚜ و مهم اینکه نباید از همسرش درباره این مبلغ، حسابرسی کنند. تا خانم بدون دغدغه و آزادانه هر طور که صلاح میداند، برای خانوادهاش، هزینه کند و یا پسانداز نماید.
👌🏻 میزان آن مبلغ بستگی به شرایط اقتصادی مرد دارد ولی مهم این است که این حس زن تامین شود.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
پدر، با من بازى كن...
تحقيقات نشان داده نوع بازى هايى كه مادر ها با فرزندانشان انجام می دهند، با بازى هايى كه معمولا پدر ها انجام مى دهند متفاوت است.
كودكانى كه هر دو نوع بازى را دارند به خوبى فعاليت هاى مناسب زندگى را مى آموزند، و رشد سالم و متعادل ترى را دارند.
وقتی پدر با فرزندش بازى مي كند بيشتر به دنبال تفریح و شادی است، بر عكس بازى هاى مادرانه بيشتر آموزشی است و مادر ترجيح ميدهد حين بازى به فرزندش آموزش دهد.
كودك هنگام بازى با والدين دو دنياى مختلف را تجربه ميكند، دنياهايى كه مكمل هم هستند و آموزش هاى هر دو زندگى را به او ميشناساند. اگر پدر حضور ندارد عمو دايى يا پدر بزرگ مي تواند جايگزين شود.
❤
آقایون
یک زن از همسرش چه می خواهد؟
آقایان محترم توجه کنید اگر هزاران هزار ثروت و طلا و جواهرات به پای همسرتان بریزید اما کوچک ترین محبتی را به همسرتان نشان ندهید ارزنی ارزش نخواهد داشت . یک زن در زندگی به هیچ چیزی به اندازه ی محبت کردن نیاز ندارد؛ محبتی که هم به زبان آورده شود و هم به آن عمل شود. این را مطمئن باشید که اگر شما کوچکترین محبتی را حتی با دادن یک شاخه ی گل به همسرتان اثبات کنید او چندین برابر بیشتر از آن پا جای پای شما خواهد گذاشت.
یک زن هرگز از ابراز عشق های مرد زندگیش خسته نخواهد شد. به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.
زن درست مثل یک موج است، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
20.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غلظت خون
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
----------------------------------------------------
اخبار آنی از منطقه و محورمقاومت👇
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
گروه ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://splus.ir/mostagansahadat
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤 🌤بسماللهالقاصمالجبارین 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت 🌤جل
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت ششم
فردا صبح زود خاله هاجر شاد وشنگول امد خانه ما وتاچشمش به من افتاد چنان قربان صدقه ام رفت که فکرکنم درعمرش قربان صدقه دخترای خودش ،اینطوری نرفته بود .
میدونستم که با شنیدن جواب رد ازاین رو به اون رو میشه ،
برای همین رفتم حیاط پشتی ومشغول دانه دادن به مرغ وخروسها شدم اما به لیلا سپردم که گوش وایسته....
ربع ساعتی گذشت که لیلا دوان دوان اومد طرفم:
_سلماا دختر کجایی که ببینی ام عمر خونه راگذاشت روی سرش وقتی فهمید که جواب رد بهش دادن کلی خط ونشان کشید وگفت که سلما بدبختتت میشه،مردی به هیبت وصولت وپول واقتدارمثل عمر درکل عراق نمیتونه برا خودش پیداکنه. عجب خودشیفته است این خاااله هااااجر ،فکر کنم الان بره با عمروباباش نقشه ای برای کشتنت بکشن وشایدم عمریه حمله انتحاری بکنه
به حرفهای لیلا خندم گرفت
وخوشحال بودم ازاینکه خیال خاله هاجر راحت شد ورفت رد کارش....اما نمیدونستم که این جواب رد کینه ای شتری میشه و...
نزدیکای ظهربود که طارق بایاالله یاالله گفتن وارد خونه شد ،میدونستم که حتما کسی همراهش هست،از پنجره بیرون را نگاه کردم وای خدای من علی همراهشه،یه جورایی دلم گر گرفت،الان دیگه میدونستم علی هم روی من نظر داره بیشتر هول شده بودم...
خودم راانداختم اشپزخونه تا یه لیوان اب بخورم وخودم رامشغول کاری کنم شایداین هیجانات درونم فروکش کنه.
ازشانسم مادرم با عماد رفته بودند بیرون ومن ولیلا ،خونه بودیم.
طارق طبق معمول یه سرک کشید داخل اشپزخانه وگفت:
_به به سلما خانم،مادرکجاست که تودست به کارپخت وپز میزنی؟
هول ودستپاچه گفتم:
_س س سلام ،رفتن بیرون
طارق:
_خوب بهتر حالا بیا داخل اتاق مهمون،کارت داریم
من:
_داریم!!!
طارق:
_اره من وعلی....بیا تا مادرنیومده بدددو...
💞ادامه دارد ....
🦋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت هفتم
رفتم داخل اتاق، علی وطارق روی مبل نشسته بودند ومن روی کناره وپشت به پشتی روی زمین نشستم ،
تنم دم به دم داغ ترمیشد وحدس میزدم صورتم از شرم سرخ شده همینجورکه مینشستم سلام کردم.
