🔴 زمان دقیق شهادت نفس زکیّه
⭕️ پس از آن که اراده و خواست الهی بر قیام امام مهدی علیه السلام قرار گرفت، مطابق با روایات معتبر، پیش از آن، سیّدی بیگناه و حسینی نسب در حرم امن الهی مکّه مکرّمه در کنار #کعبه، بین رکن یمانی و مقام حضرت ابراهیم علیه السلام #کشته میشود؛ این جوان که ملقب به «نفس زکیّه» است از جانب #امام_زمان به عنوان سفیر انتخاب میشود تا به سوی مکّه برود و پیام حضرت را به آنان برساند و آنها را به پیروی از حکومت حقّ فراخواند؛ تا اینکه در هنگام ابلاغ پیام امام، توسط اهل مکّه مظلومانه سَر مبارکش از تن جدا میشود.
⭕️ روایات متعددی بر نزدیک بودن زمان کشته شدن #نفس_زکیه و قیام امام مهدی علیه السلام دلالت دارند؛ که برخی فاصلهٔ این حادثه را به طور مشخص و دقیق بیان نمودهاند؛
🌕 امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَيْسَ بَيْنَ قِيَامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَيْنَ قَتْلِ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ إِلاَّ خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً.
بین قیام قائم آل محمّد عليه السّلام و قتل نفس زكيّه فاصلهاى نيست جز #پانزده شب. (یعنی پانزده شب بعد از #شهادت نفس زکیّه امام قیام میفرماید.)
📗کمال الدين، ج ۲، ص ۶۴۹
✅ چون قیام امام زمان علیه السلام در دهم ماه محرم(روز #عاشورا) از مسلّمات است؛ و از طرفی طبق روایات، قتل نفس زکيّه پانزده روز قبل از قیام #امام خواهد بود؛ بنابراین تاريخی که قتل صورت میگيرد بیست و پنجم ماه ذیالحجّه خواهد بود اگر ماه پر باشد؛ و اگر نه در بیست و چهارم
🔴 نابودی حکومت #بنی_عباس، ۱۵ روز بعد از شهادت نفس زکیّه
🌕 عبایه بن ربعى اسدىّ گويد: خدمت امیر المومنین علی علیه السلام رسیدم و ایشان فرمودند:... آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت #بنی_فلان (بنی عباس) خبر ندهم؟ گفتیم: آری ای امیر المومنین! حضرت فرمودند: کشته شدن شخصی بیگناه از قوم قریش(یعنی سادات بنی هاشم)، که ریختن خونش #حرام است؛ در روزی که قتل حرام است(یعنی ماه ذیالحجّه که جنگ و قتال در آن حرام است)؛ و در شهری که ریختن خون در آن حرام است(یعنی مکّه مکرمه که همه در آنجا در امنیت هستند و #جنگ و #کشتار در آن حرام است).
🌕 سوگند به كسى كه دانه را شكافت و انسان را آفرید پس از آن، بیش از پانزده شب حکومتشان طول نخواهد کشید! پرسیدیم: آیا قبل یا بعد از این واقعه، رویداد دیگری نیز هست؟ فرمودند: صيحهاى است در ماه #رمضان كه بيدار را به وحشت اندازد و خفته را بيدار كند و دوشيزگان را از پس پرده خويش بيرون كشد.
✅ توضیح: در این روایت، تصریحی به نام نفس زکیّه نشده؛ اما با توجه به قرائن متعدد و موجود در خبر، میتوان این روایت را بر نفس زکیّه تطبیق داد.
