eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
کانالهای ما در ایتا @mostagansahadat @zojkosdakt @skftankez @romankadahz @aspazyzoj @bazarkandah تبلیغات 👇 @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
" " يعنى؛ «جسم و روحمان با هم زيرِ يك سقف بروند» مبادا روحمان را پشت درب بگذاريم و فقط جسممان به عقدِ يكديگر درآيد! مبادا براى فرار از گذشته، آينده ى آدمِ ديگرى را سياه كنيم! پاك كنيم گذشته مان را از هر چه به سرمان آمد... «اگر لايق بودند، جايشان در گذشته مان نبود!!!» ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
*✍تربیت فرزندان* *🔹بزرگی را گفتند:* *تو برای تربیت فرزندانت چه می‌کنی؟!* *🔸گفت:* *هیچ کار.* *🔹گفتند:* *مگر می‌شود؟! پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟!* *🔸گفت:* *من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی خوبی برای آنان باشم.* *🔹فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می‌بینند، نه امر و نهی‌های بیهوده‌ای که خود عمل نمی‌کنند.* ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
آیا خداوند من را تنبیه میکنه⁉️ ❌خیلی وقت ها شده تا دغدغه و مشکلی توی زندگی مون بوجود میاد، گرهی در کارمون می افته، به بیماری مبتلا می شیم سریعا میاندازیم گردن خدا. 🔮با خودمون فکر می کنیم اره چون من بنده ی خوبی برای خدا نبودم این جوری داره تنبیهم می کنه. 🔮اره اگر خدا منو دوست داشت این جوری تنبیهم نمی کرد، این جوری اذیتم نمی کرد. 🔴 این فقط و فقط باور غلط ذهن من و شماست 🟢مشکلات، گرفتاری ها، شکست ها و.... از پیامدهای رفتاری من و تو هستش. وقتی همه یه تو میگن این کار مسیرش درست نیست، اشتباه و اصرار داری که نه تو بلدی درست اگر ورشکست شدی تقصیر خدا نیست. 🥺 اگر عادت کردی همه ی اتفاقات بد زندگی تو بیاندازی گردن خدا باید یک خبر خیلی خیلی بد بهت بدم😱 ⛔ تو در حال نابود کردن و کشتن تدریجی خودت هستی ‼️ ♻️تا زمانی که مسئولیت اتفاقات زندگی تو برعهده نگیری و نپذیری و درسش رو نگیری هیچ وقت از اون گودال بدبختی زندگی خارج نخواهی شد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
اگر میخواهید کودک شادی داشته باشید اجازه بدهید گاهی اشتباه کند اگر کودک به خاطر اشتباهاتش بیش از حد مواخذه شود، به دلیل ترس از اشتباه کردن، دست به هیچ کار تازه ای نمیزند و خلاقیت خود را می بازد *💕*~💕~*💕 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
🌿🌺🌿 حریم_خصوصی ♨️ اطلاعات خصوصي زندگي خود را نزد ديگران مطرح نكنيد ◾️رازهاي زندگي خويش را نزد خود نگاه داريد قرار نيست هر غريبه و آشنايي از مشكلات شما آگاه باشد 👈 همان هايي كه روزي شما را نوازش مي كنند و در پيش شما برايتان دلسوزي مي كنند به وقتش شما را با كلام و رفتار مي آزارند و توانايي هايتان را دست كم مي گيرند مشكلات و اختلالات خود و خانواده تان را تنها در درون خانواده يا نزد مشاوري امين و رازدار مطرح كنيد نگذاريد زندگي شما نقل محفل ديگران گردد . ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
❌ یادتون باشه 👈برای دوام زندگی تون همیشه به همسرتون "حال و احساس خوب " بدید ! 🔵حال و احساس خوب یعنی چی؟ یعنی احساس کنه که مهمه، ارزشمنده و بهش نیاز دارید 🔹یعنی در کنار شما آرامش داشته باشه و همش نگران نباشه که نکنه الان بهش یه گیری میدید . 🔹 حس استقلال خودش رو حفظ کنه و یه موجود وابسته و چسبنده نباشه 🔹 احساس امنیت داشته باشه. بدونه که در هر شرایطی چه خوشی و چه ناراحتی یک تکیه گاه داره. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
