اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#نه دخترک کاپشن صورتی امشب آمده بود خانهی پدری هدایت، دقیقاً روبروی اتاقی که او دارد از آن تو به ح
#ده
استقلال یکی جلو بود که از خانهی پدری زدم بیرون. تا برسم خانهی هدایت و بفهمم کجا هستم و دارم چه کار میکنم، صدا از خیابان بلند شد!
همان کاروانهای موتوری در مقیاس کوچکتر شعار میدادند و بوقبوق میکردند و من از همین جایی که عکس گرفتم، پشت این همه مانعِ دید دنبال کاروان موتوری استقلالیها بودم!
جالبی ماجرا این بود که کاروان نه مال استقلالیها بود نه مال هیچ شادیِ پس از بُردی!
کاروان موتوری مال یکی از کاندیداهای این دورهی انتخابات مجلس است که انداختهاند توی خیابان و فریاد میزنند: «شیر شیران آمده... فلانی بهمانی آمده!»
جالب بود، این مدل را هم نمردیم و دیدیم!
#روایت_رأی
#خانهی_هدایت
#ادامه_داره...
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#نه اینجا اتاقِ یک خانهست که البته یکی دو سال پیش به روی کوچه باز شده و تکهای بنر رفته بالای سر د
#ده
یک وقتهایی جایی میروید و میبینید فضا و مکان، مثل همه جا معمولی نیست!
آن مکان ممکن است خانهای باشد که معمولی نباشد، یعنی نشان دهد خانم خانه یک ذوقی علیحده داشته برای چیدمان و تزئین خانهاش؛ ممکن است یک اداره یا شرکت یا حتی کوچه و خیابانی باشدْ نامعمول!
اما یک وقت گذرتان به حسینیه و هیئتی میافتد که معمول نیست و فضا و مکان چیزی فراتر از فضا و مکان معمول اینجور جاییست...
عاشقان بقیع میبد از آن مکانهاییست که معمولی نیست. وقت ورود از وسط قطار گلدانهای سرِحال گل میگذرید، روی چمن مصنوعی؛ وقتی جاگیر شدی و نگاهت افتاد به منبر و نمای ترکیبی پشت سر سخنران، نشانِ آن ذوق و سلیقه را آنجا هم میبینید؛ گلدانهای دو طرف منبر که نفس تازه میدهند به نمای جلوی مراسم...
همین؟
خیر! مطلب بعدی را هم بخوانید و ببینید...
#روایت_حسین
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#نه اینجا بیروایتترین روایتخانهی دنیاست برای من که کوچکتر از نوشتن برای اینجام... #معراج_الشه
#ده
هر کسی نشست سر سفره اولین سوالش این بود که «چطوری درِ اینو باز کردین؟!» و بقیه هم طبق یک بازخورد تکراری میزدند زیر خنده!
البته همه با نوک خودکار سلفونهای درپوشِ سالادهای الویه را سوراخ و کندند و با خفتی از توی آن سالاد کشیدند بیرون و خوردند...
امشب چند تا از راویها دعوتِ نیروهای تأمین بودیم؛ تفاوت سفرهی ساده اتاق ما با سفرهی آنها، دلستری بود که بانی داشت :)
#روایت_راوی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT