فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق یعنی به تو رسیدن
یعنی نفس کشیدن 😭
🔴 کریس هجز نویسنده مشهور امریکایی :
ارزش دلار به شدت #سقوط خواهد کرد، درست مانند آنچه در دهه ۱۹۵۰ برای پوند استرلینگ رخ داد، زمانی که به عنوان ارز ذخیره جهانی کنار گذاشته شد. بنابراین ما در پایان مسیر امپراتوری #آمریکا هستیم
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈ره توشه زوار قسمت 33
🔸زوار و ادعایی بزرگ!!!
✅با ارسال پست برای دوستان، شما هم در ثواب نشر سهیم باشید.
🚩 یکصد جایزه سفر به کربلا برای شنوندگان ره توشه ✨
❌زلزله 5.2 ریشتر حومه شرقی سوریه را لرزاند
⏪تقریبا یک هفته ست که در این مناطق و لبنان و سوریه و سرزمین های اشغالی زلزله های نسبتا شدید میاد(تا الان 4بار)
هدایت شده از ✌در آسـتانہے ظــهور✌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 چرا اربعین کربلا میریم؟
#امام_زمان
#امام_حسین
#اربعین_مهدوی
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
#قرارِمازیرِقبّهدعایفرج
اربعین نزدیک است ...
باید لشکرمان به قدرتی برسد که بتواند،
فریاد لبیک یا مهدی را در کربلا چنان طنین انداز کند که عالم را بلرزاند...
🌹و چه لذتی دارد در این مسیر هم پای قدم هایِ جابر و هم نفس با آوارگیِ خردسالانِ #امام_حسین علیه السلام قدم هایمان را نذر ظهور کنیم...
✅ امسال، سیلِ مشتاقانِ حسینی باید به نیتِ فرجِ منتقم با عزمی راسخ و لبیکهایی از عمقِ جان راهی شوند...
▪️مقصد تحت قبهی سیدالشهداء علیه السلام. مکانی که هنوز خون امام حسین علیه السلام تا ظهور فرزندش در جوشش است آری باور کنیم که جایی والاتر از این قبه برای فرج خواهیِ منتقمِ خون حسین نیست...#اربعین
الهی به اضطرار حضرت زینب
عجل لولیک الفرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یک حرکت بسیار سنگین انجام شده
حزب الله امروز اومده شهرک موشکی زیر کوه نمایش داده دقیقا مثل ایران 🚀
اصلا اسراییلی ها کپ کردن 😮
بعد این شگفتی غیر قابل باور
پر از موشک های سنگین و برد بلند بود
با ماشین هم داخلش رفت امد میکنن
البته واسه ما عادی بود و مطلع بودیم
اما پخش کردن فیلمش همه اهالی اسراییل ترسانده!
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅عینک اربعینی بزنید!
🔻بیایید به این معجزۀ خدا احترام بگذاریم
🔰استاد#پناهیان
#ظــهور_نــزدیکہ...
نشــانہهـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہهـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـادهے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید...
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا خوب گوش کنید و بخونید
♨️این خانم گزینه پیشنهادی وزارت مسکن هست!
داره میگه اگر قیمت تامین خانه در تهران رو بالا ببریم، مهاجرت معکوس اتفاق میفته و مردم مجبور میشن از کلان شهرها به شهرستان مهاجرت کنن.
این نخبه ها به جای اینکه بگن باید توسعه متوازن منابع داشته باشیم و بجای تمرکز امکانات در تهران باید رفاهیات، کارخانجات و اشتغال و تولید و تخصیص بودجه و حتی استقرار برخی وزارتخانه ها رو عادلانه بین کلان شهرها و شهرستانها و شهرهای کوچیک توزیع کنیم که مردم تمایل به مهاجرت معکوس پیدا کنن ، تئوریشون این هست که باید هزینه خانه دارشدن برای مردم مستضعف رو زیاد کنیم تا مردم از تهران و کلان شهرها خارج بشن و یا بهتره بگیم آواره بشن!
با همین تئوری هزینه های خانه دار شدن رو بالا بردن غافل از اینکه این موج گرانی و تورم به سرعت از کلان شهرها به شهرهای کوچیکتر هم سرایت خواهد کرد.
