#آخوند_جاسوس
#ریش_نسوز
#گیوه
#عصا_هوشمند
#دست
#عمامه_نسوز
معجزات یک جاسوس باهوش که آخوند مجتهد شد !!!
ﻣﺴﺘﺮ ﺟﯿﮑﺎﮎ ( ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺟﯿﮑﺎﮎ ) ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ﺩﺍﺭﺳﯽ ، ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ. ﻭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ میپرﺩﺍﺯﺩ !!! ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻔﺖ ﺧﯿﺰ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺳُﮑْﻨﯽ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ.
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ ﺷﻌﺒﺪﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺣﺮﺑﻪﻫﺎﯼﺩﯾﮕﺮ ، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺤﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﻄﻮﻑ میدارد ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ ، ﺟﺎ میزند. ﺟﯿﮑﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﻓﻘﻪ میپردازد ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ، ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﭘﯿﺶ ﻧﻤﺎﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ !!!
ﺍﻭ ﮔﯿﻮﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻋﺼﺎ ﺟﻔﺖ میکرد ﻭ ﺷﺎﯾﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﺍﻭﺳﺖ. ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ، ﺗﻮﺿﯿﺢ میدهد ﮐﻪ ﺁﻫﻨﺮﺑﺎ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﮔﯿﻮﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻋﺼﺎ ، ﮔﯿﻮﻩ ﻫﺎ ﺟﻔﺖ میشدند.
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽّ علیه السّلام ﺭﺍ ﺩﺭﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﻩ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﻧﺠﺲ ( ﻧﻔﺖ ) ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ !!! ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﻋﺒﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ میزند ﻭ ﺍﺛﺮ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ میدهد ﻭ میگوید ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺭﮐﯽ است ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻣﻦ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺗﺸﺮﯾﺢ میکند ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻞ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﻍ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺍﻥ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻧﻘﺶ ﺑﺒﻨﺪﺩ !!!!
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ، ﺩﺭ مناظرﻩﺍﯼ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺷﯿﻌﻪ ، ﻣﺪّﻋﯽ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭﯾﺶ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ میشود ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺶ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽﺍﺯ ﻧﺦ ﻧﺴﻮﺯ ، ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ میکند.
ﺟﯿﮑﺎﮎ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻫﻪ ۱۳۲۰ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ، ﻓﺮﻗﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪٔ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ، ﺑﻮﯾﺮ ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﻠﻮﻋﯿﺎﻥ ﯾﺎ ﺳﺮﻭﺷﯿﺎﻥ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ میشدند ﻭ ﺑﻪ ﻗﺮﯾﺐ ﺍﻟﻮﻗﻮﻉ بودن ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻬﺪﯼ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
از دیگر حکایات جیکاک عصای معروف است که با آن معجزه میکرد و وقتی آنرا به بدن کسی میزد به آن شوک عجیبی منتقل میشد !!! جیکاک مدّعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلایل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد ، تخریب میکرد !!! بعد ها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی میشده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها ، دکمه وصل جریان را فشار میداده.
در مجلسی او حاضران را دروغگو معرفی کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد ، کبریتی روشن کرد و گفت هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند. اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند و به آنها قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعد ها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود.
اقدام دیگر جیکاک پوشیدن لباس روحانیت و عمامه گذاری وی بود !!! جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا میکرد و آخرش هم روضه امام حسین میخواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب میکرد و عمامه نسوز او در آتش نمیسوخت و جیکاک آنرا به عنوان معجزه خود بیان نموده و ادعای سیادت میکرد !!! در ضمن او هیچکس را به سیادت قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش میسوخت ، از اینجا بود که او به سید جیکاک معروف شد.
به هنگام ملّی شدن صنعت نفت ، جیکاک یا به قولی سیّد جیکاک با گشت و گذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاری برای آنها طرح نمود
تو که مهر علی مین دلته/
نفت ملی سی چنته ؟ /
یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به دنبال ملی شدن نفت هستی ؟!
بعضی از عشایر بختیاری زندگی خود را رها کرده و با تشکیل دسته جات متعدّد و درست کردن پرچم و عَلَم های گوناگون علیّ علیّ گویان به امامزاده ها رفته و طلب عفو میکردند.
بیخود نبود که دایی جان میگفت کار ، کار انگلیسی هاست.
ای بسا ابلیس آدم رو که هست /
پس به هر دستی نباید داد دست /
۱) ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ، ﺍﺛﺮ ﺭﺍﻑ ﮔﺎﺭﺛﻮﯾﺖ ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﻬﺮﺍﺏ ﺍﻣﯿﺮﯼ. ﺗﻬﺮﺍﻥ ، ﺳﻬﻨﺪ ، ۱۳۷۳.
۲) ﺍﺳﻨﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ( ۱۳۲۰ - ۱۳۲۵ﻩ. ﺵ ) ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺯﺭﯾﻦﮐﻠﮏ ، ﺑﻬﻨﺎﺯ . ﺗﻬﺮﺍﻥ ، ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ، ۱۳۸۲.