⭕️ قرائن عبارتند از:
➖ «نفسی که ریختن خونش حرام است...»: نفس حرام به معنای کسی است که کشتن او به دلیل #بی_گناهی و پاکیاش ممنوع است؛ و #نفس_زکیه نیز به معنای شخصیت پاک و بیگناه است که مظلومانه کشته میشود؛
➖ کشته شدن این شخصیت در ایّام حرام خواهد بود؛ چنانچه کشته شدن نفس زکیّه، پانزده روز قبل از قیام امام، در ماه ذی الحجّه الحرام اتفاق خواهد افتاد؛
➖ شخص مورد نظر در روایت فوق، در سرزمین حرام کشته خواهد شد؛ همانطور که نفس زکیّه در مکّه به قتل خواهد رسید: «فذبحوه بین الرکن و المقام و هی النفس الزکیّه..»
➖ شخص یاد شده در این روایت از خاندان قریش است؛ چنانچه نفس زکیّه نیز از خاندان پیامبر اکرم صلی ﷲ علیه و آله است: و قتل غلام من آل محمد بین الرکن و المقام اسمه محمد بن الحسن النفس الزکیّه. و از نسل #امام_حسین علیه السلام میباشد: و النفس الزکیّه من ولد الحسین.
➖ کشته شدن این شخصیت با ریشه کن شدن حکومت ظالم بنی عباس و مسبّبین قتل او، #پانزده_شب بیشتر فاصله نخواهد داشت؛ همانگونه که بر اساس روایات، بین قتل نفس زکیّه و #قیام امام زمان علیه السلام و نابودی ظالمین نیز همین فاصله وجود دارد: ليس بين قيام قائم آل محمد و بين قتل النفس الزكيّه إلا خمس عشره ليله.
📗الغيبة(للنعمانی)، ب ۱۴، ح ۱۷
📗تفسير البرهان، ج ۴، ص ۲۲۷
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻#مناسبت
🗓 #بیست_و_دوم_ذیالحجه سالروز شهادت یار امیرالمؤمنین علیهالسلام جناب #میثم_تمار
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
رفته بودند پی مجروحها ،برگشته بودند؛ دست خالی!گریه میکردند ..!
ــ چرا دست خالی؟
میگفتند همه شهید شده بودند
هرکی تونسته بود خودش رو
بکشه عقب ، شهید شده بود!
ــ تیر خلاص زده بودن بهشون؟
نه ، از تشنگی ....
📚کتاب: "عطش"
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🔹قبل از ظهور باید تزکیه نفس کرد
اگر بدانید چقدر امام زمان علیه السلام غریب هستند وچقدر طرفداران حق اندک هستند،آن وقت قدر توجه خودتان به امام زمان علیه السلام را خواهید دانست،که چقدر بشارت ها و رویاهای صادقانه برای همین جمعی که درراه خودسازی وتزکیه نفس وجلب رضایت حضرت بقیه الله ارواحنافداه قدم برمی دارند،دیده شده است؛
لذا آنهایی که ضعیف اند سعی کنند از قافله عقب نمانند،چون بعد ازظهور،آن روزی که رجعت شروع می شود،ایمان آوردن فایده ای ندارد.
کوشش کنید قبل از ظهور آن حضرت جزء مومنین به غیب باشید،جزء برادران پیغمبر اکرم صلوات الله علیه وآله باشید.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله دودسته رابرادرخود خواند:یکی علی بن ابیطالب علیه السلام و یکی مومنین به غیب که در عصر غیبت ازخواب غفلت بیدار شده اند و خود را به مقام یاران امام زمان علیه السلام رسانده اند.
استاد معظم حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمت الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
⭕️ هشدار یک نوجوان #متحصن ❗️
غیرتمندان جبههی #انقلاب، آیا سزاوار است که یک نوجوان ۱۳ ساله اینگونه پای انقلاب بایستد و حتی بازداشت شود اما شما به میدان نیایید⁉️
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
+ من حجاب رو قبول ندارم!
+ بدن خودمه ...
+ لباس خودمه ...
🎙 دکتر رحیم پورازغدی
©️ مجموعه #سر_مستوری با موضوع عفاف و حجاب
📌 #پای_خانواده_ایستاده_ایم
📂 #حجاب
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
💚بهترینزیباییهایخلقت💚 زیباترینکلام:بسم الله...
زیباترینتکیه گاه:خدا
زیباتریندین:اسلام
زیباترینخانه:کعبه
زیباترینبانگ:تکبیر
زیباترینآواز:اذان
زیباترینستون:نماز
زیباترینمعجزه:قرآن
زیباترینسوره:حمد
زیباترینقلب:یاسین
زیباترینعروس:الرحمن
زیباترینمحافظ:آیةالکرسی
زیباترینعمل:عبادت
زیباترینزیارت:خانہ خدا
زیباترینمنزل:بهشت
زیباترینمهاجر:هاجر
زیباترینصابر:ایوب(ع)
زیباترینمعمار:ابراهیم(ع)
زیباترینقربانی:اسماعیل(ع)
زیباترینمولود:عیسی(ع)
زیباترینجوان:یوسف(ع)
زیباترینانسان:پیامبراسلام
زیباترینپارسا:علے(ع)
زیباترینمادر:زهرا(س)
زیباترینمظلوم:امام حسن مجتبی(ع)
زیباترینشهید:امام حسین(ع)
زیباترینساجد:امام سجاد(ع)
زیباترینعالم:امام محمدباقر(ع)
️زیباتریناستاد:امام صادق(ع)
️زیباترینزندانی:امام کاظم(ع)
️زیباترینغریب:امام رضا(ع)
زیباترینفرزند:امام جواد(ع)
زیباترینراهنما:امام هادے(ع)
زیباتریناسیر:امام حسن عسڪرے(ع)
زیباترینمنتقم:امام زمان(عج)
زیباترینعمو:حضرت عباس(ع)
️زیباترینعمہ:حضرت زینب(ع)
️زیباترینسرباز:علے اڪبر(ع)
️زیباترینغنچہ:علے اصغر(ع)
زیباترینشبسال:شب قدر
زیباترینسفر: حج
زیباترینمحل تولد:ڪعبہ
زیباترینلباس: احرام
️زیباترینندا: فطرت
️زیباترینسرانجام:شهادت
️زیباترینجنگ:نفس عماره
️زیباتریننالہ:نیایش
زیباتریناشڪ:اشک از توبه
زیباترینحرف:حق
زیباترینحق:گذشت
زیباترینرحمت:باران
️زیباترینسرمایہ:زمان
️زیباترینلحظہ:پیروزے
️زیباترینڪلمہ: محبت
️زیباترینیادگارے:نیڪے
زیباترینعہد: وفا
زیباتریندوست: ڪتاب
زیباترینڪتاب: قرآن
زیباترینروزهفتہ:جمعہ
️زیباترینخاڪ: تربت ڪربلا
️زیباترینروزسال: مبعث
️ زیباترینبیابان: عرفات
️ زیباترینمزار: شش گوشہ
زیباترینشعار:صلوات
زیباترینقبرستان:بقیع
زیباترینزمین:کربلا
زیباترینآرزو:فرج حضرت مهدے(ع)
#اَللّهُــمَّعَجـِــللِوَلیِّــکَالفَــرَج
انسان شناسی ۲۹۰.mp3
11.8M
#انسان_شناسی ۲۹۰
#حجهالاسلام_قرائتی
#استاد_شجاعی
انسانها دو دستهاند :
※ یا بیدارند / یا غافل.
✘ چگونه میتوان این دو را از هم تشخیص داد؟
✘ چگونه بفهمیم خودمان در کدام دستهایم؟
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
30.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عباس #امام_زمان_عجل_الله کجاست⁉️
#استاد_رائفیپور
#خود_سازی
#سه_شنبه_های_مهدوی
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
28.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه شنبههای مهـــدوی"
نماهنگ زیبای «بازگرد» تقدیم نگاه شما منتظران حضرت ولیعصر ارواحنا فداه"
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکتهای ناب در رابطه با #فرزند_آوری امام حسین علیه السلام!
⁉️ امام حسین علیه السلام در چه سنی صاحب اولاد شدند؟
‼️ موضوعی در رابطه با فرزند آوری که نشنیدهاید!
