eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
کانالهای ما در ایتا @mostagansahadat @zojkosdakt @skftankez @romankadahz @aspazyzoj @bazarkandah تبلیغات 👇 @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ حسرت پدر و مادرها وقتی بچه بزرگ میشه 🔹کاش هیچوقت به خاطر تکالیف مدرسه باهاش بد حرف نمیزدم. 🔹کاش خودمو کنترل میکردم و هیچوقت دست رو بچه بلند نمیکردم. 🔹کاش کمتر بهش سخت میگرفتم تا بچگی کنه. 🔹کاش بیشتر بغلش میکردم و باهاش صمیمی بودم. 🔹کاش اینقدر توی موقعیتهای مختلف الکی نمیترسوندمش. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
لذت بردن از فرزندتان و سهیم شدن در شگفتی کشف معنیِ زنده بودن و انسان بودن در دنیایی شگفت‌آور، برای رشد احساس مثبت فرزندتان نسبت به خودش بسیار حیاتی است. وقتی نسبت بخودوفرزندانمان، بااحترام وشفقت رفتار میکنیم، اغلب به چشم‌انداز تازه‌ای دست می‌یابیم که لذت از زندگی با هم را در ما غنی می‌کند. به یاد آوردن تجربه‌های روزانه و تفکر دربارۀ آنها، حس عمیق درک شدن و پیوند داشتن را ایجاد می‌کند. والدین میتواننددعوت فرزند شان را به آهسته‌تر زیستن و لذت بردن از زیبایی و پیوندی که زندگی، هر روز هدیه می‌کند، بپذیرند. زمانی‌که والدین در زندگی پرمشغلۀ خود، احساس فشار می‌کنند، ممکن است برای در نظر داشتنِ تمام جزئیات مدیریت برنامه‌های خانواده، احساس تنش کنند. کودکان نیاز دارند که از آنها لذت برده شود و به آنها احترام گذاشته شود، نه اینکه مدیریت شوند. ما اغلب بر مسائل زندگی تمرکز می‌کنیم، نه بر امکان‌هایی که برای یادگیری و لذت بردن در دسترس داریم. وقتی خیلی مشغول انجام دادن کارهای گوناگون برای فرزندان‌مان هستیم، فراموش می‌کنیم که صِرف بودن با آنها چقدر مهم است. می‌توانیم از فرصت پیوستن به فرزندان‌مان در تجربۀ بی‌نظیرِ با هم رشد کردن لذت ببریم. یاد گرفتن ِسهیم شدن در لذتِ زیستن، اساس یک رابطۀ والد- فرزندِ ارضاکننده است. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
زمانی که فرزند شما کار اشتباه انجام می دهد،اشتباهش را به شخصیتش پیوند نزنید. اگر از کلمات و عبارات نامناسب استفاده کرد؛ - نگویید: تو بی‌ادبی - بگویید: حرفِ بد زدن ممنوع اگر بدون اجازه سرکیف کسی رفت؛ - نگویید: دزد - بگویید: باید اجازه بگیریم. رفتن سر کیف دیگران بدون اجازه اشتباه است. اگر خیالپردازی کرد؛ نگویید دروغگو اگر گاز گرفت نگویید وحشی بگوئید: گاز گرفتن ممنوع. زیر سوال بردن شخصیت فرزندتان، از بین رفتن اعتماد به نفس و جسارت تکرار خطا را به دنبال خواهد داشت. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
هرگز این ۷ قول را به فرزندتان ندهید. والدین از وعده و وعید دادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده می کنند: برای رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان می خواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامید نکردن فرزند و ایجاد امید در او. ۱. "قول میدم درد نداشته باشه." ۲. "قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه." ۳. "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه." ۴. "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات." ۵. "قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی، باهوش ترین بچه کلاس بشی." ۶. "قول میدم که فردا روز بهتری باشه." ۷. "قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