علی:
_سلام دخترخاله خوبی؟ لیلا کجاست، اینجا نیادیه وقت؟؟
من:
_نه روحیاط مشغول بود
وبعد هردوشون اومدند پایین ونزدیک من کنار پشتی نشستند
وطارق شروع کرد:
_سلما جان همونطور که قبلا گفتم این اقا علی گل شمارا ازمن خواستگاری کرده ومنم جواب مثبت شما رابهشون گفتم ،حالا بهتره حرفهای علی رابشنوی.
علی همینجورکه سرش پایین بود وباریشه های پشتی بازی میکرد گفت:
_حقیقتش من خیلی قبل به طارق گفته بودم اما طارق اینقد نگفت که مسئله پسرهمسایه تان پیش امد ،اما حالا که متوجه شدم شما هم بی علاقه نیستید باید یک موضوع مهم رابگم دوست دارم یعنی نه اینکه من دوست داشته باشم بلکه تودین ماامده ازدواج یک مردمسلمان باغیرمسلمان درصورتی درست هست که زن هم مسلمان بشه.آیاحاضری مسلمان بشی؟
خیلی جاخوردم واز برخورد طارق بااین موضوع میترسیدم ،زیرچشمی نگاهی به طارق کردم،برخوردش جوری بود که انگار علی چیز خاصی نگفته...
روکردم به طارق وگفتم:
_داداش شما چی میگی؟
طارق:
_ببین توخودت عاقل وبالغی خودت تصمیمت رابگیر
من:
_من حاضرم مسلمان بشم اما اگر بابا ومامان بفهمند چی؟
طارق خوشحال یک بوسه ای به سرم زد وگفت:
_توکار اشتباهی نمیکنی که بترسی...
علی:
_پس الان حاضری مسلمان بشی؟
من:
_الان؟!!بایدچکارکنم؟
علی :
_کارخاصی نیست،شهادت به وحدانیت خدا و پیامبری حضرت محمد صلیاللهعلیهواله وجانشینی حضرت علی علیهالسلام
هرچه که علی گفت همراهش تکرار کردم ...
طارق دستهام راگرفت تودستاش وگفت:
_به جمع شیعیان مظلوم خوش امدی
با تعجب نگاهش کردم وگفتم:
_یعنی یعنی تو....
طارق:
_اره الان یک ساله که به دین اسلام ومذهب شیعه داخل شدم.....
علی روبه طارق:
_پس تعلیم اصول وفروع دین سلما باتو.. وبالبخند مهربانی نگاهم کرد وگفت:
_ان شاالله اوضاع اروم شد هفت شبانه روز مجلس جشن برات میگیرم...
از خجالت سرم راانداختم پایین وسرخ شدم...
بااجازه ای گفتم وبه سرعت از اتاق بیرون امدم.
سرشاراز حسهای خوب بودم،
یعنی الان من مسلمانم؟شیعه هستم؟
احساس کبوتری راداشتم که دراسمان زیبا سبکبال درحال پرواز بود.....
💞ادامه دارد ....
🦋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
🌤بسماللهالقاصمالجبارین
🌤اللهم عجل لولیک الفرج
🌤جلد اول پروانهای در دام عنکبوت
🌤جلد دوم از کرونا تا بهشت
🦋رمان امنیتی، انقلابی و عاشقانه
🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
🌤قسمت هشتم
از اونروز به بعد ,طارق هروقت فرصت میکرد احکام دین و...را یادم میداد والان که نزدیک یک هفته از اسلام اوردنم گذشته,من برای خودم یک پا عالم دین شدم
محل عبادت من ,کنار سجاده ی خاکی طارق درزیرزمین خانه است ,اخه باید دوراز چشم خانواده ام نماز بخوانم,
حالا میفهمم که چرا طارق وقتی خانه بود بیشتر وقتش را درزیرزمین میگذراند,اما ازحق نگذریم,تمام عمرم یک طرف واین یک هفته هم هزارطرف,لذت عبادت وشیعه بودن چنان شیرین بربدنم افتاده که زبانم قاصر است از بیانش.....
چندروزیست که خانواده خاله هم به کربلا عزیمت کرده اند اما علی مانده وخیلی اوقات به خانه ما هم سری میزند ومن لحظه شماری میکنم برای این سرزدنهای گاه وبیگاهش....
درافکار خودم غرق بودم که در خانه رابه شددددت زدند.
مادرم باعجله در رابازکرد وپدر با حالی هراسان داخل شد....
خدای من سرووضعش چرا اینجوریاست؟؟
پدر:
_طارق,طارق نیامده؟؟
مادر:
_نه نیامده,صبحی علی امد دنبالش ,نگفت کجا میرود اما هنوز برنگشته...
پدر:
_خاک برسرمان شد,شهر به تصرف داعش درامده,نبودین که ببینین دربازار چه بلوایی به پا شد...میزدند ومیبردندو میکشتند...بازهم ایزد منان راسپاس که دیروز مغازه رامعامله کردم وگرنه الان تمام مایملک دکان برباد رفته بود...
ام طارق,هرچه که پول وطلا و..داری جم وجور کن اگه شد اخرشب ,حرکت میکنیم ,فقط یه کارکوچک دارم که سرشب باید برم وانجام بدهم,طارق هم باید بیاد ,اصلا هیچ کس نباید اینجا بمونه ,هرکس که بمونه حکم مرگ خودش را امضا کرده....
سرشب است وهیچ خبری از طارق وعلی نشده, پدرم باهزارترس واضطراب رفته بیرون,دل توی دلم نیست ,
دردلم به امام حسین ع متوسل شدم..
💞ادامه دارد ....
🦋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی