eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
کانالهای ما در ایتا @mostagansahadat @zojkosdakt @skftankez @romankadahz @aspazyzoj @bazarkandah تبلیغات 👇 @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شگفت انگیز
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری خلاقانه از یه معلم برای انگیزه‌ دادن به دانش‌آموزان: اومده با AI تصویر بچه‌ها در آینده و در لباس شغلی که میخوان رو ساخته👌🏻 ​​​​​​​​​​​​​​​​​​برا بقیه هم بفرست @skftankez تبلیغات 👈 @hosyn405
🔻اولین سرای سالمندان ایران‼️ در شهر رشت به دنیا آمد و دوران ابتدایی را در همان شهر گذراند. نامش آرسن بود و متعلق به خانواده ای ارمنی تبار بود. در ایامی که فقر در ایران بیداد میکرد، روزی مادرش برای آرسن پالتویی خرید و تا موقع رفتن به مدرسه بپوشد. همان روز اول وقتی برگشت، پالتویی به تن نداشت. مادرش که پرسید پالتو کو؟ در جواب گفت یکی از همکلاسی های مسلمانم لباس مناسب نداشت. پالتو را به او بخشیدم...دلم تاب نیاورد... در سنین دبیرستان به درس شیمی علاقه پیدا کرد! شیمی و ترکیب مواد شیمیایی او را جادو میکرد! وقتی دیپلمش را گرفت به قزوین رفت و در یک داروخانه شروع به فعالیت کرد و از قضا عاشق دختر مرد داروخانه دار به نام "مارو" شد و "مارو" را از پدرش خواستگاری کرد و با هم ازدواج کردند و به رشت برگشتند! حالا دیگر آرسن میناسیان یک داروساز تجربی بود. دلش تاب نمیآورد که ببیند کسی بخاطر فقر و نداری دارو بمیرد. برای همین با هزینه خودش شبها و نیمه شبها به سمت تهران راه می افتاد و صبح در تهران داروهای مورد نیاز نیازمندان را خریداری میکرد یا مواد آنرا تهیه میکرد. ظهر خودش را به رشت میرساند و از بعد از ظهر داروهایی مورد نیاز مردم فقیر را به یک سوم قیمت واقعی بین ایشان توزیع میکرد! اینطور شد که شهرت و آوازه ی او بین همه پیچیده بود. ناگفته نماند بعضی افراد کوته فکر ناجوانمردانه وقتی این شهرت را دیدند دست به شایعه سازی زدند و گفتند دارویی که ارمنی بدهد حرام است!!!! بارها نظمیه او را گرفت اما او تصمیم گرفت که هر طور شده مسیح رشت بشود! نی نی پرارین. زندگیش را فروخت و داروخانه ای راه انداخت کم کم مردم رشت و نواحی اطراف آن به نیات او اعتماد کردند. داروخانه آرسن تبدیل شد به قبله و ماوای بی‌پناهان و مستضعفان رشت! او آنقدر به مردم محتاج و ضعیف کمک کرد و آنقدر بزرگ مردی کرد تا اینکه علمای شهر هم او را پذیرفتند و به دیدارش رفتند! آن‌زمان آیت الله ضیابری امام جماعت مسجد جامع رشت بود. وقتی او هم به آزادگی آرسن اعتقاد پیدا کرد و دست در دست او گذاشت و اولین "داروخانه شبانه روزی" ایران را در شهر رشت را بنا کردند. چیزی که حتی در دنیا بی سابقه بود. مردم فقیر گیلان از هر دین و مذهب به داروخانه آرسن هجوم می آوردند. تجار شهر پول خود را به آیت الله ضیابری میدادند و او هم پول را به آرسن میداد تا صرف هزینه دارو و درمان فقرا شود. کمی بعد آیت الله ضیابری و آرسن میناسیان برای سر و سامان دادن سالمندان بی سرپرست اولین سرای سالمندان ایران را در شهر رشت و با هزینه شخصی و کمک بازاریان رشت تاسیس کردند و بدون حتی یک ریال کمک از دولت پذیرای سالمندان بیمار و بی کس و کار از سراسر ایران شدند. آرسن میناسیان بعد از رشت آرزو داشت یک سرای سالمندان در تهران تاسیس کند و برای این کار از هیچ کوششی فروگذار نکرد و با زحمت فراوان و رنج زیاد، سرای سالمندان کهریزک را تاسیس کرد. هر سه بنای خیر آرسن تا همین امروز استوارند و به فعالیتشان ادامه میدهد؛ هم داروخانه شبانه روزی رشت و هم سرای سالمندان رشت و هم سرای سالمندان کهریزک. در سال ۱۳۵۶ آرسن که حالا ۷۱ ساله بود و در حالی که در سرای سالمندان رشت در حال کار بود، هنگام کار در گذشت و مردم خطه گیلان را در عزای فراق خود گذاشت. روز بعد شهر رشت از هجوم جمعیت به صحرای محشر تبدیل شد. جا برای سوزن انداختن نبود. مردم گیلان از هر فرقه وآیین آمدند و عظمتی خلق شد به نام تشیع جنازه مسیح رشت. جنازه ساعتها روی دست مردم بود و امکان دفن پیدا نمی‌کرد. بر روی تابوت یک مسیحی چندین عمامه سادات بزرگ گیلان گذاشته شده بود . مردم تکبیر گویان و صلوات فرستان جنازه یک ارمنی را تشییع میکردند! طوری که مسلمانان اجازه دفن او را در قبرستان ارامنه را نمی‌دادند و می‌خواستند او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند! اما با میانجی گری علما و صرف وقت زیاد جنازه، به کلیسای رشت در خیابان سعدی منتقل شد. ساعتها مردم رشت کلیسا را در برگرفتند و در آنروز مسلمان و ارمنی فرق نداشتند. آرسن میناسیان، عنوان "مسیح رشت " را گرفت. او در هنگام مرگ سروسوزنی مال یا اموال در این دنیا نداشت اما شهر رشت و سراسر ایران برای همیشه در غم از دست دادن او باقی ماند! رمانکده زوج خوشبخت ❤️ @romankadahz
✅حکایت‌ آموزنده 🔸به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه میک‌نید؟ گفتند: پیوسته مواظب‌ هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را حفـظ ڪنیم... بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست شـده اند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
یه مرد خوب وقتی دعوا میشه. وقتی زنش غر میزنه و عصبی ش میکنه. وقتی زنش هی نصیحتش می کنه و اونو عصبی می کنه و گاهی منفجر میشه و داد می زنه ⬅️ هرچی به دهنش اومد نمیگه. ⬅️ یه نفس عمیق می کشه. ⬅️ از موقعیت دور می شه. ⬅️ یه لیوان آب خنک می خوره. ⬅️ بعد بر می گرده و دوباره صحبت می کنه.😍 اون با خودش نمیگه: این زنم که همه ش غر میزنه و به هیچ دردی نمی خوره. اون میدونه زنش خیلی خوبی داره برای همین باهاش ازدواج کرده ولی خب! یه بدی هایی هم داره. گل بی عیب خداست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
❌یه نقص اخلاقی که بین خانوما خیلی شایعه وابستگی بیش از حد به شوهر و گدایی محبته. ❌میخوایم از امروز این ویژگی منفی را از خودمون دور کنیم، 🔵خانوم گلم از تو مکالماتمون با شوهرمون جملاتی از این قبیل رو باید حذف کنیم: ❌تو منو دوست نداری ❌تو چرا به من توجه نمیکنی؟ ❌دوستم داری؟؟! ❌احساس میکنم علاقه ت به من کم شده مثل قبلنا دوستم نداری... 🔵جالبه بدونید مردی که این جملاتو از همسرش میشنوه بیشتر بدش میاد!!!و اتفاقا بیشتر ازش دوری میکنه... 🔵میدونم زنها یکی از بزرگترین نیازهاشون نیاز به عاطفه ست،ولی این راهش نیست خانومم... محبتو از شوهرتون گدایی نکنید؛معمولا به یه گدا چیز باارزشی نمیدن💰❌ 👈درعوض اگر میخواید شوهرتون دوستتون داشته باشه ✔️اعتماد به نفستونو ببرید بالا ✔️خودتونو دوست داشته باشید ✔️اینقدر به شوهرتون نچسبید ✔️اینقدر آویزونش نباشید ✔️اینقدر اسیرش نکنید ✔️بهش اجازه بدید نفس بکشه ✔️هنر فاصله ها را یاد بگیرید... 🔷بعضی از ماها تو خونه ی پدرمون دچار کمبود محبت بودیم که تا ازدواج کردیم از شوهرمون انتظار داشتیم که همه ی نیازهامون به محبت و توجه را یک تنه برآورده کنه، و به خاطر همین خیلی مشکلات تو رابطمون به وجود اومد، یا از طرفی انقدددر بهش به طور افراطی محبت کردیم فقط به خاطر اینکه اون محبتو به خودمون پس بده و وقتی اونطور که انتظار داشتیم جوابی ندیدیم، حالمون تا سر حد مرگ بد میشه. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
مهارت های ارتباط و همسر داری اول از همه اینکه کشف کنید همسرتان بصری است. لمسی است یا سمعی. هر کدام از این خصوصیات راه تشخیص ویژه خود را دارد و باید بر اساس ویژگی هایشان با آنها محبت کرد و سخن گفت. 👁 افراد بصری کسانی هستند که بیشتر آنچه می بینند برایشان اهمیت دارد. مثلا به لباسی که پوشیدید خیلی توجه می کنند. اگر از آنها بخواهید یک خاطره تعریف کنند بیشتر به منظره توجه می کنند. مثلا از زیبایی و بلندی آبشار صحبت می کنند. 👂افراد سمعی بیشتر از طریق گوش ارتباط برقرار می کنند. آنها به حرف و تن صدای شما خیلی اهمیت می دهند. سمعی ها در صورتی که بخواهند خاطره یک آبشار را بگویند اشاره خیلی زیادی به صدای آبشار، گنجشک ها یا حرفهایی که کنار آبشار با دیگران گفتند دارند. 🙆🙆‍♂️ افراد لمسی کسانی هستند که دوست دارند لمس شوند و با احساس شان سر و کار دارند. آنها احساسات عمیقی تجربه می کنند. افراد لمسی در تعریف آبشار از پایشان می گویند که در آب گذاشتند یا دستشان که در آب فرو کردند. آّبی که سرد بوده و بقیه ویژگی های حسی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
🍂❤ زندگی با مردانی که بدون اجازه مادرشان آب نمی خورند راهکارهای روانشناسی برای همسرانی که بیش از حد به خانواده وابسته هستند آقایان باید بدانند وابسته بودن با جلوگیری از رشد آنها احساسات ناخوشایندی در همسرشان به وجود می آورد که باید با رشد دانش و شعور خود، افزایش تجربه و اعتماد به نفس تلاش کنند تا وابستگی بیش از حد به خانواده را از خود دور کنند. خانواده ها نیز باید بپذیرند، زمانی می توانند از لحاظ روانی خانواده خوبی باشند که از فرزندان خود حمایت درستی انجام دهند و این حمایت، به معنی حمایت افراطی و اینکه همیشه و در همه مسائل در ارتباط با فرزند خود باشند نیست که می توانند با درک آنها و ارائه نظرات مشورتی خود از آنها حمایت کنند در صورتی که همسرتان به خانواده خود وابستگی زیادی دارد، باید وی را متوجه این موضوع کنید که این وابستگی سبب بروز اختلاف و فاصله بین شوهرتان و شما شده که به عنوان یک زوج باید توانایی تصمیم های قاطع را در زندگی داشته باشید که با مشورت و استفاده از راهنمایی والدین، در نهایت تصمیم نهایی را خود بگیرند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
🍂❤ يكي از بهترين شيوه ها برای شناخت افراد خانواده اوست زماني كه با خانواده اش در تعامل است به او دقت کنید. نحوه ي برخورد فرد با اعضاي خانواده و پدر و مادر، شاخصي از رفتار آينده‌ی او در يك ارتباط صميمانه است. نوع برخورد و رفتار فرد در خانواده، اطلاعات بسيار زيادي به ما مي دهد، تا پيش بيني كنيم كه بعد از ازدواج اين فرد چگونه برخورد خواهد کرد. اگر فرد در ارتباط با خانواده صادق و راحت باشد و ....، احتمالاً بعد از ازدواج هم به همين شيوه رفتار خواهد كرد. و اگر فردي با اعضاي خانواده اش با تعارض فراوان و ضديت رفتار كند و تندخو و ..... ، احتمالاً همان الگو نيز به رابطه‌ی با همسر ادامه پيدا خواهد كرد. مثلا اگر مردی با خانواده اش تندخو و خشن باشد و یا هر نکته منفی دیگر در آینده همان الگوی رفتاری را روی شما هم دیر یا زود پیاده خواهد کرد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇 @zojkosdakt تبلیغات👈 @hosyn405
💞 داستانی ساده و آموزنده ✍ پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود. ▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. ▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار می‌كشیدند. ▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌ڪردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم. ▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خسته‌ام و خوابم مياد. ▫️برادرش گفت: الان پرونده‌ات را از قفس رها می‌ڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. ▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبسته‌ایم. ▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بسته‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند. ▫️پرنده‌ات را آزاد ڪن! ‎‌‌‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ @romankadahz
🍁دنیا مانند گردویی است بی مغز! ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت... دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم... رمانکده زوج خوشبخت ❤️ @romankadahz
ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خدا رو شکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا امروز از خدا تشکر نمی‌کنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ به دیگران هم این را می‌گویید تا بدانند خدا آنها را هم دوست دارد؟ زندگی: برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: 1. بیمارستان 2. زندان 3. قبرستان • در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. • در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. • در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمانکده زوج خوشبخت ❤️ @romankadahz