#حضرت_اباالفضل_العباس
#امیرالمومنین
#شجاعت_حضرت_اباالفضل علیه السلام
#جنگ_صفین
#شب_تاسوعا
#حق_شمشیر
#دفاع
روایت کرده که روزی از این صفین جوان نقابداری در سن پانزده سالگی یا هفده از لشکر أمیرالمؤمنین علیهالسلام به مبارزت بدون آمد که از او هیبت وسطوت ظاهر بود و اصحاب معاویه از رفتن به مبارزت او ترسیدند.
معاویه گفت به مرد شجاعی از اصحابش که او را ابن شعثا میگفتند که تو بیرون برو به مبارزت این جوان
و او گفت اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر میکردند و هفت پسر دارم یکی را میفرستم تا او را به قتل رساند.
و آن هفت پسر را واحدا بعد واحد فرستاد و آن جوان نقابدار همه را به جهنم فرستاد پس ابن شعثا خود به مبارزت قدم جرات گذاشت آن جوان بر او حمله نمود و آن مرد را نیز به هفت پسر او در درک جحیم ملحق نمود و دیگر کسی جرات مبارزت او نکرد.
مولای متقیان او را ندا فرمود و به نزد خود طلبید چون مراجعت فرمود و نقاب از صورت مبارک برداشت دیدند که «قمر بنی هاشم» ابوالفضل العباس علیه السلام است.
کبریت احمر
#من_از_کودکی_عاشقت_بوده_ام.