تربیت همراه غضب، اصلاً تربیت نیست. چون آن چه که در باب تربیت نقش زیربنایی دارد و برای تأدیب و تربیت می خواهیم از او استفاده کنیم، حیا و پرده داری است. اگر بخواهی در آن حال که خشمگین هستی، فرزندت را تربیت کنی، چون هنوز نتوانستی خودت را کنترل کنی، ممکن است حرکتی از تو سربزند که این موجب پرده‌دری شود. چون عصبانی شده‌ای، ممکن است یک دفعه یک حرکتی از تو سر بزند اعم از گفتار و کردار که موجب پرده‌دری و بی‌حیایی شود. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
📚داستان واقعی و آموزنده بنام ‍ 🌸 قسمت اول یک داستان پند آموز واقعی امیدوارم از خوندنش استفاده ببرید … 🌸🍃– امان از دست نگاه هوس آلود که مرا شرمنده و بدبخت کرد و کاش با همسر قبلی برادرم ازدواج نمی کردم تا …. . ۶ سال قبل روزی که برای اولین بار خواهرزن برادرم را دیدم با یک نگاه عاشقانه شیفته اش شدم و مثل دیوانه ها ، بی طاقت و عجول به برادرم گفتم: هر طور شده ما باید با هم باجناق بشویم و … ! 🌸🍃علیرضا با شنیدن این حرف ،لبخندی زد و گفت: پسر، تو هنوز دهانت بوی شیر می دهد. چرا این قدر عجله داری ؟ صبر کن برایت کار و باری دست و پا کنم بعد هم خودم زیر پر و بالت را می گیرم تا بتوانی روی پای خودتابایستی و با دختر مورد علاقه ات نیز ازدواج خواهی کرد. 🌸🍃او بااین حرف ها مرا آرام کرد و چون همسرش نیز از علاقه من نسبت به خواهرش اطلاع داشت رابطه صمیمانه تری با هم برقرار کردیم . مرد جوان آهی کشید و افزود:من بیشتر اوقات به خانه علیرضا می رفتم و با هماهنگی که منیره با خواهرش داشت او نیز به آن جا می آمد و ما با هم به راحتی گفتگو می کردیم. 🌸🍃برادرم اطلاع داشت که به خانه اش می روم اما از موضوع حضور خواهر زنش در آن جا بی اطلاع بود تا این که یک روز به طور سرزده به خانه آمد و اتفاقا همسر برادرم نیز برای خرید بیرون رفت بود و من با خواهر همسرش تنها بودم. علیرضا که آدم معتقدی است از این بابت خیلی ناراحت شد و گفت: داداش جان، تو و سیما نامحرم هستید و درست نیست که درمکانی خلوت با هم باشید ضمن این که من به تو قول داده ام تا جایی که ازدستم بر بیاید کمکت خواهم کرد . 🌸🍃البته این را هم بگویم من از منیره و خانواده اش رضایت چندانی ندارم چون آنها خانواده با حیایی نیستند و از نظر حجاب و اعتقادی همین الان هم با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. پس تو می توانی با مشورت و تفکر منطقی ، همسر مناسب تری برای خودت پیدا کنی. آن روز با شرمندگی از علیرضا خداحافظی کردم و به خانه خودمان رفتم اما متاسفانه قصه دیدار من و سیما با اصرار همسر برادرم به طور کاملا مخفیانه ادامه پیدا کرد. 🌸🍃 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae 📚داستان واقعی و آموزنده بنام ‍ 🌸 قسمت دوم اسیر هوس های پلید شدم: علیرضا که بعد از مرگ پدرم حکم سرپرست وبزرگتر خانواده ما را داشت با گذشت از سهم ارث و همچنین فروش خودروی سواری خود ،برایم مغازه آبرومندی دست و پا کرد و من با غرورو سربلندی جلوی دوستان و آشنایان مشغول کار شدم . با این که بیشتر اوقات درمحل کارم بودم کمتر فرصت می کردم به دیدن سیما بروم و منیره از این موضوع شاکی شده بود. همسر برادرم یک روزبه مغازه ام آمد و گفت: نقشه ای دارم که طبق آن تو و سیما هر روز می توانید همین جا همدیگر را ببینید. اوبا این بهانه که توی خانه حوصله اش سر می رود از برادرم خواست تا در مغازه ام مشغول کار شود و علیرضا هم قبول کرد . به این ترتیب بود که با منیره همکار شدم و خواهرش نیز هر روز به دیدن ما می آمد . حدود دو ماه گذشت و من متوجه شدم که علیرضا و منیره سر مسائل اعتقادی و نوع پوشش و حجاب ،دچار اختلافات جدی شده اند و با هم بگو مگو دارند. برادرم می گفت همسرش با پسر جوانی