eitaa logo
زلال احکام
1.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
ارسال سوالات طلبه اقا @talabehpasokhgo9 طلبه خانوم @Zendegi_zahedi ارتباط با مدیریت: @talabehpasokhgo9 راهنمای حرز امام جواد(ع) @talabehpasokhgo9 تعرفه و رزرو تبلیغات: @talabehpasokhgo9 لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/1815478276C831c83d258
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سلام حاج‌آقا، می‌خواستم ببینم سن تکلیف بچه‌ها رو به قمری حساب کنم یا شمسی؟ ✅ باید به قمری حساب کنین؛ اما شمسی‌ش رو هم من بهتون می‌گم که راحت باشین. 👈 سن تکلیف آقا پسرها ۱۵ سال قمریه که به شمسی، ۱۴ سال و ۶ ماه و ۱۷ روز بعد از تولدش می‌شه. 👈 سن تکلیف دخترخانم‌ها ۹ سال قمریه که به شمسی، ۸ سال و ۸ ماه و ۲۷ روز بعد از تولدش می‌شه‌. 🔶 تذکر: محاسبه سن به‌صورت آنلاين و حرفه‌ای در سایت زیر: 👉 https://hadana.ir/age/ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @zoolaleahkam
AUD-20220112-WA0197.mp3
8.28M
۲۹ آنان که بی منیّت و غرور توانِ تحمّلِ رفتارها و حرکات متضاد و مخالف را دارند؛ در مهرورزی خالص ترند. 🍃🌸 ■⇨ @zoolaleahkam سوالات خود را به آیدی ما بفرستید @talabehpasokhgo9
💞 📚 _همیشہ ترس از دست  دادنشو داشتم.... براے همیـݧ میترسیدم کہ اگہ بہ خوانوادم بگم مخالفت کنـݧ ولے رامیـݧ درک نمیکرد..... بهم میگفت دیگہ طاقت نداره.... دوس داره هرچہ زودتر منو بدست بیاره تا همیشہ و همہ جا باهم باشیم. _بهم میگفت کہ هر جور شده باید خوانوادمو راضے کنم چوݧ بدوݧ مـݧ نمیتونہ زندگے کنہ. چند وقت گذشت اصرار هاے رامیـݧ و حرفایے کہ میزد باعث شد جرأت  گفتـݧ قضیہ رامیـݧ و پیدا کنم. یہ روز کہ تو خونہ با ماماݧ تنها بودیم تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم. _رفتم آشپزخونہ دوتا چایے ریختم گذاشتم تو سینے از اوݧ پولکے هاے زعفرانے هم ک ماماݧ دوست داشت گذاشتم  و رفتم رومبل کناریش نشستم. _با تعجب گفت: بہ بہ اسماء خانم چہ عجب از اوݧ اتاقت دل کندے. _چایے هم ک آوردے چیزے شده❓❓چیزے میخواے❓❓ کنترل و برداشتم و تلوزیوݧ و روشـݧ کردم با بیخیالے لم دادم ب مبل و گفتم وااااا ایـݧ چہ حرفیہ ماماݧ چے قراره بشہ❓ ناراحتے برم تو اتاقم. ݧ _مادر کجا❓چرا ناراحت میشے تو ک همش اتاقتے اردلانم ک همش یا بیرونہ یا دانشگاه حالا باز داداشتو میبینیم ولے تو چے یا دائم تو اتاقتے  یا بیروݧ چیزے هم میگیم بهت مث الاݧ ناراحت میشے. پوفے کردم و گفتم  ماماݧ دوباره شروع نکـݧ. _ماماݧ هم دیگہ چیرے نگفت چند دیقہ بیـنموݧ با سکوت گذشت. ماماݧ مشغول دیدݧ تلویزیوݧ بود گفتم: _ماما❓❓ -بلہ❓❓ _میخوام یہ چیزے بهت بگم _خب بگو _آخہ.... _آخه چے❓❓ _هیچے بیخیال _ینے چے بگو ببینم چیشده جوݧ بہ لبم کردے. _راستش.راستش دوستم مینا بود یہ داداش داره _ماماݧ اخم کردو با جدیت گفت خب❓ _ازم خواستگارے کرده ماماݧ وایسا حرفامو گوش کـݧ بعد هرچے خواستے بگو گفتـݧ ایـݧ حرفا برام سختہ اما باید بگم اسمش رامیـنہ ۲۴سالشه و عکاسے میخونہ از نظر مالے هم وضعش خوبه منم هم _تو چے اسماء❓ سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم  _دوسش دارم _ینے چے کہ دوسش دارے❓ تو الاݧ باید بہ فکر درست باشے حتما باهم بیروݧ هم رفتیـݧ میدونے اگہ بابات و اردلاݧ بفهمن چے میشہ‌❓❓❓ _اسماء تو معلوم هست دارے چیکار میکنے از جام بلند شدم و با عصبانیت گفتم چیہ چرا شلوغش میکنے ینے حق ندارم واسہ آیندم خودم تصمیم