#ولیدکعبه
#روی_کعبه
#سرشانه
#جای_پا
#جبرئیل
در روایت آمده است:
روزی «دوّمی» به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گفت: یا رسول الله! جمعی گویند که علی «علیهالسلام» ساحر است! زیرا او را دیدهاند که بر روی آب راه میرود! رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
اُسکُتْ یَابْنَ الخَطّاب!
ساکت شو ای پسر خطّاب!
جای پای علی «علیهالسلام» بر سر بال جبرئیل است!
«دوّمی» گفت: علی «علیهالسلام» را آنقدر منزلت نیست که پای بر بال جبرئیل نهد! حضرت فرمودند: ای پسر خطّاب! تو مرا فاضلتر میدانی یا جبرئیل را؟ «دوّمی» گفت: شما را !!!
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
هرگاه علی «علیهالسلام» بر کتف من پای تواند گذاشت و بتها را از بام کعبه تواند انداخت، چرا بر بال جبرئیل نتواند پای بگذارد!؟
تحفة المجالس،إبن تاجالدین،ص۱۰۷
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#خلقت_نوری
#چهارده_هزارسال
#قبل_ازخلقت_آدم
حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قثنا أَحْمَدُ بْنُ الْمِقْدَامِ الْعِجْلِيُّ قثنا الْفُضَيْلُ بْنُ عِيَاضٍ قثنا ثَوْرُ بْنُ يَزِيدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ زَاذَانَ، عَنْ سَلْمَانَ قَالَ: سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ (آله) و سَلَّمَ يَقُولُ: كُنَّا أَنَا وَ عَلِيٌّ نُورًا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ عَامٍ، فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ قَسَمَ ذَلِكَ النُّورَ جُزْءَيْنِ، فَجُزْءٌ أَنَا، وَ جُزْءٌ عَلِيٌّ عَلَيْهِ ألسَّلامُ.
#احمدبنحنبل از زاذان از سلمان فارسی روایت کرده است که: شنیدم محبوبم رسول خدا صَلی الله علیهِ (و آله) میفرماید: چهارده هزار سال پیش از خلقت آدم من و علی نوری پیش روی خدا بودیم، و چون خداوند متعال آدم را آفرید، آن نور را دو نیم کرد، یک نیمه آن نور من هستم و نیمه دیگر علی.
فضائل الصحابة، ج ۲ ص ۶۶۲
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#روزه
#نبود_غذا
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَدْخُلُ إِلَی أَهْلِهِ فَیَقُولُ عِنْدَکُمْ شَیْ ءٌ وَ إِلَّا صُمْتُ فَإِنْ کَانَ عِنْدَهُمْ شَیْ ءٌ أَتَوْهُ بِهِ وَ إِلَّا صَامَ.
از امام صادق صلوات اللّه عليه منقول است كه حضرت أمير المؤمنين صلوات اللّه عليه به منزل مى آمدند و مى فرمودند كه چيزى داريد و اگر نه روزه بگيرم پس اگر چيزى بود در خانه مى آوردند و آن حضرت صلوات اللّه عليه تناول مى فرمودند و اگر نه روزه مى گرفتند.
وسائل الشیعه ٫ جلد 10 ٫ صفحه 12
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
❌بالاترین فضائل حضرت امیرالمؤمنین؟❌
صلوات الله و سلامه علیه
🔸روزى مأمون به حضرت رضا عليه السلام گفت:
بزرگ ترين فضيلت امیرالمؤمنین علیه السلام كه قرآن بر آن دلالت دارد، چيست؟
🔹حضرت رضا عليه السلام به او فرمود:
«فضیلتی که در مباهله است.زیرا خداوند عزّوجلّ می فرماید:
«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله، حسن و حسين عليهماالسلام را فرا خواند. پس اين دو، پسران او حساب شدند،
و فاطمه عليهاالسلام را نيز فرا خواند. که آن حضرت مصداق زنان مذکورِ او در آیه حساب شد.
سپس امیرالمؤمنین عليه السلام را فرا خواند.
پس به حكم خدا، امیرالمؤمنین عليه السلام، نفسِ پيامبر صلى الله عليه وآله است.
از طرفى مى دانيم كه هيچ يك از مخلوقات خداوند سبحان، بزرگوارتر و برتر از پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نيست.
پس لازم است كه به حكم خدا هيچ كس برتر از نفس پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نباشد».
📚بحار الانوار : ج 35 ص 257
https://eitaa.com/GoftarHayeMandegar
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
‼️عفریت در حدیث لوح ، کیست؟
پاسخ : مأمون...