داستان اینه که در بخش اقتصاد و مسکن و معیشت و حتی فرهنگ(به دلیل عدم اعتقاد به گفتمان تمدنی ایرانی_اسلامی) به این روز دچار شدیم.
بله دوستان این خانم با این نوع تفکر کاپیتالیستی قرار هست وزیر مسکن بشه!
باشه ساکت میشم...🙂
@zoohoornazdike
هدایت شده از ✌در آسـتانہے ظــهور✌
سلام منتظران گرامی ، مسجد سهله در ایام اربعین نیاز به خادم افتخاری دارد، اگر امکان خدمتگزاری دارید به این شماره اطلاع دهید. +989126238225
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء)
🔺️با نوای مهدی #دهباشی
👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد
👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه*
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️
@zoohoornazdike
💢 چند نکته برای زیارت
۱. خودتون با همسرتون دست بچههاتون رو بگیرید با هم ببرید حرم. همه حرمهای ائمه که این یکی دو روز مشرف میشید.
بچهها رو ببرید و به حق مادرشون قسم بدید و بگید اینها رو آوردیم به امانت دست شما بدیم. تربیت و هدایت و عاقبت بخیری و ...
همش رو برای بچههای ما که امانت دادیم خودتون تدبیر و مقدر کنید. بچههاتون رو بسپارید به امام 😭
۲. زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها در حرم فراموش نشه.
۳. خودتون و همسرتون رو بسپارید به امام. بگید شما ما و اعمالمون رو نگه دارید. قلبا خودتون رو تحویل بدید.
۴. از طرف همه بیماران و پیر مردها و پیر زنها که نتونستند بیان زیارت یه زیارت انجام بدید. در حد مقدور ...
خیلی روزی میده.
۵. بخشی از خاک زیر پای زوار اباعبدالله ع را بردارید و خود و فرزندانتان متبرک کنید. 😭
۶. هر بخشی از عملتان را به نیابت انجام دهید ... مثلا این بخش به نیابت از امام سجاد (ع) و ... یعنی در این زیارت هر ۱۳ معصوم را نیابت بگیرید و عمل انجام دهید. فرقی نمیکند کدام بخش ...
٨. به نیابت مقام معظم رهبری که شرایط سفر اربعین و عتبات رو ندارن زیارت کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشبینی ترامپ درباره آینده رژیم صهیونیستی در سخنرانی دیشب:
اسرائیل از بین خواهد رفت. یک یا دو سال پیش فکر نمیکردم این جمله را بگویم. اسرائیل قادر نخواهد بود در سه جبهه بجنگد. وضعیت بسیار شکننده است. اسرائیل به اندازه کافی نیروی نظامی ندارد و میلیونها نفر طرفدار طرف مقابلاند.
🗣 فواد ایزدی Foad Izadi
✌در آسـتانہے ظــهور✌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗محافظ عاشق من💗 قسمت26 مرصاد با تعجب به مهدا و حسنا نگاه کرد و با خودش گفت ؛ امیرحسین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗محافظ عاشق من💗
قسمت27
مهدا به همراه حسنا وارد شدند ابتدا چشم چرخاند تا مرصاد را پیدا کند که گارسونی جلو آمد و گفت : میتونم کمکتون کنم ؟
ـ وقتتون بخیر . برادرمو پیدا نمیکنم ، یه پسرجوونِ قد بلند هستش .... الان اومد داخل
ـ فکر کنم رفتن طبقه بالا
ـ متشکرم .
ـ خواهش میکنم ، بفرمایید خوش آمدید .
با حسنا از پله ها بالا رفتند و دنبال مرصاد گشتند چند میز اشغال شده را دور زدند و به قسمت ویژه رستوران رسیدند که صدای فشفه و دست اعضای خانواده و مهمان ها مهدا را شگفت زده کرد ، انتظار نداشت چنین صحنه ای را شاهد باشد .
با تمام احساسش گفت : ممنونم از همه ...
مرصاد : خب مهدا جان قضیه رو هندی نکن گریمون گرفت .
همه خندیدند که فاطمه جلو آمد مهدا را بوسید و گفت : تبریک میگم آبجی قشنگم .
ـ ممنون فاطمه جان .
تک تک جلو آمدند و تبریک گفتند ، هادی دلخور تبریک گفت و این فاطمه را متعجب کرد اما صلاح دید در خانه از همسرش سوال کند .
امیرحسین : مهدا خانوم ؟
ـ بله
ـ دارویی هست بشه ساخت و داد به یه نفر یکم دور از جون جمع آدم شه ؟!
ـ دارو که هست ولی خوردنی نیست ، عمل کردنیه
ـ چطوری ؟
ـ این که ما هم مثل آدم رفتار کنیم
همه خندیدند که مرصاد گفت : خوردی ؟ خواهرمنو دست کم گرفتی
حاج مصطفی : امیرحسین جان بابا ؟ مرصاد گفت پدر شما هم پاسداره ، اسمشون چیه ؟
ـ سید حیدر حسینی
حاج مصطفی خندید و گفت : بابات فرمانده من بوده پسر
ـ واقعا ؟ میشناسینش ؟
ـ بله ، مگه جبهه رفته ای هست نشناسه پدر شما رو ؟! من نمی دونستم شما بچه های سیدحیدرین ، فکر میکردم هنوز کاشان هستین ، من ۲۰ سالی هست که از شهر و همشهری دورم ، داداشات چطورن ؟ فک کنم اسم اون داداش شیطونت محمدحسین بود نه ؟
ـ خوبن الحمدالله ، آره ولی همه میگن محمدحسین خیلی عوض شده البته هنوز منو حسنا در امان نیستیم از دستش .
مائده : هدیه هامونو بدیم مرصاد ؟
ـ اول بذار کیک بیارم
مهدا : وای مرصاد چیکار کردین من چطور جبران کنم آخه ؟!
ـ راهنماییت میکنم نگران نباش
کیک را که آوردند مهدا با اشاره به طرح کیک ، آهسته به مرصاد گفت : میبینم تمام دارو های دنیا رو ریختی رو این کیک
مرصاد آهسته تر گفت : دیگه شرمنده نتونستم روش برات ژ ۳ و فشنگ و تانک بدم طراحی کنن
ـ نه دستت دردنکنه ، راضی به زحمت نیستم
حسنا با خجالت رو به جمع گفت : شرمنده من و امیر حسین مزاحم شدیم من نمی دونستم آقا مرصاد برنامه دارن ، حلال کنید
انیس خانوم : نه دخترم این چه حرفیه اصلا شما نبودی جمع ما کم داشت
ـ خبر داشتم دست خالی نمیومدم
ـ دیگه از این حرفا نزنیا ، با ما راحت باش حسنا جان
ـ خیلی ممنون انیس خانوم شما لطف دارین .
بعد از صرف کیک و نوشیدنی ، همه هدیه های خودشان را دادند و ماند سجاد که یک روسری همراه یک حلقه انگشتر عقیق هدیه داد و گفت به حرم متبرک کرده است و این حرف ، ابروهای مرصاد را بهم پیچاند و این ناراحتی از چشم هیچ کس دور نماند .
مهدا برای حمایت از برادرش تشکر کوتاهی کرد و حتی سر جعبه انگشتری را باز نکرد .
🍁به قلم : ف میم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗محافظ عاشق من💗
قسمت28
مهدا خسته اما با ذهنی مشغول روی تخت دراز کشیده و به سقف خیره بود .
صبح که وارد قسمت کاریش شد ، توانست سید حیدر معروف را ببیند و فهمید قرار است از او خیلی چیز ها بیاموزد ، یاد بگیرد چگونه در عین آشکاری غایب باشد ، در عین توجه به نکات مهم به موارد بیهوده بی توجه باشد ، فدا شدن ، تکنیک و خیلی چیز ها را باید از این غریب آشنا یاد میگرفت . مردی که تفاوت های آشکاری با اطرافیان و شباهت حائض اهمیتی با پدرش داشت . او رئیس کل بود سرداری که هیچ شباهتی به رئسا نداشت و بیشتر شبیه یک فرمانده گروه جوانان بسیجی یا شبیه یک مشاور بود تا شبیه یک فرمانده گردان .
وقتی به گروه تراب پیوست فهمید باید خاکی شدن و خاکی ماندن را یاد بگیرد ، باید لگام اسب سرکش نفس را در دست بگیرد و زندگی جدیدی را آغاز کند ، باید بزرگ شود ، باید اندازه ی لباسی شود که قرار است بر تن کند ، باید خاکساری و غرور این لباس را میشناخت ؛ لباسی که کفن خیلی از جوانان کشورش شده بود .
وقتی به گروه تراب پیوست فهمید مهدای سابق نمیتواند لایق این حرفه باشد باید از سیم خارداری بگذرد که تنش را برای زخم خوردن آماده خواهد کرد ، باید این مهدا فاطمه شود تا بتواند بهترین نقش این منظومه ی عاشقی را بپذیرد و در آن جان بگیرد ...
وقتی سرهنگ صابری یکی از اساتیدش موقعیت و وظایفش را توضیح داد او آماده شد برای فاطمه شدن برای پرواز برای رهایی برای نجات ...
سرهنگ تمام آنچه را باید می دانست گفت و در آخر اضافه کرد ؛ ببین خانم فتاح شما طبق قاعده باید بعد از اتمام دوره ها به کار گرفته میشدین اما الان شرایط متفاوتی بوجود آمده هم لیاقت و استعداد شما هم شرایط بهرنجی که الان همه رو نگران کرده چیزی که ممکنه خیلی برامون گرون تموم بشه !
🍁به قلم :ف میم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗محافظ عاشق من💗
قسمت29
ـ چه مشکلی اینقدر آشفتگی بوجود آورده ؟
ـ فتنه !
ـ فتنه ؟
ـ فتنه ای که قرار پرده ای بر خیلی اتفاقات بشه ، فتنه ای که ممکنه قلب ایران رو بدره !!
ـ اما پرده بر چه اتفاقاتی ؟
ـ آشکار ترینش فرصت برای ترور ، اختلاص ، مشکلات اقتصادی ، آثار جبران ناپذیر اجتماعی و تغییرات سیاسی ، فتنه یعنی از بین رفتن امنیت و از بین رفتن امنیت یعنی فروپاشی
ـ غیر ممکنه ...
ـ اگه مسلم حجت تنها بمونه اگه بر بام قصر کفر پر بکشه ، غیر ممکن نیست ...
ـ ما قرار نیست اجازه بدیم ، سرهنگ وظیفه ی من چیه ؟! برای چی اینجام ؟!
ـ نباید بذاریم دسته گل های ارزشمند اسلام و انقلاب پرپر شن ، وظیفه شما حفاظت از این دسته گل هاست .
ـ بادیگارد ؟!
ـ چیزی فراتر از این حرف هاست ، بیا بریم بهت بگم چه کاره ایم .
بسمت اتاق گروه رفت و مهدا مطیعانه پشت رئیسش راه افتاد در اتاق را باز کرد و صدای پاچسباندن های حاضرین نشان داد همه منتظر بودند .
مهدا به داخل هدایت شد و اولین چیزی که دید اخم های درهم سید هادی بود که با خشمی آمیخته به تعجب مهدا را نگاه میکرد او هم متعجب بود انتظار نداشت او را در این اتاق ملاقات کند و با توجه به حرف های فاطمه تصور میکرد او را در قسمت پدافند ببیند .
سرهنگ صابری : بشینین ، خانم فتاح !
و به صندلی کنار خودش اشاره کرد ، مهدا جلو رفت و باوقار نشست .
ـ خب اول از هر چیز باید یه شناخت نسبی از هم پیدا کنیم .
به هادی اشاره کرد و گفت : ایشون آقاسید هادی هستن ، معاون پروژه .... ایشون آقا نوید ، مسئول بخش عملیات ... ایشون خانم مظفری ، تکنسین رایانه و بخش اطلاعات عملیات ... ایشون خانم ساجدی هستن مسئول بخش گریم و شناسایی ... ایشون آقا صالح هستن مهندس و آچارفرانسه ... ایشون آقا یاسین هستن از بچه های طراحی عملیات مغز متفکر گروه ما .... وچند نفر دیگر را معرفی کرد در آخر گفت :
ـ این خانم هم ستوان مهدا فاتح هستن دانشجوی داروسازی که قراره پروڗه ای که ما ۲ ساله روش تمرکز کردیم با کمک ایشون عملا کلید بخوره .
