اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#سه درشتها و تُردها و دندانگیرها برای مهمانهای سرشان به کلاهشان بیاَرزد، خرد و خاکشیرهاش برای
#چهار
لای انگشتهام نشتیِ لیوانِ بیکیفیت، چایی میچکاند.
پیر و جوان دور هم جمعند و انتخابات را تحلیل و کارشناسی میکنند. نقلِ قول و قرارهای انتخاباتی است و وعده وعیدهای آبکی بعضی تازه به قانون رسیدهها!
دارم فکر میکنمْ مردم همیشه شاکیند از کمکاری مسئولین، از وعدههای عملی نشده! سرچشمهاش همین وقتهای انتخابات است و هول و ولای رأی آوردن که بعضی میزنند به شعار مفت کردن ارزاق و کم کردن آلودگی و آسفالت کردنِ زمینهای فوتبال و چه و چه...!
فردای رأی آوردن است که با دنیای پیچیدهی قانون و قانونگذاری مواجه میشوند و میفهمند ای دل غافل! فقط میتوانند بنشیند و چایی مجلس را بخورند...
کاش بعضیها را پیدا میکردم و همین لیوانِ سوراخِ چایی را میدادم دستشان تا بروند و خودشان را درگیر هزار تا حاشیه نکنند!
#روایت_رأی
#خانهی_هدایت
#ادامه_داره...
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#سه دماسنجها بیحالند از نشان دادن دمای هوا و آفتاب و گرما مغزم را خشکپز میکند، اما جلوی آشپزخا
#چهار
پسرکم علیرضا، این روزها مدام از تجربهی سینهزنیش میگوید! که لباسش را بیرون آورده و چطور که بالا و پایین پریده و حسینحسین گفته و چطوری که سینه نزده...!
برای چه کسی تعریف کرد را یادم نیست، اما بعد، انگشت اشارهاش را جلوی صورتش آورد بالا و گفت که «تازه فهمیدم امام حسینی شدم!»
یک ذره بچه حرفهایی میزند که آدم میخواهد سه ساعت با شورِ جواد مقدم و حسین ستوده وسط هیئت خودش را بزند!
حتماً توی ذهنتان ردی از این سوال پیدا شده که چرا درباره لخت شدن و کراهت آن نگفتهام؟! حتماً نگفتهام! و حتماً توی این سالهای کودکیش نخواهم گفت!
همهی بچهها از این رابطههای عاشقانه با سیدالشهداء دارند، کافیست با عاقلانهبازیهایِ بزرگانه و پُزهایِ چیزفهمانه خرابشان نکنیم. بگذاریم بچهها، زیبایی حسین را نمهنمه و ذرهذره بچشند. شور او که به سرشان افتاد، شعورش هم کمکم جا باز میکند انشاءالله...
#روایت_حسین
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#سه دست گرفتن اسلحهی واقعی از آن دستمایههای خوبیست که میشود در مورد بعضی از مسائل امنیتی یا نظا
#چهار
باز هم اینجا، مسجدِ اردوگاه شهید عاصیزادهی استان یزد توی اهواز...
اینجا آن قدر شلوغ است که آدم چشمش جلویش را نمیبیند! از سال ۶۲ که اینجا را ساختهاند، دو هزار و سیصد نفر از رزمندههایی که آمدهاند، نماز خواندهاند و اعزام شدهاند خط مقدم، شهید برگشتهاند...
اینجا شلوغِ شلوغ است، پر از شهدایی که آمدهاند میزبانیِ مهمانهای تازه...
#روایت_راوی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT