#امام_جواد علیه السلام
#سلمان
#عمار
#مهمانی
#نان
#نمک
#کوزه
امام جواد علیه السلام به نقل از پدران بزرگوارش فرمود: سلمان ابوذر را به خانه اش دعوت کرد و دو قرص نان بر سفره جلوی او گذاشت. ابوذر دو قرص نان را برداشت و به زیر و رو کردن آن پرداخت. سلمان به ابوذر گفت: چرا دو قرص نان را زیر و رو میکنی؟ ابوذر گفت: ترسیدم که کاملاً پخته نشده باشد. سلمان به شدت خشمگین شد و گفت: چه چیزی تو را به این جرأت و جسارت واداشته است. به خدا سوگند آب زیر عرش در این نان موثر بوده، فرشتگان برای آن، باد را به حرکت درآورده و باد ابر را جابه جا نموده و ابر بر زمین باران ریخته و رعد و برق و ملائکه فعالیت کرده تا آن را در جای خود قرار داده اند و زمین و چوب و آهن و چارپایان و آتش و هیزم و نمک و آنچه که قابل شمردن نیست در کار بوده است (تا این قرص نان سر این سفره قرار گرفته) چگونه میتوانی به شکر این همه نعمت برخیزی؟ ابوذر گفت: به پیشگاه خدا توبه میکنم و از آنچه پیش آمده طلب مغفرت میکنم و از اینکه باعث ناراحتی تو شدم از تو پوزش میخواهم. حضرت فرمود: روزی سلمان ابوذر را به مهمانی دعوت کرد. تکه نانی خشک را از کیسه چرمی بیرون آورد و با آب کوزه به آن تکه نان، رطوبت داد (تا نرم شود) ابوذر گفت: اگر در کنار این نان نمکی بود چه قدر این نان بهتر میشد. سلمان از جای برخاست و از خانه بیرون رفت و کوزه اش را در برابر مقداری نمک به گرو گذاشت و به نزد ابوذر بازگشت تا نان را با نمک بخورد. ابوذر نمک را به نان میپاشید و میخورد و میگفت: خدا را شکر و سپاس که این قناعت را نصیب ما فرمود: سلمان گفت: اگر قناعتی در کار بود کوزه ما به گرو نمی رفت.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ص ۲۱۵ و ۲۱۶
أمالی الصدوق،ص ۲۶۵ و ۲۶۶
بحارالانوار، ج۲۲،ص۳۲۰،ح۸
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_العن_اعدائهم