بگیرم❓ _اخہ دخترم اوݧ خوانواده بہ ما نمیخورن اصلا ایـݧ جور ازدواج ها آخر و عاقبت نداره تو الاݧ باید بہ فکر درست باشے ناسلامتے کنور دارے _ماماݧ بهانہ نیار چوݧ رامیـݧ و خانوادش مذهبے نیستن،چون مسفرتاشون مشهد و قم نیست چوݧ مثل شما انقد مذهبے نیستـݧ قبول نمیکنے یا چوݧ مثل اردلاݧ از صب تا شب تو بسیج نیست❓ _ایـنا چیہ میگے دختر❓خوانواده ها باید بہ هم بخور..... حرفشو قطع کردم با عصبانیت گفتم ماماݧ تو نمیتونے منو منصرف کنـے ینے هیچ کسے نمیتونہ مـݧ خودم براے خودم تصمیم میگیرم ب هیچ کسے مربوط نیست.. _سیلے ماماݧ باعث شد سکوت کنم دختره ے بے حیا خوب گوش کـݧ اسماء دیگہ ایـݧ حرفا رو ازت نمیشنوم فهمیدے بدوݧ ایـݧ کہ جوابشو بدم رفتم اتاق و در و محکم کوبیدم _بغضم گرفت رفتم جلوے آینہ دماغم داشت خوݧ میومد بغضم ترکید نمیدونم براے سیلے کہ خوردم داشتم گریہ میکردم یا بخاطر مخالفت ماماݧ انقد گریہ کردم کہ خوابم برد فردا که بیدارشدم دیدم ساعت ۱۲ ظهره و مـݧ خواب موندم. ماماݧ حتے براے شام هم بیدارم نکرده بود گوشیمو نگاه کردم 10 تا میسکال و پیام از رامیـݧ داشتم _بهش زنگ زدم تا صداشو شنیدم زدم زیر گریہ ازم پرسید چیشده❓ نمیتونستم جوابشو بدم گفت آماده شو تا نیم ساعت دیگہ میام سر خیابونتوݧ از اتاق رفتم بیروݧ هیچ کسے نبود ماماݧ برام یادداشت هم نذاشتہ بود رفتم دست و صورتم و شستم و آماده شدم انقد گریہ کرده بودم چشام پف کرده بود قرمز شده بود _رفتم سر خیابوݧ و منتظر رامیـݧ شدم ۵ دیقہ بعد رامیـݧ رسید.... ✍ ادامه دارد .. https://zil.ink/zolale_ahkam 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💞 📚 _۵دقیقہ بعد رامین رسید... سوار ماشیـݧ شدم بدوݧ اینکہ حرفے بزنہ حرکت کرد. _نگاهش نمیکردم ب صندلے تکیہ داده بودم بیرونو نگاه میکردم همش صداے سیلے و حرفاے ماماݧ تو گوشم میپیچید باورم نمیشد. اوݧ مـݧ بودم کہ با ماماݧ اونطورے حرف زدم❓❓❓ واے کہ چقدر بد شده بودم _باصداے بوق ماشیـݧ بہ خودم اومدم رامیـݧ و نگاه کردم چهرش خیلے آشفتہ بود خستگے رو تو صورتش میدیدم چشماش قرمز بود مث ایـݧ کہ دیشب نخوابیده بود دستے بہ موهاش کشید وآهی ازتہ دل دلم آتیش گرفت آشوب بودم طاقت دیدݧ رامیـݧ و تو اوݧ وضعیت نداشتم _ناخودآگاه قطره اشکی از چشمام سرازیر شد رامیـݧ نگام کرد چشماش پراز اشک بود ولے با جدیت گفت: اسماء نبینم دیگہ اشک و تو چشمات اشکمو پاک کردم و گفتم:پس چرا خودت.... حرفمو قطع کرد و گفت بخاطر بیخوابے دیشبہ بیخوابے❓چرا❓ _آره نگرانت بودم خوابم نبرد جلوے یہ کافے شاپ نگہ داشت رفتیم داخل و نشستیم سرشو گذاشت رو میز و هیچے نگفت چند دیقہ گذشت سرشو آورد بالا نگاه کرد تو چشام و گفت: _اسماء نمیخواے حرف بزنے چرا میخوام خوب منتظرم رامیـݧ ماماݧ مخالفت کرد دیشب باهم بحثموݧ شد خیلے باهاش بد حرف زدم اونقدرے ک... اونقدرے ک چی اسماء❓ اونقدرے ک فقط با سیلے ساکتم کرد دیشب انقدر گریہ کردم ک خوابم برد و نفهمیدم زنگ زدے _پوفے کرد و گفت مردم از نگرانے اما حال خرابش بخاطر چیز دیگہ بود ترجیح دادم چیزے نگم و ازش نپرسم اون روز تا قبل از تاریکے هوا باهم بودیم همش بهم میگفت ک همه چے درست میشہ و غصہ نخورم چند بار دیگہ هم با ماماݧ حرف زدم اما هر بار بدتر از دفہ ے قبل بحثموݧ میشد و ماماݧ با قاطعیت مخالفت میکرد _اوݧ روز ها حالم بد بود دائم یا خواب بودم یا بیروݧ حال حوصلہ ے درس و مدرسہ هم نداشتم میل بہ غذا هم نداشتم خیلے ضعیف و لاغر شده بودم _روزهایے ک میگذشت تکرارے بود در حدے ک میشد پیش بینیش کرد رامیـݧ هم دست کمے از مـݧ نداشت ولے همچناݧ بر تصمیمش اصرار میکرد و حتے تو شرایطے ک داشتم باز ازم میخواست با خانوادم حرف بزنم اوایل دے بود امتحانات ترمم شروع شده بود یہ روز رامیـݧ بهم زنگ زد و گفت باید همو ببینیم  ولے نیومد دنبالم بهم گفت بیا هموݧ پارکے ک همیشہ میریم _تعجب کردم اولیـݧ دفہ بود کہ نیومد دنبالم لحنش هم خیلے جدے بود نگراݧ شدم سریع آماده شدم و رفتم رو نمیکت نشستہ بود خیلے داغوݧ بود... ✍ ادامه دارد .... https://zil.ink/zolale_ahkam 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ـ✨🌼✨🌼 ـ🌼✨🌼﷽ ـ✨🌼 ـ🌼 حروما ❓مسئله 474: سلام حاج آقا، آیا هر نگاهی به نامحرم اشکال داره؟ 📚 سلام جانم; نه قربونت برم، هر نگاهی حرام نیست. 📝 نگاه‌های حرام اینا هستن: ⭕️ برای آقایون 1️⃣ نگاه به بدن زن نامحرم، به جز صورت و دست‏‌ها تا مچ; چه با قصد لذت جنسی و چه بدون قصد لذت. 2️⃣ نگاه به صورت و دست‏‌های زن نامحرم با قصد شهوت يا ترس از افتادن به حرام و گناه. ⭕️ برای خانم‌ها 1️⃣ نگاه به بدن مرد نامحرم، به جز صورت، گردن و دست‏‌ها و مقدارى از پا; چه با قصد شهوت و چه بدون بدون شهوت. 2️⃣ نگاه به صورت، گردن و دست‌ها و مقداری از پا با قصد شهوت يا ترس از افتادن به حرام و گناه. 🔺رساله دانشجويی، سيد مجتبی حسينی، 🌼 ✨🌼 🌼✨🌼 ✨🌼✨🌼👆@zoolaleahkam
🌷🌹🌷 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 احکام کـردن 👇 👈..بسیاری از کردن ها⌛️ مصداق دادن است☹️ و خداوند دادن را حرام کرده است.‼️ » کلا هر معامله ای که به مشتری یه طوری وانمود کنی ولی حقیقت یه چیز دیگه باشه حرام است و مدیونی دارد ⛔️ مثال هایی از فریب: 👇👇 🍱 مخلوط کردن کهنه با تازه و فروختن آن به اسم تازه☹️ مثلا یه سبزی فروش یا میوه فروش میوه ها و سبزی های دو سه روز قبل رو به اسم تازه بار بفروشه❌ ــ🍾 اینکه توی آبلیمو کنی ــ یا توی قاطی کنی ــ🍯اینکه نبات آب شده را جای عسل به مردم بفروشی ‼️ و صدها مثال دیگر...✏️ @zoolaleahkam
💢 وضو با وجود کِرِم ضد آفتاب در اعضاء 💠 سوال: آیا وجود کِرِم ضد آفتاب در اعضاء در حال وضوء اشکال دارد؟ ✍🏻 پاسخ: ❇️ اگر کِرِم جذب پوست شده است و روی پوست چربی که مانع رسیدن آب به پوست باشد، باقی نمانده است، اشکال ندارد. 🔺 سایت آیت الله خامنه ای/ استفتائات جديد / احکام طهارت / وضو 📎 📎 📎 📲 کانال زلال احکام @zoolaleahkam سوالات شرعی خود را به ایدی ما بفرستید👇 @talabehpasokhgo9
💬بعدازاتمام نماز دستم رو صورتم بکشم اشکال داره؟ 📲 کانال زلال احکام @zoolaleahkam سوالات شرعی خود را به ایدی ما بفرستید👇 @talabehpasokhgo9
یا بنی اکثر مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ، وَذِکْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَیهِ، وَتُفْضِی بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَیهِ، حَتَّی یأْتِیكَ وَقَدْ أَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَكَ، وَشَدَدْتَ لَهُ أَزْرَكَ، وَلاَ یأْتِیكَ بَغْتَةً فَیبْهَرَكَ.
ســـــ🌸ـــلام صبح پنجشنبه تون زیبا ☕️🌷 به حق خالق مهربان💕 کارتون پرازموفقیت🌷 زندگیتون رو به پیشرفت🌷 دلتون خانه محبت 💖 سفره تون پربرکت 🌷 و خود و عزیزان تون سلامت باشید🌷 آخر هفته تون سرشار از نگاه لطف خدا💖🌷 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃در اولین پنجشنبه اسفند ماه جهت شادی روح تمام مسافران آسمانی فاتحه ای قرائت کنیم🍃🌸 روحشان قرین رحمت الهی باد 🌸 🌸🍃