خط قرمز زندگی.mp3
6.72M
#تلنگری
#رهبری
#استاد_شجاعی
از این خط قرمز عبور نکنید❌
چه در زندگی فردی
چه در زندگی خانوادگی
چه ...
تمام برکات و امدادهای خدا
بعد از این خط قرمز از بین میرن
#امــامت_نیـست_راحــتے!!!
بچہ شیعہ کجـای کـارے؟
او منتـظر توست!!!
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سربازی امام زمان چه لوازمی نیاز دارد؟🌷
مقام معظم رهبری
#امــامت_نیـست_راحــتے!!!
بچہ شیعہ کجـای کـارے؟
او منتـظر توست!!!
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
چقدر قشنگ♥️!
+چشاتونو نیمه باز بزارید ^^
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء)
🔺️با نوای مهدی #دهباشی
👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد
👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه*
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️
@zoohoornazdike
🔴 فراخوان ۳۱۳ نفر با اسم اعظم الهی
هر کجا باشيد، خداوند همهی شما را حاضر مىكند؛ زيرا او بر هر چيزى تواناست. (بقره/۱۴۸)
🌕 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
وقتی که به حضرت قائم عجلالله فرجه اذن ظهور داده شد، خدا را با نام عبرانیش -به اسم اعظم الهی- میخواند. پس دعایش مستجاب شده و اصحابش که سیصد و سیزده نفرند، مانند پاره ابرهای پاییزی گرد او اجتماع میکنند و آنان پرچمداران او هستند؛ بعضی از آنان شب از بستر خود ناپدید شده و در مکه صبح میکنند و برخی دیده میشود که در روز روی ابری نشسته سیر میکنند..!
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِذَا أُذِنَ الْإِمَامُ دَعَا اللَّهَ بِاسْمِهِ الْعِبْرَانِیِّ فَأُتِیحَتْ لَهُ صَحَابَتُهُ الثَّلَاثُمِائَةِ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ قَزَعٌ کَقَزَعِ الْخَرِیفِ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِیَةِ مِنْهُمْ مَنْ یُفْقَدُ عَنْ فِرَاشِهِ لَیْلًا فَیُصْبِحُ بِمَکَّةَ وَ مِنْهُمْ مَنْ یُرَی یَسِیرُ فِی السَّحَابِ نَهَاراً
📗الغيبة(للنعمانی)،ب۲٠، ص ۳۱۲
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حال و هوای شهرهای یمن در ایام ولادت آقا رسول الله(ص)
❤️چه زیباست ما هم حال و هوای شهرمان را سبزپوش و آماده استقبال از بزرگترین گوهر الهی و پدر بزرگی منجی عالم بشریت کنیم .
✊ یمن محور گرامیداشت ولادت اسوه عالمیان حضرت رسول الله (ص)
🔹مردم یمن از مصادیق دین مداری و پایبندی اجتماعی به اصول و مناسک اسلامی هستند.
🔹ولادت پیامبر اکرم(ص) یکی از ویژهترین مناسبت های مذهبی در یمن است که معمولا مردم یمن از یک ماه قبل به استقبال عید "مولد النبی" میروند.
🔹عید ولادت نبی مکرم اسلام(ص) برای مردم یمن به قدری مهم و حائز اهمیت است که حتی در اوج جنگ و بحران نیز جشن و مراسمات آن با حضور هزاران نفر از مردم در شهر های گوناگون برگزار شده است.
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
29.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شستشوی حرم وضریح وصحن امام حسین ع. پس از ماها حزن واندوه..بسیار زیباست واولین بار به این زیبایی دیده شده خیلی زیباست..
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہے ظــهور✌
برگرد نگاه کن قسمت 60 –اگه تو نمیتونی من خودم پسانداز دارم بهش میدم. نادیا لقمهنانی در دهانش گذ
برگرد نگاه کن
قسمت 61
از ترس کرونا، چون نادیا همراهم بود سوار مترو نشدیم. مسافت زیادی را پیاده رفتیم و بعد بقیهی مسیر را تاکسی گرفتیم.
با پولی که نادیا داشت فقط توانستیم یک بسته بلدرچین و
یک کیلو گوشت و چند کیلو سیب بخریم.
نادیا با دیدن بلدرچینها پرسید:
–هرکس کرونا بگیره باید از اینا بخوره؟
یکی از نایلونها را به دستش دادم.
–رستا میگفت موقعی که برادر شوهرش مریض شده از اینا براش خریدن. واسه بنیه بدن خوبه.
–یعنی منم کرونا بگیرم از اینا برام میخری؟
لبخند زدم.
–نه بابا، پولم کجا بود. به نفع خودت بلایی سرت نیاد.
به رستا زنگ زدم تا بپرسم آقا رضا چه ساعتی کپسول اکسیژن را میفرستد.
رستا گفت:
–اتفاقا همین الان زنگ زد گفت تا نیم ساعت دیگه میرسن.
خیالم راحت شد. به در خانهی ساره که رسیدیم در باز بود و جلوی در یک وسیلهای مثل گاری بود.
ما همانجا جلوی در ایستادیم. از ترسم نمیتواستم زنگ بزنم.
نادیا که همان طور با حیرت به اطراف نگاه میکرد پرسید:
–خونشون اینجاست؟
سرم را به علامت مثبت تکان دادم.
دستش را به طرف زنگ برد.
–خب زنگ بزن یکی بیاد جلو در دیگه.
فوری دستش را کشیدم.
–بیا کنار، زنگشون خرابه ممکنه برق بگیرتت.
همان لحظه شوهر ساره با دوگونی از خانه خارج شد. قد متوسطی داشت با موهای کم پشت و صورت آفتاب سوخته، تقریبا سی ساله با لباسهایی کهنه و رنگ و رو رفته، قبلا که میخواستم سوپ را تحویلش دهم دیده بودمش، گونیهایی که دستش بود همانها بود که آن روز در گوشهی حیاط دیده بودم.
شوهر ساره با دیدن ما کمی خوش و بش کرد و بعد به وسایلی که در دستمان بود نگاه کرد.
قبل از این که او حرفی بزند من زودتر گفتم:
–امدیم ملاقات ساره. حالش چطوره؟
گونیها را روی چرخ گذاشت.
–دست شما درد نکنه، شرمنده میکنید. ساره هم بد نیست. البته زیاد فرقی نکرده.
نایلونها را به طرفش گرفتم.
–بفرمایید، ببخشید دلم میخواست بیام ببینمش ولی...
بین حرفم دوید.
–شما ببخشید که به خاطر این بیماری لعنتی نمیتونم تعارفتون کنم بیایید خونه. خیلی تو زحمت افتادین.
نایلونها را گرفت و دوباره تشکر کرد و در ادامهی حرفش را گفت:
–آقا مهندس چیکار میکنن؟ حالشون خوبه؟ اون روز خیلی زحمت افتادن.
اول متوجه نشدم منظورش از مهندس کیست؟ ولی وقتی ادامهی حرفش را شنیدم فهمیدم امیر زاده را میگوید.
نادیا با تعجب نگاهم کرد.
و من فقط لبخند زدم و او ادامه داد.
–واقعا یه انسان واقعیه، اون روز بدون این که از کرونا بترسه امد همهی کارهای من رو انجام داد. خدا خیرش بده، از اون روز نگرانش بودم گفتم نکنه از من گرفته باشه، بخصوص وقتی ساره مریض شد.
بعد رویش را برگرداند و چند سرفه کرد.
نـویسنده لیلا فتحی پور
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2