در برابر انتقادات اگر نادرست بود، بی اعتنا باشید ... اگر غیر منصفانه بود، عصبانی نشوید ... اگر از روی نادانی بود، لبخند بزنید ... اگر عادلانه بود، از آن درس بگیرید .... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 همسران 🔸خوبه گاهی تو زندگی همديگه رو نقد کنید 🔸مثلا: فلان اخلاقت فلان جا مناسب نبود 🔸اون حرفی که بهم زدی منو ناراحت کرد، خواهش میکنم ديگه اون حرف رو نزن. 🔸اون کاری که کردی بنظرم اصلا جالب نبود 🔸وقتی نقد تو زندگیت عادی بشه هیچ سوءتفاهمی باقی نميمونه که به عقده تبدیل بشه و ناراحتی درست کنه. 🔸بهش ميدون بده تا بتونه راحت و بدون ترس حرفاشو بزنه، البته یادت باشه وقتی همسرت سر حال و با حوصله هست باهاش گفتگو کن و البته این موضوع باید دوستانه مطرح بشه تا دلخوری پیش نیاد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
⭕️ در یڪ خانہ و خانواده چهار چیز باید باشد:👇 💕مـــــحبت ☘حـــــرمت 💠مـــــشورت 💢مـــــدیریت ⭕️جایے کہ محبت هست ؛ دو چیز وجود ندارد 👇 ⛔️یکے قدرت ⛔️دیگرے دشمنے ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
شنیدن عبارت دوستت دارم : ❤️برای یک مرد… او را برای مصاف با سخت ترین های زندگی زره پوش می کند و آماده می شود توان می گیرد برای آنکه بیشتر بکوشد👌 مرد احساس می کند حتی قدش بلند تر شده است؛ چون به مرد بودنش افتخار می کند😉 شنیدن عبارت دوستت دارم :👇 ❤️برای زن آنچنان انرژی و توان مضاعفی برایش ایجاد می کند که آمادگی این را می یابد که لحظه ای پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل به راه بیاندازد👌 و همه جای زندگی را با عشق از نو بیاراید💟 شنیدن عبارت دوستت دارم :👇 💕برای فرزندت خصوصا وقتی روی دو زانو می نشینی و خودت را هم قد فرزندت می کنی و چشم در چشمش می گویی یعنی من هستم؛خیالت راحت❣ و یادت باشد آن شب فرزندت دیرتر ولی آرامتر و آسوده تر می خوابد پس از شنیدن این جمله از والدینش 💖فرقی نمی کند معشوق باشی یا عاشق …پدر یا مادر … فرزند یا همسر عبارت دوستت دارم را جدی بگیریم این عبارت غوغایی به پا می کند نگذارید محبت و عشقتان در دنیای درونتان حبس شود❌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
"یادآوری‌های مکـرر یا توهیـن‌های مکـرر؟!!!" 🍃 قطعا همسر شما در خانه یا بیرون از آن وظایفی دارد، مثلا پرداخت قبوض و... 👈 وقتی شما نگران پرداخت قبوض تا مهلت معین هستید بارها و بارها پرداخت آن را به همسرتان یادآوری می‌کنید... 👈 یادتان باشد هدف شما از این یادآوری ارائه لطف، ایجاد همکاری و یا جلوگیری از به وجود آمدن نابسامانی است، اما "مرد" از لطف شما این برداشت را کرده که شما او را "ناتوان" دیده‌اید و احساس "توهین" می‌کند...! ✅ اگر وظیفه‌ای را به همسرتان سپردید؛ فرآیند کار او را دنبال نکنید. به همسرتون اعتماد کنید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
نمی‌دانم چرا، حرفش دلم را شکست. چرا او فکر می‌کرد من می‌خواهم از دستش راحت شوم. با ناراحتی نگاهش کرد
رمان سیم خاردارنفس . سرم را پایین انداختم. دستش را زیر چانه‌ام گرفت و سرم را بالا آورد و نگاهش را آویزان چشم هایم کرد و گفت: –من هیچ فکری نکردم. درنگاهش ترس بود، من کاملا احساسش کردم، شاید می ترسید حرفی بزنم که این فاصله ها بیشتر شود. از این همه نزدیکی خوشحال بودم، کنترل تپش قلبم دیگر دست خودم نبود. دلم برای چشم‌هایش تنگ شده بود. اخم ریزی کرد و دستش را عقب برد و نفس عمیقی کشید. –باید با هم حرف بزنیم. –اگه دوباره حرف خودت رو نمی‌زنی باشه حرف می‌زنیم. –بگو، می شنوم. نگاهم راخرج دستهایش کردم و گفتم: –چی بگم، من که مشکلی با تو ندارم. بعد آرامتر دنباله‌ی حرفم را گرفتم. –دلم برای مهربونیات تنگ شده کمیل. برای حمایتهات، برای این که بازم مثل کوه پشتم باشی. من از نبودنت می‌ترسم. ازاین بداخلاقیات وسردیهات وحشت به دلم میوفته. دوباره بغض مثل یه گیره‌ی قوی راه گلویم را آنقدر فشار داد که احساس کردم نفس کشیدن برایم سخت شده است. ترسیدم دوباده اشکم بریزد و دل تنگی‌ام را بیشتر از این جار بزند. برای همین سکوت کردم. دستش را لای موهایم برد. –گریه که بد نیست، اینقدرخودت رو برای نگه داشتنش اذیت نکن. من هر کاری کردم خدا شاهده به خاطر خودت بود. راحیل خودت بهترمی دونی خاطرت چقدر برام عزیزه، برای همین می‌خوام بهت بگم به خاطر رو درواسی، یا حرف مردم یا ترسیدن ازاین که یه وقت دیگران کارت رو تایید نکنن تصمیم نگیر، نگران منم نباش، تو هر تصمیمی بگیری من بارضایت قبول می کنم، دفعه‌ی اولم که نیست. مکثی کرد و از ته دل آهی کشید که گیره ی گلویم فشرده‌تر شد. –اگه برای محرم شدن عجله کردم به خاطر ترس از پیامهایی بود که اون دیوانه می‌داد. احساس وظیفه کردم. در ضمن فکرمی کردم تو خودت هم به من علاقه داری، پس با خودم فکر کردم چه بهتر که زودتر عقد کنیم و خیال منم راحت بشه. باحرف آخرش بادلخوری نگاهش کردم. –من چیکارکردم که تو فکر کردی بهت علاقه ندارم؟ –ببین راحیل اصلا موضوع این نیست که توکاری کردی، موضوع زندگی گذشته ی خودمه، حرف یک عمرزندگیه، من نمی خوام که ... حرفش رابریدم و صدایم را کمی بلند کردم. –موضوع اینه که تو به من اعتماد نداری، اون روز تو هم جای من بودی همون برخورد رو می‌کردی. اگه الان مادر ریحانه یهو روبروت ظاهر بشه چه حالی میشی؟ شوکه نمیشی؟ آرش برای من مرده، فقط زنده شدنش جلوم بهم شوک وارد کرد همین. توفکرمی کنی داری به من محبت می کنی؟ این کارهات فقط داره اعتمادم رونسبت به علاقه‌ات کم می کنه. مگه نگفتی هیچ وقت تنهام نمیزاری؟ اشکهایم دیگر صبور نبودند. –وقتی به حرفهام اعتماد نداری، موندنم تو این زندگی چه فایده‌ایی داره. حرف زدنمون آب در هاونگ کوبیدنه. دیگه نمی‌تونم اینجا بشینم. بلند شدم و به طرف در رفتم. نمی دانم چطور فوری خودش را به من رساند. دستم را گرفت. – فرارنکن. وایسا وحرفت رو بزن. –من حرفهام رو زدم، دیگه چیزی ندارم که بگم. صورتم راقاب دستهایش کرد و نگاهش را به چشم هایم سنجاق کرد و با مهربانی گفت: –مطمئنی همه چیز رو گفتی؟ در لحظه یاد حرفهای خانمی افتادم که در مترو دیده بودم. خدا را شکرکردم که هر دوچشم داریم. می تواند نگاهم کند، می توانم نگاهش کنم. وگرنه این همه حرفها را چگونه با زبان نگاه به هم می گفتیم. همان حرفهایی که زبان قاصراز گفتنش است. ازسوالش سرخ شدم و گریه ام بند آمد. با انگشتهایش اشکهایم را کنار زد و دوباره پرسید: –مطمئنی؟ احساس کردم صورتم گلوله‌ی آتش شده، چشم هایم را پایین انداختم. دوباره دستش را لای موهایم انداخت و بهمشان ریخت و باحالت بامزه ایی گفت: –چه فوری ام واسه من قهر میکنه. دیگه نبینما. مشتی به سینه‌اش زدم. –فعلا که تو ناز میکنی، همه‌چی برعکس شده. دستهایش را دور کمرم حلقه کرد و مرا در آغوشش کشید. اگر کمیل دست نداشت چه؟ خدایا شکر که می‌تواند در آغوشم بگیرد. از این همه داشتنها دوباره گریه‌ام گرفت. او شروع به نوازش کمرم کرد و زیر گوشم با صدایی که معلوم بود سعی می کند آرامش داشته باشد، گفت: –ناز چیه عزیزم، میدونی تو این چند روز چی کشیدم؟ بعد آهی کشید. –آروم باش عزیزدلم، آروم باش حورالعین من... ... .....★♥️★..... .....★♥️★..... کمی که آرام شدم، از خودش جدایم کرد. سرم را بوسید و گفت: –من رو می‌بخشی راحیل؟ نگاهم را روی لباسش بالا و پایین دادم. دوباره سرم را روی سینه‌اش گذاشتم. –خیلی اذیتم کردی. سرم را بوسید . –معذرت می خوام. قصدم ناراحتیت نبود. این سکوت تو باعث میشد گاهی فکر کنم، نکنه واقعا کارم درسته. سرم را بالا گرفتم: –سکوتم؟ خب وقتی تو به من اهمیتی نمیدادی من چیکار می‌تونستم بکنم؟ لبخندی روی لبهایش نشست. –تو همون اول فقط کافی بود یه کار کنی که همه چی تموم بشه. مبهوت نگاهش کردم. –چیکار؟ نگاه جستجوگرش در چشم هایم ثابت ماند. نگاهی طولانی و نفس‌گیر، کم‌کم بانگاهش دلخوریها راکنار زد و غصه هایم را م