__
🔶 به بهانه ۲۰تیر روز جهانی #جمعیت
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
#فایل_صوتي_امام_زمان
✍چقدر عجیب است؛
زیر بارِغمـهای دنیا، لِـه شدیم!
اما ابتلا به غم تو
غمهای دیگر را از قلبمان زدود!
💢غم نداشتنت؛ بُزرگِمان کرد؛یوسف
تاتو تنهایی،آرام نمی نشینیم👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنی که نماز جمعه را به هم ریخت
پس بگو چرا تریبون نماز جمعه تهران را بر استاد رحیمپور ازغدی، حرام کردن
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء)
🔺️با نوای مهدی #دهباشی
👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد
👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه*
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️
@zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حس_خوب
یک لحظه ارامش🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ دندانشکن دکتر انوشه به یک زن بد حجاب..
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہے ظــهور✌
سه شنبههای مهـــدوی" نماهنگ زیبای «بازگرد» تقدیم نگاه شما منتظران حضرت ولیعصر ارواحنا فداه" #امام_
🔴 نان مان در روغن است
🔵 حضرت آیت الله بهجت (ره) :
🌕 مرحوم مامقانی تا برایش ثابت میشد کسی سید است، خودش در ماه چند بار می آمد و به او رسیدگی میکرد و نانش در روغن بود.ما هم اگر اسممان در دفتر حضرت حجت باشد نانمان در روغن است. او بنده پروری را میداند.
📚حضرت حجت،بیانات و اشارات آیت الله بهجت،ص۱۸۲
#امام_زمان
✌در آسـتانہے ظــهور✌
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_صدوهفتاد_وهشت °•○●﷽●○•° _راستی یه ساعت دیگه لطفا بیدارم کن از شدت خس
♥️📚
📚
#عشقینه🌸🍃
#ناحلہ🌺
#قسمت_صدوهفتاد_ونه
°•○●﷽●○•°
کلی دعا کردم.یاد دعاهایی که محمد همیشه میکرد افتادم و گفتم:
خدایا من نمیخوام دلیل غیبت آقا باشم. کمک کن بتونیم سربازشون باشیم نه سربارشون
کمک کن بهمون که تا اخر عمرمون جوری زندگی کنیم که نگاه امام زمان همیشه روی زندگی ساده و قشنگمون باشه.
چشمام روبستم و میخواستم قلبم رواز حضور همیشگیش مطمئن کنم.
بلاخره با صدای ترقه فهمیدیم که سال تحویل شد...
بعد سال تحویل،محمد با دقت به تلویزیونی که اونجا گذاشته بودن زل زد تا بفهمه شعار امسال چیه. وقتی رهبر صحبت میکردن اونقدر با دقت گوش میکرد که حس میکردم که متوجه اطرافش نمیشه.
بعد از تموم شدن سخنرانی،منتظر موندیم فضا خلوت بشه تا بریم کنار جایگاهی که برای شهدا درست کرده بودن.
یخورده صبر کردیم. تقریبا بیشتر جمعیت رفته بودن.
از جامون بلند شدیم و رفتیم سمت مزارشون. محمد که دید کسی اطرافمون نیست
جلو تر رفت.قبور چهار تا شهید تقریبا پنجاه سانت ارتفاع داشت.
کنار یکی از قبر ها نشست و سرش رو روی سنگ قبر خمکرد.
دیگه کسی داخله گلزار شهدا نبود و همه بیرون بودن.
دستش رو روی قبر گذاشت. کنارش ایستادم.
نشستم کنارش و مثل خودش سرم رو روی سنگ قبر گذاشتم و بوسیدمش.
به شهید گمنامی که روی سنگ حک شده بود زل زده بودم و با انگشتم روش میکشیدم که محمد گفت: _فاطمه توهم این شهید رو میشناسی ها
_از کجا؟
+یادته دوسال پیش شهید آورده بودیم؟ شما به مراسم نرسیدی ولی وقتی داشتیم تابوت و میبردیم دوییدی اومدی
خواهش کردی تابوت و بزاریم زمین؟
چند دقیقه با شهید هجده سالمون حرف زدی و بعد بچه ها تابوت و بردن؟
انقدر اون لحظه بهت حسودیم شد
چطور یادت نیست واقعا.
با بهت بهش نگاه میکردم. پرده ی اشک چشم هام رو پوشونده بود.انتظارش رو نداشتم. برامخیلی عجیب بود.
سرم رو گذاشتم رو قبر و گریم گرفت
نمیتونستم اشک هام رو کنترل کنم. تعجب کرده بودم،ناراحت بودم از اینکه اون شهید رو فراموش کردم،شهیدی که اولین بار دستم رو گرفته بود فراموش کرده بودم و بعد از دوسال که رفتم پیشش بدون اینکه بدونم. بازمخودش من و دعوت کرده بود.
رفتیم بیرون. دلم نمیخواست برم.
کنترل اشک هام برام سخت بود.
رفتیم طرف شیر آب .
سرم و پایین گرفتمو به صورتم آب زدم
با خنده گفت:
_چیشد یهو؟
با پایین چادرم صورتم رو خشک کردم.
عینکم رو تمیز کرد و داد دستم.
عینکم رو گذاشتم. هنوز بغض داشتم. میترسیدمحرف بزنم و دوباره گریه امبگیره .
سکوتم رو که دید لبخند زد
داشتیم میرفتیم که یهو ایستادم
فهمید که میخوام بیشتر بمونم که گفت:
+میارمت بازم.الان بریمکه مامان اینا منتظر مان.
چیزی نگفتم و همراهش رفتم تو ماشین
نشستم.
+اگه چیزی داری برای گفتن بگو .جمع نکن تو دلت
_محمد من فراموشش کرده بودم ولی اون فراموشم نکرد. من کسی که دستم و گرفت و کمکم کرد و یادم رفته بود ولی اون از وقتی که پای تابوتش التماسش کردم همراهم بود
نتونستم چیزی بگم گفت:
_ بسه دیگه گریه نکن. اشک هات و پاک کن . بابا اینا که نمیدونن کجا رفتیم،اینجوری ببیننت فکر میکنن دخترشون و کتک زدم. راستی!!
_جان
+یه عیدی ویژه برات دارم ولی الان الان نمیتونم بگم چیه.
چیزی نپرسیدم. تا خونه مامان اینا انقدر گفت وگفت که کلی خندیدم وحالم عوض شد
وسطای اردیبهشت بود و بوی خوش بهار یه حال عجیبی رو بهم داده بود.
با دقت به ظرف های روی اپن آشپزخونه امون نگاه کردم. قرار بود مژگان و چندتا از رفیقام برای ناهار خونمون بیان.
کیک و ژله ام آماده شده بود. یه ظرف چیپس و پفکم روی اپن گذاشتم. سمبوسه هام هم که درست شده بود و تو یه ظرف چیدم.
رفتم سراغ میوه های تو یخچال.
تا نگاهم به پرتقال های بد ریخت تو یخچال افتاد صدام بلند شد. روم نمیشد این پرتقال ها رو تو ظرف و جلوی مهمون هام بزارم
داشتم با ناراحتی بهشون نگاه میکردم که یاد کار محمد افتادم
چند ماه پیش، که اقاعلی اینا قرار بود بیان خونمون.به محمد گفته بودم دو نوع میوه داریم ولی کمه،داری میای پرتقال و چندتا چیز دیگه بخر لطفا.
وقتی محمد اومد با دیدن پرتقال هایی که اورده بود چشمام چهارتا شد. از بین همشون شاید فقط قیافه ی چهارتاش سالم بود و میشد جلوی مهمون ها گذاشت.
بہ قلمِ🖊
#غین_میم💙و #فاء_دال💚
♥️📚
📚
#عشقینه🌸🍃
#ناحلہ🌺
#قسمت_صدوهشتاد
°•○●﷽●○•°
ازش پرسیدم چرا اینا رو خریده که گفت، از صبح که رفتم سر کار یه پیرزنی گوشه ی خیابون نزدیک به خونه امون میوه هاش رو برای فروش گذاشته بود تا شب که برگشتم هنوز همونجا بود و میوه هاش فروش نرفته بود و ناراحت بود. از ماشین که پیاده شدم دلم واسش سوخت
حس کردم اینجوری بهتره و کمکی هم بهش میشه.
الانم اصلا نیازی نیست براش غصه بخوری.من شیرینی خریدم،برو آبمیوه گیر وبیار.آب پرتقال با شیرینی که خیلی بهتره.
با صدای استارت یخچال به خودم اومدم و پرتقال ها رو برداشتم و آبشون رو گرفتم و تو لیوان ریختم. تو هر کدومشون نی گذاشتم و یه از تیکه پرتقال رو به لبه لیوان وصل کردم،به قول محمد،اینجوری باکلاس تر هم شده بود.
__
اوایل تیر بودیم و هوا خیلی گرم شده بود. کولر و روشن کردم و روبه روش نشستم.
محمد کتاب هایی که خریده بود و به ترتیب توی کتاب خونه میزاشت.
کارش که تموم شد گفت :
+فاطمه یه برنامه دارم،پایه ای؟
_من همیشه با تو پایه ام.حالا برنامه ات چیه ؟
+خیلی چیزا تو ذهنمه که میخوام بهت بگم
نشست رو به روم و گفت :
+میخوام سعی کنیم از این به بعد هر روز یه گناه رو ترک کنیم .
_آخه تو اصلا گناه میکنی که بخوای ترکش کنی؟
+آره.راستی یه قرآن آوردم با خودم. خیلی بزرگه، کنار کتابخونه است هر صفحه اش معنی و تفسیر داره،دلم میخواد هر روز حداقل یک صفحه از اون قرآن رو بخونیم.
یادته قبلا گفتی چندتا سوال داری؟
هر روز که قرآن رو با تفسیرش میخونیم هر جایی که برات سوال بود و نتونستی درست درک کنی شماره آیه و اسم سوره رو جایی یادداشت کن. من هم همینکارو میکنم. بعد از ختم قرانمون تمام سوال هامون رو از یکی که عالمه و میتونه به ما جواب بده میپرسیم.خوبه؟
_آره،عالیه
+این کتاب هایی که اورده ام هم عالیه و خیلی کمک میکنه به ما،حتما زمانی که تو خونه بیکاری بخونشون تا تموم شن و کتاب های جدید بیارم.
_چشم
یکی از کتاب ها رو برداشت و نشست روی مبل و شروع کرد به خوندن.غرق کتاب بود که گوشیش که روی اپن بود زنگ خورد.
رفتم سمتش و بدون اینکه به صفحه اش نگاه کنم،گوشی رو برداشتم و به محمد دادم.
روی مبل روبه روییش نشستم
با انرژی سلام کرد.چند ثانیه گذشت و چیزی نگفت.چند ثانیه شد یک دقیقه و محمد هنوز سکوت کرده بود.
با دیدن قیافه بهت زده اش نگران شدم.
رنگ چهره اش عوض شده بود.
یهو دستش و به موهاش کشید و گفت :
+دارم میام
گوشیش رو انداخت روی مبل و رفت تو اتاق.
پنج دقیقه نشد که محمد لباس هاش رو با دم دست ترین لباس عوض کردو با عجله به طرف در رفت
_چیشده ؟کجا میری؟ چرا اینشکلی شدی؟چرا حرف نمیزنی ؟
جوابی نداد و با عجله دکمه پیراهن سورمه ایش رو بست.
یه نگاه به ساعت انداختم.
_محمد ساعت یازده ونیم شبه . با این عجله کجا داری میری؟
بہ قلمِ🖊
#غین_میم💙و #فاء_دآل💚