#شانزده «از عجایب قرن بیستم، آخوندهای تفنگ به دست هستند!» این جمله را با چنین مضمونی، استاد طاهرزاده نقل کرده بود از یکی از اساتید دانشگاه هاروارد، آن هم در زمان پیروزی انقلاب! البته دقیق یادم نیست! توی کتابِ جذاب و فوق‌العاده‌ی «آشتی با خدا» بود لابد که خواندمش؛ شاید هم جایی دیگر... اصل ماجرا همان جمله‌ی خاص آن دانشمند است؛ برای من و شما شاید تعجبِ او تعجب‌برانگیز باشد اما وقتی روحانیون مسیحی را کنار طلبه‌های خودمان بگذاریم، باید هم به آن بنده خدا حق بدهیم؛ روحانیون مسیحی و گوشه‌نشینی توی صومعه و کلیسا کجا، طلبه‌های ما و فعالیت‌های گسترده‌ی اجتماعی کجا... قطعاً آن استادِ دانشمند اگر طلبه‌های ما را بیل به دست توی مناطق سیل زده و فرغون به دست توی مناطق زلزله‌زده می‌دید، سکته‌ی دوم را جلی‌تر ادا می‌کرد! الغرض اگر همهْ آخوند تفنگ به دست و بیل به دست و فرغون به دست دیده‌اند، من و رفقام طلبه‌های بالای داربست چهار متریِ وسط هوا و زمین هم دیده‌ایم، که خودشان را با زاجراتی روی میله‌ای نگه داشته‌اند و طناب گره می‌زنند به سقفِ ستادِ سعیدِ جلیلی... #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#شانزده موافق باشیدْ کم‌کم بروم سراغِ اربعینی‌هایِ #روایت_حسین و بنویسم از سال‌های قبل؛ زمینه‌ای برای نوشتنِ سفر امسال که ان‌شاءالله هم نصیب من می‌شود هم شما... فکر نمی‌کنم کسی از این زاویه و از این کار خیلی حال‌خوب‌کن تصویری داشته باشد! پس تویِ گینسِ مغزتان یک صفحه باز کنید و اسم من را آن بالا بنویسید :) موبایل را گذاشتم توی جیب و رفتم سراغ موکب‌داری که با کارواش التهاب گرمای تن زائرین را می‌گرفت؛ ازش گرفتم و این‌ی که می‌بینید را تجربه و ثبت کردم... البته تنها جایی توی دنیا که می‌توانید آب بگیرید روی مردم و حتی روی یک آخوندِ بزرگوار با ریش‌های سفید و بخندید و او هم بیاید با باقیمانده‌ی آب لیوانِ دستش به خدمت‌تان برسد، جاده نجف کربلاست! باور کنید چند ماه مانده به مراسم میلیونی پیاده‌روی اربعین، تن‌م مور مور می‌شود و دل توی دلم نیست که پام برسد به عراق‌الحسین؛ هر که تجربه کرده حال مرا درک می‌کند؛ دلم البته به حال تجربه‌نکرده‌ها می‌سوزد...! الحمدلله رب الحسین... #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#شانزده شلمچه را خیلی تغییر داده‌اند و با پارسال خیلی تفاوت کرده... مسیر خاکیِ خوراکِ پابرهنه شدن را سیمانی کرده‌اند برای سهولتِ تردد و لابد فکر روزهای بارانی بوده‌اند... اطراف مسجد و یادمان شهدای شلمچه را هم جمع‌وجور کرده‌اند و هر چند تمیز و کچل‌تر شده اما از آن حالی که داشت دور شده... حالا شاید درست بوده یا شاید نبوده ولی مرا یادِ کار اشتباهِ یکسان‌سازی قبور شهدا می‌اندازد که رهبری آن را کار اشتباهی تعبیر کردند... هان! اسم رهبری آوردم یادم آمد که شلمچه یک تریبون داشت که رهبری پشت آن سخنرانی کرده و نمادی شده برای اعتباربخشی به ماجرای یادمان‌های مناطق عملیاتی؛ که آن را هم تخریب کرده‌اند! لابد چیزی می‌دانستند و عاقلانه بوده که عاشق‌ها آن را نمی‌فهمیده‌اند! #روایت_راوی اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT