اطیام رو تموم کنم.
ــ پس از صبح برو من ظهر میام دنبالت.
ــ باشه، پس فعلا.
بعد از قطع کردن تلفن به اتاقم برگشتم و وسایلم را جمع کردم.
ماشین را که روشن کردم وراه افتادم، خانم صفری را دیدم که کنار خیابان ایستاده و منتظر تاکسیاست. تا من را دید با یک لبخند منتظر نگاهم کرد. روزهای قبل اگر می دیدمش سوارش می کردم. ولی با این داستان هایی که پیش امده دیگر هیچ وقت از این معرفتها به خرج نمیدهم. بدون این که به روی خودم بیاورم از کنارش رد شدم. از آینه دیدم که صورتش جمع شد. انگار غرغری هم زیر لب کرد. ولی برایم اهمیتی نداشت.
به در خانه که رسیدم از این که راحیل همراهم نبود حس خوبی نداشتم. دل تنگ بودم، کاش مخترع ها اکسیری هم اختراع می کردند برای دلتنگی، قرصی، شربتی، آمپولی چیزی...که وقتی استفاده می کردی دلتنگیات رفع میشد.
همین که خواستم وارد آپارتمان شوم. مژگان را دیدم که با یک تیپ نه چندان جالب از خانه بیرون میرود. مرا که دید. سویچ ماشین کیارش را نشانم دادو گفت:
ــ دارم میرم مهمونی،
–کجا؟
–یکی از دوست هام دعوت کرده. (کیارش قبل از سفرش ماشینش را در پارکینگ ما گذاشته بود.) نگاهی به تیپ و قیافه اش انداختم وگفتم:
–این وقت شب؟ اونم با این وضع؟
ــ چیه؟ نکنه میخوای مثل راحیل چادر چاقچور کنم؟
از حرفش خوشم نیامد و برای این که لجش را دربیارم گفتم:
– تو بخواهی هم نمی تونی مثل اون باشی.
خیلی محکم و کشدار گفت:
–آرش.
با صدایش مادر امد کنار در ایستادو گفت:
–تو هنوز نرفتی؟
مژگان کفش هایش را پوشیدو گفت:
– دارم میرم.
به مادر سلام دادم و گفتم:
–شما هیچی نمیگید؟ الان با این وضع (اشاره به شکمش کردم) بره مهمونی؟ بعد از اون ورم ساعت یک شب تنها پاشه بیاد؟ اونم با این سرو وضع؟
مادر حرفی نزد. من رو به مژگان ادامه دادم:
ــ سویچ و بزار خونه، خودم می رسونمت.
ــ آخه مهمونی شاید تا نصفه شب طول بکشه، چطوری برگردم؟
صدایم را کمی بلند کردم و گفتم:
ــ تا نصفه شب؟ به کیارش گفتی داری میری؟
ــ آره بابا، عصری باهاش حرف زدم. مهمونی قرار بود دو روز دیگه باشه، ولی چون من فردا مرخصیم تموم میشه، پس فرداهم کیارش برمی گرده، به صدف گفتم یه کم زودتر بندازه.
–من نمیدونم چرا شوهرت رفته مسافرت، تو مرخصی گرفتی؟
–خب منم امدم خونهی شما مسافرت دیگه.
ــ خب صبر میکردی با کیارش مهمونی میرفتی.
ــ آخه طبقه ی همکف خونه ی صدف اینا شو لباس هم هست، اول میریم اونجا. کیارش رو که می شناسی حوصله ی این چیزهارو نداره.
آسانسور را زدم و گفتم:
ــ خودم میبرمت. آخر شبم زنگ بزن میام دنبالت.
با خوشحالی دستهایش را بهم کوبید و
گفت:
–ایول، بعد با دوتا انگشتش لپم را کشیدو گفت:
ــ یدونه ایی.
دستش را پس زدم و گفتم:
ــ این چه کاریه؟
مادر خندید و گفت:
– زودتر برید دیگه. از مادر خداحافظی کردیم و وارد آسانسور شدیم.
هنوزاخم هایم در هم بود.
پوفی کردو نگاهم کرد.
–بسه دیگه، از وقتی زن گرفتی خیلی بداخلاق شدیا. وقتی دید جوابش را ندادم واخم هایم غلیظ ترشد، زیر لب ادامه داد:
– همون کیارش اینارو می دونست که مخالفت می کرد.
نگاه عاقل اندر سفیهم را خرجش کردم و ترجیح دادم جوابش را ندهم.
ــ آرش جان هنوزهم دیر نیست ها یه صیغس دیگه چیزی نیست که..بی خیالش شو... اصلا تو همین مهمونی یه دخترایی میان فقط تیپشون به هزارتا مثل راحیل می ارزه.
دیگه داشت آن روی من را بالا می آورد. باید جوابش را میدادم. ماشین را روشن کردم و گفتم:
ــ الان داری جاری بازی در میاری؟ یا می خوای رفیقای ترشیده ات رو قالب من کنی؟
ــ رفیقای من ترشیده اند؟ رویش را برگرداندو گفت:
ــ من رو باش که به فکر توام.
ــ جلوی روی راحیل باهاش خوبی، بعد پشتش اینجوری زیرابش رو می زنی؟
مثلا تحصیلکرده ی این مملکم هستی.
ــ بسه آرش، مثل بابا بزرگها حرف نزن که اصلا بهت نمیاد. اصلا هر کاری دلت می خواد بکن. خوبی به تو نیومده.
ــ لازم نکرده، از این خوبیها بهم بکنی. من راحیل رو همین جوری که هست دوسش دارم. یه تار موی راحیل رو هم نمی دم به صدتا مثل اون رفیقای تو.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند❤
#ادامهدارد...
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس
#پارت166
دیگه ام دلم نمی خواد از این جور حرفها بشنوم.
صورتش قرمز شد. با صدای بلندی گفت:
ــ به درک، خلایق هر چه لایق.
جوش آورده گفتم:
ــ اتفاقا اصلا لیاقتش رو ندارم.
به روبرو خیره شدو گفت:
–خدا شانس بده، کاش کیارشم یه بار اینجوری هواخواه من در میومد.
ــ مگه کسی بد تو رو گفته که هواخواهت دربیاد، ما که از گل نازکتر بهت نگفتیم.
به نفسنفس افتاده بودم. دلم می خواست بیشتر ازاین، از راحیل حمایت کنم. بیشتر از خوبیهایش بگویم. بیشتر فریاد بزنم و ازمژگان بخواهم دیگر از این حرفها نزند. ولی نگفتم، ملاحظه ی بارداریش را کردم.
دیگر تا برسیم به مقصد حرفی نزدیم.
به خانه ایی که آدرسش را داده بود رسیدیم. بدون این که نگاهش کنم، گفتم:
– ساعت دوازده میام دنبالت.
ــ
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
سـه اصـلِ مهـم در انتخاب همسـر
1⃣ جاذبه
شما را تكرارى نمىكند و همسرتان از بودن با شما احساس لذت مىنمايد.
2⃣ تفاهم
باعث مىشود در كنار همسرتان احساس تنهايى و تهى بودن نكنيد و احساس صميميت و گرماى زندگى داشته باشيد.
3⃣ تعهد
رابطهتان را هدفمند نموده و موجب احساس امنيت مىشود.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
🌹همسرانه🌹
💟 ...ریزه کاریهای زناشویی...
1⃣ گلایه اطرافیان از همسر:
💠 گاه اطرافیان و یا خانواده شما از همسرتان بدگویی کرده و یا گلایهای را مطرح میکنند.
🔰 در این مواقع باید با حفظ ادب و احترام نسبت به فرد گلایه کننده، نیّت خیر همسرتان و یا توجیههایی که باعث کم شدن بدبینی اطرافیان نسبت به همسرتان میشود ابراز کرده، و حافظ آبرو و اَسرار او باشید!
🔰 به تدریج باید با رفتار و گفتار خود دلهای دو طرف را به هم نزدیک کنید.
🔰 در مواقعی که گلایهی آنها اساسی و بزرگ است حتما به مشاور_دینی خانواده مراجعه نمایید!
‼️نکته مهم:
❌ تا میتوانید گلایه خانواده خود را به همسرتان نرسانید، چرا که زمینهساز کینه، فتنه، بدبینی و سردی روابط میگردد!
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
❤️🍃❤️
#هردوبدانیم
🥀زوجهای موفق مدت زمان معینی از روز را به خود اختصاص داده،
بدون حضور فرزندان در مورد علایق شخصی باهم صحبت میکنند،
این امر موجب افزایش صمیمیت و تقویت روابط زندگی زناشویی آنها میشود.🥀
❤️🌿❤️🌿
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
هدایت شده از شگفت انگیز
شگفت انگیز😳
https://eitaa.com/joinchat/774439714C550ac06b9c
تبلیغات👈
@hosyn405
هدایت شده از شگفت انگیز
1.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انبار قطار سریع السیر در ووهان
شگفت انگیز😳
https://eitaa.com/joinchat/774439714C550ac06b9c
تبلیغات👈
@hosyn405
از بی محلی کردن به عنوان حربه ای برای ناراحت کردن همسرتان استفاده نکنید!
وقتی سعی دارید با بی محلی کردن به او، خشم او راتشدید کنید در واقع نشان می دهید هدفی جز ادامه ناراحتی او ندارید، بی محلی کردن با خونسردی متفاوت است.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
#سیاستهای_زنانه
وقتی شوهرتون تو جمع داره صحبت میکنه بهش توجه کنین و طوری که متوجه بشه حرفاشو تایید کنین، باور کنید این کارتون در دل او غوغا بپا میکنه.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
مردان از زنانی که کمی با بقیه فرق داشته باشند،خوششان می آید
👈 و احساس می کنند زندگی در کنار زنی که همراه او فوتبال می بیند و اطلاعات به روزی دارد،چقدر می تواند هیجان انگیز باشد
❤️ ❤️
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
#همسرانه
💕یادمان نرود که محبت، تجارت نيست!
چرتکه نیندازيم که من چه کردم توچه کردی.
بیشمار محبت کنيم
اگرخوبی ماوابسته به رفتاردیگران باشد این دیگرخوبی نیست، بلکه معامله است...!
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
#تربیت_فرزند
💟 اگروالدین بپذیرند که
یک سری از رفتارهای نوجوان شان،
مانند #احساس_بزرگی و #استقلال
اقتضای سن اوست،
💟 در این هنگام واکنش آنها به این رفتارهای جدید، واکنش منطقی و صمیمانه خواهد بود.👌
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
🌟 #جملات_ناب 🌟
💫رمز آرامش 💫
امروز دختر کوچولوم به من درس عجیبی داد. 😍😌
با مداد شمعی نصف مبل کرم رنگ نشیمن رو سیاه کرده بود. 😳😳😱😥
وقتی متوجه شدم صداش کردم و با تظاهر به ناراحتی (!) گفتم که " عزیزم من اینجا چیزهای ناراحت کننده ای میبینم. به نظرت باید چکار کنم؟" 😕😐
خیلی خونسرد سری تکون داد و گفت:"خب پاکش کن. اگه پاک نمیشه چشماتو ببند!" 😥😳😳
به همین سادگی! تمام فلسفهء آرامش رو در همین جملهء کوتاه به من پر ادعا و تحصیلکرده یادآوری کرد و آموخت. 😎😕
"پاکش کن،اگه پاک نمیشه چشماتو ببند". 😏😔
و من فکر میکنم به تمام مشکلاتی که با این قاعده ء ساده میشد باهاش مواجه شد. ولی به بدترین شکل باهاشون کلنجار رفتم . 😢😒
و حالا قانون زندگی من این شد
"پاکش کن، اگه پاک نمیشه چشماتو ببند" .
این است رمز آرامش❤️
فقط آن چیزی را در ذهنتان راه دهید که دوست دارید، اتفاق بیافتد.
🔰باماهمراه شوید 🔰
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
پذیرش تبلیغات
@hosyn405