که از قبل به هم علاقمند بوده اند ارتباط پنهانی دارد و کار آنها در کمتر از چند ماه به قهر و جدایی عاطفی رسید . درمدتی که منیره به خانه پدرش رفته بود تنها رابط او و برادرم من بودم و متاسفانه این زن خیانت کاربا نگاهی شیطانی ، کم کم روی احساساتم پا گذاشت و با تعریف و تمجید هایی که از من می کرد می گفت: کاش به جای این که با علیرضا ازدواج کنم زن تو می شدم و … ! منیره با این حرف ها و بازی چشمانش مرا فریب داد و تا به خودم آمدم متوجه شدم اسیر هوس های پلیدم شده ام. یک سال گذشت و علیر ضا که حتی با پادرمیانی ریش سفید های فامیل هم راهی برای نجات زندگی اش پیدا نکرده بود به طور توافقی از همسرش جدا شد . او حتی برای پرداخت مهریه همسرش آپارتمان کوچکی که با هزار بدبختی خریده بود را به منیره داد و درست در روزهایی که برادرم نیاز به یک پشتوانه عاطفی و احساسی عمیق داشت من به عنوان کسی که جبران سال ها محبت و دوستی بی ریا و پدرانه علیرضا را همراه با از خودگذشتگی او برای راه اندازی مغازه ام ، مدیون این مرد بزرگ بودم فریب دو چشم شیطانی همسرش را خوردم و فریفته نگاهی شدم که نگاهم را برای همیشه به زمین دوخته است و رو ندارم سرم را بالا بیاورم. در این لحظه صدای هق هق گریه مرد جوان در فضای اتاق مرکز مشاوره پلیس خرسان رضوی پیچید و او چند دقیقه ای سرش را روی میزگذاشت و صورتش را بین دستانش پنهان کرد تا راحت تر بتواند عقده دلش را خالی کند. 🌸🍃ادامه دارد◀️◀️◀️
🌸🍃 قسمت سوم ازدواج من و منیره ، کمر برادرم را شکست پس از آن که علیرضا همسرش را طلاق داد سر خودش را با کتاب و مطالعه سرگرم کرد و تصمیم گرفت به طور ضمن خدمت ادامه تحصیل بدهد. 🌸🍃من هم دلم خیلی برای او می سوخت و با خواهر همسرش قطع ارتباط کردم . اما هنوز یک ماه نگذشته بود که متوجه شدم منیره با عبور از جلوی مغازه ام مرا زیر نظر دارد . یک روز با احساس بدی که نسبت به او پیدا کرده بودم از مغازه بیرون آمدم تا با چند حرف رکیک، خجالتش بدهم و همین کار راهم کردم. منیره با شنیدن حرف هایم به گریه افتاد و داخل مغازه ام آمد. او در حالی که به چشمانم زل زده بود کمی درد دل کرد . 🌸🍃هر چه سرم را پایین انداختم تا به چشم هایش نگاه نکنم نتوانستم اسب سرکش هوس های پلیدم را کنترل کنم .متاسفانه آن روز،یکی دو ساعت با منیره صحبت کردم . او بیشتر از این که با سخنانش مرا تحت تاثیر حرف هایش قرار دهد بانگاه تحریک کننده اش فریبم دادو عقل و منطق را زیر پا گذاشتم . از آن روز به بعد رابطه عاطفی من و منیره عمیق شد تا جایی که پس از گذشت حدود شش ماه با هم قرار ازدواج گذاشتیم و من بدون رضایت خانواده ام کت و شلوار دامادی پوشیدم و او را به عقد خودم در آوردم. ازدواج من و منیره ، کمر علیرضا را شکست و او انتقالی گرفت و همراه مادر پیرم از شهر خودمان به تهران رفت . 🌸🍃من نیز با خانه ای که برادرم به عنوان مهریه به منیره داده بود و مغازه ای که با کمک او راه انداخته بودم زندگی نکبت باری را آغاز کردم اما این پیوند شوم در لجنزار فساد و خیانت از هم گسست و در مدت کوتاهی فهمیدم چه حماقت و اشتباه بزرگی کرده ام. منیره با مردی غریبه ارتباط مخفیانه داشت و با اطلاع از این موضوع نتوانستم خودم را کنترل کنم و تا جایی که می توانستم او را کتک زدم و با چاقو زخمی اش کردم. 🌸🍃ادامه دارد ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ 📚داستان واقعی و آموزنده بنام ‍ 🌸🍃 قسمت چهارم او که در یک قدمی مرگ قرار داشت با تلاش پزشکان ، جان سالم به در بردو از من شکایت کرد. 🌸🍃به این ترتیب بود که پشت میله های زندان افتادم و او حتی تقاضای طلاق داد و مهریه اش را به اجرا گذاشت . مرد جوان افزود:موضوع دستگیری من از طریق عمویم به گوش علیرضا و مادرم رسید و آنها بی تاب و بیقرار به کمکم آمدند. برادرم سند خانه پدری مان را برای ضمانت آزادی ام از حبس گذاشت و من از زندان بیرون آمدم و قرار شد مغازه ام را بفروشم و مهریه منیره را پرداخت کنم. 🌸🍃مرد جوان اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد: چند روزی است که همراه علیرضا و مادرم از شهرستان به مشهد آمده ایم اما هر لحظه که به صورت برادرم و مادرم نگاه می کنم از خجالت آب می شوم . امروز صبح ازمهمانپذیر بیرون آمدم و می خواستم خودکشی کنم اما پشیمان شدم و با خودم گفتم: 🌸🍃شاید هنوز فرصتی باشد تا گوشه ای از محبت های مادرم و علیرضا را جبران کنم .برای همین منصرف شدم و به اینجا آمدم تا مشاوره بگیرم. 🌸🍃مرد جوان درحالی که حلقه اشک چشمانش ر ا خیس کرده بود گفت: واقعا آدم باید در نگاه خود دقت کند چون خیلی از بلاهایی که به سر آدم می آید از یک نگاه شیطانی است و گاهی نیز یک نگاه آسمانی می تواند آدم را نجات دهد. من در پایان به تمام جوان ها توصیه می کنم در ازدواج خود نیز چشم های شان را خوب باز کنن و تصمیم درست بگیرند. 🌸🍃پایان کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
🍀🍀🍀🍀 🔰 ما والدین اجازه نداریم که اشتباهات ساده کودک و تجربه های ارزشمندی که بدست آورده رو تا حد گناه بزرگ کنیم . ⛔ اگه کودکتون اشتباهی کرده بهش القاءنکنید که این کار تو غیر قابل بخشش هست. 💯 جملاتی مانند "خدا تو رو نمی بخشه" ،"بهشت نمیری "،" تو قلب مامان رو شکستی"،"بابا دیگه تو رو دوست نداره "باعث میشه که کودک احساس گناهکاری کنه . 🎯 *به کودکمون احساس عذاب وجدان و گناه ندهیم.* @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
❤️✨❤️ 🌿تربیت_کودک🌿 👌🏻اگر به شما بگویند از یک روز رفتارتان با فرزندتان فیلم تهیه شده، از دیدن آن به شما حسی خوبی دست می دهد وبه خود افتخار می کنید؟ 🙁یا خجالت زده می شوید و احساس گناه می کنید؟ مغز کودک شما هر روز از رفتار شما فیلم تهیه می کند ودر مغز خود ذخیره می کند و در آینده این فیلم ها را در مسیر زندگی خود تکرار می کند. 👌🏻آگاهانه انتخاب کنید چه رفتاری را تا آخر عمر می خواهید در ذهن فرزندتان حک کنید. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
هدایت شده از کانال آشپزی زوج خوشبخت ❤️
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥یک مقایسه ساده روغن طبیعی گاوی با روغن‌های نباتی🤦‍♀️🤦 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال آشپزی زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/3221422761C0641bc6448 پذیرش تبلیغات @hosyn405
⭕️ می خوام با خودش ازدواج کنم، نه خانوادش" 🔻این استدلال درست نیست! ✅بخش عمده ای از زندگی مشترک شما در آینده متأثر از طرز تفکر، عقاید و رفتار خانواده همسر شما خواهد بود، در نتیجه نمی توان در انتخاب شریک زندگی خانواده را جزئی مستقل و جدا از همسر دانست. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405
اگر شـنیدید فـکر کنیـد نشنیـدید...! گاهی همسرمان عصبی است و حرف‌هایی می‌زند که خودش هم واقعا به آن حرف‌ها اعتقادی ندارد؛ اگر آن حرف‌ها را معیار رفتار خودمان قرار بدهیم، وارد بازی قدرت می‌شویم که کمکی به زندگی مشترک و افزایش صمیمیت ما نخواهد کرد. 👈 وقتی می‌دانید همسرتان حرف خودش را باور ندارد چه دلیلی وجود دارد که بخواهید به او ثابت کنید اشتباه کرده. @zojkosdakt ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g سفارش تبلیغات https://eitaa.com/hosyn405