رو به چندی از بچه ها تشکر کرد و خواست به کارشان برسند و در اتاق ۷ نفر باقی ماندند ؛ سرهنگ ، سید هادی ، مرضیه (مظفری) ، نوید ، آقا صالح ، یاسین و مهدا .
کسانی که در بخش مرکزی قرار داشتند سرهنگ شروع کرد :
خب بنام خداوند عز و جلال ، بچه ها همون طور که مطمئنم میدونین ولی یادآوری رو واجب میدونم و باید بگم اینجا کار کسی از دیگری برتری نداره و همه باید وظیفه ی خودشونو درست انجام بدن و یک لحظه کاهلی ما یعنی باختن ، باختن جان یک انسان ، باختن امنیت یک جامعه ، باختن اعتقاداتمون ، باختن اسلاممون ، پس جدی و قاطع باشید نیرو با ذهن درگیر نمیخوام غفلت ما یعنی ایجاد یه آشوبی که نمیشه به راحتی جمعش کرد پس اگر کوتاهی کردی لباستو با نامه استعفا میذاری رو میزو میری پی زندگیی که خطای یه چرت ۵ دقیقه ای جون هم وطنت رو بخطر نندازه .
پس هیچ عذری پذیرفته نمیشه نه از جانب خدا ، نه وجدانت ، نه ملتت ، نه من ، نه حاج حیدر هیچ کدوم ...
پس جدی باش ، اگه تا الان بودی از این به بعد بیشتر باش .
و اما وظیفه ی ما ، جدیدا مسائل سیاسی و مشکلات خاورمیانه جنگ همه جانبه فرهنگی بستر نارضایتی ، تحریک و ...
کشور رو برای یه فتنه آماده کرده حالا یا الان یا یک ماه دیگه یا یک سال دیگه....
🍁به قلم : ف میم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗محافظ عاشق من💗
قسمت30
چندین دلیل برای اثبات ادعایش آورد از تصمیمات سیاسی گرفته تا تحرکات مرزی و اتفاقات پنهانی و ...
ـ این انبار باروت منتظر یه جرقه است پس امیدوارم نگذاریم و جرقه این انفجار عظیم نباشیم .
تراب قراره دست شیادان رو از بچه های نخبه ی این کشور دور کنه حالا بعضی از اونا با ما همکاری میکنن بعضی نه ، بعضی فقط به اندازه خودشون خطر دارن بعضی به اندازه ی یک گروه هیچ کدوم بر دیگری اصلح تر و واجب تر نیست فقط بعضی کار ما رو سخت میکنه ... یاسین ؟ پاشو پسر ، توضیحات رو شروع کن .
ـ چشم حاجی
یاسین پسری حدودا ۲۷ ساله بود که از هر نظر توانایی داشت و حظورش برای گروه از الزامات بود کسی که در اوج سختی شرایط ، با آرامشی تحسین برانگیز مشکل را حل میکرد .
ـ بنام خدا .
خب وظیفه ی ترابی ها حفاظت از گروه پزشکی هسته ای هست که در پی ساخت داروهای رادیواکتیو با استفاده از غنی سازی هسته ای هستن و اما اعضای این گروه ....
بعد از معرفی و توضیحاتی از رشته و موقعیت و ... گفت ؛ این افراد با گروه آشکار کنار آمدن و تحت حفاظت ۲۴ ساعته قرار گرفتن ، پس حفاظت گروه ما که بصورت سایه عمل میکنه در قبال آنها ضعیف تره
یاسین : اما یه آقای خیلی محترم و لاکچری داریم که با هیچ یک از پیشنهادات ما کنار نیومده و کلا اعتقادی به ترور و خطری که تهدیدش میکنه نداره !!
خیلی زیاد خودسره و هیچ جوره نمیتونیم باهاش کنار بیایم و مجبوریم سایه وار ازش محافظت کنیم تا الان هم این کار رو کردیم ولی از این به بعد لازم داریم کسی بیش از نیرو هایی که در قالب های مختلف در کنارش گذاشتیم و اغلب سوخت شدن استفاده کنیم .
کسی که از محیط کاری این آقای متفاوت دور نباشه ، شناخته شده نباشه و در نقش خودش فعالیت کنه
و شما خانم فاتح به همین دلیل انتخاب شدین
🍁به قلم : ف میم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2