📆۱۷ رجب سالروز به درک واصل شدن مامون از بنی عباس لعنه الله
💎حسين بن ابراهيم ناتانه- رضى اللَّه عنه- از ابو الصّلت هروى روايت كرد كه مأمون به حضرت رضا عليه السّلام گفت:
من مقام علمى و فضل و بى اعتنائى شما به دنيا و پارسائيت و ترس از خدا و ورع و عبادت ترا شناختم اى فرزند رسول خدا، و ترا بخلافت سزاوارتر از خويش تشخيص دادم.
حضرت فرمود: به بندگى پروردگار خود افتخار مى كنم و به زهد و بى رغبتى به دنيا نجات و خلاص خود را از شرّ دنيا مى طلبم، و با ورع و عدم نزديكى به محرّمات الهى اميدوار رسيدن به سعادت و فائز شدن به بهره هاى خداوندى و درجات قرب به درگاه اويم، و با تواضع و فروتنى در اين دنيا آرزوى مقام بلند را به نزد پروردگار خود- عزّ و جلّ- دارم.
مأمون گفت: من در نظر دارم خود را از خلافت خلع كنم و اين مقام را به تو بسپارم و با تو بيعت كنم.
حضرت در پاسخ او فرمود: اگر اين خلافت از آن تو است پس خدا براى تو قرار داده است، و جائز نيست كه لباس و خلعتى را كه خداوند بقامت تو پوشانيده از تن بيرون كنى، و به غير خود بپوشانى، و به ديگرى واگذار نمائى، و اگر اين مقام از آن تو نيست پس حقّ اينكه چيزى را كه از تو نيست به من واگذارى ندارى.
مأمون گفت: اى فرزند پيغمبر ناچارى از اينكه اين پيشنهاد را بپذيرى و اين فرمان را قبول كنى.
حضرت فرمود: اين امر را از روى ميل و رغبت هيچ گاه نمى پذيرم. و پى در پى مأمون در اين موضوع تا چند روز اصرار مى ورزيد و پافشارى مي نمود تا بالاخره از آن مأيوس گشت، ناچار به حضرت پيشنهاد كرد كه: اكنون كه آن را (خلافت را) نمى پذيرى، و حاضر نمى شوى كه من به عنوان خلافت با تو بيعت كنم پس ناچار وليعهدى مرا بايد قبول كنى [تا خلافت پس از من از آن تو باشد].
حضرت فرمود: به خدا سوگند پدرم- از نياى گرامش از امير مؤمنان عليهم السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله- براى من حديث كرد كه من در زمان حيات تو مسموما از دنيا ميروم، و مظلوم كشته مى شوم، در حالى كه فرشتگان آسمان و زمين بر من گريه مى كنند، و در سرزمين غربت در كنار هارون مدفون مى گردم.
مأمون بگريست، سپس پرسيد يابن رسول اللَّه چه كسى تو را مى كشد؟ و تا من زنده هستم، چه كسى قدرت يا جرأت بدى كردن به تو را خواهد داشت؟!
حضرت فرمود: من اگر بخواهم قاتل خود را معرّفى كنم مى كنم و مى گويم كه چه كسى مرا خواهد كشت.
مأمون گفت: يابن رسول اللَّه با اين گفتار مى خواهى خود را آسوده كنى و ولايتعهدى مرا نپذيرى تا مردمان بگويند علىّ بن موسى چقدر زاهد و بى رغبت به رياست دنيا است؟!
حضرت فرمود: بخدا سوگند از روزى كه خداى- عز و جل- مرا آفريده تاكنون دروغ نگفته ام، و دنيا را براى رسيدن به دنيا ترك نگفته ام، و من خوب ميدانم تو چه مي خواهى.
مأمون پرسيد: چه مي خواهم؟
امام گفت: آيا امانم مى دهى اگر راست را بگويم؟
مأمون گفت: تو در امانى.
حضرت فرمود: تو نظرت اين است كه مردم بگويند: علىّ بن موسى به دنيا و رياست بى رغبت نيست، بلكه اين دنيا است كه به او بى رغبت است، مگر نمى بينيد چگونه از روى آز و طمع ولايتعهدى را پذيرفت، باشد كه بخلافت نائل گردد.
مأمون از اين سخن در خشم شده گفت: تو مرتّب با من طورى رفتار مى كنى كه من آن را خوش ندارم، و گويا از قدرت و شوكت من باك ندارى و خود را ايمن مي دانى، بخدا سوگند بايد ولايت عهدى را به اختيار بپذيرى و الّا تو را بدان مجبور مي كنم، پس اگر قبول كردى كه چه بهتر، و اگر مخالفت نمودى گردنت را ميزنم (تو را ميكشم).
حضرت فرمود: خداوند مرا از اينكه خود را به هلاكت اندازم نهى فرموده، اگر امر بدين منوال است هر كار كه به نظرت رسيده انجام ده، و من آن را مى پذيرم به شرط آنكه در عزل و نصب احدى دخالت نكنم، و رسمى را تغيير ندهم و سنّتى را نشكنم و از دورادور مشير و راهنما باشم، پس مأمون با اين شرط از او پذيرفت و او امام - عليه السّلام- را وليعهد قرار داد و لكن كاملا از آن كراهت داشت.
📖عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۷۹۴
https://eitaa.com/GoftarHayeMandegar
#قسم_خوردن
#ملائکه
قَالَ سَيِّدُ اَلْمُرْسَلِين رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : إِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ أَشْرَفُهَا عِنْدَ اَللَّهِ أَشَدُّهَا لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حُبّاً، وَ إِنَّ قَسَمَ اَلْمَلاَئِكَةِ فِيمَا بَيْنَهُمْ: وَ اَلَّذِي شَرَّفَ عَلِيّاً عَلَى جَمِيعِ اَلْوَرَى بَعْدَ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى.
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : به درستی که شریفترین فرشتگان در پیشگاه الله، فرشتگانی هستند که محبت شدیدتری را نسبت به علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما دارند. و همانا قَسَم خوردن فرشتگان در میان خودشان این چنین است: قسم به کسی که علی صلوات الله علیه را پس از محمد صلی الله علیه و آله، بر جمیع مخلوقات برتری بخشید.
الإحتجاج ج۱، ص۵۳
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#سجده
#سجده_طولانی
#تعمیراتاق
#درخواست_بهشت
عبد اللّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: مردى از كنار پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله گذر مىكرد، حضرتش يكى از اتاقهاى خود را تعمير مىكرد. آن مرد گفت: اى رسول خدا! آيا كمك نمىخواهيد؟ فرمودند: کمک کن؛ هنگامى كه آن مرد از كار فارغ شد، پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله به او فرمودند: حاجت تو چيست؟ گفت: بهشت. رسول اکرم صلّى اللّه عليه و آله سر به زير افكندند، پس از لحظهاى فرمودند: باشد. هنگامى كه آن مرد پشت كرد كه برود، به او فرمودند: اى بندۀ خدا، سجدهات را طولانى كن تا مرا در استجابت دعايم - كه بهشت را براى تو از خداوند متعال خواستهام - يارى كنى.
الکافی، ج۳ ص۲۲۶
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_والعن_اعدائهم
#انتخاب_امام علیه السلام
#مختص_خدای_عزوجل
#انسان_عاجز
قَالَ اَلْإِمَامُ اَلرِّضَا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا اَلنَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ
حضرت امام رضا صلوات الله علیه می فرمایند : همانا امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عاليتر و مكانش منيعتر و عمقش گودتر از آنست كه مردم با عقل خود به آن رسند يا به آرائشان آن را دريابند و يا به انتخاب خود امامى منصوب كنند.
کافي ج۱ ص۱۹۸
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#کم_خونی
#گوشت_کباب
موسی بن بکر نقل میکند که امام کاظم علیه السلام به ایشان فرمودند: چرا رنگ پریده ای و بدنت زرد شده است؟ عرض کردم: به #تب شدید مبتلا شده ام که این تب سبب کم خونی و زردی بدنم شده است. امام فرمودند: گوشت بخور. من هم گوشت خوردم. پس از یک هفته امام من را دیدند درحالیکه هنوز بدن و صورت من زرد و رنگم پریده بود. ایشان فرمودند: آیا به شما امر نکردم گوشت بخورید؟ عرض کردم: من هم گوشت خوردم و از آن زمان که شما به من امر فرمودید چیزی جز گوشت نخوردم. امام فرمودند: چگونه گوشت را مصرف میکنی؟ عرض کردم: آن را آبپز میکنم. امام فرمودند: اینطور نخورید، بلکه آن را کبابی (بریان) کنید و بخورید. من هم گوشت را بریان خوردم. امام علیه السلام پس از یک هفته فردی را دنبال من فرستادند درحالیکه خون به صورتم برگشته بود. امام فرمودند: الان درست است!
(الکافی ۶: ۳۱۹ح ۳)
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_والعن_اعدائهم